eitaa logo
سفیر روشنگری
1.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
11.3هزار ویدیو
35 فایل
❁﷽❁ تاسیس؛ "۹۸/۲/۸" با موضاعات روشنگرانه در مسیر زندگی متعالی تحرک،پویایی و رشد و کمال... ارتباط با ما؛← @Zkha1397 کانال های دیگر ما با موضوعی بسیار متفاوت← 🥀 @morvaridkhaky 🥪 @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۱۵۵ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۱ : وظايف معلم نسبت به شاگرد علاوه بر وظايفي كه شاگرد نسبت به معلم دارد معلم نيز وظايفي نسبت به شاگردان خود دارد كه بايد انجام دهد. امام صادق(ع) نرمي و علم‌آموزي را از وظايف معلم دانسته و مي¬فرمايند « بر دانشمند است كه هرگاه آموزش دهد درشتي و خشونت نكند و هرگاه كسي بخواهد به او علم آموزد ننگش نيايد. » (ميزان الحكمه، جلد ۸، حديث ۱۳۹۷۸) امام سجاد(ع) ياد دادن علم خود به ديگران با نرمي و ملاطفت را از وظايف عالمان دانسته و مي¬فرمايند « و امّا حق آنان كه در يادگيري، رعيت (زيردست) تو هستند اين است كه براي خداي عزّوجل در دانشي كه به تو ارزاني داشته و از گنجينه‌‌هاي خود بر تو ابوابي گشوده و سرپرست آنان فرموده است، پس اگر در آموزش مردم نيكي كني و با آنان تندي نكرده و تنگ‌دلشان نسازي، خداوند از فضل و كرمش بر دانش تو مي‌افزايد و اگر مردم را از دانش خود محروم ساخته و به هنگام درخواست آموزش، آنان را تنگ‌دل كني بر خدا سزاوار است كه دانش و صفاي آن را از تو بگيرد و از جايگاه بلندي كه در دل‌ها داري تو را پايين آورد. » (رساله حقوق امام سجاد(ع)) @Safir_Roshangari🇮🇷
قسمت ۱۵۶ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۲ : پيامبر خدا(ص) تواضع را از وظايف معلم دانسته و مي¬فرمايند « با استاد و با شاگرد خود تواضع كنيد و دانشمندان سركش مباشيد. » (نهج الفصاحه، صفحه ۳۹۲، حديث ۱۱۸۵) پيامبر خدا(ص) از وظايف معلمان ديني توصيه كردن به خير و نيكي دانسته و مي‌فرمايند « مردم پيرو شمايند و كساني از اطراف سرزمين‌ها به سوي شما مي‌آيند تا در دين تفقّه (تحقيق) كنند، پس هرگاه نزد شما آمدند آنان را سفارش به خير كنيد. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۲، صفحه ۶۲، حديث ۸) رسول خدا(ص) بيان علم و راه حق در زمان به وجود آمدن گمراهي و بدعت را از وظايف عالمان دين دانسته و مي‌فرمايند « هرگاه بدعت‌ها در ميان امت من آشكار شود، بر عالم است كه علمش را آشكار كند و هر كه نكند لعنت خدا بر او. » (الكافي(ط-الاسلاميه)، جلد ۱، صفحه ۵۴، حديث ۲) ايشان پنج كار را از وظايف عالمان دين بيان كرده و مي‌فرمايند « تنها در محضر دانشمنداني نشينيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز فرا مي‌خوانند: از دو دلي به يقين، از ريا به اخلاص، از دنيا خواهي به دنيا گريزي، از تكبر به فروتني و از فريبكاري به خير خواهي. » (ميزان الحكمه، جلد ۲، حديث ۲۴۱۵). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۵۷ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۳ : استاد علمي انسان به اين دنيا آورده شده تا به رشد و كمال برسد. انسان به رشد و كمال نمي‌رسد مگر اينكه راه رسيدن به رشد و تعالي را بداند. با توجه به اينكه لازمه رسيدن به هدف از آورده شدن انسان به اين دنيا آموزش و تعليم است، موضوع علم و استاد علمي در دين اسلام اهميت خاصي دارد. انسان علاوه بر دانستن علوم مختلف كه به عنوان شاگرد از معلم مي‌آموزد براي اينكه راه سعادت و كمال را يافته و به كمال برسد لازم است در محضر استادي عالم كه راه‌هاي مختلف رسيدن به كمال را مي‌داند و مي‌تواند ديگران را راهنمايي كند حضور يافته و راه زندگي متعالي را از او بياموزد. اين‌گونه اساتيد دو گونه‌اند. گروه اول كساني هستند كه بخش‌هايي از راه كمال را دانسته و مي‌توانند به ديگران نشان دهند. گروه ديگر استاد كامل بوده و همه راه‌ها را شناخته و مي‌توانند ديگران را راهبري كنند. واضح است كه اساتيدي كه بخش‌هايي از راه كمال را مي‌دانند فقط بايد براي دانستن همان بخش‌ها از آنها استفاده كرد. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۵۸ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۴ : اهميت طلب علم و برتري علما با توجه به جايگاه استاد علمي و علم، طلب علم اهميت خاصي دارد. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « طلب علم از عبادت بر‌تر است. » (نهج الفصاحه، صفحه ۵۸۰، حديث ۲۰۱۶) ايشان مي‌فرمايند « طلب دانش نزد خداوند بر‌تر از نماز، روزه، حج و جهاد در راه خدا است. » (نهج الفصاحه، صفحه ۵۵۶، حديث ۱۹۰۲) امام باقر(ع) مي‌فرمايند « هيچ بنده‌اي نيست كه براي تحصيل علم شبانه روز تلاش كند جز آنكه در رحمت فرو رود و فرشتگان به او ندا كنند خوش آمدي ‌اي ديدار كننده خدا و سير مي‌كند به سوي بهشت مثل سير كردن براي طلب علم. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۱۷۴، حديث ۳۹) امام علي(ع) مي‌فرمايند « طلب علم بر هر مسلماني واجب است تحصيل دانش كنيد از هر كجا كه گمان فراگيري در آن باشد و نور دانش را از كساني كه اهليت آموزش دارند دريافت كنيد كه آموختنش براي خدا حسنه و طلب علم عبادت و مذاكره و مباحثه آن تسبيح و عمل به آن جهاد و ياد دادنش به مردمي كه نمي‌دانند صدقه و بذل كردنش به اهل علم سبب نزديكي به خداي متعال است؛ زيرا با علم حلال از حرام شناخته مي‌شود و علم علامت راهنمايي به سوي بهشت و همدم در وحشت و ترس و رفيق در غربت و حديث كننده در تنهايي است. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۱۷۱، حديث ۲۴). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۵۹ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۵ : رسول خدا(ص) مي‌فرمايند « اگر به وسيله تو يك انسان هدايت شود و به علم و انديشه تو راهنمايي گردد ارزش آن براي تو بيشتر از آن چيزي است كه خورشيد از شرق و غرب بر آن مي‌تابد. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۲۱۶، حديث ۲۶) امام باقر(ع) مي‌فرمايند « در تحصيل علم شتاب كنيد قسم به آنكه جانم در دست اوست يك حديث درباره حلال و حرام كه از گوينده راست‌گويي فرا مي‌گيري بهتر است از دنيا و آنچه از طلا و نقره‌ در آن است. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۲، صفحه ۱۴۶، حديث ۱۴) در ميان اساتيد علمي، مرجع تقليد استاد علمي است كه روش انجام وظايف واجب ديني را به انسان مي‌آموزد. مرجع تقليد مجتهدي است كه صلاحيت فتوا دادن دارد و گروهي از مردم از او تقليد مي‌كنند. وظيفه مرجع تقليد در مقابل مردم اين است كه وظايف ديني آنها را به درستي استخراج كرده و بيان نمايد. وظيفه مردم هم اين است كه بهترين و عالم‌ترين مرجع تقليد را انتخاب كرده و فتوا‌هاي او را دانسته و به آنها عمل كنند. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۰ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۶ : اهميت و ارزش استاد و عالم چنان است كه پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « هر كه ديدار كند عالمي را مانند آن است كه مرا زيارت كرده و هر كه با او دست دهد مانند آن است كه با من دست داده و هر كه با او همنشيني كند مانند آن است كه همنشين من شده و هر كه در دنيا همنشين من شود در قيامت [نيز] همنشين من خواهد بود. » (مستدرك الوسايل و مستنبط المسايل، جلد ۱۷، صفحه ۳۰۰، حديث ۲۱۴۰۶) پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « حاضر شدن در مجلس عالِم از تشييع هزار جنازه و از عيادت هزار مريض و از شب زنده داري هزار شب و روزه گرفتن هزار روز بالا‌تر است؛ زيرا عبادت و اطاعت خدا در سايه علم انجام مي‌گيرد و خير دنيا و آخرت وابسته به علم است. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۲۰۴، حديث ۲۳) امام سجاد(ع) مي‌فرمايند « اگر مردم فايده طلب علم را مي‌دانستند آن را طلب مي‌كردند هرچند به ريختن خون دل‌ها و فرو رفتن در ورطه‌ها (گرفتاري‌ها) باشد. » (الكافي(ط-الاسلاميه)، جلد ۴، صفحه ۳۵، حديث ۵) امام علي(ع) مي‌فرمايند « هر كه در حال تحصيل علمي كه با آن اسلام را زنده كند مرگش فرا رسد ميان او و پيغمبران يك درجه فاصله است. » (مستدرك الوسايل و مستنبط المسايل، جلد ۱۷، صفحه ۳۰۰، حديث ۲۱۴۰۳). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۱ بزرگ‌ترهاي معنوي۱۷ : با وجود شدت اهميت علم، علما بر ديگر افراد برتري‌هايي دارند كه قابل توجه است. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « عالم يك درجه بر‌تر از شهيد است و شهيد يك درجه بر‌تر از انسان عابد است و پيغمبر يك درجه از عالم بر‌تر است و برتري قرآن بر ديگر كلام مانند برتري خدا بر مخلوقات است و برتري عالم بر ديگر مردم مانند برتري من (حضرت محمد(ص)) بر ديگران است. » (تفسير نور الثقلين، جلد ‏۵، صفحه ۲۶۴، حديث ۳۷) امام صادق(ع) مي‌فرمايند « يك انسان عالم از هزار عابد، هزار زاهد و هزار مجاهد بر‌تر است. » (تحف العقول‏، صفحه ۲۹۴) امام علي(ع) مي‌فرمايند « علما چراغ خدا در زمين هستند و خداوند خير هر كه را اراده كند او را از نور آن چراغ (علم علما) بهره‌مند مي‌كند. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۲۰، صفحه ۳۲۶، حديث ۷۳۰) پيامبر خدا(ص) در مورد طالب علم مي‌فرمايند « طلب كننده‌ علم نزد خدا بر‌تر از جهاد كننده در راه خداست. » (نهج الفصاحه، صفحه ۵۵۵، حديث ۱۸۹۸) امام علي(ع) مي‌فرمايند « براي طالب علم عزت دنيا و رستگاري آخرت‏ است. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد ۵، صفحه ۳۵، حديث ۷۳۴۵). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۲ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۸ : اثرات علم و ارتباط با علما عالم شدن و طلب علم اثرات فراواني دارد از اثرات علم اندوزي صفات پسنديده و عاقل شدن است. عقل قابليتي است كه انسان با داشتن آن حقايق را ادراك كرده و با ادراك حقايق، فضايل در او به وجود مي‌آيد. امام علي(ع) در فضيلت و فوايد علم مي‌فرمايند « علم عقل عاقل را اضافه مي‌كند و براي طالب علم صفات پسنديده را ارث مي‌گذارد. پس فرد پسنديده را امير و فرمانروا مي‌كند و صاحب مشورت را وزير مي‌گرداند و طمع را از بين مي‌برد و انسان را از فريب خالي مي‌كند و بخل را مي‌كشد. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۷۵، صفحه ۶، حديث ۵۷) از اثرات علم مقامات و نعمت‌هاي آخرتي است كه به انسان تعلق مي‌گيرد. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « هر كه يك مسئله فرا گيرد خداوند روز قيامت هزار گردن بند از نور به گردن او مي‌آويزد و هزار گناه از او مي‌آمرزد و شهري از طلا براي او مي‌سازد و به تعداد هر مويي كه بر بدن اوست ثواب حجي براي او مي‌نويسد. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۱۸۰، حديث ۶۶). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۳ بزرگ‌ترهاي معنوي ۱۹ : رسول خدا(ص) مي‌فرمايند « هر كه دوست دارد به آزاد شدگان خدا از آتش بنگرد نظر به طالبان علم كند. به خدايي كه جانم در دست اوست هيچ دانشجويي نيست كه در خانه‌ عالم رفت و آمد كند جز آنكه خدا به تعداد هر گام او عبادت يك سال نويسد و در مقابل هر قدم شهري در بهشت براي او بسازد و بر روي زمين راه مي‌رود در حالي كه زمين براي او آمرزش مي‌طلبد و صبح و شام آمرزيده است و فرشتگان گواهي دهند كه دانشجويان آزاد شدگان خدا از آتش‌اند. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۱۸۴، حديث ۹۵) امام باقر(ع) مي‌فرمايند « تمام جنبندگان زمين حتي ماهيان دريا بر طلب كننده‌ علم درود مي‌فرستند. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۱۷۳، حديث ۳۱) پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « كسي كه طلب علم كند خدا كفيل روزي اوست. » (نهج الفصاحه، صفحه ۷۴۲، حديث ۲۸۶۴). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۴ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۰ : با توجه به اهميت علم و اثرات آن وقتي انسان با علما ارتباط برقرار مي‌كند از آنها اثراتي مي‌پذيرد كه باعث تعالي و كمال او مي‌شود. امام علي(ع) مي‌فرمايند « با عالمان همنشين باش تا دانشت افزون شود. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد ۳، صفحه ۳۵۷، حديث ۴۷۲۱) ايشان مي‌فرمايند « با عالمان همنشين باش تا نيك‌بخت شوي. » (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، صفحه ۴۷، حديث ۲۲۳) همچنين مي‌فرمايند « با عالمان همنشين باش تا علمت زياد و ادبت نيكو و جانت پاك شود. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد ۳، صفحه ۳۷۳، حديث ۴۷۸۶) پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « هر مؤمني كه يك ساعت در نزد عالمي بنشيند خداوند او را ندا مي‌كند: در نزد حبيب من نشستي؟ قسم به عزت و جلالم تو را در بهشت با او همنشين مي‌گردانم. » (وسائل الشيعه، جلد ۲۷، صفحه ۹۶، حديث ۳۳۳۰۸) پيامبر خدا(ص) فرمودند « حاضر شدن در مجلس عالم از حضور در نزد هزار جنازه براي تشييع و از عيادت هزار مريض و از شب زنده داري هزار شب و روزه گرفتن در هزار روز بالا‌تر است؛ زيرا عبادت و اطاعت خدا در سايه علم انجام مي‌گيرد و خير دنيا و آخرت وابسته به علم است. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۱، صفحه ۲۰۴، حديث ۲۳). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۵ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۱ : وظيفه عالم با توجه به جايگاه ويژه‌اي كه عالم دارد وظايفي به عهده اوست كه بايد آنها را انجام دهد. مهمترين وظيفه‌اي كه عالم نسبت به ديگران دارد اين است كه علم خود را به ديگران بياموزد. امام علي(ع) مي‌فرمايند « بر هر عالمي واجب است كه تقوا داشته باشد و علمش را به كسي كه طالب آن است عطا كند. » (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، صفحه ۴۴، حديث ۱۳۷) ايشان مي‌فرمايند « كسي كه خود را پيشواي مردم قرار داده بايد پيش از آموزش ديگران خود را آموزش دهد و پيش از آنكه ديگران را با زبان، ادب بياموزد با كردارش ادب آموزد و البته كسي كه خود را آموزش مي‌دهد و خود ادب‏ مي‌آموزد بيش از آموزگار و ادب‏ آموز مردم، شايسته بزرگداشت است. » (نهج البلاغه (صبحي صالح)، صفحه ۴۸۰، حديث ۷۳). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۶ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۲ : در اهميت آموزش علم به ديگران پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « كسي كه علمي تعليم دهد پاداش كسي را دارد كه به آن عمل كند بدون آنكه از پاداش عمل كننده چيزي كم شود. » (نهج الفصاحه، صفحه ۷۵۱، حديث ۲۹۱۹) ايشان مي‌فرمايند « خدا جانشينان مرا رحمت كند. به ايشان گفته شد چه كساني جانشينان شما هستند ‌اي رسول خدا؟ فرمودند: كساني كه سنت مرا زنده مي‌كنند و به بندگان خدا علم مي‌آموزند. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۲، صفحه ۲۵، حديث ۸۳) همچنين مي‌فرمايند « از بر‌ترين صدقه‌‌ها اين است كه شخص دانشي را ياد بگيرد سپس به برادر ديني خود بياموزد. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۲، صفحه ۲۵، حديث ۸۹) پيامبر خدا در روش تعليم به ديگران مي‌فرمايند « تعليم دهيد و آسان گيريد و سخت نگيريد و گشاده رويي نماييد و خشونت مكنيد و چون يكي از شما خشمگين شود ساكت بماند. » (نهج الفصاحه، صفحه ۵۶۸، حديث ۱۹۵۷) در اين حديث دستور مي‌دهند چيزي را كه مي‌دانيد به ديگران بياموزيد و در آموزش ديگران سخت‌گيري نكنيد و با رويي باز به ديگران آموزش دهيد و با خشونت رفتار نكنيد و راه آرام شدن خشونت را ساكت ماندن بيان فرموده است. سكوت هنگام خشم باعث مي‌شود از عصبانيت فرد ضرري به وجود نيايد. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۷ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۳ : وظيفه طلب كننده علم با توجه به شدت اهميت علم و عالم، كساني كه طالب علم هستند وظايفي دارند كه بايد انجام دهند. اين وظايف عبارت‌اند از: ۱- احترام و بزرگداشت: امام علي(ع) مي‌فرمايند « هر كه دانشمندي را احترام كند خدا را احترام كرده است. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد ۵، صفحه ۳۵۱، حديث ۸۷۰۴) پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « طالب علم دوست من است و او پيش من از فرشتگان دوست داشتني‌تر است. هر كه عالمي را گرامي بدارد مرا گرامي داشته و هر كه مرا گرامي دارد و اكرام كند، خدا را گرامي داشته و هر كه خدا را گرامي دارد، به سوي بهشت روانه خواهد شد. » (مستدرك الوسايل و مستنبط المسايل، جلد ۱۷، صفحه ۳۰۱، حديث ۲۱۴۰۶) ايشان مي‌فرمايند « كسي كه عالمي را حقير و كوچك شمارد، مرا حقير شمرده است و هر كه مرا حقير شمارد كافر است. » (ارشاد القلوب الى الصواب (ديلمي)، جلد ‏۱، صفحه ۱۶۵) همچنين مي‌فرمايند « دانشمندان را گرامي داريد كه آنها وارثان پيامبران‌اند و هر كه آنها را عزيز دارد خدا و پيغمبر را عزيز داشته است. » (نهج الفصاحه، صفحه ۲۳۸، حديث ۴۵۰). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۸ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۴ : ۲- تواضع: يكي از كار‌هايي كه براي بزرگداشت عالم بايد انجام داد تواضع است. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « علم را بياموزيد و براي علم متانت، وقار و سكونت را بياموزيد و در برابر آنكه از او علم مي‌آموزيد متواضع باشيد. » (نهج الفصاحه، صفحه ۳۸۶، حديث ۱۱۶۰) ۳- خدمت كردن: امام علي(ع) مي‌فرمايند « هرگاه دانشمندي ديدي به او خدمت كن. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد ۳، صفحه ۱۳۲، حديث ۴۰۴۴) اين كار باعث مي‌شود ارتباط با عالم قوي‌تر شده و انسان در معرض شخصيت و علم او قرار گيرد. از طرف ديگر امور عالم راحت‌تر گذشته و شرايط بهتري براي علم اندوزي و ياد دادن علم پيدا مي‌كند. ۴- رجوع به علما در رويدادها: يكي از وظايف مردم براي اصلاح امور پيروي از علماست. مردم بايد از علم عالم بهره برده و از او پيروي كنند؛ در اين صورت امور اصلاح شده و مردم و جامعه سعادتمند مي‌شوند. امام مهدي(ع) مي‌فرمايند « در رويداد‌هاي ديني به راويان احاديث ما رجوع كنيد زيرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنانم. » (وسائل الشيعه، جلد ۲۷، صفحه ۱۴۰، حديث ۳۳۴۲۴). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۶۹ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۵ : ۵- حضور در مجلس علما و تحصيل علم: براي اينكه بتوان از علم عالم بهره معنوي و عملي برده و از او پيروي كرد لازم است انسان علم او را بياموزد. همان‌طور كه از وظايف عالم ارائه علم خود به ديگران است از وظايف مردم تحصيل علم از عالم است. چنانچه هر فرد هر روز ساعتي را به تحصيل علم بپردازد در طي تمام عمرش علوم زيادي به دست آورده و آگاهي و بينش كاملي پيدا خواهد كرد. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « علم در نزد اهلش مخزون شده و شما مأمور به طلب علم از آنها هستيد پس آن را طلب كنيد. » (الكافي(ط-الاسلاميه)، جلد ۱، صفحه ۳۰، حديث ۴) حضرت عيسي(ع) فرمودند «‌ اي بني‌اسرائيل! در محافل دانشمندان ازدحام نماييد هرچند بر روي زانو بنشينيد؛ چرا كه‌ خداوند دل‌ها را با روشني حكمت زنده مي‌كند همان‌ گونه كه زمين خشك را با باران تند زنده مي‌كند. » (تحف العقول‏، صفحه ۵۰۱) امام علي(ع) مي‌فرمايند « طلب علم كنيد چرا كه‌ طلب آن واجب است و گفتگو از آن مستحب است و باعث پيوند ميان برادران ديني مي‌شود. » (بحارالأنوار (ط- بيروت)، جلد ‏۷۵، صفحه ۸۰، حديث ۶۳) امام صادق(ع) مي‌فرمايند « دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم، دانشمند يا دانش‌اندوز. اگر جواني چنين نكند كوتاهي كرده و اگر كوتاهي كند [عمر خود را] تباه ساخته و اگر تباه سازد گناه كرده است و اگر گناه كند سوگند به آنكه محمد(ص) را به حق برانگيخت، دوزخ نشين خواهد شد. » (امالي (شيخ طوسي)‏، صفحه ۳۰۳، حديث ۶۰۴). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷٠ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۶ : ۶- روش رفتار با علما به طور كل: در احاديث و روايات روش ارتباط و برخورد با علما به طور كل بيان شده است. امام علي(ع) مي‌فرمايند « از حقوق عالم آن است كه او را سؤال پيچ نكني و او را در پاسخ دادن به زحمت نيندازي و چون خسته شد به او اصرار نكني … و رازش را فاش نسازي و نزد كسي از او غيبت نكني و به دنبال لغزش و عيب او نباشي، اگر لغزيد عذرش را بپذيري و بر توست كه به خاطر خدا او را بزرگ شماري و تعظيم كني تا وقتي كه امر الهي را پاس مي‌دارد. جلو‌تر از او ننشيني و اگر حاجتي دارد براي خدمتش از ديگران پيشي بگيري. » (الخصال (شيخ صدوق)‏، جلد ۲، صفحه ۵۰۴، حديث ۱) امام سجاد(ع) مي‌فرمايند « حق استاد و سرپرست علمي تو آن است كه او را بزرگ شماري و مجلس او را محترم داني، به او خوب گوش كرده و توجه كني و صدايت را از او بلند‌‌تر نكني و به كسي كه از او چيزي مي‌پرسد پاسخ ندهي تا خود پاسخ بگويد. در مجلس او با كسي سخن نگويي و نزد او غيبت كسي را نكني و اگر نزد تو از او به زشتي ياد كردند دفاع كرده و عيب‌هايش را بپوشاني و افتخاراتش را بيان كني. با دشمنش همنشين نشوي و با دوستانش دشمني نورزي. » (رساله حقوق امام سجاد(ع)) همچنين ايشان مي‌فرمايند «حق سرپرست علمي تو بر تو اين است كه او را بزرگ شمرده و احترام كني … و او را ياري كني تا بتواند دانشي را كه نياز داري به تو بياموزد، بدين گونه كه ذهن خود را براي او خالي ساخته و با تمام قواي ادراكي متوجه محضر او باشي. قلبت را از هوا و هوس پاك ساخته و چشم‌هايت را با ترك لذات و شهوات به او بدوزي و بدان كه بايد طوري دانش را از او فرا‌ بگيري كه بتواني به عنوان فرستاده از طرف او اين علوم را به جاهلان بياموزي. » (رساله حقوق امام سجاد(ع)). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۱ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۷ : استاد اخلاقي و تربيتي استاد اخلاقي و تربيتي كسي است كه علاوه بر اينكه روش زندگي متعالي را به انسان مي‌آموزد، با انسان براي رسيدن به كمال، مرحله به مرحله كمك و همراهي مي‌كنند. جايگاه استاد اخلاقي و تربيتي براي كساني كه تحت تربيت او قرار مي‌گيرد جايگاه بسيار حساسي است؛ چرا كه‌ انسان را در اصل زندگي تحت تأثير خود قرار داده و مي‌تواند انسان را سعادتمند يا بدبخت كند. بنابراين فرد بايد بسيار دقت داشته باشد كه چه كسي را به عنوان استاد اخلاقي و تربيتي خود انتخاب مي‌كند. معلم و استاد علمي با توجه به آنكه دانشي به انسان مي‌آموزند به دليل ذات علم باعث رشد تربيتي انسان نيز مي‌شوند اما ممكن است معلم هر نوع شخصيتي داشته باشد و انسان كمال يافته نباشد. اما عالم و استاد كسي است كه نه تنها به انسان علم مي‌آموزد بلكه رفتار او و نوع شخصيت او در انسان اثر گذاشته و باعث تربيت و كمال انسان مي‌شود. بنابراين اينكه استاد چگونه شخصيتي دارد مهم است اما در مورد معلم اين موضوع خيلي مهم نيست. بنابراين استاد معنوي، هم معلم است هم به انسان زندگي ياد مي‌دهد هم انسان را به مقصد مي‌رساند. به همان اندازه‌اي كه جايگاه استاد اخلاقي و تربيتي براي انسان مهم است تمام اموري كه در مورد استاد علمي بيان شد براي استاد اخلاقي و تربيتي نيز بايد رعايت شود بلكه بايد در مورد استاد اخلاقي و تربيتي بيشتر دقت شود چرا كه‌ او حق بزرگ‌تري بر فرد تربيت شونده دارد. بنابراين آن امور را در بيشترين حالت خود بايد رعايت كند و علاوه بر آن در رعايت ادب، احترام، بزرگداشت، رعايت حق او در غيابش، مراقبت از او و كمك كردن به او هر كاري كه مي‌تواند انجام دهد. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۲ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۸ : ولي‌فقيه يا رهبر ولي‌فقيه كسي است كه مردم او را براي حكومت بر خود به ولايت بر مي‌گزينند. خداوند بر اساس ضرورت حفظ نظام اجتماعي بشر و وجوب هدايت جوامع بشري در عصر غيبت، همان منصب امامت ولايت معصومين(ع) را براي فقهاي واجد شرايط قرار داده و آنها را به جانشيني امامان معصوم نصب عام كرده است. حضرت امام در اين باره مي‏فرمايند « قيام براي تشكيل حكومت و اساس دولت اسلامي واجب كفايي است. پس اگر يكي از آنان (فقهاي واجد شرايط) موفق به تشكيل حكومت شوند ديگران بايد از او تبعيت كنند. » (كتاب ‏البيع امام خميني(ره)، جلد ۲، صفحات ۴۶۵ و ۴۶۶) ولايت فقيه در رهبري جامعه اسلامي و اداره امور اجتماعي ملت اسلامي در هر عصر و زمان از اركان مذهب ‏شيعه دوازده امامي است كه ريشه در اصل امامت دارد و اگر كسي بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم آن ‏رسيده باشد خودش مي‌تواند از آن تبعيت نكند ولي ترويج اختلاف و تفرقه بين مسلمانان براي او جايز نيست. بر اساس مذهب شيعه همه مسلمانان بايد از اوامر ولايي ولي‌فقيه اطاعت كرده و تسليم امر و نهي او باشند و اين حكم ‏شامل همه مقلدين شده و شامل فقهاي عظام هم مي‏شود. پايبندي به ولايت فقيه جداي از پايبندي به اسلام و ‏ولايت ائمه معصومين(ع) نيست. در مسائل مربوط به اداره كشور اسلامي و اموري كه به عموم مسلمانان ارتباط دارد، نظر ولي امر مسلمين بايد اطاعت شود؛ اما در مسائل فردي محض، هر مكلفي بايد از فتواي مرجع تقليدش پيروي كند. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۳ بزرگ‌ترهاي معنوي ۲۹ : ولي‌فقيه، حاكم و رهبر مردم در حكومت اسلامي است. ميان او و مردم رابطه‌اي معنوي وجود دارد كه اگر تحت حكومت قرار گيرد مي‌توان روابط ميان رهبر و مردم را در قوانين مدني تنظيم كرد. رابطه ميان رهبر و مردم باعث حفظ حكومت اسلامي شده و بخش اجتماعي و حكومتي اسلام در عمل به شكل كاملي پياده مي‌شود تا در سايه حكومت اسلامي تعالي و كمال مؤمنين به شكل كاملي اتفاق بيافتد. پس موضوع ولي‌فقيه با حكومت اسلامي شكل گرفته و معني پيدا مي‌كند. يكي از تفاوت‌هاي ولي‌فقيه با مرجع تقليد نيز همين است كه چه حكومت باشد يا نباشد مرجع تقليدي بايد باشد تا مردم احكام و وظايف فردي ديني خود را بدانند تا بتوانند به آن عمل كنند اما جايگاه ولايت فقيه با حكومت اسلامي معني پيدا مي‌كند. ميان ولي‌فقيه و مردم ارتباط تنگاتنگي وجود دارد. ولي‌فقيه از ميان مردم برخاسته و با خواست مردم آنها را رهبري مي‌كند. يعني رهبر جلودار مردم بوده و مردم با نگاه به او راه و جهت حركت خود را در جامعه و حكومت اسلامي متوجه مي‌شوند. اين وظيفه رهبري همان وظيفه امام معصومي است كه حاكم مردم مي‌باشد كه حدود پنج سال در زمان حكومت امام علي(ع) اتفاق افتاد. يعني در زمان غيبت امام زمان() هنگام تشكيل حكومت اسلامي كسي بايد جلودار مردم باشد تا مردم با نگاه به او راه حركت به سمت تعالي اجتماعي در حكومت اسلامي را بدانند، همان‌طور كه مردم براي دانستن وظايف فردي خود به مرجع تقليد نياز دارند تا از او پيروي كرده و وظايف فردي خود را بدانند. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۴ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۰ : يكي از موضوعات مهم در مورد حاكميت ولي‌فقيه اين است كه ولي‌فقيه امكان ديكتاتوري و استبداد ندارد. زيرا ملت او را انتخاب مي‌كنند و مردم هم بر او نظارت دارند. ولي‌فقيه بايد عالم، عادل و پايبند به احكام اسلام باشد مدير، مدبر، شجاع و آگاه به امور زمان باشد. ممكن است عده زيادي چنين ويژگي‌هايي را داشته باشند اما آنچه فرد را با داشتن چنين خصوصياتي در جايگاه ولايت فقيه قرار مي‌دهد مقبوليت و بيعت مردم است. در اين صورت بقاي ولايت هم بستگي به اين مقبوليت دارد. يعني انتخاب و بيعت مردم همواره بايد باقي باشد. بنابراين در صورتي ولي‌فقيه حاكم حكومت اسلامي مي‌شود كه بيعت مردم با او باشد در غير اين صورت حاكميتي براي او وجود ندارد. موضوع حكومت اسلامي و حاكميت حاكم اسلامي به قدري اهميت دارد كه بزرگ‌ترين حقي كه خداوند معين كرده، حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر زمامدار است و آن را واجب كرده است. امام علي(ع) مي‌فرمايند « و در ميان حقوق الهي، بزرگ‏‌ترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است، حق واجبي كه خداي سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرده و آن را عامل پايداري پيوند ملّت و رهبر و عزت دين قرار داده است. پس مردم اصلاح نمي‏شوند جز آنكه زمامداران اصلاح شوند و زمامداران اصلاح نمي‏شوند جز با درستكاري مردم. آنگاه كه مردم حق رهبري را به جا آورند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راه‏‌هاي دين‌داري پديدار و نشانه‏‌هاي عدالت برقرار و سنّت پيامبر(ص) پايدار شود، پس روزگار اصلاح شده و مردم به تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس گردد. » (نهج البلاغه (ترجمه دشتي)، خطبه ۲۱۶، صفحه ۴۴۳). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۵ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۱ : امام علي(ع) در خطبه شقشقيه مي‌فرمايند « موقعيت من در مورد مسئله خلافت همچون ميله‌اي است كه در وسط سنگ آسياست. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱، صفحه ۱۵۱، حديث ۳) وجود رهبر در يك جامعه همانند آن ميله ثابت محكم و استواري است كه سنگ را بر گرد خود به حركت در مي‏آورد و به سنگ جهت و به گردش آن ‏هماهنگي و يكنواختي مي‏دهد. بنابراين براي اينكه يك جامعه تكيه‏گاه داشته باشد و در حوادث جاري، پايگاه و در حركت خود اتحاد و جهت داشته باشد، نيازمند به وجود رهبر است. پس رهبر تكيه‌گاه ملت بوده و باعث اتحاد و هماهنگي مردم است. بنابراين رهبر به حركت‌ها و تلاش‌ها جهت مي‌دهد. امام علي(ع) در نامه معروف به عثمان بن حنيف مي‏فرمايد « ‌اي فرماندار بصره! بدان كه هر پيروي، پيشوايي دارد و از پيشواي خودش استفاده مي‏كند و از علم او بينش و آگاهي پيدا مي‌كند. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۶، صفحه ۲۰۵، حديث ۴۵) از اين حديث مي‌توان فهميد از دلايل وجود رهبر بينش و بصيرت دادن به امت و اسوه بودن است. بنابراين اگر رهبري درست و الهي باشد آن جامعه الهي شده و به تعالي خواهد رسيد. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۶ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۲ : وظايف رهبر نسبت به مردم امام علي‏(ع) در مورد وظايف متقابل مردم و حكومت مي‌فرمايند « ‌اي مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقي واجب است. حق شما بر من آن است كه از خيرخواهي شما خودداري نكنم و بيت‌المال را بين شما عادلانه تقسيم كنم و شما را آموزش دهم تا بي‌سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگي را بدانيد. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۲، صفحه ۱۸۹، خطبه ۳۴) بنابراين چهار موضوع را از حقوقي كه از مردم به عهده امام است بيان مي‌فرمايند كه عبارت‌اند از: خيرخواهي مردم، تقسيم عادلانه بيت‌المال، تعليم مردم و تربيت مردم. امام علي‏(ع) در توصيه به كارگزاران و اميرانش چهار توصيه مي‌فرمايند: 1- بايد به افكار مردم احترام گذاشته و نظر مردم را در امور مختلف جامعه در نظر بگيرد. اين به خاطر ارتباط شديدي است كه ميان مردم و رهبر بايد وجود داشته باشد. 2- اسرار را از مردم پنهان نكند مگر اسراري كه پنهان كردن آنها ضرورت خاصي دارد. 3- در انجام حقوق جامعه كوتاهي نكند. 4- ميان مردم تبعيض قائل نشده و همه را در مقابل قانون يكسان بداند. (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۷، صفحه ۱۶، خطبه ۵۰) يك امامِ به حق و يك پيشواي الهي همه مسائلش را به صورت آشكار براي مردم مي‏گويد زيرا خودش را قيّم مردم نمي‏داند بلكه شريك آنها در همه چيز مي‏داند. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۷ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۳ : وظيفه‏ ديگري كه رهبر دارد، از نظر مادي همانند ضعيف‏‌ترين افراد مردم زندگي كردن است. امام علي(ع) از آن به عنوان يك فريضه ياد مي‏كنند. ايشان مي‌فرمايند « خداوند بر امام عادل و رهبران راستين واجب كرده است كه زندگي خود را با ضعيف‏‌ترين قشر‌هاي مردم از نظر ماديات همسان كنند. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۱، صفحه ۳۲، حديث ۲۰۲). در جمله ديگر در مورد يكي ديگر از وظايفي كه رهبران حق در مكتب امام علي(ع) در برابر امّت‌ها دارند مي‏فرمايند « كسي كه اميرمؤمنان است بايد در غم‌هاي مؤمنان شريك باشد و در زندگي مادي همانند و هماهنگ آنها باشد. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۶، صفحه ۲۸۷) وظيفه ديگر از وظايف رهبر كه از سخنان امام علي(ع) مي‏توان استفاده كرد كه در حقيقت حق مردم است، اين است كه به طور مستقيم با مردم ارتباط برقرار كند تا علاوه بر ارتباط دائم با همه مردم، حق آزادي طرح شكايت بدون هيچ‌گونه منعي به همه مردم داده شود. ايشان مي‌فرمايند « [اي مالك! وقتي به مصر مي‏روي جزو برنامه اساسي حكومتت بايد اين باشد كه] در طي روز يا در طي هفته ساعت‌هايي را معيّن كني كه درِ خانه‏ات را بگشايي و در آن ساعت هيچ مشغوليت خاطر نبايد داشته باشي و با تمام حواس متوجه مردم‏ باشي. در را باز كني و مأمورين و محافظين خود را كنار بزني تا با توده مردم كاري نداشته باشند و جوّي خالي از تشريفات و خالي از وحشت ايجاد شود. مردم با آزادي هم اطلاعاتشان را در اختيار تو بگذارند و هم شكايتشان را آزادانه براي تو طرح كنند. من از پيغمبر گرامي اسلام شنيدم: اگر ضعيفان ملتي حق نداشته باشند با صراحت از ظلم‌هايي كه به آنها شده شكايت كنند هرگز روي سعادت را نخواهند ديد.» (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۷، صفحه ۸۷) استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۸ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۴ : اقدام ديگر والي مردم اين است كه ياران خود را از ميان توده‏‌هاي پاك‌دل انتخاب كند. ايشان مي‌فرمايند « [اي مالك!] وقتي وارد مصر شوي مشاهده مي‌كني كه مردم دو گروه‌اند: اكثريت آنها توده‏‌هاي زحمت‌كش و پاك‌دل مردم‌اند. اقليت آنها طبقه مرفّه هستند كه در ناز و نعمت بزرگ شده‌اند. تكيه‏گاه تو و ياران و ياوران تو بايد از آن اكثريت زحمت‌كش و پاك‌دل باشد، چرا كه‌ توقعشان و خرجشان بر بيت‌المال از همه كمتر است. امّا آن اقليت اشرافي در ناز و نعمت بزرگ شده از خود راضي نه سرباز به ميدان جنگ مي‏فرستند و نه در مشكلات از تو حمايت مي‏كنند و از همه هم پر توقع‌تر هستند. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۷، صفحه ۳۵) وظيفه ديگر رهبر اين است كه در برنامه‏‌ها اسوه باشد. يعني هر فرماني كه مي‏دهد اول خود عمل كند، هر چه را نهي مي‏كند اول خودش خودداري نمايد. نه تنها در حرف، بلكه در عمل هم همان ‌گونه باشد. ايشان مي‌فرمايند « ‌اي مردم من شما را به هيچ طاعتي دعوت نمي‌كنم، مگر اينكه خودم قبلاً آن را انجام داده‏ام و از هيچ كار خلافي شما را نهي نمي‌كنم مگر اينكه پيش از آن خودم آن را ترك كرده‏ام. » (نهج البلاغه (شرح ابن ابي الحديد)، جلد ۱۰، صفحه ۱۰، خطبه ۱۷۶) ارتباط مردم و رهبر در صورتي پايدار مي‌شود كه مردم از هر قشر و هر نوع، رهبر را براي خود مفيد بدانند و احساس كنند با وجود رهبر وضعيت بهتري پيدا مي‌كنند خواه همفكر او باشد يا خير؛ همچنان كه يهودي‌هاي زمان پيامبر تحت ذمه حكومت اسلامي به راحتي زندگي مي‌كردند. در اين صورت مردم خود را پشتيبان رهبر دانسته و دنباله‌رو او خواهند بود. به اين ترتيب رهبر فرا‌تر از حزب و گروه بوده و پيوند تنگاتنگي با مردم خواهد داشت. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
قسمت ۱۷۹ بزرگ‌ترهاي معنوي ۳۶ : امام باقر(ع) مي‌فرمايند « فراز امر دين و بلند‌ترين كار آن و كليد آن و در هر چيزي و خشنودي خداي رحمان، اطاعت از امام است پس از شناختن او. » (الكافي(ط-الاسلاميه)، جلد ۲، صفحه ۱۹) مردم مسئوليت دارند از رهبر جامعه پيروي كنند و پايبند قوانين و مقررات حكومت اسلامي باشند. (به عنوان نمونه در سوره طه، آيه ۹۰) مردم بايد براي اجراي قوانين اسلام، پيشرفت جامعه و ناكام گذاشتن دشمنان خدا و مردم، از خود استقامت و پايداري نشان دهند. زيرا با تشكيل حكومت اسلامي، منافع ظالمان و مستكبران به خطر مي‌افتد و آنان با تمام امكانات و ابزار‌هايي كه دارند، مي‌كوشند كه مردم را دچار سختي و مشكلات كنند تا بالاخره دست از حق‌طلبي خود بردارند. (سوره هود، آيه ۱۱۲) در مورد وظايف مردم نسبت به رهبر و رهبر نسبت به مردم مطالب بسياري وجود دارد كه از وظيفه و هدف از اين كتاب خارج است. اين مقدار مطالبِ بيان شده فقط براي بيان كليات و فهم كلي وظايف و نحوه ارتباط آنها نسبت به هم است. تشريح كامل اين موضوع بايد در كتاب مربوط به خود صورت پذيرد. استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷