eitaa logo
ثاقِــب | Sagheb
2.6هزار دنبال‌کننده
905 عکس
129 ویدیو
0 فایل
لحظه‌ای‌عکسِ‌طُ‌رادیدم‌ولی‌از‌آن‌زمان عاشقِ‌دوربینِ‌عکسُ‌عالمِ‌عکاسی‌ام...! • من؟ خانومِ‌سبز... دانشجویِ‌رشته‌عکاسی!📸🤍 • اینجا؟ برای‌انتشارعکسام‌ودفترچه‌خاطراتم🌱 • ماهِ‌زیبایِ‌من..") @mehad133 • جهتِ‌تبلیغات⇦ @Sa_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴ آبان ۱۴۰۳
ثاقِــب | Sagheb
گنگسترایِ نظام ...>>> به‌جامانده‌از عکاسیِ راهپیمایی دیروز!
۱۴ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹⁰⁶
۱۴ آبان ۱۴۰۳
به تو سوگند همان لحظه که لبخند زدی... دل سرگشته ی ما را به خودت بند زدی!("
۱۴ آبان ۱۴۰۳
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟ راستش زور من خسته به طوفان نرسید گفته بودم بهاران برسد مال منی قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید ...
۱۵ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹⁰⁷
۱۵ آبان ۱۴۰۳
با وجودت زخم‌ها مرهم نمی‌خواهند که .. با تو حتی درد هم ، دردی ندارد خوبِ من!
۱۵ آبان ۱۴۰۳
~♡
۱۶ آبان ۱۴۰۳
ثاقِــب | Sagheb
حالِ خرابِ حضرتِ پاییز مالِ من دلتنگیِ دقایقِ آبان بہ نامِ تو...")!
۱۶ آبان ۱۴۰۳
شاید باورش براتون سخت باشه اما عبایی ک الان پوشیدم تا باهاش برم جشن همین ۵ دیقه پیش از زیر چرخ خیاطی در اومد و کارش تموم شد ....! پ‌ن: انقدر زیبا شده ک اصن بنازم🙈💙
۱۶ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹⁰⁸
۱۶ آبان ۱۴۰۳
حق به حق دار رسد روزی و سهمِ دلِ من، از جهان یک توُ یک بوسهُ یک آغوش است!"
۱۶ آبان ۱۴۰۳
ولی امروز تا ابد ...>>>>> کاش دوباره این لحظه‌های قشنگ تکرار میشد ...👈🏻👉🏻 همش حالِ خوب و لبخند بود (" -بماند‌به‌یادگارازشبِ¹⁸آبان*
۱۷ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹⁰⁹
۱۷ آبان ۱۴۰۳
به درد ِدل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم! به رنج ِتن شدم راضی که جز او نیست جانانم('...
۱۷ آبان ۱۴۰۳
تو خودت نمیدونی وقتی میخندی ، چقدر قشنگ‌تر میشی و با دیدن خنده‌ات چقد قند تو دل ِخواهرت آب میشه ... پس همیشه بخند برام ، تا ثبت‌ش کنم لبخند ِفرشته خدارو ...")!🤍✨
۱۸ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹¹⁰
۱۸ آبان ۱۴۰۳
تو در میان ِغزل‌های ِمن نمی‌گنجی؛ مفصّلی تو و این بیت‌ها چه مختصرند..!
۱۸ آبان ۱۴۰۳
خیلی فرقه ........ بین آدمی ک تا بیکار میشه و حوصله‌ش سر میره یاد تو می‌افته ، با آدمی ک تو شلوغ ترین روزای زندگیش برای کنار تو بودن وقتشو خالی میکنه"!
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دلتنگم و دیدار تو درمان منست بی‌رنگِ رُخت زمانه زندانِ منست بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچ از غمِ هجران تو بر جان منست
۱۹ آبان ۱۴۰۳
احساس سوختن به تماشا نمی شود آتــش بگیر تا که ببینی چه می کشم..!
۱۹ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹¹¹
۱۹ آبان ۱۴۰۳
۱۹ آبان ۱۴۰۳
ثاقِــب | Sagheb
~♡
بچه ، تو بهترین هدیه یِ منی ...!" و اما ۱۸ ساله شدی ُ و اون فسقلی ِجیغ‌جیغو حالا برا خودش خانومی شده ...🌱 مرسی ک همیشه بودی ، هستی و خاهی بود! زیباترین آروزهای این جهان سهم ِقلب مهربونت ...>>>>🫀✨ به امید روزی ک اون بالابالاها ببینمت و سن ۱۸ سالگی برات پر از لبخند و آرامش باشه هیچی دیگه ، دوسِت‌دارم! تولدت مبارک لیلویِ‌من"
۱۹ آبان ۱۴۰۳
ثاقِــب | Sagheb
بچه ، تو بهترین هدیه یِ منی ...!" و اما ۱۸ ساله شدی ُ و اون فسقلی ِجیغ‌جیغو حالا برا خودش خانومی شد
توی گذرگاه خیال ، خاطرات تو را فریاد می‌زنند . از کودکی گذر میکنم به یاد تمامی شیطنت ها ، به یاد بحث ها ، رفت و آمد های هر روزِ ، قهر ها ، و دوباره و دوباره به هم رسیدن ها ... خاطراتی از آن زمان هاست که باید لب به اعتراف باز کنم که ثبت شده به دست خانم عکاس عزیزم ... پیش میروم در قدوم سبز خیالت! کمی بیش تر ، به یاد اشتباهاتی که هر بار به هم یاد آوری میکردیم باید پاک بمانیم زیراکه میباست خواهر باشیم و روشنی این راه عمر :) منکر نمیشوم اشتباهاتی هم داشتیم و دل شکستیم و جدا افتادیم ، اما در نهایت : اوست کنارم ! بوده ! خواهد ماند! بیش تر میرم ، دیوانه بازی هایی که تمام آنها را سبز ترین گل دنیا برایمان ثبت کرد مگر نه اینکه او از ابتدا عکاس بود؟ یقین دارم ! باز میرم ، به یاد رفیقی که در شادی و غم او را یافتم ، میان کوهی از انبوه مشکلات و گله مندی از زمانه در آغوش امنش گریستم و از عالم و آدم شکایت کردم ؛ و او ؟ او تماما با من بود. آخِر راهیم ، اما نه ، آخِر این عمر کوتاه بیان شده ، آخَر سنی ندارم وگرنه به جرعت می‌گویم آنگاه در زمانی که دست هایم میلرزد و چشم ها دگر سو ندارد و مو تماما برفی است مینویسم از این عزیز کرده قلب و آن وقت با قلمی روشن زیرا که این ها شبیه شوخی است و من بی تجربه در بیان احساساتم! حال را می‌گویم و تمام میکنم این پر چانگی را :) کلمات کم می آورند در مقابل احساست و تنها معترف میشوم : اوست ماوا در میان هیاهوی زندگانی :)
۲۰ آبان ۱۴۰۳
حواسم‌بهت‌هست!¹¹²
۲۰ آبان ۱۴۰۳
هر جا که تو روزی نفسی جای گرفتی ، آنجا رَوم و گریه‌کنان جای تو بوسم...")!
۲۰ آبان ۱۴۰۳
~♡
۲۱ آبان ۱۴۰۳