ثاقِــب | Sagheb
~♡
امشب ، شبی متفاوت ، زیبا و ب یادماندنی!
اول از همه بخاطر ِهمان ڪ میدانے!
و دوم سوپرایز ِ تولدِ ۱۸ سالگیم توسط قࢪةالعینم :)🤍🫂
اینطوری ک واقعا انتظار نداشتم تو حرم آقا این سکانس و اینجوری رقم بخوره...
همونطوری ک انتظار نداشتم تو یک تایم دوباره باهم بیایم مشهد...
امشب خیلی خوشحال شدم و لحظات قشنگی رو تجربه کردم🥺✨
ممنونم ازت و خوشحالم از اینکه باهات دوستم و میدونی ک خیلی دوست دارمت!..🌱
-ازرفاقتتاشهادتانشاالله...
*بهوقتهفدهمربیعالاولمصادفباولادتپیامبرۖ
جالبیش اینه چندماه بعدش ک مجازی باهم آشنا شدیم نمیدونستیم ما همونایی هستیم ک همدیگه رو روز ولادت پیامبر دیدیم...
و جالب ترش اینه ک منباب آشناییت مجازیمون ، مداحی های آقایحدادیان بود🥺❤️🩹🫂
انگار همین دیروز بود :)
اولین باࢪون ِ پاییزی سال ۱۴۰۲
مشهد ، حࢪم سلطان ، ڪنج صحنِ گوهࢪشاد...>>>>>♡
-بهوقتِ ۵:۳۰ دقیقه صبح
ثاقِــب | Sagheb
میگن ڪہ توے این حࢪم ، بوے گلِ یاس میاد
ڪناࢪ سقاخونہاش حضࢪت عباس میاد...🤍(: