May 11
☑️راهبرد رهبر دینی در مدیریت فتنهها
🔻اختصاصی | سیدعبدالله هاشمی، طلبه درس خارج و دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی
انتشار یافته، در روحانیت امروز، @rohaniyatemrooz_ir
🔸سنتهای الهی، مبانی محکمی برای تحلیل پدیدههای تلخ و شیرین اجتماعی هستند. فتنه و آزمایش یکی از این سنتهای قطعی خداوند، در تربیت فردی و اجتماعی انسان است. از رهگذر فتنه و آزمایش، سنت تمحیص وتمییز «خبیث» از «طیب» حاصل میشود. فتنه در جوامع دینی با پیچیدگیهای بیشتری همراه است. بهرهبرداری ابزاری از آموزهها، نمادها و شخصیتهای دینی از جمله این پیچیدگیها است. پرسش اصلی این نوشتار این است که رهبر دینی در فتنهها، چه رفتاری دارد و برای عبور جامعه از فتنه چه میکند؟ ضمن اینکه او علاوه بر عبور جامعه از فتنهها، باید دیدگاه جامعه را نسبت به دین ترمیم و آسیبهای وارده به دین مردم را برطرف کند. این دستاورد بزرگ، مرهون اعتماد جامعه و درک اهداف ناگفتهی رهبر جامعه است.
🔸به طور خلاصه، پیشوای دینی، سه راهبرد عمده و اساسی را در شرایط فتنه دنبال میکند: تقویت عقلانیت، ترمیم دیانت و تثبیت هیجانات احساسی جامعه. نگارنده در این نوشتار تنها به بررسی راهبرد اول خواهد پرداخت. بر اساس آموزههای اسلام، رهبر دینی در تصمیمگیری برای مدیریت جامعه، به خصوص در فتنهها، دچار استبداد نمیشود و همواره رشد عقلانیت جامعه را دنبال میکند. رشد عقلانیت جامعه برای عبور از فتنه در سه زمینه دنبال میشود.
🔸۱. واقعبینی: در شرایط فتنه، جامعه دچار خطای شناختی نسبت به واقعیتهای زندگی اجتماعی خود است. ضعفها و کاستیهای جامعه بسیار بزرگتر از واقعیت دیده میشود. از سوی دیگر، درک جامعه از استعدادها و پیشرفتهای خود، کاریکاتوری و تقلیل یافته است. در چنین شرایطی، به لحاظ روانی، احساس ناامیدی و ترس از آینده در جامعه شکل میگیرد. بهگونهای که حکومت دینی را منشأ وضعیت نابسامان خود میداند و آماده برای مقابله با آن میشود.
🔸رهبر دینی، باهدف ایجاد امید و مبارزه با فضای روانی کاذب در جامعه، میکوشد درک جامعه از ضعفها و قوتهای خود را واقعبینانه سازد. استعدادها و پیشرفتهای بیشمار جامعه را متذکر و غفلت فراگیر جامعه را از بین ببرد و نسبت به ضعفها نیز رویکردی امیدآفرین داشته باشد و عزمها را برای حل آن جزم کند. مسیر رهبر دینی در این زمینه، جهاد تبیین است و خود نیز فرمانده و علمدار این عرصه مجاهدانه است.
🔸۲. دشمنشناسی: یکی از سنتهای قطعی خداوند در بستر جامعه، وجود دشمنانی است که با شکلگیری حکومت دینی مخالفاند و علت دشمنی آنان نیز مبارزه با دین خداست. در آیات متعددی خداوند جامعه اسلامی را به توجه درباره ریشه دشمنی کفار فرا میخواند و جامعه اسلامی را از هر نوع دلبستگی و علاقه و دوستی با آنان بر حذر میدارد. هر چند منافقین بهصورت پنهانی با کفار ارتباط میگیرند و در ظاهر نیز تظاهر به اسلام میکنند و با دستاویز قراردادن مظاهر دینی به دنبال کسب مقبولیت اجتماعی هستند.
🔸شرایط فتنه توسط منافقین غبارآلود میشود. آنان در میان جامعه اسلامی هستند. منشأ اصلی فضای التهابآمیز جامعه و خطای شناختی ایجاد شده و به دنبال آن، احساس تقابل و پرخاش نسبت به حکومت، ریشه در ناامیدی و خشمی است که جریان نفاق با تظاهر به دوستی و برجسته ساختن نقاط ضعف و کتمان نقاط قوت، شناخت جامعه را دچار چالش ساخته است.
🔸رهبر دینی، تلاش میکند چهره منافقانه دشمن را از پیش روی جامعه کنار زند. رفتار دوگانه دشمن را تصویر میکند و از تاریخ گذشته و تجربههای واقعی جامعه برای یادآوری و ایجاد این شناخت استفاده میکند. راه مصونسازی جامعه از فتنهها در این است که جامعه خوراک فکری و شناختی خود را از منابع سالم تهیه کند. در جامعه دینی، تهیه خبر و معرفت از منبع سالم و مدیریت رسانه و سواد رسانهای باید تبدیل به یک رفتار اجتماعی شود تا زمینه نقشآفرینی جریان نفاق را برطرف سازد.
🔸۳. آرمانگرایی: آرمانگرایی همانند نبض زندگی و حیات در جامعه است. تضعیف آرمانگرایی در جامعه به معنای زمینهسازی برای مرگ جامعه است. با این حال، تقابل میان آرمانگرایی و واقعبینی و مقصر دانستن آرمان در کاستیهای اجتماعی، خط ثابت رسانهای جریان فتنهانگیز است.
🔸رهبر دینی باهدف احیای جامعه، نسبت میان آرمانگرایی و پیشرفتها و رابطه کاستیها با دشمنیهای دشمن را ترسیم میکند تا اینکه جامعه دریابد میان آرمانگرایی و واقعیتهای جامعه تقابل نیست بلکه آرمانگرایی، موجب تکاپو و ایجاد عزم، برای مقاومت و درنتیجه پیشرفت است و تحریمهای ظالمانه و سنگاندازیهای دشمن و کمکاریهای جریان نفاق در درون حکومت، ریشه محرومیتها و نارضایتیها است.
@Sahsh1367
May 11
❎تجربه تاریخی در عمامهپرانی
✍ سید عبدالله هاشمی
انتشار یافته در روزنامه فرهنگی،اجتماعی،سیاسی سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/15906
🔹تجربه عمامه قاپی، در ایران،به صد و اندی سال پیش برمی گردد.
🔸روز سیزدهم رجب 1327 قمری یک ساعت و نیم به غروب میدان توپخانه تهران،جمعیت سوت و کف می زدند و یک ریز فحش و دشنام می دادند.فاتحان تهران درحال رسیدن به فتح الفتوح خود بودند.نادر ترین حادثه سیاسی ،اجتماعی ایران در حال شکل گرفتن بود.شیخ فضل الله نوری با راهنمایی یکی از فاتحان وبا پای مجروح خود با صلابت وپرهیبت، راهی چوبه دار شد.کنار چهارپایه که رسید با خدا، مردم وروحانیت خواب آلوده سخن گفت:
«خدايا تو شاهد باش که من آنچه را که بايد بگويم به اين مردم گفتم... خدايا تو خودت شاهد باش که من براي اين مردم به قرآن تو قسم ياد کردم. گفتند: قوطي سيگارش بود...»
🔸در ادامه به خدا گفت که مردم بشنوند:
«خدايا تو خودت شاهد باش که در اين دم آخر هم باز به اين مردم ميگويم که مؤسسين اين اساس لامذهبين هستند که مردم را فريب دادهاند... اين اساس مخالف اسلام است... محاکمه من و شما مردم بماند نزد پيغمبر خدا محمدبن عبدالله...»
🔶هنوز صحبت شیخ شهید،تمام نشده بود که يوسفخان ارمني به طرز خفت باري عمامه از سر شيخ برداشت و به طرف جمعيت پرتاب کرد.این اولین تجربه عمامه قاپی، در ایران بود. طولی نکشید که همه فهمیدند مشکل مشروطه،عمامه شیخ فضل الله نبود وعمامه قاپی شیخ، مقدمه ای برای کلاه پهلوی بود که با خون دل، بر سر شاهدان اهانت به شیخ فضلالله وملت ایران گذاشتند.
🔶حاج شيخ با همان صداي بلند و پر طنين، خطاب به روحانیت کنار آمده با مشروطه و خواب آلود، گفت: «اين عمامه را از سر من برداشتند از سر همه برخواهند داشت».
🔸درست، یک سال بعد از شهادت شیخ،سید عبدالله بهبهانی در خانه ترور شد،سه سال بعد، ثقة الاسلام تبریزی به همراه هفت تن دیگر در روز عاشورای سال ۱۳۳۰ قمری برابر با ۹ دیماه ۱۲۹۰ خورشیدی توسط روس ها بهدار کشیده شدند. این داستان به جایی رسید که نحوست روحانی، بخشی از ادبیات عمومی و فرهنگ عامه شد.(فاعتبروا یا اولی الابصار)
🔶آخرين جمله شيخ، حکايت از بيوفايي و جهالت مردم زمانه و در عین حال، گونهاي پيشبيني تکرار حوادث صدر اسلام در مشروطه و آينده آن بود.در آخرین کلام شیخ فرمود « هذه کوفه الصغيره» بود. پس ازآن، يفرم ارمني، طناب دار را در پایتخت جامعه شیعه و در مقابل چشمان مردم، بر گردن مرجع اول تهران افکند .
🔶شیخ فضلالله، مرجع اول تهران و محبوب مردم بود. یک شخصیت عادی نبود.این مسأله از نگاه بیگانگان، نیز دور نمانده است.ادوارد براون انگلیسی نیز، شیخ فضلالله را در اجتهاد «برتر از دیگران» میداند و در مورد مقام علمی وی مینویسد: «شیخ فضلالله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف بود ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر که از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود».
آل احمد درباره شهادت شیخ می نویسد:
«من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غربزدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانهایم»
✍اکنون نیز عمامه قاپی، با آموزش بیگانگان برای گذاشتن کلاهی دیگر، بر سر مردم و مقدمه ای، برای حذف موانع غربی سازی جامعه ایران است.همه آنچه شیخ پای دار گفت را امروز باید شنید تا دوباره، گرفتار تلخی های آن روز نشویم.حادثه ها گفتگو ی خدا با ماست.
@Sahsh1367
از عمامه پرانی تا عمامه سوزی و...
📷 فرانسه رسما وارد جنگ رسانه ای با ایران شد
🔹مجله فرانسوی Franc-Tireur با انتشار کاریکاتور خشونت و توهین آمیز اهداف غرب را در رابطه با سوزاندن عمامه شیعیان و پایان دادن به آن بطور کامل اشاره می کند این نشان میدهد غرب و صهیونیست برای کنترل شرق بزرگترین مانع خود در برابر سلطه امپریالیسم و استعمار نوین و صهیون را مرجعیت شیعه و روحانیت میداند.
داستانک
مدرسهای دانشآموزان را با اتوبوس به اردو میبرد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک میشود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود، ولی چون راننده قبلاً این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود، اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده میشود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف میکند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیدهاند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و …. اما هیچ کدام چارهساز نبود تا اینکه پسربچهای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من میدانم!»
یکی از مسئولین اردو به پسر میگوید: «برو بالا پیش بچهها و از دوستانت جدا نشو!»
پسربچه با اطمینان کامل میگوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتان باشد که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی میآورد.»
مرد از حاضرجوابی کودک تعجب کرد و راه حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاه معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت میتوانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»
پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.
به نقل از : https://eitaa.com/akhlagheelmi
@Sahsh1367
❇️ مردم ایران، راهی جز ادامه مسیر انقلاب، ندارند.
✅هزینه های بازگشت از انقلاب، بیش از هزینههای استقامت و ادامه راه شهیدان است.
@Sahsh1367
«دوستان روزهای سخت»
❇️ دو سه سال پیش بود نه صد سال قبل،همگی یادشان هست در دوران کرونا،مراقبت از بیماران کرونا چقدر سخت بود. پدری کرونا گرفته بود، خانواده کسی جرئت نمی کرد سراغش را بگیرد ناگهان طلبه ای وارد اتاق شد و با لحن آخوندی گفت :«سلاااااام هععلیکم»
گل از گلش شکفت...
❌ اکنون عمامه او را نشانه رفته اند.
اما سلبریتی های را که آن روز، در لانه موش بودند ،امروز،حلوا حلوا می کنند.
✅شرط سعادت، شناخت دوست ودشمن در روزهای سخت است.
@Sahsh1367
☑️خطر ارتداد جامعه دینی
🔺یادداشت سید عبدالله هاشمی، طلبه درس خارج و دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی درباره خطر ارتجاع و ارتداد در جامعه دینی و ضرورت استقامت
🔸این یادداشت را در «روحانیت امروز» بخوانید:
🔻🔻🔻
https://eitaa.com/rohaniyatemrooz_ir/21
@Sahsh1367
«میوه های باغ روحانی»
آنچه امروز در کشور پیش آمده است، همان نوبرانانه های«باغ روحانی» است. بازخوانی فرمایشات رهبری در دوران سیاه روحانی رمزگشایی حوادث امروز است.
✅ایشان در جمع معلمان و فرهنگیان در سال 98فرمود:
«عزیزان من! درست توجّه کنید؛ مخصوصاً مسئولین عزیز و محترمی که تشریف دارند، توجّه کنند. اینجا است که اهمّیّت سند ۲۰۳۰ معلوم میشود. لُبّ کلام و جان کلام در این سند ۲۰۳۰ که فصل مهمّی مربوط به آموزش و پرورش دارد، این است که نظام آموزشی باید سبک زندگی را و فلسفهی حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد؛ این آن لُبّ کلام در سند ۲۰۳۰ است. یعنی چه؟ یعنی جنابعالی، انسان متدیّن و علاقهمند به کشورتان، علاقهمند به آیندهتان، در کلاس درستان سرباز برای غرب درست کنید.(۲) این که روی سند ۲۰۳۰ این قدر اصرار دارند و کار میکنند، آشکار و غیر آشکار سعی میکنند این را تحکیم کنند بر مناسبات کشورها از جمله کشور ما، این معنایش این است؛ چون دستورات و توصیهها و نکات اصلی موجود در این سند برای آموزش و پرورش این است که آموزش و پرورش باید جوری مناسبات فکری شاگردان را تنظیم کند که فلسفهی زندگیشان، اساس زندگیشان، مفهوم حیات در نظرشان، طبق تفکّر غربی باشد. همین که عرض کردم؛ شما اینجا بنشینید سرباز درست کنید برای انگلیس و فرانسه و آمریکا»
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42410
🔴 رجاله های کوچه های ایران، همان سربازان آمریکایی آموزش دیده با سند 2030است.
@Sahsh1367