eitaa logo
کانال اشعار محمدعلی ساکی
106 دنبال‌کننده
118 عکس
14 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فضای ابری و آه دمادم من و تنهایی و باران نم نم هوای با تو بودن کرده ام که دوبیتی با خیالت می کنم دم ساکی
جدل ورزان مشتاق نشستیم هبل سازان گوساله پرستیم اسیر بی سوادی مدرنیم به زعم خویش خویش روشنفکر هستیم ساکی
نه خش خش برگ زردپاییزم باش نه آدمک گوشه ی جالیزم باش نه باغ مرا احاطه کن مثل کلاغ نه مانع آوای شباویزم باش ساکی
هدایت شده از بابونه
ای ماه بگو که بی ستاره چه کنم با فرصت آغاز دوباره چه کنم شب می رود و پگاه می آید و من با پنجره های پر جداره چه کنم
نقاشیت ابر وباد بی باران بود اشکال نمایشت تهی از جان بود من آینه در آینه بودم،افسوس درپشت نقاب چهره ات پنهان بود
در کوچه ،خیابان لب خندانی نیست بیهوده نگو که وضع بحرانی نیست این غده ی بد خیم عمل می خواهد امروز زمان حرف درمانی نیست
از شهر هزار دستگی بیزارم از مردم چند چهره در آزارم جغرافیِ بی ریا نشانی بفرست تا کوله ی اشتیاق را بردارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با تار خیال شعر بافی کردم بیهودگیم به آن تلافی کردم تا باد وزید، برگه هایم ببرد دفترچه ی چامه را صحافی کردم