eitaa logo
سلام هم محله ای
399 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
سـلام هم محــله ای🦋 خوش اومدین به کانال محله 😍🌿 🖇️از به روزترین اخبار و اتفاقات و اطلاعیه های محله اینجا مطلع بشید😉 📥 ارتباط با ادمین جهت ارسال اخبار، مشکلات و تبلیغات محله و پاسخ به سوالات شما: @Zaer6263 @shahed_70
مشاهده در ایتا
دانلود
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالا برید پایین بیاید رای دادن فایده نداره باور نمی‌کنید ؟؟؟؟ حتماً این کلیپ رو ببینید. 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
11.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا مـدرسه رفتن بابابزرگارو دیده بودین؟😂❤️ فقط آخرش که سعی میکردن تقـلب کنن 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام هم محله ای
#رمان_دختر_شینا 🌷🍃 #قسمت_139 گفت: «می روم، حقم است. دنده ام نرم. اگر می خواهم نان بخورم، باید برو
🌷🍃 گفتم: «حالا مگر بچه های شهدا ایستاده اند سر خیابان ما را ببینند! تازه ببینند. آن ها که نمی فهمند ما کجا می رویم.» نشست وسط اتاق و گفت: «ای داد بی داد. ای داد بی داد. تو که نیستی ببینی هر روز چه دسته گل هایی جلوی چشم ما پرپر می شوند. خیلی هایشان زن و بچه دارند. چه کسی این شب عیدی برای آن ها لباس نو می خرد؟» نشستم روبه رویش و با لج گفتم: «اصلاً من غلط کردم. بچه های من لباس عید نمی خواهند.» گفت: «ناراحت شدی؟!» گفتم: «خیلی! تو که نیستی زندگی مرا ببینی، کِی بالای سر من و بچه هایت بودی؟! ما هم به خدا دست کمی از بچه های شهدا نداریم.» عصبانی شد. گفت: «این حرف را نزن. همه ما هر کاری می کنیم، وظیفه مان است. تکلیف است. باید انجام بدهیم؛ بدون اینکه منّتی سر کسی بگذاریم. ما از امروز تا هر وقت که جنگ هست عید نداریم. ما هم درد خانواده شهداییم.» بلند شدم و رفتم آن اتاق، با قهر گفتم: «من که گفتم قبول. معذرت می خواهم. اشتباه کردم.» بلند شد توی اتاق چرخی زد و در را بست و رفت. تا عصر حالم گرفته بود. بُق کرده بودم و یک گوشه نشسته بودم. نه حال و حوصله بچه ها را داشتم، نه اخلاقم سر جایش بود که بلند شوم و کاری بکنم. کلافه بودم. بغضی ته گلویم گیر کرده بود که نه بالا می آمد و نه پایین می رفت. هوا تاریک شده بود. صمد هنوز برنگشته بود. با خودم فکر کردم: «دیدی صمد بدون خداحافظی گذاشت و رفت.» از یک طرف از دستش عصبانی بودم و از طرف دیگر دلم برایش تنگ شده بود. از دست خودم هم کلافه بودم. می ترسیدم قهر کرده و رفته باشد. دیگر امیدم ناامید شده بود. بلند شدم چراغ ها را روشن کردم. وضو گرفتم تا برای نماز آماده بشوم. همان موقع، دلم شکست و گفتم: «خدایا غلط کردم، ببخش! این چه کاری بود کردم. صمدم را برگردان.» توی دلم غوغایی بود. یک دفعه صدای در آمد. صدای خنده و جیغ و داد بچه ها که بلند شد، فهمیدم صمدم برگشته. سر جانماز نشسته بودم. صمد داشت صدایم می زد: «قدم! قدم جان! قدم خانم کجایی؟!» دلم غنج رفت. آمدم توی اتاق. دیدم دو تا ساک بزرگ گذاشته کنار پشتی و بچه ها را بغل کرده. آهسته سلام دادم. خندید و گفت: «سلام به خانمِ خودم. چطوری قدم خانم؟!» به روی خودم نیاوردم. سرسنگین جوابش را دادم. 💟ادامه دارد... نویسنده: 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
🌷🍃 اما ته دلم قند آب می شد. گفت: «ببین چی برایتان خریده ام. خدا کند خوشت بیاید.» و اشاره کرد به دو تا ساک کنارِ پشتی. رفتم توی آشپزخانه و خودم را با آشپزی مشغول کردم. اما تمام حواسم به او بود. برای بچه ها لباس خریده بود و داشت تنشان می کرد. یک دفعه دیدم بچه ها با لباس های نو آمدند توی آشپزخانه. نگران شدم لباس ها کثیف شود. بغلشان کردم و آوردمشان توی اتاق. تا مرا دید، گفت: «یک استکان چای که به ما نمی دهی، اقلاً بیا ببین از لباس هایی که برایت خریده ام خوشت می آید؟!» دید به این راحتی به حرف نمی آیم. خندید و گفت: «جان صمد بخند.» خنده ام گرفت. گفت: «حالا که خندیدی، آن ساک مال تو. به جان قدم، اگر بخواهی اخم و تَخم کنی، همین الان بلند می شوم و می روم. چند نفری از بچه ها دارند امشب می روند منطقه.» دیدم نه، انگار قضیه جدی است و نمی شود از این ادا اطوارها درآورد. ساک را برداشتم و بردم آن یکی اتاق و لباس ها را پوشیدم. سلیقه اش مثل همیشه عالی بود. برایم بلوز و دامن پولک دوزی خریده بود، که تازه مد شده بود. داشتم توی آینه خودم را نگاه می کردم که یک دفعه سر رسید و گفت: «بَه... بَه...، قدم! به جان خودم ماه شده ای. چقدر به تو می آید.» خجالت کشیدم و گفتم: «ممنون. می روی بیرون. می خواهم لباسم را عوض کنم.» دستم را گرفت و گفت: «چی! می خواهم لباسم را عوض کنم! نمی شود. باید همین لباس را توی خانه بپوشی. مگر نگفتم ما عید نداریم. اما هر وقت که پیش هم هستیم و تو می خندی، عید است.» گفتم: «آخر حیف است این لباس مهمانی است.» خندید و گفت: «من هم مهمانت هستم. یعنی نمی شود برای من این لباس را بپوشی؟!» تسلیم شدم. دستم را گرفت و گفت: «بنشین.» بچه ها آمده بودند توی اتاق و از دیدن من و لباس نواَم تعجب کرده بودند. صمد همان طور که دستم را گرفته بود گفت: «به خاطر ظهر معذرت می خواهم. من تقصیرکارم. مرا ببخش. اگر عصبانی شدم، دست خودم نبود. می دانم تند رفتم. اما ببخش. حلالم کن. خودت می دانی از تمام دنیا برایم عزیزتری. تا به حال هیچ کس را توی این دنیا اندازه تو دوست نداشته ام. گاهی فکر می کنم نکند این همه دوست داشتن خدای نکرده مرا از خدا دور کند؛ اما وقتی خوب فکر می کنم، می بینم من با عشق تو به خدا نزدیک تر می شوم. روزی صدهزار مرتبه خدا را شکر می کنم بالاخره نصیبم شدی. چه کنم که جنگ پیش آمد؛ وگرنه خیلی فکرها توی سرم بود. اگر بدانی توی منطقه چه قیامتی است. اگر بدانی صدام چه بر سر زن ها و کودکان ما می آورد. 💟ادامه دارد... نویسنده: 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارگردان دنیا خداست!😊 مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،، سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است. امیدوارم خوش بدرخشید! غر نزن گله نکن خدا حکمت همه کارها را میدونه فقط بهش بگو: 🥰 ای که مراخوانده ای راه نشانم بده... 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
🎙بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖 روزمان را با قرآن آغاز کنیم هر روز قرائت یک صفحه از قرآن کریم به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولانا صاحب زمان عج 🔹صفحه ۵۹ قرآن کریم 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
📱لیست آهنگ پیشواز بیانات رهبر انقلاب درمورد انتخابات (همراه اول و ایرانسل) بفرستید عزیزان دغدغه‌مند اطراف تون از حداقل ترین کارها برای تشویق به شرکت در انتخابات 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
با اخلاق‌ میشه‌ آدما رو به‌ سمت‌ دین‌
کشوند با حرفای‌ خوب‌ نمیشه!
اگه‌ حرفای‌ خوب‌ بزنی‌ و با خدا باشی‌ ولی
 خوش‌ اخلاق‌ نباشی‌ آدمارو دین‌ زده‌ میکنی!
چون‌ تو رفتار مذهبی‌ داری‌
ولی‌ اخلاق‌ مذهبی‌ نداری!
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج🍃 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8
‍ کی به گیاه آب بدهم؟ گیاهان گلدانی سریعتر از گیاهانی که در زمین کاشته شده اند، خشک میشوند. فضای کوچک خاک و ساختار گلدان باعث میشود رطوبت بسیار کمی در خاک ذخیره شود. به طور کلی اوایل صبح یا اوایل شب بهترین زمان برای آب دادن گلدانهاست چون در این زمان گیاه فرصت دارد پیش از این که گرمای روز آب را تبخیر کند، آن را استفاده نماید اما آب زیادی در گیاه به سرعت تبخیر میشود و گیاه در معرض بیماریهای قارچی قرار نمیگیرد. 🍃 بدیهی است زمانی که خاک گلدان تا انتها خشک شده است، باید به گیاه آب بدهید اما ممکن است این زمان برای گیاه دیر شده باشد. مراقب برگهای پژمرده و پلاسیده، شاخه های شل و آویزان، افتادن و ریزش گلبرگها و برگهای خشک و تغییر رنگ یافته باشید. در هوای گرم و خشک باید هر روز به گیاهانتان سر بزنید. معمولا هنگامی که خاک تا عمق 2.5 سانتیمتری خشک شده باشد زمان خوبی برای آب دادن به گیاه است. 💯به کانال سلام هم محله ای بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/85852811C815bc2aed8