. ♥️خـدایا بوقت شریف اذان قسمت میدیم مهدی موعود زودتر بیاد تا مشکلات عظیم حل بشه. .

🇮﷽🇮 🕋 پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: ♦️هر کس 📖 سوره ماعون را #بعدازنمازعشاء قرائت نماید ♥️ خـداوند او را می بخشد و تا وقت اذان صبح او را حفظ می کند. 🔹✨🔹✨🔹

🟩 امام کاظم علیه‌السّلام فرمودند: ▫️‌فَلاَ تَدَعْهَا فَإِنَّ اَلدُّعَاءَ فِيهَا مُسْتَجَابٌ ▫️آن را ترک نکن 🤲🏼دعا در سجده ی #بعدازنمازمغرب مستجاب است. 📚من لا يحضره الفقيه جلد ۱ صفحه ۳۳۱ ᚔᚔ‌ᚔᚔᚔ‌ᚔᚔᚔ ‌ ♨️بیائید عهد ببندیم! هر شب #بعدازنمازمغرب برای فرج مولای غریبمان دعا کنیم. #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌺🍃━━━━━━

☎️ آيا مي‌دانيد؟؟ ✅ خط نماد ۱۵۷۰ چیست؟ خط ملی نماد ۱۵۷۰ در واقع شماره تلفنی است که برای ارائه خدمات مشاوره ایی و روانشناختی به دانش‌آموزان، والدین و فرهنگیان، راه اندازی شده است. شما در موقعیت هایی مانند، قرار داشتن در شرایط دشوار و بحرانی، افسردگی و اضطراب و… می توانید با این شماره تماس گرفته و به صورت رایگان، خدمات مشاوره ایی و روانشناختی دریافت کنید. ✅ کاربرد خط ملی نماد چیست؟ خط ملی نماد ۱۵۷۰ برای دانش آموزان، خدمات حمایتی، مشورتی و مددکاری به تماس‌ گیرندگان، ارائه می‌دهد. در حقیقت خط 1570، خط اورژانس دانش‌ آموزی است. ✅ هزینه تماس با خط ملی نماد چه قدر است؟ هزینه تماس با خط ملی نماد، به صورت رایگان محاسبه خواهد شد. ✨

🔺فقط دیپلمات نیست، رزمنده ای دلاور است؛ فرودگاه را بزنند با ماشین، خود را در یکی از پرتنش ترین مناطق جهان به مقصد میرساند؛ به دشمن لبخند نمیزند، دو پهلو سخن نمیراند، مستقیم هشدار میدهد؛ به آمریکا میگوید دست از پا خطا کنی خواهیم زد؛ صد سالِ جواد ظریف یک ثانیه امیرعبدالهیان هم نیست! ┏━━━🍃🌹🍂━━━┓                   اخه امیرعبدالهیان ازشاگردان وهم قطاران سردارشهید حاج قاسم سلیمانی میباشد درس مردانگی وشجاعت وایثارازاین دلاورمرد یادگرفت ولی ظریف چه تمام دوران عمرش درامریکا وغرب سپری کرد وهم قطارانشان هم حسن کلیدساز درانگلیس ونهاوندیان ونوبخت ودیگران هم دراروپا مشغول خوش گذرانی وادامه تحصیل بودند ┗━━━🍂🌹🍃━

✨﷽✨ ✅ دو زکات و دو داستان و یک انسان! ✍زرگری نزد شیخ دانایی رفت و گفت: می‌خواهم زکات مال خود را بپردازم، به چه‌ کسی بدهم؟ 🔸شیخ گفت: برو و اولین نیازمندی که در شهر دیدی، زکات مال خود را به او ده. 🔹زرگر آمد و پیر نابینایی در کنار خرابات دید که بر زمین نشسته بود. کیسه‌ای از زر زکات مال خود به او داد و نابینا خوشحال شد. 🔸روز بعد رفت و دید نابینای دیگری کنار اوست که نابینای زکات بگیر به او می‌گوید: خدا خیر بدهد. دیروز زرگری آمد و کیسه‌ای زر به من داد و من در عشرتکده شهر رفتم و تا صبح مستی و با کنیزکان جوان عشق‌بازی کردم. 🔹زرگر تا این سخن شنید، برآشفت و پیش شیخ آمد و گفت: من از تو خواستم راهی نشان دهی که بتوانم زکات مال خود بپردازم. این چه راهی بود که حرف تو را گوش کردم و مال را یک‌باره به یک عشرتگر دادم! 🔸شیخ دیناری به او داد و گفت: حال این یک دینار را ببر و به اولین فقیری که دیدی ببخش. 🔹زرگر در راه مردی دید که چهره‌ای شکسته داشت. دینار در کف دست او نهاد. مرد سید علوی بود. شادمان شد و همان‌جا سجده شکری کرد. 🔸زرگر به‌دنبال آن مرد علوی راه افتاد. دید در خرابه‌ای رفت و از زیر لباس خود کبوتری مرده را به خرابه انداخت. برگشت و زرگر را دید. 🔹زرگر پرسید: این چه بود؟ 🔸مرد گفت: فرزندانم سه روز است که گرسنه‌اند و تاب گرسنگی نداشتند. این کبوتر مرده را برای آن‌ها می‌بردم تا بخورند که خدا تو را نزد من حواله کرد و کبوتر را در خرابه انداختم. خدا را هزاران‌مرتبه شکر. 🔹زرگر با چشمانی اشک‌بار نزد شیخ بازگشت و داستان را تعریف کرد. 🔸شیخ گفت: دو زکات بود و دو داستان و یک انسان! 🔹هرگز در کار خداوند تردید مکن. وقتی می‌خواهی بدانی مالت چقدر حلال است، کافی‌ست نگاه کنی که به دست چه‌ کسی می‌رسد و در چه راهی مصرف می‌شود. 📚 تذکرة الأولیاء