📌یادداشت: داستان زبان آموزی من! ✍️ محمد جواد ابراهیمی ♦️هر روز یک عالمه منتظرش می ماندم، هم از او می ترسیدم و هم بسیار دوستش داشتم. حالا فرض کنید تمام روز چشم انتظار آمدنش بودم تا مرا تحویل بگیرد و قدری بازی کنیم. اما وقتی از راه می رسید، با اینکه ساعت ها به طرز عجیب و طاقت فرسایی کار کرده بود، سریع کتابش را باز میکرد و یکسری کلمات عجیب غریب با لحنی خاص تکرار میکرد؛ گِت آپ، هِلو، وِل کام و... ♦️بعضی وقت ها با اهل خانه هم همین گونه، خارجکی صحبت می کرد. با این حجم مشغله کاری و سن یادگیری اش که تقریبا از تمام هم کلاسی هایش بیشتر بود، همیشه نفر اول کلاس بود. رفته رفته با این استمرار و استعداد و علاقه زیادی که به یادگیری زبان انگلیسی داشت، مرا شیفته زبان آموزی کرد. ♦️عاشق سفر بوده و هستم. در خیالم این شکل بافته بودم که در آینده وزیر امور خارجه میشوم؛ هم سفر و هم زبان را یکجا خواهم داشت! بالاخره با انبوه اصرار های من، روز موعود فرا رسید. زبان آموز ترم اول زبان، وارد میشود! ♦️ راه و رسمش در ذهن من نقش بسته بود. عجب الگویی! همه چیزش تک و منحصر به فرد! مانند او شاگرد اول کلاس شدم، آن هم نه یک ترم بلکه نزدیک به 40 ترم! ♦️علیرغم فاصله زیاد خانه مان تا آموزشگاه، خداوند یک راننده اختصاصی برایم فرستاد. عاشقانه، حاضرم می کرد. مرا می برد. دو ساعتی پشت در، می ایستاد تا فرزندش در آینده،گلی به سرش بزند. بعد هم مرا تحت الحفظ به منزل می آورد. تازه غصه ی حل تمارین مرا نیز یک تنه به دوش می کشید. حق زحماتش با الفاظ ادا نمی شوند، جا دارد از ادبیات رسمی خارج بشوم: دم شما گرم حضرت سلطان! ♦️8 سال گذشت! حالا سرنوشت این وزیر امور خارجه، دچار تحولات و توفیقاتی شده بود و سر از حوزه علمیه در آورده بود.یک طلبه پایه یکم، مسلط به زبان و دارای مدرک IELTS! از مدیر و استاد گرفته تا دوستان، همه و همه طور دیگری روی من حساب می کردند. تشویقم کردند تا مهارت تدریس زبان TTC را هم بگیرم. طی 4 سال تدریس در حوزه، حدود 200 نفر شاگرد و حدود 600 ساعت تجربه تدریس پیدا کردم. جا دارد از فرد بسیار موثر در رشد من، استاد کارخانه تشکر ویژه داشته باشم. ♦️به جایی رسید که یک روز هرچه حضرت پدر به سختی و ذره ذره خرج من کرده بود تا بیاموزم، حالا از آموزش، به دست آوردم. اسم پدر به میان آمد، در نوشته مفصلی در مورد این اسطوره زیبای زندگی ام ویژه خواهم نوشت. تنت سلامت آقا جان! ♦️دوست دارم یک تجربه بامزه ای که بیش از صد یا دویست بار به شکل های مختلف، آن را لمس کرده ام با شما در میان بگذارم. زبان آموزی بسیار جذاب و مفید و کار آمد است. اما بسیار کسانی را دیدم که از من مشورت گرفته اند و حتی یادگیری را آغاز کرده، اما اندکی بعد آن را ناتمام رها کردند. به نظر این حقیر چند مولفه ضروری است: علاقه، استعداد، استاد، وقت کافی و حوصله و پشتکار و از همه مهم تر هدف روشن جهت یادگیری و جدیت! ♦️پس از یادگیری اصولی، حالا باید داشته ها و آموخته هایم را حفظ می کردم. و این هم به مراتب سخت تر از آن مسیر طولانی طی شده برای یادگیری خواهد بود. ♦️داستان این وزیر امور خارجه به اینجا ختم نمی شود. به نظر شما چه آینده ای در پیش دارد؟ 🆔@YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_۱_لغت_۱۱ #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔@YEKJOREHDANESH

📌یادداشت: خداوند چگونه گره گشایی می کند؟ ✍️نویسنده: محمد جواد ابراهیمی ♦️در روزگاری، یک شاگرد، در زندگی اش پس از عبور از چندین گردنه پر پیچ و خم، با مشکلات بزرگتر و پر اصطکاک تری مواجه شده بود. در ذهنش بالا و پایین می کرد که این گردنه را چگونه پشت سر خواهد گذاشت؟ گاهی اوقات که سیمش وصل بود، از اعماق درونش، حس حضور خداوند و دست هدایت و حمایت او را احساس می کرد. و زمانی که فیوزش می پرید، طوری ناامید می شد که برخی از عقایدش نیز متزلزل می گردید؛ مگر خداوند نگفته که همراه ماست؟! پس چرا الان که مضطر حمایت او هستم، برایم کاری نمی کند؟ ♦️تلاش می کرد خودش را آرام کند. به محض برقراری اولین لحظات این حس درونی که از آن به آرامش یاد کردیم، همچنان این دوگانه در ذهنش به صورت مداوم در حال رفت و برگشت بود. بخواهم عوامانه یا به تعبیری بچه گانه بحث را واضح کنم، خودش را در یک بازی مارپله تصور می کرد، یک لحظه تا خانه 99 می آمد، غافل از اینکه مارِ خانه ی 99 او را نیش می زد و چندین خانه، عقب می افتاد. ♦️با همین حال نزار و گرفته، و سوال تقریبا بی پاسخ در ذهنش، و از طرفی مواجهه با آن مشکلاتش که هر لحظه، عرصه را بر او تنگ تر می کردند، به خدمت مرشد آمد. دست بر قضا، مرشد بر فراز منبر، در حال وعظ و نصیحت شاگردان، فرمایشاتی را شروع کرده بود. گویا سخنان امروز مرشد، بیشتر حالت ذهن خوانی از حالت این شاگرد مضطر داشت، و بحث های امروز او، بیش از بقیه با احوالات شاگرد هماهنگ بود. ♦️مرشد این گونه فرمایش می کرد: یونس نبی، وقت درون شکم نهنگ افتاد، هرگز از یاری و عنایت حضرت حق، مأیوس نشد و همین امیدواری به نجات، او را رهایی بخشید. چون او هرگز آمادگی برای چنین مواجهه ای را نداشت. مثلا، وقتی قرار است نوح نبی، با طوفان مواجه شود، سال ها قبل، از جانب خداوند، مأمور به کاشت درخت و ساخت کشتی شد تا هنگام مواجهه با طوفان، راهی برای نجات داشته باشد. اما یونس، با دست خالی وارد شکم نهنگ، در اعماق دریا، در بدترین شرایط، مانند رطوبت و تاریکی که سرعت فساد و خرابی اشیاء را زیاد می کند قرار گرفت. اما همینکه از اعماق جان، اقرار بر همه کاره بودن، حضرت حق کرد، خداوند پاسخ او را داد: فاستجبنا له و نجّیناه من الغم؛ او را استجابت کرد و نجات داد. و کذلک ننجی المؤمنین؛ و شما هم اگر از اعماق جانتان، چنین اقراری کنید، همانند یونس نبی، دستتان را خواهم گرفت. ♦️فراتر از این در یک مقیاس بزرگ تر: موسی کلیم نیز همینگونه بود؛ خداوند وحی نازل فرمود که ای موسی، شبانه خودت و قومت، مصر را ترک کنید که فرعون قصد جان همه تان را کرده است. بنی اسرائیل، فرار کردند و شهر را ترک کردند. وقتی فرعونیان متوجه شدند، آن ها را دنبال کردند، اما عجب صحنه ای رقم خورد! از طرفی بنی اسرائیل به یک بن بست رسیده بوند، چون در مقابل آنها دریا بود. و از پشت سر هم فرعونیان هر لحظه به آنان نزدیک و نزدیک تر می شدند. بنی اسرائیل با دیدن این صحنه، گفتند ما مُردیم! یعنی قطعی خواهیم مُرد. ♦️و جالب ماجرا اینجاست که موسی تا قبل از این لحظه نمیداند قرار است که از این مخمصه چگونه رهایی بیابد چون اگر میدانست، از قبل، قایق یا کشتی یا اسباب فرار را فراهم می کرد. او فقط به وظیفه اش عمل کرده بود. و نتیجه، را به خدایش سپرده بود. و از اعماق جان، به حمایت و هدایت خداوند در تمامی لحظات زندگی اش ایمان داشت. موسی به قومش گفت: کلا إن معی ربی سیهدین؛ هرگز ما نخواهیم مُرد، خداوند با من است و مرا حتما نجات خواهد داد. وقتی موسی چنین اقراری کرد، در آن لحظه، فرشته وحی نازل شد، و دستور زدن عصا به دریا داده شد. ♦️انگار که شاگرد، جواب سوالش را یافته بود. اینکه باید در هر گردنه سخت و هرجایی که قرار گرفته، سفت و سخت، به باور توحیدی اش پایبند باشد و هیچ لحظه ای از عنایت و هدایت خداوند ناامید نشود و به طوری جدی به وظیفه اش عمل کند. خداوند خودش میداند که چگونه و چه زمانی، گره زندگی ها را باز کند. 🆔@YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_۱_لغت_۱۲ #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔@YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_1 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_2 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📌یادداشت: کاری که از دستمان بر می آید! ✍️نویسنده: محمد جواد ابراهیمی ⬛️می گفت که اگر من پول داشتم، تمامی فقرای عالم را یک تنه پشتیبانی می کردم ولی افسوس که به نان شب محتاجم. اگر من قدرت داشتم، حق تمامی مظلومان عالم را می ستاندم. اگر من مسئول ارشد تصمیم گیر دولت یا ملت بودم، آن چنان تصمیمات راهگشایی می گرفتم که نسل امروز و مردم امروز که هیچ، تا نسل ها، مردمان از تیز بینی های عقل مدبر من، بهره ببرند. ولی افسوس که هیچکدام از آنهایی که گفتم نیستم. و گوش من و شما پر است از هزاران "اگر" که یا خودمان در ذهن می پرورانیم و بر زبان می آوریم، یا اینکه از اطرافیان مان می شنویم. ⬛️اما اینگونه نیست. میخواهم قدری آمپر بچسبانم! سرجایت بنشین! ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان! از قدیم گفته اند، کاری به قائلش هم نداریم چون هر عقل سلیمی اگر چند لحظه با خودش باشد و درست بیاندیشد، به این خواهد رسید که صرفاً دوای درد ما افراد "متقی" نخواهند بود، بلکه در کنار تقوا، تخصص هم به شدت لازم است. و حتی اگر قدری روشن فکرانه بنگریم، شاید بشود هنگام تعارض بین متقی صرف و متخصص صرف، شخص متخصص را ترجیح داد. ⬛️اما تابحال برایتان سوال نشده که چرا بسیاری از ما به ظاهر دین داران، هیچ وقت نمیتوانیم کارها را به شکل صحیح و مطلوب انجام بدهیم، درحالیکه در بلاد کفر و الحاد، بلاد فراموشی دین و معاد، کارها به صورت دقیق، و با نتیجه پیش می رود؟ پاسخ یک چیز است: چون آنها کار را به متخصص می سپارند. خب ممکن است الان کسی اشکال کند، ما هم متخصص داریم! میخواهم درگوشی جواب بدهم: یا واقعا متخصص نداریم، یا اگر داریم بسیار نادر و کمیاب هستند به عدد انگشتان دست. ⬛️مسئله اساسی این است چرا نمیتوانیم در یک حیطه، متخصص شویم؟ یا متخصص پرورش دهیم؟ هرکسی این سوال را کرده است، خوب پرسشی داشته است. بگذارید از اینجا شروع کنم: اخیراً یک آمار تکان دهنده مقایسه ای بین کشور کره و ایران منتشر شده است: میانگین ساعت مفید استفاده کار در کره جنوبی 9.5 ساعت است و این عدد در ایران، 22 دقیقه است! یعنی هر کره ای معادل 24 ایرانی کار می کند. فکر کنم عمق فاجعه را متوجه شده باشید. خب با روزی 22 دقیقه استفاده از عمر که نمیشود در هیچ حیطه ای توانمند و متخصص شد؛ البته فقط یک چیز: تخصص در الافی و به سخره گرفتن نعمت عمر! ⬛️و هزار حیف و افسوس، که ملت ایران، دو نعمت بزرگ متمایز و منحصر به فرد دارند و قدرش را نمی دانند: اول اینکه عمدتا پیرو مذهب تشیع هستند، و آن چنان دین و مذهبی دارند که بن مایه اعتقادی آن، مانند ندارد. و دوم اینکه مردم ایران طبق آمار، چهارمین مردمان باهوش دنیا هستند. البته در برخی آمار دیگرم هم تقریبا در صدر هستیم: ششمین کشور دنیا از جهت اعتیاد به تلفن همراه! همینطور میشود که نه برای کودکان مان برنامه استعداد یابی داریم، نه برای نوجوانان مان، بلکه چون برنامه ریزی و هدایت این قشر کار تخصصی است از زیر بارش در می رویم. بزرگتر هم که شد، درگیر سربازی و عاشقی و ازدواج و کار است. و از میانسالی هم که رد شد، در حال پینکی و چرت های کوتاه و بلند! ⬛️حالا اگر این وسط، استعداد یا علاقه مندی هم پیدا شود که بخواهد مسیری را پیمایش کند، چون حرکت او موجب میشود کرختی و کسالت بقیه، هویدا شود، لذا هرچه در چنته داریم خرج منصرف کردن، سپس منحرف کردن و در نهایت معدوم کردن آن شخص خواهیم کرد. ⬛️پیشوای بزرگ شیعیان، حضرت مولی الموحدین ، عجب تعبیری از استفاده از فرصت دارند: الفرصة تمر مر السحاب! فرصت ها مانند ابر ها می گذرند، پس قدر عمر و فرصت خود را بدانید. برای عبادت، برای خانواده، برای مطالعه، برای تدریس و تحصیل و تمامی اهداف زندگی تان، لطفا وقت بگذارید! و بجای اینکه برای آرزو هایتان صرفا دعا کنید، برایشان جدی تلاش کنید. و بجای اینکه صرفا دیگران را بخاطر خطا ها یا کارهای نکرده شان، مذمت کنید، شما تلاش کنید تا آن خلأ را پر کنید. 🤲 نیاز نیست که برای نجات تمام دنیا برنامه ریزی کنید. کاری که از من و شما بر می آید این است که قدر فرصت را دانسته و در زمینه علاقه و استعداد مان جدی تلاش کنیم. آرزو دارم که یکایک شما خوبان، هرکدام الگوی ویژه ای برای دوستان و اطرافیانتان در راستای استفاده از وقت باشید که قطعا منشأ خیرات خواهید بود. ♦️پ.ن: به تمامی عزیزانی که خودشان برای وقت شان ارزشی قائل نیستند، یا اینکه با تصمیماتشان و حرکاتشان، موجب اتلاف عمر دیگران، ولو در حد یک لحظه میشوند. 🆔 @YEKJOREHDANESH

▪️ جای ما خالیست 😭 🙏 خواهشمندم در وقت کافی تا انتهای کلیپ را تماشا فرمایید. 🔸 برگرفته از جلسه کانال جناب آقای کاشانی 🆔@YEKJOREHDANESH

💯بازنشر یادداشت دیروز در کانال نویسندگان حوزوی 💯 از دوست گرامی جناب آقای اسفندیار، کمال تشکر را دارم. خدا قوت!

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_3 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_4 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_5 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_6 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_7 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_8 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_9 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_10 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_11 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

✅پیشنهاد مطالعه 📚کتاب خطب سیدة النساء فاطمة الزهراء نسخه های متعددی از خطبه فدکیه توسط بزرگوران مختلفی، جمع آوری، تحقیق و منتشر شده است اما آن چیزی که این کتاب را متمایز می کند، این است که جناب آقای محمد جواد محمودی، بسیار زحمت ارزنده ای جهت جمع آوری تمامی خطب مادر سادات، نه فقط یک خطبه،کشیده اند و ثانیاً در راستای مصدریابی و تطبیق نسخ، نیز نقش خوبی را ایفا کرده اند. جزاه الله خیر الجزاء. این کتاب را به تمامی محققین و علاقه مندان مطالعه دراین زمینه هدیه میدهم. #معرفی_کتاب #کتابخوانی 🆔@Yekjorehdanesh

✅ پیشنهاد مطالعه 📚نام کتاب: شهر گمشده 👇 توضیحات بیشتر در یادداشت👇 #کتابخوانی #معرفی_کتاب 🆔@Yekjorehdanesh

📌یادداشت: استاد با مزه و دوست داشتنی! ✍️نویسنده: محمد جواد ابراهیمی 🔸در دوره ی مدیریت دانشگاه دفاع ملی شرکت کرده بودم. لیستی از اساتیدی که قرار بود در این دوره تدریس کنند را به ما دادند. نصف روز با یک آقای دکتر! نامش برای من آشنا نبود. و حتی تلفظ نامش نیز قدری خاص! آقای دکتر محمد حسن زورق از درب وارد شد، و دو ماسک محکم بر روی صورتش زده بود. قد میانه، با ظاهری اتو کشیده و کفش های واکس زده. قدم هایش را پیوسته و با یک نظم و سرعت خاصی بر می داشت و از انتهای سالن طولانی کلاس به سمت میز تدریس در حال حرکت بود. باخود بلند زمزمه می کرد: هرکس ماسک بر صورت ندارد، مثل خانمی است که روسری ندارد. و کسی که ماسک نزند باید این کلاس را ترک کند. 🔸شروع خوبی نبود، برای این جور اساتید باید کلاس طرف صبح را انتخاب می کردند تا بتوان آن ها را تحمل کرد. یک قانون نانوشته وجود دارد: اگر کسی در چند لحظه اول به دل ننشیند، تعامل و همراهی با او بسیار سخت خواهد بود. انگار من هم چنین حسی داشتم. درون خودم در حال هضم چنین چیزهایی بودم یک لحظه دیدم کسی دارد مرا مکرر صدا می زند و توجه همه سمت من جلب شده است! مگر نگفتم ماسک بزن! حالا دیگر آن روی من را بالا آورده بود، از لج او زنگ اول ماسک نزدم. 🔸هم او حرص من را در آورده بود و من هم با تمام قوا سوهان روحش شده بودم. وقتی نگاهش سمت من می افتاد، دیگر نمیتوانست کلامش را تمام کند، مکثی می کرد تا کظم غیظ کند و یادش بیاید که در مورد چه چیزی صحبت می کرد. 🔸صد شکر که زنگ اول تمام شد و صد افسوس که باید یک زنگ طاقت فرسای دیگری را می گذراندم. در وقت استراحت، گفتم به سمتش بروم تا سنگ هایمان را وا بکنیم، ناخودآگاه به خود آمدم، دیدم هردو لبخند بر لب داریم و داریم انگلیسی صحبت میکنیم. عجب پیر مرد باحالی! دنیا دیده، با تجربه و اهل قلم و بسیار پر ذوق و احساسی! انگار آن قانون نا نوشته در مورد ایشان اشتباه بود. هرچیزی در موردش فکر می کردم إلا اینکه او اینقدر به اهل بیت ارادت داشته باشد. با آمدن نام حضرت زهرا چشمانش بارانی می شد. دیدم که چندین کتاب خوب در زمینه های مختلف دینی و غیر دینی دارد. جستجو ی ساده ای در اینترنت کردم، رزومه و کتب ایشان را مطالعه ای کردم، حاصل سال ها تجربه و تعامل میدانی قوی بود. 🔸حالا نگاهم به ایشان عوض شده بود. اگر بخواهم به چیزی او را تشبیه کنم، باید بگویم مانند شکلات تلخ 99 درصد بسیار نابی است که وقتی عدد 99 روی جلد شکلات دیده می‌شود ، باز کردن و خوردنش واهمه ای عجیب به دل می اندازد اما وقتی مقداری از آن مزه شود، متوجه این نمی شویم که ای بابا، هرچه در دست داشته ایم را خورده ایم و تمام شده است. مثل شکلات، تلخ ولی دوست داشتنی! حالا خدا خدا می کردم که این زنگ هرچه دیر تر تمام شود. عجب روز باحالی بود. 🔸یکی از زیبا ترین آثار این استاد ارجمند، کتابی است که میتوان به فراخور این ایام از آن استفاده وافری برد. قلمی روان و دوست داشتنی به همراه ارائه سیر منسجم و تحقیق شده ای در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها، به نام [شهر گمشده]. 🔸دوست دارم این روز ها وقت مناسبی جهت مطالعه آن بگذارم. تجربه و خلاصه لحظه های ناب مطالعه ام را با دوستانم به اشتراک خواهم گذاشت. میتوان یک قرار هم گذاشت که همگی به مطالعه مشغول شویم. البته نمیدانم تا چقدر بقیه همراه می‌شوند. امیدوارم قدری برای کتاب و کتابخوانی و ارتقای خودشان وقت بگذارند. 🆔@Yekjorehdanesh

📒وقت یادگیری واژگان کاربردی زبان #لغت_امروز #کتاب_504_درس_2_لغت_12 #واژگان_کلیدی_زبان ♦️توجه! حتما قبل از حفظ کردن لغات، تلفظ آن ها را در دیکشنری چک کنید. ❇️حتما تلفظ صحیح، املای صحیح، و معنی این کلمه را همین امروز به ذهن خود بسپارید. ✅🟥جمله سازی فراموش نشود. 🆔 @YEKJOREHDANESH

🛑🎥 بشنوید| آثار غیبت در قیامت... آیت الله مجتهدی تهرانی 🆔@Yekjorehdanesh