*یکم اسپویل
خب بچهها جون،از اونجایی که تاحالا اینجا نگفتم، امروز میخوام برای بار nام این صحنه رو براتون شرح بدم و همگی سجده کنیم.
ببینید این تیکه این پسر بچههه میاد و مثلااااا آناکین عزیزم، ویدر اعظم، استادشونه. و خب میگه که الان چیکار باید بکنیم
و خب در حقیقت آناکین توی خدا ترین حالت ممکنشه و حوصلهی بچه مچه نداره
فقط میخوام زیبایی اون لحظهای که آناکین لایتسیبر قشنگش رو روشن میکنه و اون پسربچهی احمق میره عقب رو درک کنید
و بعدش چی میشه؟ این بزمجه ها تیکه تیکه میشن. یوهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
اون پسره رو میبینید اون پشت؟ اون تثی قیافهش یه مقدار مقاومت دیده میشه.
ولی خب حتی اون هم جزغاله میشه
"ما توی دوربین های امنیتی آناکین رو دیدیم که داشت... بچه، ها رو میکشت."
HAHAHAHAHA, THAT'S VERY FUNNY.
نگهبانان نورمِنگارد.
خب خلاصه که پرستش این صحنه تا ابد🛐میامشبمتصلجدصلحدسجرپ