🍎🍏پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!!!!
مادر ، خشکش زدچه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد ....
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
✨ پیشنهاد ویژه ادمین✨
تعجب نکنید😳
حراج نکردیم فقط ارزان میفروشیم😜
#شومیز ۲۰
#ستخونگی ۳۰
#مانتو ۳۹
#شلوار_جین ۳۹
❌تک به قیمت عمده ❌
ارتباط با ادمین 👇
http://eitaa.com/joinchat/3390504973C4328f2d802
دوستان این کانالو از دست ندید
دوباره نمیزارم❌❌❌
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩🍳🇵🇸
✨ پیشنهاد ویژه ادمین✨ تعجب نکنید😳 حراج نکردیم فقط ارزان میفروشیم😜 #شومیز ۲۰ #ستخونگی ۳۰ #مانتو ۳۹
‼️ در ایام قرنطینه
کافیه فقط سفارش بدین و درب منزل تحویل بگیرید به همین راحتی 😍🛍✈️🚚
عرضه پوشاک با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت🧍♀👚👗🧥
💯کیفیت بهتر = با قیمت کمتر💯
✅با یکبار خرید متوجه کیفیت پوشاک ما میشوید
🦋افتخار ما رضایت شماست
http://eitaa.com/joinchat/3390504973C4328f2d802
#ابوسعید_ابوالخیر گفت:
هرجا که نظر میکنم
بر زمین همه گوهر ریخته
و بر در و دیوار همه زر آویخته
کسی نمیبیند و کسی نمیچیند...
گفتند: کو، کجاست؟
گفت: همهجاست...
هرجا میتوان خدمتی کرد
یا هرجا میتوان راحتی به دلی آورد
آنجا که غمگینی هست
و آنجا که مسکینی هست
آنجا که یاری طالبِ محبت است
و آنجا که رفیقی محتاج مروت...
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
🤲با دهان ناپاک دعا نکن!
🦋حضرت صادق علیه السلام فرمودند: عابدی از بنی اسرائیل سه سال پیوسته دعا می کرد تا خداوند به او پسری عنایت کند؛ولی دعایش مستجاب نمی شد. روزی عرض کرد: خدایا! من از تو دورم که سخنم را نمی شنوی یا نزدیکی ولی جوابم را نمی دهی؟!
در خواب به او گفتند: سه سال است خدا را با زبانی که به فحش وناسزا آلوده است می خوانی،اگر می خواهی دعایت مستجاب شود فحش وناسزا را رها کن، از خدا بترس،قلبت را از آلودگی پاک کن و نیت خود را نیکو گردان.
🦋حضرت صادق علیه السلام فرمود: او به دستورات عمل کرد، آن گاه خداوند دعای او را اجابت کرد و پسری به او داد.
📚(اصول کافی 325/ج2)
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفایل متحرک😍
♡همه بهم میگن
♡چقدر پروفایلت خوشگله😍
♡از کجا میاری میزاری 😩
♡من پروفایلام از اینجا برمیدارم😉
👇بیا اینم لینکشه👇
http://eitaa.com/joinchat/3986751499C6c785d5a46
محشره☝️
🍀مکاشفه پدر آیت الله مرعشی🍀
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می فرمود:
((علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید، شبی در(حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟عرض می کند:می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود:من که نمی توانم«برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام ))
☘منبع:برستیغ نور(شرح حال آیت الله مرعشی نجفی) ص71
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
دیگه زشته با ژله و سالاد شیرازی از مهمونا پذیرایی کنیم 😬
یکم خلاقیت به خرج بده با هزینه کم کلی ایده پذیرایی یاد بگیر 🌸🍃
چاره کارت این کاناله 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1871708160C78988e4b43
#مهمونات_رو_شگفت_زده_کن 😅
🌊بزرگمهر حکیم در کشتی نشسته بود که طوفان شد ناخدا گفت که دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد مسافران همه نگران بودند اما بزرگمهر آرام نشسته بود گفتند در این وقت چرا اینگونه آرامی او گفت نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا میکنیم وهمانگونه شد که او گفته بود و کشتی به سلامت به ساحل رسید مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر !!! از کجا میدانستی که نجات پیدا میکنیم ؟
بزرگمهرحکیم با لبخند گفت: من هم مثل شما نمیدانستم اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید ..
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
🦋با هزاران وسیله خدا روزی می رساند مى نويسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد، مرغى از هوا آمد و ميان سفره نشست و آن مرغ بريان كرده كه جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت، سلطان متغير شد، با اركان و لشكرش سوار شدند كه آن مرغ را صيد و شكار كنند.
دنبال مرغ رفتند تا ميان صحرا رسيدند، يك مرتبه ديدند آن مرغ پشت كوهى رفت، سلطان با وزراء و لشكرش بالاى كوه رفتند و ديدند پشت كوه مردى را به چهار ميخ كشيدند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى كند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى كه سير شد، پس برخواست و رفت و منقارش را پر از آب كرد و آورد و در دهان آن مرد ريخت و پرواز كرد و رفت.
سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پايش را گشودند و از حالت او پرسيدند؟ گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ريختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به اين حالت اينجا بستند، اين مرغ روزى دو مرتبه به همين حالت مى آيد، چيزى براى من مى آورد و مرا سير مى كند و مى رود.
سلطان از شنیدن این وضع شروع به گریه کرده گفت در صورتی که خداوند ضامن روزی بندگان است و برای آنها حتی در همچنین موقعیتی می رساند. پس حاجت به این زحمت و تکلف سلطنت و تحمل آن همه گناه راجع به حقوق مردم و حرص بیجا داشتن برای چیست؟ ترك سلطنت كرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد، تا از دنيا رفت.
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
✍نقل است از ابن سینا که فرمود:
🦚سه اصل را اگر مراعات کنید،آسایش بر شما فزون خواهد شد
👈به وقت خوشحالی قول ندهید،به وقت خشم پاسخ ندهید،ودر هنگام غم تصمیم نگیرید.
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•