eitaa logo
سمت خدا
2.5هزار دنبال‌کننده
393 عکس
67 ویدیو
1 فایل
‌⭐️ڪانال رسمے سمت خدا⭐️ گاهے تنها یڪ «یا رَبَّ » خالصانه ، یڪ آه برخاسته از دل ، یڪ قطره اشڪ ندامت ، یڪ دل شڪسته و یڪ توسل بے ریا ، ما را به خدا وصل می‌ڪند کانال سمت خدا در سروش 👇 https://splus.ir/samtekhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_قلب_شب_غوغاست_بنی_فاطمه.mp3
4.78M
قلب شب غوغاست صحبت از فرداست 🎙 سیدمجیدبنی‌فاطمه 👌بسیار دلنشین @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
🏴 شب دهم : شرح شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ×لطفا با حال و هوای عاشورایی بخوانید× پس از آنکه همه یاران امام حسین علیه السلام حتی طفل شش ماهه اش به شهادت رسیدند امام پس از وداعی جانسوز با اهل ببت اش بسوی میدان جنگ رفت. حضرت به عمر سعد فرموده بودند چون من يك نفر هستم، بنابراين يك يك از افراد را به جنگ من بفرست. عمر سعد هم در ابتدا این درخواست امام را قبول کرد. به فرمان عمر سعد چند تن از شجاعان دشمن به ميدان تاختند، امام حسين عليه السلام تن به تن با آنها جنگيد، ولى همه آنها در برابر شمشير آتش بار امام به خاك هلاكت افتادند، عمر سعد ملعون دريافت كه در نبرد تن به تن احدى در برابر امام حسين عليه السلام باقى نمى ماند، از اين رو نقض عهد كرد و فرمان حمله دستجمعى را صادر نمود. از هر سو به امام حمله كردند، امام آنچنان بر آنها هجوم برد كه آنها همانند ملخ پراكنده فرار مى كردند. مسعودى در اثباه الوصيه مى نويسد: امام حسين عليه السلام صدها تن از لشکریان یزید را به درک واصل کرد. آنحضرت همچنان می‌جنگيد، و بر اثر شدت تشنگى آب طلب مى‌كرد ولى كسى پاسخ نمى‌داد، آنقدر تير به بدنش رسيده بود كه گفته اند: «حتى صار كالقنفذ». شمر با جماعتى آمدند و بين او و خيمه‌اش قرار گرفتند، به طورى كه به خيمه نزديك شدند.امام فرياد زد: «ويلكم يا شيعه آل سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون يوم المعاد فكونوا احرارا فى دنيا كم ...» شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه! چه مى‌گوئى؟ امام فرمود: مى‌گويم من با شما مى‌جنگم شما با من، زنها تقصيرى ندارند، از گمراهان و متجاوزين خود جلوگيرى كنيد و تا زنده ام متعرض حرم من نشويد. شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه، متعرض حرم نخواهند شد. آنگاه شمر به سپاه خود خطاب كرد و فرياد زد: همه متوجه حسين عليه السلام شويد و كار او را تمام كنيد. سپاه دشمن به امام حمله كردند، آنحضرت همچنان مى‌جنگيد تا اينكه بدنش پر از زخم سرانجام ظالمى بنام «صالح بن وهب» پيش آمد آنچنان بر ناحيه ران آنحضرت ضربت زد، كه آن مظلوم از پشت اسب به زمين افتاد، طرف راست صورتش به زمين برخورد كرد، سپس در همين حال برخاست و به جنگ ادامه داد. در لحظات آخر عمر امام حسين عليه السلام زينب عليها السلام از خيمه بيرون آمد، در حالى كه فرياد مى زد: «وا محمداه! وا ابتاه! وا علياه! وا جعفراه». آنگاه به سوى امام حسين عليه السلام نزديك شد، در آن هنگام عمر سعد با جماعتى نزديك شد، و امام در حال جان كندن بود، زينب عليها السلام صدا زد: اى عمر! آيا اين ابا عبدالله، كشته مى شود و تو مى نگرى؟ امام حسين عليه السلام از زمين برخاست و مانند شيری شجاع بر دشمن حمله كرد همچنان با دشمن جنگيد تا دهها زخم بر بدنش وارد آمد. امام كنار آمد تا اندكى استراحت كند، در كنار ايستاده بود ناگاه سنگى از جانب دشمن آمد و به پيشانى آنحضرت خورد و خون جارى شد، دامنش را بلند كرد تا خون پيشانى را پاك كند، در اين هنگام تيرى سه شعبه زهر آلود آمد و بر سينه (يا شكم) آنحضرت اصابت كرد، فرمود: بسم الله و بالله و على مله رسول الله. سپس سرش را به طرف آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا تو میدانى مردى را مى كشند كه در روى زمين پسر پيغمبرى غير او نيست». آنگاه آن تير را گرفت و از پشت بيرون آورد، و خون مانند ناودان از آن جارى شد. در اين هنگام ضعف بر بدن آقا مسلط شد، سپاه دشمن دست از جنگ كشيد و مدتی از اين جريان گذشت، و كسى جرئت نمى كرد آخرين ضربه را بزند (و به عنوان قاتل، با خدا ملاقات كند). شمر بر سپاه خود فرياد زد: ويحكم ما تنتظرون بالرجل اقتلوه ثكلتكم امهاتكم. در اين وقت، دشمنان بىرحم، از هر سو به آن امام غريب، حمله كردند، يكى به شانه چپش ضربت زد، ديگرى بر دوشش ضربت زد، سنان بن انس به پيش آمد و چنان نيزهاش را بر گودى گلوى آنحضرت فرو برد و سپس نيزه را بيرون آورد و بر استخوانهاى سينهاش كوبيد و تير بر حلقوم او وارد ساخت، كه آنحضرت بر روى خاك زمين افتاد، پس از لحظه‌اى برخاست و نشست و تير را از گلوى خود بيرون كشيد، سر محاسنش را با خون بدنش رنگين نمود و مى فرمود: هكذا القى الله مخضبا بدمى مغصوبا على حقى. هلال بن نافع (كه از سربازان دشمن بود) مى گويد: نگاه به قتلگاه كردم ديدم حسين عليه السلام به خود مى‌پيچد و در حال جان دادن است، درخشندگى چهره، و زيبائى قامت او مرا از فكر در مورد كشتن او بازداشت و من هرگز كشته آغشته به خونى را چنين نديده ام. در اين حال فرمود: شربت آبى به من برسانيد. ظالمى گفت: آب نچشى تا از آب سوزان دوزخ بياشامى، حضرت فرمود: آيا من آب سوزان جهنم را مى‌آشامم؟، نه هرگز، بلكه من بر جدم رسول خدا صلى الله عليه و اله و سلم وارد مى شوم و در محضر او از آب گواراى بهشتى مى آشامم، و از ظلم و ستم شما به آن حضرت شكايت مى‌كنم. ادامه در پست بعدی👇
‍ ادامه شرح شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام (از پست قبلی👆) گفتار امام، در دل آن سنگدلان اثر نكرد، گويا ذرهاى رحم در دل هيچكدام از آنها نبود. عمرسعد به شخصى كه در جانب راستش بود گفت: برو حسين را راحت كن. و به نقلى سنان بن انس به خولى گفت: برو سر از بدن حسين عليه السلام جدا كن، خولى به اين قصد به سوى حسين عليه السلام رفت ولى لرزه بر اندام شد و بازگشت، شمر به او گفت: «خدا بازويت را از هم جدا كند چرا لرزه بر اندام شده اى؟». عمر سعد مجددا فرياد زد، به سوى حسين عليه السلام برويد و سر از تنش جدا كنيد. شمر به سوى آنحضرت شتافت و با كمال گستاخى روى سينه آنحضرت نشست و محاسن آنحضرت را به دست گرفت، با شمشير خود با دوازده ضربه سر از بدن آن بزرگوار جدا نمود.... 🌾🌾🌾🌾 شمر دستش پُر است و با پايش بدنش را به پشت ميچرخاند نيزه اي را حرامزاده زد و نيزه را بين مشت ميچرخاند اين وسط چند تا حرامزاده بدني ريز ريز ميكردند با لباسي كه از تنش كَندند تيغشان را تميز ميكردند... اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🌼💛• دستها را برده ام بالا سپردم دل به آن والا و از عمق وجود خود خدایم را صدا کردم نمیدانم چه میخواهی ولی من برای تو برای رفع غمهایت برای قلب زیبایت برای آرزوهایت به درگاهش دعاکردم شبتون حسیني🖤 @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🌾💚• بزرگ فلسفه قتل شاه دين اين است كه مرگ سرخ به از زندگى ننگين است حسين مظهر آزادگى و آزادى است خوشا كسى كه چنينش مرام و آيين است صلےالله علیڪ یا اباعبدالله@SAMTEKHODA ســمــت خــدا
مداحی_آنلاین_چرا_حضرت_زینبس_در_واقعه_عاشورا_بالای_تل_زینبیه_ایستاد؟.mp3
1.37M
🏴ویژه ♨️ چرا حضرت زینب(س) در واقعه عاشورا بالای تل زینبیه ایستاد؟ 👌 بسیار دلنشین 🎙حجت الاسلام علیرضاپناهیان @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🌿💚• دوباره روضہ آخر خدا بہ خیر ڪند دوباره داغ برادر خدا بہ خیر ڪند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانے حدیث تیر مڪرر خدا بہ خیر ڪند شهادٺ سالار‌ شهیدان امام‌حسین علیه السلام تسلیٺ باد🏴 @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🕊🤍• مهدی جان تسلیت🖤 السَّلامُ عَلَیکَ یا أباصالِحَ المَهدی(عج) آجَرَکَ الله، فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین (ع) أحسَنَ اللهُ لَکَ العَزاء فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الغَریب، فی مُصیبَتِ جَدِّکَ العطشان @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🕯🕯🕯🕯🕯• شب غریبان سحر ندارد سکینه امشب پدر ندارد بهار زینب خزان ز آه است گهى دو چشمش به نور ماه است گهى نگاهش به قتلگاه است نسیم صحرا شده معطر ز عطر روى على اکبر کجاست عمه، کجاست مادر بگو خلایق ز غم خروشند بگو به اطفال لبن ننوشند بگو به سادات کفن نپوشند کبوتران را ز لانه بردند ز وادى خون نشانه بردند رباب دلخون پسر ندارد غریب حسین جان غریب حسین جان @SAMTEKHODA ســمــت خــدا •🕯🕯🕯🕯🕯•
‍ 🏴 شب یازدهم : چون جنگ به پايان رسيد و رأس مطهر حسین(علیه السلام) را از بدن جدا كردند؛ به لباس‌هاي پاره پاره آن حضرت نيز رحم نكردند و عمامه، پيراهن و كفش‌های امام(علیه السلام) را ربودند… اسب امام، با سر و مويي خون آلود به سوي خيمه‌ها رفت. زنان و دختران اهل بيت (علیهم السلام) با ديدن اسب خونين و بي‌سوار، فهميدند كه ديگر بي‌كس و يتيم شده‌اند و صدا به گريه و شيون بلند كردند. پس لشكر دشمن به سوي حرم پيامبر(صل الله علیه و آله) حمله كردند. از يك سو اين خيمه‌ها را آتش مي‌زدند و از سوي ديگر هر آنچه مي‌ديدند غارت مي‌كردند. آنان حتي به حجاب زنان نيز رحم نمي‌كردند و لباس‌هاي بانوان اهل بيت (علیهم السلام) را مي‌كشيدند و مي‌بردند. زنان و دختركان، سربرهنه و هراسان، از خيمه‌ها فرار مي‌كردند در حاليكه خار و خس بيابان، پایِ برهنه آنان را می درید… بانوان حرم، كه از خيمه‌ها به سوي بيابان دويده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پيكر بي‌سر حسين(علیه السلام) روبرو شدند. راوي مي‌گويد: به خدا فراموش نمي‌كنم زينب دختر علي(علیه السلام) را كه زاري مي‌كرد و به آواز سوزناك مي‌گفت: "يا محمداه! صلی عليك مليك السماء، هذا حسين مُرمل بالدما مقطع الاعضاء، و بناتك سباتا، و إلی الله المشتكی ..." "يا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر كه اين حسین توست، به خون آغشته، با اعضايي از هم جدا گشته. بنگر كه اين دختران تو هستند، اسير شده و در بيابان‌ها رها گشته..." لشكريان يزید كه به غارت خيمه‌ها مشغول شده بودند، به خيمه‌اي رسيدند كه علي بن الحسين السجاد(علیه السلام) در آن بيمار و تب آلود افتاده بود. «شمر بن ذي الجوشن» شمشير كشيد تا او را بكشد، اما عده‌اي از همراهانش به او نهيب زدند: "آيا شرم نمي‌كني و مي‌خواهي اين جوان بيمار را هم بكشی؟" شمر لعین گفت: "فرمان امير است كه همه فرزندان حسين را بكشم". همراهان با شدت مانع وي شدند تا سرانجام دست از اين كار برداشت… و خداوند در زرهي از بيماري، جان وليّ خويش را حفظ فرمود. سپس دشمن دنی، رذالت و پستي خويش به منتها رساند؛ «عمر سعد» در بين لشکريانش فرياد كشيد: "چه كسي حاضر است كه بر پيكر حسين، اسب بتازاند؟!" ده نفر ـ که راویان شهادت داده اند هر ده، حرامزاده بودند ــ حاضر شدند كه اين جنايت و وقاحت بزرگ را انجام دهند. پس اسب‌ها را آماده كردند و آنان را بر پيكر بي‌سر و قطعه قطعه امام(علیه السلام) تازاندند؛ آنگونه كه استخوان‌هاي سينه امام شكست و نرم شد... صحرای كربلا مي‌رفت كه تاريك و تاريك‌تر شود؛ و گرگان گرسنه، در جاي جاي آن به دنبال دختركان و طفلان مي‌دويدند تا شايد گوشواره‌اي از گوش آنان بكشند یا خلخالي از پاي آنان بربايند… 🕯🖤🕯🖤🕯 راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند سر را جدا نموده و تن را گذاشتند آقا بگو که بی صفتان روی پیکرت جایی برای بوسه ی زهرا گذاشتند؟ نزدیک عصر بود که زینب اسیر شد نزدیک عصر بود تنت جا گذاشتند دادی به خاک جسم علی اصغر و ببین اکنون به روی نیزه سرش را گذاشتند خیز و ببین که راس علی اکبر تو را در همجواری سر سقا گذاشتند تا خون کنند جان و دل زینب تو را راس به خون خضاب تو بالا گذاشتند . . . الا لعنة الله على القوم الظالمين 🕯🖤🕯🖤🕯 @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
•🕊🖤• 🖤به یاد کربلا دلها غمین است حسین ابن علی سالار دین است. ◾️آجَرَکَ الله یَا مولای یا صَاحِبَ الزَّمان بمصاب استشهاد جَدِّک و ساعدالله قلبک الشریف فی مصیبة جدک المظلوم الشهید، و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف ▪️ عظم الله اجورنا و اجورکم @SAMTEKHODA ســمــت خــدا
مداحی_آنلاین_روضه_حضرت_زینب_حاج.mp3
1.26M
🔳 روضه حضرت زینب روضه حضرت زینب(س) نشسته بود ناله میزد 🎙حاج مهدی سماواتی 👌 پیشنهاد ویژه @SAMTEKHODA ســمــت خــدا