eitaa logo
|سنگر عشق|
144 دنبال‌کننده
571 عکس
206 ویدیو
0 فایل
-‏وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ- .🇵🇸🇮🇷. مقدمہ خوب شدن سپردن دستت، بہ دست خوبان است... و چہ خوبے بهتر از شهدا؟؟! @jamandeh_313z کپی،آزاده+صلوات‌👇 برا سلامتی امام زمان(عج)و رهبری یادت نره😉
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج مجید انسانی نبود که از کنار مشکل دیگران به راحتی عبور کنه، اگر خودش هم نمی‌توانست مشکل رو حل کنه واسطه می‌شد تا گره زندگی مردم رو باز کنه.🌱 @Sangareshgh313
حاجی! این انقلابو‌مدیون‌شماوهمرزم‌هاتونیم💔! کاش‌بتونیم‌باشرکت‌درراهپیمایی‌۲۲بهمن‌و انتخابات۱۱اسفند‌کمی‌از‌دِینی‌که‌گردنمون‌ هست‌جبران‌کنیم... @Sangareshgh313
بیخیال‌ِهَمہ‌دِلـهُره‌هـٰا چِهرِه‌حِیدَرۍاَت‌مـٰایِہ‌آرامش‌مـٰاست..!'🌱 @Sangareshgh313
|سنگر عشق|
✨✨✨✨✨✨ رمان: #قصه‌دلبری #قسمت_بیست‌وسوم دوسه هفته می رفتم و فقط تماشایش می کردم ، چنان با ولع میخو
قسمت_بیست‌وچهارم جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم ، اما نشد چون خونه مان کوچک بود و وسایلمان زیاد .. می گفت :«دوبرابر خونه تیرو تخته داریم !» فردای روز پاتختی ، چند تا از رفیقاش را دعوت کرد خانه ، بیشتر از پنج شش نفر نبودند . مراسم گرفت . یکی شأن طلبه بود که سخنرانی کرد و بقیه مداحی کردند زیارت عاشورا و حدیث کسا هم خواندند این تنها مجلسی بود که توانستیم در خانه برگزار کنیم . چون هنوز در آشپزی راه نیفتاده بودم ، رفت و از بیرون پیتزا خرید، برای شام البته زیاد هیئت دونفری داشتیم . برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خواندیم بعد چای ، نسکافه یا بستنی می خوردیم ، می گفت : « این خورد دنیا الان مال هیئته!» هر وقت چای می ریختم می آوردم ، می گفت : «بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!» زیارت جامعه کبیره میخواندیم اما اصرار نداشتیم آن را تا ته بخوانیم یکی دو صفحه را با معنی می خواندیم . چون به زبان عربی مسلط بود ، برایم ترجمه می کرد و توضیح می داد کلا آدم بخوری بود موقع رفتن به هیئت ، یک خوراکی می خوردیم و موقع برگشتن هم آبمیوه ، بستنی یا غذا .. گاهی پیاده می رفتیم گلزار شهدای یزد در مسیر رفت ‌و برگشت ، دهانمان می جنبید . همیشه دنبال این بود برویم رستوران ، غذای بیرون بهش می چسبید من اصلا اهل خوردن نبودم ، ولی او بعد از ازدواج مبتلایم کرد عاشق قیمه بود و از خوردنش لذت می برد . جنس علاقه اش با بقیه خوراکی ها فرق داشت چون قیمه ، امام حسین (ع) و هیئت را به یادش می انداخت کیف می کرد هیئت که می رفتیم ، اگه پذیرایی یا نذری می دادند ، به عنوان تبرک برایم می آورد خودم قسمت خانم ها می گرفتم ، ولی باز دوست داشت برایم بگیرد بعد از هیئت رأیة العباس با لیوان چای ، روی سکوی وسط خیابان منتظرم می ایستاد . وقتی چای وقند را به من تعارف می کرد ، حتی بچه مذهبی ها هم نگاه می کردند چند دفعه دیدم خانم های مسن تر تشویقش کردند و بعضی هاشون به شوهرهایشان می گفتند :«حاج آقا یاد بگیر ، از تو کوچک تره ها !>>
|سنگر عشق|
#قصه‌دلبری قسمت_بیست‌وچهارم جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم ، اما نشد چون خونه مان کوچ
قسمت_بیست‌وپنجم خیلی دوست داشتم پشت سرش نماز را به جماعت بخوانم از دوران دانشجویی تجربه کرده بودم. همان دورانی که به خوابم هم نمی آمد روزی با او ازدواج کنم در اردوها،کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، آقایان می ایستادند ما هم پشت سرشان ، صوت و لحن خوبی داشت بعداز ازدواج فرقی نمی کرد خانه خودمان باشد یا خانه پدر مادر هایمان، گاهی آن ها هم می آمدند پشت سرش اقتدا می کردند مواقعی که نمازش را زود شروع می کرد، بلندبلند می گفتم: (وَاللهٌ یٌحِبٌ الصـابِرِین.) مقید بود به نماز اول وقت درمسافرت ها زمان حرکت را طوری تنظیم می کرد که وقت نماز بین راه نباشیم. و زمان هایی که در اختیار ماشین دست خودش نبود ودباکسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانه های بین راهی یا پمپ بنزین می گفت:((نگه دارین!)) اغلب در قنوتش این آیه از قران را می خواند: ((ربنا هب لنامن ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما.)) قرآنی جیبی داشت وبعضی وقت ها که فرصتی پیش می آمد، میخواند. گاهی اوقات هم از داخل موبایلش قرآن می خواند. باموبایل بازی می کرد. انگری بردز! و یکی دیگر هم هندوانه ای بود که با انگشت آن را قاچ قاچ می کرد، که اسمش را نمی دانم . و یک بازی قورباغه که بعضی مرحله هایش را کمکش می کردم اگر هم من در مرحله ای می ماندم، برایم رد می کرد
♦️ویژه برنامه راهپیمایی ۲۲ بهمن در اصفهان سخنران:حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه 🔹شروع مراسم از مسیرهای هشت گانه ساعت ۰۹:۳۰ صبح 🔸شروع مراسم از ساعت ۱۰ صبح 🔹با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی و هنری @Sangareshgh313
الله اکبر🇮🇷👊🏻🇮🇷✌️ امشب ساعت ۲۱ @Sangareshgh313
گاهی دل‌ها بخاطر نگفته‌ها می‌شکند... بیایید به یکدیگر بگوییم که چقدر به وجود هم نیازمندیم ... وقدری مهربانی و عشق به هم هدیه کنیم… دوست داشتن را یاداوری کنیم. @sangareshgh313
هنگامی‌کہ‌ازخداکمك‌می‌خواهید یعنی‌بہ‌قدرت‌اوایمان‌دارید اگربہ‌شماکمك‌نکردیعنی‌اوبہ‌توانایی شماایمان‌دارد...🌱 پشت‌هرحادثہ‌ای‌حکمتی‌است کہ‌شایدهرگزمتوجہ‌نشوی..♥️✨ پس‌هرگزبہ‌خدانگوچرا؟ @sangareshgh313
۴۵ ساله شدن انقلاب اسلامی مبارک بادا😍🇮🇷✌️