eitaa logo
سربازان سیدعلی‌خامنه‌ای🇮🇷
280 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
5.3هزار ویدیو
72 فایل
تبادلات‌لیستی‌خورشیدولایت♻️ eitaa.com/joinchat/1256063350C2638468667 پویش صلوات♻️ https://eitaa.com/joinchat/1648099642Ce44146f4cf کانال سربازان سیدعلی‌♻️ eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0 گروه 👇 https://eitaa.com/joinchat/3808429138C5d6ff799c4
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید علی اکبر نظری ثابت در سال ۱۳۴۴ در شهر مقدس قم به دنیا آمد. سال هایی که حضرت روح الله)ره( در پای درس عرفان و فلسفه و فقه و تفسیر، آهنگ قیام و جهاد فرموده بود، سربازانش در دامان شیرزنان محله‌های محروم نشین، شیر غیرت و مبارزه مینوشیدند و قدم به قدم الفبای ایثار واستقامت تاریخ چهارده قرن تشیع را هجّی میکردند. علی اکبر در این سالها و در فراز و فرود حادثه های دهه تبعید و تعقیب و گریز مبارزان در کوچه پس کوچ ههای محل های غیرتمند به نام دروازه ری واقع در خیابان آذر قم، در کنار همکلاس یها و دوستان خود در خانواده ای مستضعف و بسیار زحمتکش‌بزرگ شد. وی دوره ابتدایی را در مدرسه میرزای قمی و دوره راهنمایی را در مدرسه سلامت گذراند و سال اول دبیرستان را در مدرسه حکیم نظامی قم سپری کرد. در همه سال ها شاگردی ممتاز، با استعداد و نمونه بود. کار و تلاش و غیرت، جوهره ذاتی او بود و آموخته بود که با عزت نفسی بالا، در هیچ موقعیتی فرصتها را از دست ندهد. تابستانها، علی رغم مخالفت پدر، کار میکرد تا از درآمد به دست آمده در بنایی و برق کشی و ساندویچ فروشی، مخارج تحصیل خود را فراهم کند. نوجوان بود که در راه‌مبارزه با رژیم طاغوت قرار گرفت. درگیری با مأموران رژیم شاه، تعقیب و گریز با ساواک، سوزاندن‌لاستیک، شعارنویسی روی دیوار، تکثیر و توزیع اعلامیه و نوارهای امام و هر کاری که از عهد هاش برمی آمد، دنیایی پرشور و حرارت، در عرصه مبارزه را پیش روی علی اکبر نهاد؛ دنیایی که شخصیت به ظاهر کوچک و کودک او‌ را در کوره حوادث انقلاب آبدیده و بزرگ ساخت. پس از پیروزی انقلاب، نگهبانی و بازرسی از جاد ههای مهم شهر قم و همچنین نگهداری و حفاظت از برخی مراکز اداری شهر را در کنار دیگر بسیجیان و نیروهای مردمی و‌ خودجوش شهر بر عهده گرفت. شروع جنگ و اشغال خرمشهر، چیزی نبود که خون غیرت را در رگ هایش به جوش نیاورد. در اولین‌فرصت، پدر را قانع ساخت و با گروهی مردمی به خرمشهر در جبهه کوت شیخ اعزام شد. پس از‌پایان مأموریت به قم بازگشت و در سپاه قم مشغول خدمت شد و مدت زمانی اندک نگذشته به پادگان ۱۹ دی اعزام شد. پس از گذراندن دوره‌های آموزشی‌برای نخستین بار به صورت رسمی، در عملیات فتح المبین شرکت جست‌ و در مراحل نخست عملیات از ناحیه پا مجروح شد. پس از بهبودی کامل،جامه سبز و مقدس پاسداری از انقلاب را بر تن کرد و با اشتیاق فراوان به جبهه اعزام شد. در نخستین اعزام رسمی با عنوان نیروهای سپاه، جذب واحد اطلاعات عملیات تیپ ۱۷ علی بن‌ابیطالب علیه السلام شد. نخستین عملیاتهای شناسایی او پس از طی مراحل آموزش، منطقه عملیاتی محرم بود که در آن خوش درخشید و شگفتی فرماندهان را با استعداد و دقت خود‌‌ برانگیخت. با سرعت تمام، مراحل پیشرفت را طی کرد و در عملیات خیبر با انتخاب و اصرار شهید مهدی زین الدین و در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به عنوان جانشین واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام مشغول به کار گردید. همه این امتیازات و افتخارات با توجه به سن اندک او، محصول زیرکی و دقت و بیشتر از آن، معنویت و خودساختگی بالای او بود که همه نزدیکان او به آن اعتراف داشتند. در عملیات والفجر مقدماتی، پس از تلاش خالصانه‌ای برای احداث خاکریز، از ناحیه پا مجروح شد و مدت چند ماه سختی جراحت را به جان خرید. پس از آن در عملیات والفجر چهار و عاشورای دو جراحتی عمیق برداشت؛ تا جایی که تا نزدیکی مرز شهادت رفت. همچنین در عملیات بدر، از ناحیه دست مجروح شد. مجموعه لیاقت ها و استعدادهای کم نظیر و شخصیت استوار و قوی اش در کنار معنویت و پارسایی عجیب او، باعث شده بود علی اکبرِ بیست و دو ساله، یکی از فرماندهان برجسته، زیرک و برنامه ریز لشکر ۱۷ به شمار آید؛ تا آنجا که در بیشتر تصمیم‌گیری‌ها و مراحلِ اجرا و اقدام، به عنوان بازویی پرتوان و عنصری مطمئن شناخته می‌شد. شخصیت جذاب‌و معنوی و روحیه خاکی و بسیجی اش در کنار همه آن امتیازات اخلاقی و نظامی، از او شخصیتی جامع و کامل ساخته بود؛ به نحوی که مورد توجه بیشتر فرماندهان و بسیجیان لشکر ۱۷ قرار گرفت. این امتیازات بالا، مانع از آن نبود تا او، اخلاص و روحیه ایثار و صمیمیت خود را فراموش کند. سخت‌ترین کارها را به تنهایی بر عهده می‌گرفت و بدون هیچ توقع و غروری آن را به بهترین شکل به انجام میرساند. سرانجام این روح ناآرام و پرتلاطم، در سن بیست و دو سالگی و در شب شانزدهم اسفند ۱۳۶۴ در منطقه عمومی فاو و در حین اجرای عملیات والفجر هشت، از کالبد مطهر و پاکش پرواز کرد و بریده از دنیا رو به دیار باقی بال گشود و در تجارت عظیمی که با خدای خود کرده بود، به بهای جان، متاع جاودانه و ردای افلاکی شهادت را ستاند. جسم ناآرام و پاکش در گلزار علی بن جعفر علیه‌السلام قم، درست همان جایی که چند روز قبل از شهادت خود، آن را به مادر و همسرش نشان داده بود، برای همیشه آرام گرفت. روحش شاد 🤲
🌷 خاطرات ... (۳۸۷) ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄ @RMartyrs ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
20.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تلاوت سوره منافقون توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🔹️در ماه مبارک رمضان، روزانه بخشی از تلاوت قرآن توسط رهبر انقلاب منتشر خواهد شد. 🌙 💻 Farsi.Khamenei.ir
📢 شرکت در جلسه قرائت قرآن و خواندن کتاب تجوید ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: قرآن را از دوران کودکی نزد مادر، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دوره‌ای قرائت را در منازل مدیریّت میکرد، آموختم. پدر، من و برادرم را به این مرد مؤمن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام میگذاشت. با آنکه مردی پنجاه ساله بود، پشت سر ما از در خارج میشد و ما را در دو طرف خود می‌نشانید. من نزد او قرآن میخواندم و او قرائت مرا تصحیح میکرد. ✏️ یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحله‌ای رسیده‌اید که من نمیتوانم به شما درس بدهم و بیشتر از این شما را جلو ببرم. به ما توصیه کرد که پیش استاد او ـ مُلا‌ عبّاس ـ برویم که در سنّ هفتاد‌سالگی در صحن حرم رضوی تدریس میکرد... از ویژگی‌های او این بود که به نسخه‌ی قرآن چاپ هند مقیّد بود و اعتقاد داشت که نسخه‌ی هندی با وجود دشواری رسم‌الخطّش، نسخه‌ای صحیح است... نزد او کتاب تجوید را خواندیم که به فارسی است و تألیف سیّد محمّد عرب زعفرانی. خون دلی که لعل شد، صفحات ۱۴و۱۵ 🔹️ بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR در بهار معنویت -ماه مبارک رمضان- مجموعه خاطرات زندگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیرامون آشنایی، انس با قرآن کریم و جلسات تفسیر ایشان را در قالب مجموعه مرور میکند. 📥 تهیه کتاب خون دلی که لعل شد 💻 Farsi.Khamenei.ir
18.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | شرایط دعا کردن ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄ @RMartyrs ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
39.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | هر کس ۸ ویژگی داشته باشد با پیامبران و ائمه اطهار وشهدا و صالحین محشور می شود... ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄ @RMartyrs ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام على عليه السلام : عَلَيكُم في شَهرِ رَمَضانَ بِكَثرَةِ الاِستِغفارِ و الدُّعاءِ ؛ امام على عليه السلام : بر شما باد در ماه رمضان به بسيارىِ استغفار و دعا . . الكافى ، ج 4 ، ص 88 .
📜علی بن ابراهیم بن مهزیار می گوید: 🔷۱۹ سال متوالی به مکه رفتم تا خدمت امام زمان (عجل الله فرجه ) تشرف پیدا کنم.سال آخری که آمدم نا امید و دلگیر بودم با خود گفتم دیگر فایده ندارد چقدر منتظر باشم گویا لیاقت ندارم برای زیارت. 🔷در همین حال بودم که به من الهام شد برای دیدار سال آینده بیا تا حضرت را ببینی...سال بیستم فرا رسید" با دلی پر از امید و عشق کنار کعبه نشستم ونمازمیخواندم ناگهان دستی روی شانه ام گذاشته شد ، به من گفتنداگرمیخواهی حضرت را ببینی دنبال ما بیا... 🔷سوار بر مرکب شدیم و در کوه های اطراف گردشی کردیم شب شد دیدم روی کوهی چادری برپاست و روشنایی از آن پیداست نزدیک شدم بعد از اجازه داخل شدم دیدم صورتی دلربا و قامتی بلند ، ابروان بهم پیوسته ، خوشخو و بخشنده! سلام کردم. 🔷حضرت فرمود: منتظرت بودیم چرا دیر آمدی؟ گفتم سیدی و مولای" من شب و روز منتظر شما بودم. 🔷حضرت فرمود: سه چیز باعث شده امامتان را نبینید: 1⃣بی رحمی به ضعفاء 2⃣قطع رحم 3⃣دنیا طلبی شما اگر رفتارتان را درست کنید ما خودمان می آییم. ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄ @RMartyrs ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
سلام امام زمانم✋🌸 اے یوسف تنهاے من، این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است: تــــــو... درد نداشتن تــــو... و دویدن مدام براے یافتنت، همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می‌گردم. براے قلب بیمار من، چاره‌اے بينديش. قلب بیمارم، جاے خالی، براے حضور مداوم تو ندارد. به امید علاج آمده‌ام. مرا دست خالی، از گوشه سفره‌ات، رد مکن به امید اجابت آمده‌ام؛ یا مُجیبُ... یا مُجیبُ ... یا مُجیبُ 🌤اللهم عجل لولیک الفرج🌤 ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄ @RMartyrs ┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
سردار شهید ابوالفضل پاکداد