این حرفایی که الان می خوام بزنم
فقط ربطی به حرفایِ شیخ السکوت نداره
می خوایم کلی سوالات و شبهاتی که هم ت ذهن مذهبیاس و هم غیره مذهبیاس رو هم جواب بدیم
ولی اول یه جواب کوتاه ولی کلی برا شیخ السکوت بریم
بعدش می ریم شبهات رو بیان کردن و جوابشون رو دادن
کع خب جواب اصلی رو هم اون موقع می گیرید
ولی اینجا کع گفته ت کشور مثلا اسلامی زندگی می کنیم
دقیقا منظور از این حرف چی بوده؟!
ولی نمیشه یه تنه قاضی بریم:))
این بحث خیلی طولانی تر از این حرفاس کع بخوای یه ۵، ۶ پیام رو بفرستی
فقط انتقاد بکنی
فک کنی تموم شده
فک کنی بهترین کار رو در حق مردم کردی
((توجه من منظورم با شخصه شیخ السکوت نیست کلی بگیرید حرفام رو))
کشور های غربی اومدن گفتن سیاست و دیانت جداس
و ما میگیم سیاست و دیانت بهم ربط داره
این یه فرق خیلی مهم هس کع با کشور های دیگه داریم
ولی نمیشه هر اتفاقی افتاد
بگیم مگه کشور جمهوری اسلامی نیس؟!
مگه دم از عدل و عدالت علی(ع) نمیزنن؟!
پس چرا مثلا بر فرض اختلاس داریم؟!
پس چرا مردم هنوزم کسایی هستن گشنه می خوابن؟!
خب پس چه فرقی با دوران پهلوی داره
اون دوران کع بهتر بوده
این حرفا هم ممکنه از مذهبی بشنوید هم غیر مذهبی
کع ما ۱۳۵۷ انقلاب رو کردیم😎
و جالب اینجاس بدونید راجبه این انقلاب ما حتی دوران اهل بیت هم حرف زده شده...
که ما دَرِش قرار داریم ولی هنوز محقق نشده
منظورم اینه اگع این کامل بود به جامعه اسلامی رسیده بودیم
رهبر انقلاب، مرحلهی سوم رو که الان در اون قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی براساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خواندند و گفتن:
تا وقتی این مرحله بهطور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعهی اسلامی» نمیرسه و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمانسازی در جامعه باقی خواهد موند.
سخنان رهبری :
من یك نكتهای را در اینجا عرض بكنم. یك زنجیرهی منطقی وجود دارد؛ پیشها این را گفتیم، بحث شده. حلقهی اول، انقلاب اسلامی است، بعد تشكیل نظام اسلامی است، بعد تشكیل دولت اسلامی است، بعد تشكیل جامعهی اسلامی است، بعد تشكیل امت اسلامی است؛ این یك زنجیرهی مستمری است كه به هم مرتبط است. منظور از انقلاب اسلامی - كه حلقهی اول است - حركت انقلابی است؛ والّا به یك معنا انقلاب شامل همهی این مراحل میشود. اینجا منظور ما از انقلاب اسلامی، یعنی همان حركت انقلابی و جنبش انقلابی كه نظام مرتجع را، نظام قدیمی را، نظام وابسته و فاسد را سرنگون میكند و زمینه را برای ایجاد نظام جدید آماده میكند. حلقهی بعد، نظام اسلامی است. منظور من در اینجا از نظام اسلامی، یعنی آن هویت كلی كه تعریف مشخصی دارد، كه كشور، ملت و صاحبان انقلاب - كه مردم هستند - آن را انتخاب میكنند. در مورد ما، مردم ما انتخاب كردند: جمهوری اسلامی. جمهوری اسلامی یعنی نظامی كه در آن، مردمسالاری از اسلام گرفته شده است و با ارزشهای اسلامی همراه است. ما از این حلقه هم عبور كردیم. منظور از دولت اسلامی این است كه بر اساس آنچه كه در دورهی تعیین نظام اسلامی به وجود آمد، یك قانون اساسی درست شد؛ نهادها و بنیانهای ادارهی كشور و مدیریت كشور معین شد. این مجموعهی نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است. در اینجا منظور از دولت، فقط قوهی مجریه نیست؛ یعنی مجموع دستگاههای مدیریتی كشور كه ادارهی یك كشور را برعهده دارند؛ نظامات گوناگون اداره كنندهی كشور. بخش بعد از آن، جامعهی اسلامی است؛ كه این، آن بخش بسیار مهم و اساسی است. بعد از آنكه دولت اسلامی تشكیل شد، مسئولیت و تعهد این دولت اسلامی این است كه جامعهی اسلامی را تحقق ببخشد. جامعهی اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعهای كه در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی كه اسلام برای بشر ترسیم كرده است، تحقق پیدا كند. جامعهی عادل، برخوردار از عدالت، جامعهی آزاد، جامعهای كه مردم در آن، در ادارهی كشور، در آیندهی خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعهای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعهای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعهای دارای پیشرفتهای همهجانبه - پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی - و بالاخره جامعهای بدون سكون، بدون ركود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعهای است كه ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نكرده، ولی ما دنبال این هستیم كه این جامعه تحقق پیدا كند. پس این شد هدف اصلی و مهمِ میانهی ما.
می بینید ماهنوز به جامعه اسلامی نرسیدیم
پس حق نداریم هرچی شد بکوبیم سر دین و نظام