🪵🍊.•|• بسمربالشهدا •|•.🍊🪵.
#قسمت_دهم
#پلاک_پنهان
- -- --- ----‹آغـاز👇🏻›---- --- -- -
صبح بخیری گفت،
و بر روی صندلی نشست ،سید جوابش را داد اما فرحناز خانم به تکان دادن سری اکتفا کرد.
سمانه سریع صبحانه اش را خورد و از جایش بلند شد:
ــ با اجازه من دیگه برم دانشگاه،دیرم میشه
سیدمحمود ــ سمانه صبر کن
ــ بله بابا
ــ در مورد جواب مثبتت به پسر محبی، از این تصمیمت مطمئنی؟
ــ بله بابا،من دیگه برم
و بدون اینکه منتظر جواب آن ها بماند، سریع از خانه بیرون رفت، و تا سرخیابان را سریع قدم برداشت، و برای اولین تاکسی دست تکان داد، شانس با او یار بود،
و اولین تاکسی برایش ایستاد.
در طول مسیر دانشگاه، به تصمیم مهمی که گرفت فکر می کرد،شاید به خاطر لجبازی با کمیل باشد، اما بلاخره باید این اتفاق می افتاد.
به محض اینکه وارد دانشگاه شد،
متوجه تجمع دانشجویان شد، که درمورد بحث مهمی صحبت می کردند، به سمت دوستانش رفت و سلامی کرد:
ــ سلام ،چی شده؟
ـــ یعنی نمیدونی
ــ نه!
ــ احمدی ،همین #نامزدانتخابات ،دیشب تو مسیر برگشت به خونش میخواستن #ترورش کنن.
سمانه متعجب به دخترا نگاه کرد و گفت:
ــ جدی؟
ــ بله
ــ وای خدای من ،خدا بخیر بگذرونه این انتخاباتو، من برم کلاسم الان شروع میشه.
بعد خداحافظی از دخترا،
به سمت کلاس رفت،که در راه کسی بازویش را کشید،
برگشت که با دیدن صغری گفت:
ــ سلام بریم سرکلاس الان استاد میاد
ــ صبرکن
سمانه برگشت و به صغری نگاهی انداخت.
ــ چرا به کمیل جواب منفی دادی؟
سمانه نفس عمیقی کشید و سعی کرد عصبی نشود.
ــ گوش کن صغری...
ــ نه اینبار تو گوش کن سمانه،داداش من چی کم داره، پول، خونه، قیافه، هیکل، اخلاق؟ها چی کم داره؟چی کم داره که پسر خانم محبی داره!
ــ صغری بحث این نیست
ــ پس بحث چیه؟اصلا فکر نمیکردم تو اینطور باشی ،برات متاسفم
و اجازه ای به سمانه نداد تا حرفی بزند.
کل کلاس، سمانه هیچ چیزی از تدریس استاد را متوجه نشد،
حق را به صغری می داد، او از چیزی خبر نداشت، و الان خیلی عصبی بود،باید سر فرصت با او صحبت می کرد،
با خسته نباشید استاد،
همه از جایشان برخاستند ،سمانه که دیگر کلاسی نداشت، به سمت خروجی دانشگاه رفت،
که برای لحظه ای،
ماشین مشکی رنگ را دید ،مطمئن بود این همان ماشینی است که آن روز آن ها را #تعقیب می کرد!!
ماشین به سرعت حرکت کرد،
و به سمت آن ها آمد،سمانه کم کم متوجه شد، که شخصی از صندلی عقب چیزی مشکی رنگ بیرون آورد،
ناگهان ترسی در دلش نشست و با دیدن ماشینی، که به سمت صغری می رفت،
با سرعت به سمت صغری دوید، و اسمش را فریاد زد...
تا به صغری رسید تنها کاری که توانست انجام دهد، آن بود که صغری را هُل بدهد و هر دو آن طرف جاده پرتاب شوند،
سمانه سرش محکم به آسفالت اصابت می کند،
و صدای آخ گقتن صغری هم در گوشش می پیچد، و ماشینی که با سرعت از کنار آن ها می گذرد، آن را آرام می کند، اما با بلند کردن سرش، و دیدن مایعی که با فاصله نه چندان زیاد با آن ها بر روی زمین ریخته شد و بخاری که از آن بلند شده،با ترس زمزمه کرد:
ــ اسید
سرش گیج می رفت،
و جلویش را تار می دید،همه اطرافشان جمع شده بودند، صدای نگران و پر درد صغری را همراه همهمه ی بقیه می شنید که او را صدا می کرد،
اما دیگر نتوانست چشمانش را باز نگه دارد و از هوش رفت.
'🌖' نویسنده: فاطمه امیری'🌗'
•|•.🍊🪵.•|•.🍊🪵.|•.🍊🪵.•|•.•.🍊🪵.•|•.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغوش تو پناه دل خسته ها..💔
#ذِکـرروزشَنـبِہ..👀✋🏻••
«یـٰارَبالعـٰالَمیـن'🖤🗞'»
‹اۍپَروردِگـٰارجَھانیـٰان..'🔗📓'›
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلیوقته
کربلاتوندیدم
بهخداکهبریدم . .🚶🏻💔'
مجنونمو خوب میدونۍ؛
لیلۍ پرستم
بین تموم دلبرا ؛
پاۍ تو هستم:)🥲🫀❤
#امامحسینم
استادم گفت :
وابستهی خدا بشید ...
گفتم : چجوری ؟
گفت : چجوری وابستهی یه نفر میشی ؟
گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف میزنم؛
زیاد میرم، میام ...
تو یه جمله گفت :
رفت و آمدتو با خدا زیاد کن :)♥🙃
#خدایمن
.
پرسید :
چرا دل به شهدا دادی ؟
والا من ندادم ؛
آن ها بردند .
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
میگفت :
اگرایندوکارراانجامدهید
خیلیپیشرفتکردهاید ؛
یکیاینکهنمازرااولوقتبخوانید ،
دیگراینکهدروغنگویید !
•|آیتاللهبھاءالدینی|•
15_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir (1).mp3
18.31M
◘تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتـے
مستند صوتی شنود🎙
◘در بیمارستان بقیة الله تهران🙂🖤
⎙کتابش هم چاپ شده رفقا🙂🍁
توصیه میکنم حتما گوش کنید خیلی به تقویت ایمانتون کمک میکنه 🙂🍂
⛗اما قراره در این کانال هر قسمت از فایل صوتـےرو که با صدای خود فردی که تجربه کرده هست روزانه اینجا گذاشته بشه♲
⌂حتــــما حتــــما گوش کنیــــد
خیلـے تاثیر گذاره🙃🍂
قسمت¹⁶
◌برای گوش دادن قسمت های بعدی میتونین در کانال کمیل باشید 🍂🙂
🚫فلا دوستان ۱۳+ یا ۱۴+ به بعد گوش بدن
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
♦️شهیدحججی میـگفت:
یه وقتـایی دلکندن از یه سری چیـزای "خـوب" باعـثمیشه... چیـزای بهتری بدسـتبیاریم...
بـرای رسیـدن به مهدی زهـرا"عج" ازچـی دلکندیم؟!|
آنھاکہازپلصراطمےگذرند
قبلاازخیلیچیزهاگذشتہاند
بایدبگذریتابگذرے...🕊
#شهیدحمیدسیاهڪالیمرادی
ٻسمـِࢪَبِالنّۅرِوالذی خَلقاڶمَہـد؎✨💛
🌸✨ طریقه خواندن نماز شب 🌙🌸
☺️خب رفقا ...
نماز شب در کل 11 رکعته😄🌱
✨🌸 اول باید 8 رکعت نماز 2 رکعتی مثل نماز صبح بخونیم ( یعنی 4 نماز 2 رکعتی ) به نیت نماز شب ،، یعنی ( 2 رکعت نماز شب میخوانم برای رضای خدا قربةً اِلَی الله )
🌺✨ در ادامه باید 2 رکعت نماز به نیت نماز شفع خوانده شود
در این نماز باید در رکعت اول بعد از سوره حمد ، سوره توحید ( قل هوالله ) و ناس
و در رکعت دوم بعد از سوره حمد ، سوره توحید و فلق خوانده شود
🍃✨ اخرین نماز ، یک نماز یک رکعتی به نام وتر است ( یک رکعت نماز وتر میخوانم برای رضای خدا قربةً اِلَی الله )
🌹✨ طریقه خواندن این نماز : ابتدا بعد از سوره حمد ، 3 بار سوره توحید ، سپس یک بار فلق و بعد آن هم یک بار سوره ناس خوانده شود
🌱✨ بعد به قنوت میرویم و میخوانیم :
ابتدا حاجات خود را از خداوند میخواهیم
🌙✨ سپس باید برای 40 مومن طلب آمرزش کنید( در مفاتیح نام این 40 مومن ذکر شده است ) یا میتوانید برای 40 نفر از اطرافیان خود استغفار کنید . به این صورت 👇🏻
اَللهُم اغفر ... فلانی
نکته : اگر نام بردن برایتان سخت است میتوانید فقط بگویید : ( اَللهُمَّ اغفِر لِلمومنینَ وَ المومنات وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمات )
🌱✨ سپس 70 مرتبه : اَستَغفِرُ اللّه رَبّی و اَتوبُ اِلَیه
🌸✨ بعد از آن 7 مرتبه ذکر : هٰذا مَقامُ العائِزِ بِکَ مِنَ النّار
🕊✨ سپس 300 مرتبه : اَلعَفو
☘✨ در پایان یک بار جمله : رَبِّ اغفِرلی وَارحَمنی و تُب عَلَیَّ اِنَّکَ اَنتَ التَّوابُ الغَفور الرَّحیم
سپس رکوع و سجود و تشهد و سلام
🛑تایم خوندن نماز شب از نیمه شب شرعی تا اذان صبح
‼️ هر چقدر به اذان صبح نزدیک تر باشید و نماز را بخوانید ثواب بیشتری دارد
‼️‼️‼️
اگر مقداری از نماز شب را خواندید و اذان صبح را گفتند می توانید بقیه نماز شب را هم به نیت اَداء بخوانید
‼️‼️
اگر تازه میخواهید شروع به خواندن نماز شب کنید یا وقت کم بود میتوانید فقط نماز شفع و وتر را بخوانید یا فقط وتر👇🏻
🌸❤️ التماس دعای مخصوص
✨دعا برای بابا مهدی (عج)فراموش نشه❗️🌺
#نمازشب_رفاقت
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
ٻسمـِࢪَبِالنّۅرِوالذیخَلقاڶمَہـد؎....
#اعمال.قبل.از.خواب 😴 ‼
✅حضرترسولاڪرمفرمودندهرشبپیشاز
خواب↯
¹قرآنراختمـ ڪنید
«³بارسورھتوحید»
²پبامبرانراشفیعخودگࢪدانید
«¹بار=اللھمصلعلۍمحمدوآلمحمد
وعجلفرجھم،اللھمصلعلۍجمیع
الـانبیاءوالمرسلین»
³مومنینراازخودراضۍڪنید
«¹بار=اللھماغفرللمومنینوالمومنات»
⁴یڪحجویڪعمرھبہجاآورید
«¹بار=سبحاناللہوالحمدللہولـاالہالـاالله
واللهاڪبر»
⁵اقامہهزاررڪعتنماز
«³بار=یَفْعَلُاللهُمایَشاءُبِقُدْرَتِہِ،وَیَحْڪُمُ
مایُریدُبِعِزَّتِہِ»
آیاحیفنیستهرشببہاینسادگۍازچنین خیر پربرکتی محروم شویم؟(:"
⊱ #اعمال_شب_رفاقت
⊱ #اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
#ذِکـرروزیڪشَنـبِہ..👀✋🏻••
«یـٰاذَالجَـلالِوَالاِڪرآم'🔗📓'»
‹اۍصـٰاحِبشُڪوهوَبُزرگـوارۍ..'🖤🗞'›
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ