eitaa logo
🌷حاج قاسم یک مکتب است🌷
3 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
مرد میدان
مشاهده در ایتا
دانلود
°•چه‌زودفراموش‌کردند🍃 کسانےکه‌دیروز در تشییعِ 🌺 پیکرِپاکِ‌سرداردل‌ها🌸 فریادِ «من‌یک‌سلیمانےهستم»💚 سَرمےدادند،امروزمےگویند:💠 من‌رأی‌نمےدهم....!🥀🖇 شهیدسلیمانےدرهیچ‌عرصه‌ای✨ تماشاچےنبود.... پس....🌹🇮🇷 به‌نیابت‌ازحاج‌قاسم‌رأی‌مے‌دهیم
📸تصویری از شهیدان حاج قاسم سلیمانی و حاج شعبان نصیری در عراق... 🔺به مناسبت سالگرد شهادت (جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶) تاظهور: •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ 🌷حاج قاسم یک مکتب بود🌷 https://eitaa.com/SardardelhaQ
🌹خاطراتی از شهید حاج قاسم سلیمانی ✍اطاعت از فرمان مادر حتی بعد از مرگ ابراهیم شهریاری به بیان خاطره دیگری از سردار دل‌ها نسبت به مادر پرداخت و گفت: یک روز حاج آقا از منطقه به حسینیه ثارالله آمد. برای رعایت مسائل امنیتی و حفاظتی، موقع رفتن بدون آنکه متوجه شود ما او را تا منزل مادرخانمش همراهی کردیم. آنجا که رسید، متوجه شد و من را صدا زد و گفت: چرا دنبال من می‌آیید و من را تعقیب و ناراحت می‌کنید شهریاری گفت: من پیشانی حاج قاسم را بوسیدم و گفتم: حاجی! ارواح خاک مادرت ما را اذیت نکن و بگذار ما کار حفاظت از جان تو را به خوبی انجام بدهیم. حاجی موقعی که این قسم را از زبان من شنید، سکوت کرد. او با بیان اینکه در این موقع از او اجازه خواستم تا خوابی را که از مادرش دیده بودم، برایش تعریف کنم، افزود: سردار سلیمانی گفت: چه خوابی دیده ای؟ گفتم: در عالم خواب، مادرتان را در جمعی از بچه‌های رزمنده دیدم. مادرتان با همان حیای اسلامی که رعایت می‌کرد، آمد و ما چهره اش را یک لحظه دیدیم. سلام کرد و گفت: از حاجی چه خبر؟ گفتم: حاجی حالش خوب است و سلام می‌رساند. مادرت گفت: بگو احوال پدرش را بپرسد. شهریاری با اشاره به اینکه این موضوع که یک پیرزن حتی بعد از مرگ نیز به فکر همسر است، در جامعه امروز ارزش دارد افزود: بعد از آنکه این را به حاج قاسم گفتم، شروع به گریه کرد و بعد از گریه گفت: درست است من هر روز یا یک روز در میان، زنگ می‌زدم و احوال پدرم را می‌پرسیدم. این دفعه یک عملیات سختی بود و داعشی‌ها در املی این قدر شیعه‌ها را اذیت می‌کردند و خود و بچه هایشان را می‌کشتند که من ۴ یا ۵ روز سخت درگیر شدم و نتوانستم با پدرم تماس بگیرم. راوی این خاطره ادامه داد: حاج قاسم همان شب با وجود خستگی گفت: به قنات ملک برویم و حدود ساعت‌های ۱ یا ۱ و نیم شب که رسیدیم به سر مزار مادرشان رفتیم و صبح زود نیز بعد از اقامه نماز صبح، دوباره سر مزار مادرشان رفتیم و همان جا، حاج قاسم دوباره من را صدا زد و گفت: ابراهیم، خوابت را بار دیگر برای من تعریف کن. شهریاری بیان داشت: من گفتم حاج آقا خواب من به جای خودش؛ فقط، می‌خواهم احترام مادر شما را که سن و سالی از او گذشته بود نسبت به شوهرش بگویم که چه احترامی دارد، شما دو یا سه روز یادتان رفته از پدر احوال بپرسید، مادرتان در عالم خواب به شما تذکر داد. این باید الگویی برای نسل آینده و آن‌ها که ازدواج می‌کنند، قرار گیرد و احترام همدیگر را نگه دارند. او افزود: حاج قاسم بعد از سخن من گفت: درست هم هست، هر وقت مادرم را به تهران می‌آوردم، بیشتر از ۳ یا ۴ روز نمی‌ماند و برای رفتن اصرار می‌کرد. من می‌گفتم: مادر تازه آمده ای؟ می‌گفت: من به پدرتان قول دادم و باید بروم و اگر من را نبری، خودم می‌روم یا به برادرت سهراب یا حسین می‌گویم من را ببرند. تاظهور: •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ 🌷حاج قاسم یک مکتب بود🌷 https://eitaa.com/SardardelhaQ
معنی‌انتظاررانمیدانیم ولی؛دل‌هایمان‌برای‌دیدنت‌پرمی‌کشد اسم‌قشنگت‌قلبمان‌را می‌لرزاند نمی‌گوییم‌عاشقیم،ولی‌بی‌تو تحمل‌زنده ماندن‌رانداریم...   شبتون بخیر مولای غریبم
🍃 می‌گفت:من‌‌دوست‌دارم وقتی‌شهادت‌بیاد‌دنبالم‌‌که شهادتم‌بیشتر‌از‌موندنم‌برا‌ بقیه‌اثر‌داشته‌باشه :)🦋☝️ -----------------‌‹❁›----------------
•🌙• باز دلم هوای جمڪران دارد هواے آن گنبد بیڪران دارد به یاد حرم سبز و زیبایت اشڪ در چشمان من مکان دارد چه درد غریبی ست درد دل تنگی! دل تنگم هواے صاحب الزمان(عج)دارد 💚 غروب‌جمعه‌ویاد‌یار‌غایب -----------------‌‹❁›-----------------
••°براۍ امنیت ڪشور🌺 گاهے باید دست بدهے🍃 و گاهے باید رأی بدهے🌷 من رأی مےدهم🇮🇷✌️🏻😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با که گویم سرّ این راز گران چون جدا گردیده ام از دیگران تا که ایزد داده توفیقی مرا با رشادت کرده من را امتحان مدتی را دور بودم از صراط مکر شیطان دیدم و اهریمنان عاقبت از لطف خود یاری نمود لطف حق را دیده ام من بیکران همچو حرّی نادم از جرم و گناه می روم سوی خدای مهربان محمود حاجی محمدی (نادم) 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا