eitaa logo
🌷سردارقلبم🌷
838 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
55 فایل
🕊﷽ 🕊 🦋چشمـان خلیج فاࢪس بارانے شد 🕊حال خـزر از غمے پریشانے شد 🦋از ساعت ابتدایی پࢪ زدنش 🕊نقاش دل همه سـلیمانے شد تبادل @yadeshbekheyrkarbala 🗯کپی به شرط دعای شهادت🥀🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روایت بغض آلود سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از عملیات خیبر 🔷️ هر کس از عملیات خیبر تا انتهای جنگ حتی یک ساعت در مناطق جنگی حضور داشته، جانباز شیمیایی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یک برگ رای چقدر ارزش دارد؟! 🔷️ سرداررحیم نوعی اقدم: کل هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حرمم را با یک رأی عوض می‌کنم!
حاج محمد با آنکه خودش یک روحانی مورد اعتماد بود ولی باافراد نااهل دوستی میکرد . گاهی به او اعتراض میکردم و میگفتم : حاج محمد این آدم های شر وناباب رو چرا دور خودت جمع کردی؟ میخندید و میگفت : هنر روحانی به همینه که زبان چنین آدم هایی رو بفهمه و به اونها کمک کنه . با هرکدام یک جور رفاقت میکرد. توی دوستی ها سنگ تمام میگذاشت آنقدر به آنها نزدیک میشد و برادرانه به آنها محبت می کرد که مجذوبش میشدند و نمیتوانستند از اول دل بکنند. کم کم و در دوستی با او پایشان به مسجد و هیئت باز می شد و فرسنگ ها از رفتار و شخصیت گذشته خود فاصله می گرفتند‌. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌷 🌷 !!! 🌷در عملیات عاشورای ۴، عراق بمباران شیمیایی کرد. آن زمان خورشید وسط آسمان بود و ما هنوز ناهار نخورده بودیم. پس از بمباران بوی قرمه‌سبزی به مشاممان رسید. نمی‌دانستیم که عراق حمله شیمیایی کرده است. 🌷سرمست از بوی غذا بودیم که حالمان بد شد. به خاطر دارم افرادی که در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفته بودند، بدنشان تاول زده بود و به خود می‌پیچیدند.... : جانباز سرافراز شیمیایی رمضان صادقی‌مقدم منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
اگر‌ دختری‌"حجابش" را‌ رعایت‌ ڪند، و‌ پسری‌"غیرتش"را حفظ ڪند، و‌ هر‌ جوانی‌ که "نما‌ز‌اول‌وقت‌" را درحد توان شرو‌ع‌ ڪند. اگر‌ دستم‌ برسد‌ سفارشش‌ را به‌ مولایم امام‌حسین‌ «؏» خواهم‌ ڪرد و‌ او را‌ دعا‌ میکنم! اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
●بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا(س) را می‌گفت. هنگام ذکر هم انگشت‌هایش را فشار میداد و در جواب چرایی این کار می‌گفت بندهای انگشت‌هایم را فشار می‌دهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته‌ام. ●از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت میشد سعی می‌کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می‌گفت: «دلم می‌خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.»
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همبستگی و دعوت ورزشکاران کرمانشاهی در راستای مشارکت حداکثری در انتخابات اسفندماه
24.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب مرغان بهشتـی شده آواره مهدی گـردند به دور و بــرِ گهـواره مهدی میلاد امام زمان(عج) مبارک باد.
📌 سردار سید محمد کسائیان دار فانی را وداع گفت و به برادر شهیدش پیوست 🔷️ سردار سید محمد کسائیان، از فرماندهان لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس و فرمانده تیپ ۷۵ ظفر در دوران دفاع مقدس، دعوت حق را لبیک گفت و به همرزمان شهیدش پیوست. ◇ گفتنی است این رزمنده دوران دفاع مقدس؛ سال‌های افتخار جانبازی در راه اسلام را نیز داشته است. شادی روحش صلوات 🌷 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🦋• • فرازے‌از‌وصیت‌نامه‌ی‌سردار: شهادت می‌دهم که قیامت، حق است،قـــرآن حق است، بهشـــت و جهـنّم حق است، ســــؤال و جـــواب حق است، مـعـاد،عــدل،امـامـت،نبــوت، حق است.♥️ 🕊
بدانید برای چه خلق شده‌اید و برای چه زندگی می‌کنید و پایان کار شما کجاست؟! و این‌ را بدانید به‌خدا قسم شما فقط برای یک لقمه نان به‌دست آوردن خلق نشده‌اید .. بهای شما رضوان‌الله است به قطعه نانی و یا تکه زمینی خود را تباه نکنید. شما از آن خدایید .. خود را تا دیر نشده به او برسانید، فرصت کم است!
🔹برادران و خواهران من، اگر ما در راه (عج) نباشیم، بهتر است هلاک شویم! و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی شهادت کنیم. زیرا شهادت زندگی ابدی است. 🔹برادران و خواهران من امام زمان، غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم زیرا آقا هیچ وقت‌ ما را فراموش نمی‌کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اصرار می‌کرد به جبهه برود. ولی چون برادرش در جبهه بود، موافقت نمی‌کردیم. یک روز گفت خواب دیده‌ام در خواب کسی به من گفت به زودی از دنیا خواهم رفت و ادامه داد: «اگر نگذارید به جبهه بروم و همین‌جا از دنیا رفتم چه جوابی خواهید داد؟!» و با این صحبت او، پدرش اجازه داد به جبهه برود. 🌷 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌹یک توصیه از به همه ی مردم ایران ☝️همون کشورهایی که توی جنگ تحمیلی انواع سلاح ها را به صدام میدادن تا باهاش ایران را بکوبه، چند ماهه توی رسانه ها و کانال های فارسی زبان شون درحال کوبیدن انتخابات و تلاش برای منصرف کردن مردم ایران از شرکت در انتخابات اند. ♨️ آتش دشمن امروز در حال کوبیدن صندوق رای گیریه... اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
24.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن پرشور نیمه ی شعبان _بلوار طاقبستان کرمانشاه
🌷 🌷 ! 🌷یک هفته از شروع عملیات با شکوه والفجر هشت می‌گذشت، روزی نبود که منطقه توسط هجوم هواپیماهای دشمن بعثی بمباران نشود. رزمنده‌های ما هم به خوبی از خجالت آن‌ها در می‌آمدند و هر روز چند هواپیمای مهاجم را ساقط می‌کردند. ۶۴/۱۰/۲۸ بود که به فرماندهی سردار شهید حمیدرضا نوبخت با بچه‌های گردان مالک اشتر به محدوده‌ی کارخانه‌ی نمک راهی شدیم. مجموع نیروهای ما با آن فرمانده‌ی دلیر، ۳۲ نفر بیشتر نمی‌شدیم. 🌷۷:۳۰ صبح نیروهای بعثی با آتش تهیه‌ی سنگین و استقرار ۲۱ تانک و نفربر تا پشت خاکریز نفوذ کرده و اقدام به پیاده کردن نیروهای پیاده کردند. جنگ تن به تن آغاز شد و در حین درگیری یکی از فرماندهان عراقی به خیال خودش زرنگی کرد و یک نارنجک به طرف سردار نوبخت پرتاب کرد، دقیقاً همان‌طور که انتظار می‌رفت، این اسطوره‌ی رزم و جهاد، بدون درنگ، نارنجک را به سوی صاحب بعثی‌اش برگرداند و افسر عراقی ر ا به هلاکت رساند. تلاش آن‌ها برای تصرف خط و شکست نیروهای اسلام به اوج خود رسیده بود. 🌷انبوهی از تجهیزات و نیروهای متجاوز در مقابل ۲۱ تن از رزمندگان اسلام که غم هجران ۱۱ نفر مجروح و شهید را متحمل شده بودند، بی‌وقفه ادامه داشت. تذکرات و رهنمودهای سازنده و روحیه بخش حمیدرضا، عجیب به نیروها قوت قلب و توان مضاعف می‌بخشید. موشک‌های آر.پی.جی همچون شهاب ثاقب بر پیکر غول‌های آهنین نزدیک خاکریز، فرود می‌آمد. بالاخره با انهدام ۱۹ تانک و نفربر و به غنیمت گرفته شدن یک نفربَر سالم و به اسارت در آمدن ۲۱ نفر، عراقی‌ها عقب‌نشینی کردند. 🌷خدا می‌داند اگر نبود رشادت و فرماندهی چریک مخلص و باصفای گردان، حمیدرضا نوبخت، چه بسا مشیت الهی به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و اصلاً کی باور می‌کرد که یک خاکریز مهم در تهاجم ۲۱ دستگاه زرهی تنها توسط ۳۲ نفر آن هم نهایتاً با ۱۱ شهید و مجروح حفظ شود و از صدمات و تلفات گسترده‌ جلوگیری به عمل آید. آن‌چه که فراموش ناشدنی است چهره‌ی خسته و سراسر غمگین فرماندمان بود که در عین صلابت و افتخار، فراق شهدا و رنج مجروحین، او را شکسته‌تر از پیش نشان می‌داد. 🌹خاطره ای به یاد سردار شهید حمیدرضا نوبخت راوی: رزمنده دلاور سیدحسین غفاری از لشکر ۲۵ کربلا اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
شخصی میگفت: شبی در عالم رویا، شهیدالوانی را دیدم... از او سوال کردم چه خبر؟ شهید فرمود: از دنیای شما که هیچ خبری نیست؛ هر خبری هست اینجاست که ما هستیم... دوباره سوال کردم از بهشت شما چه خبر؟! شهید فرمود: اینجا خیلی خیلی زیباست؛ اما بالاتر و زیباتر از هر زیبایی این است که ما هر روز به ملاقات مولا و سرورمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) مشرف میشویم... اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
مادر شهید: بچه‌ها کوچک که بودند، نیمه‌های شعبان همیشه در خانه جشن می‌گرفتم. سفره می‌انداختم و خانم مداحی را صدا می‌زدم تا از ائمه علیهم‌السلام بخواند. خانم‌های فامیل و همسایه‌ها با بچه‌های کوچکشان می‌آمدند. همیشه، برای اینکه به بچه‌ها خوش بگذرد، اتاقی را برایشان تزیین می‌کردم. سینی بزرگی جلویشان می‌گذاشتم و کلی شمع بهشان می‌دادم تا توی سینی روشن کنند. وقتی هم کنار سفره‌ می‌نشستند، می‌گفتم: هرکس ساکت باشه و بیشتر صلوات بفرسته برای امام زمان، بیشتر بهش شکلات و شیرینی می‌دم. محمد عاشق سفره‌ی من بود. تمام خوراکی‌های نیمه‌ی شعبان را مثل گنج در کمدش نگه می‌داشت. هر سال چیزی به بچه‌ها هدیه می‌دادم، یک سال ماژیک، یک سال بادکنک. هرچیزی که بعد از سفره به محمد می‌دادم، خوش‌حال می‌شد. 📚به نقل از کتاب منم یه مادرم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
وقتی به مقر گردان برگشتم دیدم همه ناراحتند. پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟» گفتند: «مجید بهرامجی شهید شده.» کوله‌پشتی شخصی مجید بهرامجی پیش من بود. رفتم دفتر یادداشت او را باز کردم. بالای دفتر نوشته بود مراقبه و محاسبه. او گفتار و کردار هر روزش را توی دفتر می‌نوشت و زیر خطاها و مکرو‌هات خود خط می‌کشید. جایی ‌نوشته بود دیشب نمازم با حضور قلب نبود، آن را اعاده کنم. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
عزت‌دست‌خداست. وبدانیداگرگمنام‌ترین‌هم‌باشید؛ ولی‌نیت‌شمایار‌ی‌مردم‌باشد می‌بینیدخداوندچقدرباعزت، وعظمت‌شمارادرآغوش‌می‌گیرد:)!' سپھبدشھیـدحاج‌قاسم‌سلیمانی
همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمی‌کرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
💠شاید برای همین بود که ابراهیم هادی با بقیه اعضای خانواده اش تفاوت داشت:💠 🟡ابراهیم مادری داشت که بسیار مهربان بود و فرزندش را خیلی دوست داشت. برادرش می‌گفت: قبل از تولد ابراهیم به مدت یکسال در منزل یکی از زنان مومن محل مستاجر بودیم. 🟢مادر ما تحت تاثیر این زن باتقوا بسیار در اعمال خود دقت می‌کرد. بیشتر مواقع با وضو و مشغول قرآن بود. یکسال بعد از این مراقبت‌ها ابراهیم به دنیا آمد. شاید برای همین بود که او با بقیه اعضای خانواده تفاوت داشت. 📚سلام بر ابراهیم 2 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساس وظیفه اصغر آقا کاسب باغیرت محله برای دعوت به انتخابات دیدنیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه انتخابات مجلس: این ۳ تا کار رو از نامزدهای انتخابات... نخــــــ🚫ــــــواه! 💡شرط انتخاب درست، شناخت صحیح مسئولیت ها و وظایف یک نماینده است، هم‌ برای انتخاب کننده و‌ هم‌ انتخاب شونده تا فردای انتخاب زمینه مطالبه دقیقی از نماینده های منتخب فراهم بشه.