eitaa logo
کانال سید علاءالدین
67 دنبال‌کننده
78 عکس
11 ویدیو
15 فایل
اطلاع‌رسانی در امور روستای امام‌زاده علاءالدین و انجام هماهنگی‌های محلی برای پیشبرد اهداف متعالی اهالی محترم و معزز و...
مشاهده در ایتا
دانلود
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.pdf
121.8K
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۰): روزی که این پیام‌های مسلسل خود را شروع کردم، بر این گمان بودم که طی ۸ شماره، حرفهای اساسی خود را خواهم زد و اصلا تصور نمی‌کردم تعداد آنها به ۸۰ برسد! یک روستای کوچک، چقدر قصه و غصه داشت و دارد! و اما بعد؛ ۱) باورتون میشه که یکی از اهالی برای من پیام فرستاده که «نانکلی کیه؟! چیکار کرده؟!»! (همان حکایت همیشگی «لیلی مرد بود یا زن؟»!) ۲) طبق آخرین خبر دریافتی؛ اعتراضیه نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) به حکم دادگاه بدوی (مبنی بر بطلان دعوا)، به شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر قزوین ارسال شده است. امیدواریم وی در این دادگاه هم شکست بخورد و شرّش برای همیشه از سر اهالی امام‌زاده علاءالدین کم شود. ولیکن آحاد بازماندگان نسبی و سببی ۱۸ نفر از اجداد ساداتی که او طی دادخواستی، با القاء ۹ دروغ آشکار، تلویحاً آنان را متجاوزین به موقوفه قلمداد کرده، (اعم از سادات و غیرسادات) باید بعنوان شخص ثالث در پرونده ورود کرده و ضمن اطلاع از جزئیات پرونده، اقدام به دفاع از حقانیت اجداد و مالکیت خودشان بکنند. شماره پرونده: «۰۱۰۰۷۷۲» ۳) از آنجا که اقدام جمعی، مؤثرتر است، نظر عده‌ای بر ضرورت تشکیل جلسه عمومی است و تاکنون دو پیشنهاد به بنده واصل شده: ۳/۱) پنجشنبه هفته جاری از ساعت ۱۴ لغایت ۱۷ ۳/۲) جمعه هفته جاری از ساعت ۱۹ لغایت ۲۲ جهت توضیحاتی پیرامون سؤالات و ابهامات مطروحه پیرامون قضایای دخالت‌های غلط نانکلی علیه اهالی امامزاده و نیز رفتارهای ضدمردمی جواسیس و مزدوران وی و همچنین تجمیع امضاء برای انجام شکوائیه‌ای که متن آنرا دیروز در «کانال سیدعلاءالدین» به اشتراک گذاشتم. ۴) تصمیم نهایی برای قطعیت روز و ساعت جلسه، طی پیام‌رسانی آقایان؛ سید محمود حسینی و سید سعید موسوی انجام خواهد گرفت. ۵) از آن‌جا که وکیل نانکلی در دادخواست تقدیمی خود به محضر دادگاه، سهم اداره اوقاف از مزرعه علاءالدین را «یک پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا» عنوان کرده که دقیقاً منطبق با مرقومه فردی است بنام ابراهیم انصاری که در سال ۱۳۲۰ میزان موقوفه امامزاده را در اظهارنامه ثبتی بدون امضاء خود درج کرده (که همان را هم به ثبت و رسمیت نهائی نرسانیده است!) و نیز از آن‌جا که اداره اوقاف هم علیرغم درخواست اداره کل ثبت اسناد و املاک استان قزوین، نتوانسته از طریق مراجعه به مراجع قضایی، سندی بنام «موقوفه محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌» بدست آورد، لذا نه تنها موقوفه بودن دو دانگ بلکه همان یک «پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ» هم فاقد رسمیت قانونی است. یعنی از حدود ۶۲۰/۰۰۰ مترمربع ملک امامزاده (بخشی از پلاک اصلی ۱۱۷ از ۱۰ قزوین) حتی ۲۰/۰۰۰ متر هم موقوفه نیست ولیکن از آن‌جا که معمولاً امامزادگان و بقاع متبرکه، بدون موقوفه نیستند، ضرورت دارد که اصل و میزان موقوفه بودن جزئی از اراضی این روستا توسط نماینده ولی‌فقیه در استان یا دادگاه ذی‌صلاح مورد رسیدگی قرار گرفته و تعیین تکلیف گردد. نظر امین اوقاف چیه؟!! استفساریه و نحوه انجام آنرا در پیامهای قبلی نوشتم. علیکم بالرجوع. ۶) شنیده‌ام تعدادی از اهالی (به بهانه شکایت علیه افشاگری‌های بنده در فضای مجازی)، در حال جمع کردن پول برای استخدام وکیلی قدرتمند جهت کمک حقوقی به نانکلی در دفاع از او هستند!! آن‌ها گمان می‌کنند، ناکامی حقوقی نانکلی زیر سر بنده بوده است! غافل از اینکه بنده نه تنها هیچ‌گونه إعمال نفوذی در پرونده نداشتم بلکه حتی خبر هم نداشتم. و روز ۲۲ آبان هم که خبردار شدم، آنرا عیناً همان‌روز به اشتراک گذاشتم و چنانکه در پیامهای قبلی بنده قابل ملاحظه است، حتی اسم وکیل، اشتباه گزارش شده و همچنین گفته بودند؛ دادگاهی نیست که نیازی به حضور خوانده‌ها باشد و صرفاً گپ و گفتی بین قاضی و خواهان است! (ضمنا قابل توجه دوستانی که خبررسانی خطاآمیز داشتند!) فلذا تنها نافذ و حامی اهالی در دادگاه، عنایت خود خدا و نظر اهل‌بیت(ع) و توجه امام زمان(عج) بوده و بس و هیچ ربطی به بنده نداشته است. در هر حال، خدا کند که این خبر دروغ باشد و خدای ناکرده اگر راست باشد، مطمئن باشند از نفرین و غضب سادات و اجداد آنان نسلاً در نسل در امان نخواهند ماند. ۷) شنیده‌ام؛ شورای روستا از اهالی خواسته که وجوه مربوط به شارژ سالیانه (بابت میرآب، نگهبانی و زباله روستا) جمعا به مبلغ ۵ میلیون ریال را به حساب شخصی یکی از اعضای شورا واریز نمایند! امیدوارم این خبر هم دروغ باشد! زیرا پرداخت هرگونه وجهی بابت روستا (اعم از واریزی و نقدی) به کسی و حسابی غیر از «حساب رسمی دهیاری»، صرف‌نظر از اینکه غیرقانونی است، نوعی رشوه محسوب شده و برای آن‌ها ممکنست بعداً موجب گرفتاری گردد. اگرچه از شورای متخلف فعلی، ارتکاب چنین اموری بعید نیست ولیکن اهالی باید حواسشان را جمع کنند که در دام آنها نیافتند! ...ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۱): آ.سیدسعیدموسوی، اولین کسی بود که جعلی بودن هر دو وقفنامه را متوجه شد و أمّاره خود را با آ.سیدمیرشجاع‌الدین در میان گذاشت که ایشان هم کارشناسی مشارالیه را بسوی بنده ارجاع دادند. اماره او قابل تأمل بود و بنده هم آنرا پذیرفتم و به اخوی هم پیام دادم که؛ «وقفنامه‌ها جفت‌پوچ هستند»! ولیکن بنده با این پندار که امامزاده علاءالدین نمی‌تواند بدون موقوفه باشد، مصمم شدم که به ایّ‌نحو کان، به موقوفه‌ای قائل باشم که «صورت‌جلسه حل اختلاف ۱۲۹۹ قمری»، مطلوب مرا تأمین می‌کرد. فلذا جوانب اصالتی آنرا در نوشته‌های خود مورد ابرام قرار دادم! که البته مورد تخطئه جدی (و بلکه بحق) آ.سیدسعید بود. تا اینکه در ورود به پرونده شکوائیه نانکلی علیه اجداد اهالی، إشعاریه اداره ثبت اسناد و املاک آوج را دیدم و دریافتم که حق با آقاسعید است. ولیکن هنوز هم این مطلب ذهن مرا رها نمی‌کند که؛ مگر می‌شود که امام‌زاده هیچگونه موقوفه‌ای (حتی باندازه یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا را) نداشته باشد؟! نهایتاً به این مطلب رسیدم که بهتر است در این خصوص، بنده از جانب خود هیچ فتوائی ندهم و تصمیم نهایی را به دادگاه صالحه و نماینده ولی‌فقیه و نهایتا خود مقام معظم ولایت ارجاع بدهم. ولیکن از لحاظاتی لازمست تکلیف خود با تحریریه‌ای موسوم به وقفنامه اصلی (که البته صورت‌جلسه‌ای برای حل اختلاف بیش نیست و تأییدیه طرفین دعوا هم در آن چندان مشخص نیست!) را با بررسی فرضیه‌های احتمالی هم روشن کنیم: ۱) این وقفنامه (۱۲۹۹) هم همانند آن یکی (۱۲۹۷) جعلی است. تا آنجا که اداره اوقاف هم آنرا برنتافته است! ۲) از آنجا که در اظهارنامه ثبتی ابراهیم انصاری (آخرین متولی موقوفه) هم نه تنها به عنوان و نیز مفاد هیچکدام از وقفنامه‌ها (دو دانگ محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌خان و حدود و تقسیمات و...) استناد نشده است بلکه دو دانگ موقوفه در شیاع محلی هم به «یک‌پنجم از یک‌دانگ» تقلیل یافته است!! این نکته نشانگر آنست که ابراهیم انصاری هم ظاهراً از وجود این وقفنامه‌ها در زمان خود بی‌خبر بوده است و شاید به علت آنکه برای مشروعیت و رسمیت بخشیدن به اظهارنامه خود، هیچ سند و مدرک معتبری نداشته است، آنرا رها کرده و دنبال نکرده است. فلذا نه تنها دو دانگ که حتی خمس یک‌دانگ را هم ثبت نکرده است. تقاضای اداره اوقاف برای تبدیل نام واقف از محمد ابراهیم انصاری به محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌ هم (که مستند به وقفنامه‌های جعلی بوده!) مقبول اداره‌کل ثبت اسناد و املاک قزوین قرار نگرفته است و حتی قابلیت بررسی در «هیئت نظارت» هم نداشته است و به علت ضعف مفرط اداره اوقاف در اثبات ادعای خود، از مراجعه به مراجع قضایی هم طرفی نبسته است. با توجه به این نکات دقیقه، دو سؤال، ذهن مرا قلقلک می‌دادند و می‌دهند: ۱) وقفنامه‌های جعلی را چه کسانی جعل کرده و به سادات روستا حُقنه کرده‌اند؟! ۲) علت اصلی بی‌پروائی نانکلی در برخورد با اهالی روستای امامزاده چیست؟! با توجه به تجربه‌ای که در بررسی مسئله «حقنه کتیبه جعلی منسوب به کوروش به ملت ایران و بلکه ملل جهان»، داشتم و اینکه پشت‌پرده آن «صهیونیزم جهانی» بوده است و نقشه‌های هیبریدی صهیونیزم انگلیسی (بمنظور پیشگیری از نقش‌آفرینی ایرانیان در وقایع آخرالزمانی) را دنبال می‌کرده است! به این مسئله می‌اندیشم که؛ منتفعین موقوفه قلمداد کردن دو دانگ و بلکه شش‌دانگ کیستند؟! بجز نقشه مکارانه شیاطین محلی، عقلم به جایی قد نمی‌دهد ولیکن فرصت‌طلبی عجولانه رؤسای اوقاف در امر تصرف عدوانی و نامشروع و غیرقانونی شش‌دانگ روستا هم قاعدتاً باید علت منطقی خود را داشته باشد که در این خصوص هم ذهنم از قضیه چکمه سفید و گنج‌جوئی خانه به خانه در زمستان روستا فارغ نمی‌شود! و اما اینکه چرا نانکلی در این معرکه، جنون‌واره وارد شد؟! بنظرم وی این بیشه را خالی تصور کرد و احتمال هم نداد که شاید در آن، شیری یا ببری خفته باشد! او بر خلاف رئیس قبلی اوقاف، چرا بی‌گدار به آب زد؟! بنظرم علتش آن بوده که عمدتاً با کسانی از این روستا ارتباط برقرار کرد که معلوم‌الحال بودند و در فضای مجازی آن‌ها هم دریافت که اساساً با مشتی گاگول‌پشنگ طرف است! گاگول‌مشنگائی که می‌توانند در بزم «آی خر برفت، آی خر برفت» او با وی هم‌آوا بشوند! و اما کسانی مثل میرشجاع هم توسط همان گاگول‌مشنگ‌ها از صفحه روزگار قابل محو شدن هستند و بقیه اهالی هم که طبق معمول، بی‌خیال و شدیداً محافظه‌کار تشریف دارند و اگر از گربه صدایی در آید از آن‌ها بخاری بلند نمی‌شود! آری! نانکلی با چنین تصوراتی تاخت و تاز کرده و عجیبه که هنوز هم اسب مراد خود را می‌تازد! آیا نوبت اهالی فرانرسیده است که روی دیگر خود را به امثال نانکلی و اذناب او نشان بدهند؟! لذا هر کسی هم که ... ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۲): ... هر کسی هم جای نانکلی بود (با این فرقه‌ای که با آنها دمخور گشته!) بی‌محابا و بی‌مهابا یکه‌تازی می‌کرد. غافل از اینکه شب دراز است و قلندر بیدار! (منظورم از قلندر، کسانی هستند که نه تنها در دایره اطرافیان واقعی شیاطین و خبائث محلی نیستند بلکه از فضای مجازی آن‌ها هم معمولاً رانده شده‌اند!) نقش‌آفرینی اهالی در دادگاه تجدیدنظرخواهی نانکلی علیه اهالی، از آنجایی ضرورت حیاتی و حیثیتی دارد که؛ وی بجای تلاش منطقی برای «اثبات» موقوفه بودن حداقل یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا (که در اظهارنامه ثبتی ناقص متولی قدیمی موقوفه ذکر شده) از طریق «مراجعه به مراجع قضایی»، متأسفانه قانون و منطق را دور زده و به نحو دزدانه و فریبکارانه‌ای، با شگرد فرار به جلو، بدنبال «ابطال» اسناد اجداد اهالی افتاده است تا کل شش‌دانگ را تصاحب نماید! بقول معروف بدون آنکه برادری خود را ثابت نماید، ادعای ارثیه کرده است (آن‌هم ۱۰۰٪ آن را)!!! که با هوشمندی قاضی و استنادات ذی‌ربط، حکم بر بطلان دعوا صادر گردید. متن دستور کاملا منطقی و هوشمندانه قاضی محترم در استعلام از اداره ثبت آوج: «احتراماً دستور فرمائید؛ وضعیت کامل ثبتی روستای امامزاده علاءالدین و وضعیت و میزان مالکیت موقوفه محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌ در روستای مذکور استعلام و نیز اینکه خواندگان [۱۸ متوفی] چه تقاضایی نسبت به اراضی موقوفه روستای امامزاده علاءالدین مطرح کرده‌اند و رونوشت اظهارنامه‌های ثبتی ایشان جهت بهره‌برداری قضایی به این شعبه اعلام و ارسال فرمائید.» جوابیه اداره ثبت اسناد و املاک آوج، همان إشعاریه‌ای بود که پیام شماره ۷۰ خود را به شرح تفصیلی آن اختصاص دادم. (ضمنا در پیام شماره ۷۴ خود نوشته بودم؛ «در حالی‌که ۳۹ برگه کپی (۱۹ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۰۵/۰۴ با کد رهگیری ... و ۲۰ برگه کپی در مورخه ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ با کد رهگیری ...) از «اظهارنامه ثبت ملک» در داخل پرونده وجود دارد (که توسط اوقاف تقدیم دادگاه شده است) که به امضاء و تأیید ۱۸ نفر از اجداد سادات رسیده‌اند و طبق ادعای وکیل اوقاف؛ «اخیراً کاشف گردیده»! و...» و حال آنکه نیمی از کپی اظهارنامه‌ها (۲۰ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۹/۸) توسط اداره ثبت به پرونده الحاق شده است و نیمی دیگر (۱۹ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۵/۴) توسط اداره اوقاف! فلذا از بابت این بی‌دقتی عذرخواهی می‌کنم) ولیکن نکته مهم قضیه همین‌جاست که نانکلی در دادگاه تجدیدنظر هم قاعدتاً بجای «اثبات حق وهمی» خود بدنبال «ابطال حق قطعی» اهالی است! قاضی دادگاه تجدیدنظر هم چنانچه همانند قاضی دادگاه بدوی، هوشمند و فرزانه باشد، نانکلی هیچ طرفی نخواهد بست و این روستا را باید فراموش کند. او نمی‌خواهد یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا را اثبات نماید بلکه می‌خواهد با استناد به ادعای مذکور (که بی‌مبنا و غیرقانونی است) و اثبات مشاع بودن شش‌دانگ، کل اسناد اجدادی اهالی را ابطال کند تا کل شش‌دانگ را به تصرف خود درآورد! بعد از آن ممکنست اهالی را مدتی بعنوان مستأجرین جدید، تحمل نماید ولیکن دیر یا زود به حضور همه آن‌ها (حتی مزدوران و جواسیس خود و سایر شیاطین محلی) خاتمه خواهد داد تا نقشه‌های مشکوک بعدی خود (احتمالاً حفاری برای استخراج گنج‌های دفینه) را با خیالی آسوده دنبال کند. بنابراین کل اهالی در وضعیت شکننده‌ای قرار دارند و لازمست در امر ناکامی نانکلی در دادگاه تجدیدنظر، ایفای نقش مؤثری بنمایند. موضوع اصلی جلسه یکی از دو روز پایانی این هفته، اولاً بررسی ابعاد مختلف دعوای نانکلی علیه اهالی و انحاء مقابله با شگردهای مکارانه اوست. ولیکن اگر مجالی هم باشد به سایر مسائل روستا هم خواهیم پرداخت که اهم آنها بررسی انواع تخلفات شورای روستا است (ثانیاً) و اینکه چرا لازمست هرچه زودتر منحل گردد. بررسی نحوه مراجعه به نماینده ولی‌فقیه در استان و نیز نحوه مراجعه به مراجع قضایی بمنظور «تعیین تکلیف اصل و میزان موقوفه امامزاده»، موضوع سوم دستورجلسه ما خواهد بود. که منحصر به اراده مستأجرین امامزاده علاءالدین نیست و حداقل به کلیه بازماندگان ۱۸ نفری هم مربوط می‌شود که نانکلی در حق آن‌ها آشکارا جفا ورزیده و تلویحاً آنان را متهم به موقوفه‌خواری (حرام‌خوارگی) کرده است! فلذا علاوه بر «پاسخ دندان‌شکن کیفری به نانکلی» باید اصالت یا بطلان «وقفیت مشاعی» روستا هم تعیین تکلیف گردد تا در آینده، نانکلی‌های دیگری وارد معرکه نشوند. النهایة؛ عدم همکاری جدی اهالی در قالب ورود شخص ثالث به پرونده تجدیدنظر نانکلی (که بمفهوم تجویز پیروزی ناحق اوست)، فرجامی بجز اخراج کلیه اهالی از این روستا ندارد. خود دانید! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۳): اقدام مشترک و همزمان برای ورود به پرونده شکایت نانکلی علیه اجداد مرحوم اهالی، بمعنای این نیست که دادخواست یکسانی به دادگاه تجدیدنظر ارائه شود. هر کسی می‌تواند دادخواست مطلوب خود را ارائه دهد. متن بنده جنبه پیشنهادی دارد. وگرنه هر کسی مختار است که لایحه دل‌خواه خود را تنظیم کند. بعضی لحاظات کیفری را ترجیح می‌دهند و برخی لحاظات حقوقی را. بعضی هم جنبه تلفیقی آنرا مد نظر قرار می‌دهند. مهم آنست که دادگاه تجدیدنظر دریابد که ۱۸ متهم نانکلی، بر خلاف القائات غلط وی، موقوفه‌خوارهای مجهول‌المکان بمفهوم کلاهبردارهای مخفی‌کار نیستند. بلکه وراثی دارند که بر روستا مالکیت اجدادی دارند و شاکی آن‌ها هیچ‌گونه مدرک معتبری برای ادعای واهی خود ندارد و بعلت ارتکاب «ممانعت از حق و تصرف عدوانی» (که ناشی از سوءاستفاده از اختیارات اداری وی بوده)، لازمست ایشان ضمن محکومیت به «اعاده حیثیت»، به پرداخت کلیه «خسارات وارده» نیز ملزم شود. مضافاً که هزینه‌های دادرسی و... اهالی را نیز بپردازد. با توجه به اینکه؛ روز جمعه مصادف با بیستم جمادی‌الثانی؛ سالروز میلاد مبارک حضرت زهرا سلام‌الله علیها و بالتبع مساجد و محافل در شب جمعه هفته جاری، مشغول مراسم جشن و شادی هستند. لذا جلسه اهالی در مسجد سامان، همچنانکه قبلاً اعلام شد، یا باید قبل از ساعت ۱۷ غروب پنجشنبه تمام شود (فرضاً از ۲ بعدازظهر لغایت ۵) و یا روز جمعه (ترجیحا از ساعت ۱۹ به بعد) برگزار شود. (ضمناً تاریخ اولین وقفنامه جعلی هم بیستم جمادی‌الثانی بوده!) لطفا ترجیح روز و ساعت خود را به مجریان برنامه تجمیع امضاء برای ورود به شکوائیه نانکلی علیه اجداد اهالی با پیامک به شماره‌های ذیل اعلام نمائید: ۱) آ.سیداحمدحسینی ۰۹۱۲۱۵۰۶۰۴۰ ۲) آ.سیدسعیدموسوی ۰۹۱۲۷۶۲۳۴۴۱ کافیست کلمه پنجشنبه یا جمعه را به ایشان پیامک کنید. (ضمناً اسم و شهرت خود را هم بنویسید) دستور جلسه: ۱) بررسی نحوه ورود به مسئله تداوم مقابله با اوقاف ۲) بررسی سایر مشکلات روستا بویژه شورا (بشرط مجال) بنده شخصا از حضور (بعد از ساعت ۵ پنجشنبه و قبل از ساعت ۷ جمعه) در جلسه معذورم ولیکن در ساعت تعیین‌شده و البته با حق انتخاب اکثریت، شرکت خواهم کرد ان‌شاءالله چند نکته پیرامون محتویات پرونده: ۱) تعداد متهمین نانکلی ۱۸ نفرند ولیکن تعداد اظهارنامه‌های تحویلی به دادگاه نیز قابل تأمل هستند: ۱/۱- اداره اوقاف و امور... = ۱۹ برگه ۱/۲- اداره ثبت اسناد و ... = ۲۰ برگه علت اختلاف ۱ برگه تحویلی آنها چیست؟! اگر در بررسی دقیق‌تر قضیه، معلوم شود که نانکلی در تحویل یکی از اظهارنامه‌ها به دادگاه امساک کرده و آن مربوط به اظهارنامه ابراهیم انصاری بوده، جرم دیگری بر جرائم وی افزوده خواهد شد که مفهومی بجز فریب دادگاه نداشته است. ۲) تا جایی که من توانستم بخوانم، ۱۳۱۳ و بیش از آن ۱۳۱۸ و بیشتر از آن ۱۳۱۶ تاریخ‌های مندرج در اظهارنامه‌های ۱۸ تن از اجداد اهالی است. البته تاریخ بسیاری از آن‌ها را از روی کپی‌های کم‌رنگ و بدرنگ نتوانستیم بخوانیم و باید به اصل آن‌ها در اداره ثبت مراجعه کرد. ۳) اظهارنامه‌ها ممهور به مهر «مأمور توزیع» هستند که نشان می‌دهد در آن سال‌ها از طرف دولت، «توزیع فرم»هائی برای اجرای طرح خاصی در کار بوده است که اجداد ما هم گرفته و تکمیل کرده‌اند (نه اینکه اجداد ما خودشان به اداره ثبت مراجعه کرده باشند!) ولیکن چرا ابراهیم انصاری آخر از همه (۱۳۲۰) اقدام کرده است؟! آنهم بدون امضاء؟! (احتمال دارد پر کردن آن به آن‌مرحوم ربطی نداشته و فضولتاً توسط فرضا مأمور ذی‌ربط انجام گرفته است! شاید بخاطر آنکه متولی گمان می‌کرده؛ موقوفه نیازی به ثبت رسمی ندارد!) مسئلة: آیا قوانین کشوری اجازه می‌دهند که «موقوفات» فاقد ثبت رسمی باشند؟! آیا قوانین مصوب ۱۳۱۰ در موضوع ثبت رسمی موقوفات (بویژه مواد ۲۷ و ۲۸ و ۲۹) در این امر، واضح و صریح نیستند؟! و کلام آخر؛ بنده اگر رئیس اوقاف بودم و هیچ مدرک معتبری برای موقوفه بودن حتی یک وجب از این روستا نداشتم، بجای قلدری‌های احمقانه، در وهله اول؛ بزرگان روستا را به جلسه صمیمانه‌ای دعوت می‌کردم و با طرح همان وقفنامه‌های جعلی و اخذ موافقت اهالی آن و همراهی آن‌ها عازم اداره ثبت می‌شدم تا دو دانگ امامزاده را بعنوان موقوفه رسمیت ببخشم. در وهله دوم (عدم موفقیت در پیشبرد اقدام شیادانه خود در دادگاه بدوی و لو رفتن اینکه برای موقوفه بودن یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا بجز اظهارنامه‌ای ناقص چیزی وجود ندارد)؛ بجای اعتراض و تقاضای تجدیدنظر، از اهالی التماس می‌کردم تا به همان مدرک ناقص، اعتبار ببخشند! ولیکن وی بدترین راه‌ها را برگزید و تمام پلهای پشت‌سرش را خراب کرد که حاکی از بی‌کفایتی و خیانت وی در این منصب است! اما چرا؟! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۴): ... آری! نانکلی بخاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش کشید! وی اگر عاقله‌مردی بود که رفتار وزینی را دنبال می‌کرد همان جلسه آوج به وساطت و میزبانی امام جمعه محترم آوج را بعنوان بهترین فرصت تعامل با اهالی، قرار می‌داد ولیکن بدمستی کرده و میزبان را هم از وساطت خود پشیمان کرد! او در آن جلسه حتی به خود جرأت داده بود که؛ «عبارت «فدک سادات» در نامه‌های بنده به ریاست سازمان اوقاف را» بصورت توهین‌آمیزی به سخره بگیرد! البته اخوی تمسخر او را به حساب جهالت اعتقادی و تاریخی او به موضوع «فدک سادات» گذاشته و لذا طی پیامکی، قضیه را برای او توضیح داده بود که به اشتراک عمومی گذاشتن آن، خالی از لطف نیست. ابوعلی سینا معتقد است؛ «السنخیة؛ علّة الانضمام»! لذا معاشرت نانکلی با افراد معلوم‌الحال روستا گویای سنخیت شخصیتی وی با کسانی است که جز دروغ و نیرنگ و ریا و شیادی و امثالهم، مسیری برای خود دنبال نکرده‌اند! آنهم با همان روشهای رذیلانه و قلدرانه و...! فلذا بنده علیرغم توصیه و اصرار برخی از اهالی و اطرافیان، هرگز مایل به ملاقات و گفتگو با او نشدم و نیستم! و انگیزه او را متفاوت از نیل به «تشویق اداری» (به هر قیمت!) می‌دانم که با توجه به زمینه‌های مختلف قضایا می‌تواند دست‌یابی به گنج‌های زیرخاکی امامزاده علاءالدینی باشد که اهالی عمدتاً سادات آن هم قرن‌ها مورد اعتماد اهالی روستاهای همجوار بوده‌اند و پذیرای امانت‌داری اموال منقول و اسناد شرعی و قانونی آنان! حال؛ چه باید کرد؟! اولویت در امر ورود بازماندگان ۱۸ تن از اموات مرحوم روستای امامزاده علاءالدین در قالب «ورود شخص ثالث» تحت عنوان حقوقی «رد تصرف عدوانی» به پرونده تجدیدنظرخواهی شاکی دادنامه شماره ۱۴۰۱۲۲۳۹۰۰۰۲۳۷۱۴۷۶ با کسانی است که «گواهی حصر وراثت» دارند. گواهینامه‌ای که بعنوان دادنامه قانونی از طرف یکی از شعبات قضائی صادر می‌گردد و مشخصات هویتی شما و پدر یا اجداد شما در آن درج شده است. برخی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، اصل آن یا کپی برابر با اصل آنرا می‌خواهند و بعضی هم کپی آن‌ را می‌پذیرند اما مقید می‌کنند به عبارت «کپی غیرمصدق» تا بعداً توسط دادگاه مصدق گردد. لذا لطفاً هنگام مراجعه به دفاتر خدمات مذکور بمنظور تنظیم شکوائیه، علاوه بر مدارک هویتی خود (کارت ملی و شناسنامه) لازمست گواهی انحصار وراثت (و شماره دادنامه که مذکور شد) هم به همراه داشته باشید ولو کپی آنرا. احیاناً اگر شماره پرونده بخواهند ۰۱۰۰۷۷۲ را درج کنید. تاکید کنید که مرجع دریافت شکوائیه شما مجتمع قضائی تجدیدنظر قزوین باشد نه هیچ جای دیگر وگرنه گرفتار اطاله دادرسی خواهد شد. چنانچه بخواهید دادخواست مختصری داشته باشید می‌توانید از عبارت «تقاضای تأیید حکم دادگاه بدوی آوج در پرونده شکایت نماینده حقوقی اداره اوقاف بوئین‌زهرا/قزوین علیه سادات امامزاده علاءالدین» استفاده کنید و اگر بخواهید با توضیحات بیشتری همراه باشد می‌توانید از متن پیشنهادی ذیل، استفاده کنید: 👇 «بسمه تعالی ریاست محترم شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر قزوین با سلام و احترام، عطف به موضوع پرونده ۰۱۰۰۷۷۲ (شکایت موهوم ریاست اداره اوقاف بوئین‌زهرا علیه مرحوم سید ..... و ۱۷ مرحوم دیگر از سادات روستای امامزاده علاءالدین به اتهام تلویحی موقوفه‌خواری! و اعتراض آقای نانکلی به حکم مقبول دادگاه بدوی)، اینجانب بعنوان فرزند نامبرده و لذا بعنوان ورود شخص ثالث و ذی‌نفع و مطلع از محتویات پرونده، استدعای تأیید حکم دادگاه بدوی آوج (مبنی بر «بطلان دعوا»ی فی‌مابین اوقاف و اهالی روستا) و جبران کلیه خسارات وارده از طرف آقای نانکلی ناشی از اقدام غیرقانونی «تصرف عدوانی و ممانعت از حق» ایشان علیه خود و خانواده‌ام را دارم.» حداکثر هزینه‌های شما در این کار کمتر از ۳۰۰/۰۰۰ تومان است که لازمست عابربانک معتبری به همراه داشته باشید. رسیدهای پرداخت را در نزد خود نگه دارید تا بعداً از نانکلی مطالبه کنیم. و اما کسانی که فاقد گواهینامه حصر وراثت هستند لطفاً با مراجعه به آقایان سیدمحمودحسینی و سیدسعیدموسوی، ترجیحا در قالب جلسه‌ای (با هماهنگی نامبردگان) ضمن درج مشخصات خود، شکوائیه‌های گروهی را امضاء کنند. در غیر اینصورت تجمیع امضاء ناچاراً بصورت انفرادی و مورد به مورد قابل انجام است. باز هم لازم به تأکید است؛ اینجا ایستگاه پایانی دعوای اوقاف و اهالی است و لذا امری سرنوشت‌ساز تلقی می‌شود. زیرا اگر با عدم اقدام حقوقی خود اجازه بدهید نانکلی پیروز شود وی همه شما را از قطار روستا پیاده خواهد کرد و اگر شما پیروز شوید او را برای همیشه از این قطار پرتاب خواهید کرد! یا علی! ...ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا): https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۵): با توجه به اینکه در پیام‌های قبلی اطلاع‌رسانی کردم که ریاست اداره اوقاف بوئین‌زهرا در دادگاه بدوی آوج (که کاملا محرمانه برگزار شد!!) بعد از شکست و ناکامی سنگین، اقدام به اعتراض کرده است و لذا تقاضای تجدیدنظر وی به شعبه ۹ مجتمع دادگاه‌های تجدیدنظر قزوین ارجاع شده و کلیه شماره‌های ذی‌ربط پرونده نیز دقیقا مرقوم شد و اینکه اهالی محترم، ضمن آنکه باید مترصد تاریخ دادگاه باشند (که ای‌بسا در بی‌خبری ما تاکنون برگزار شده باشد! و حتی اگر هم نشده باشد چیزی از حق و مسئولیت آحاد اهالی نمی‌کاهد و) لازمست که هرچه زودتر اعتراض خود را به اطلاع مقامات ذی‌ربط پرونده برسانند؛ هم در شکل اجرائی طرح شکایت مکارانه آقای نانکلی که نسبت به اجداد اهالی و بالتبع کلیه بازماندگان آن مرحومین ۱۸ نفره کاملا توهین‌آمیز بوده است و هم در محتوای کذابانه آن و متاسفانه تا این ساعت هیچ‌کدام از اهالی، هیچگونه اطلاعی از کم و کیف دادگاه تجدیدنظر نیافته و یا اگر خبری گرفته با اهالی به اشتراک نگذاشته است! از جمله از طرف امین موقوفه موهومه!! فلذا علیرغم انواع گرفتاری‌ها و کمبود وقتی که بنده بدان مبتلی هستم، ناچارم خودم عازم قزوین بشوم و...! با همه این احوال، جلسه ذی‌ربط برای هماهنگی اهالی، معین گردید و ظاهراً باطلاع حداکثری اهالی هم تاکنون رسیده است؛ جمعه (فردا) ساعت ۱۸ لغایت ۲۱ در مسجد رسالت واقع در هم‌کف برج‌های دوقلوی سامان (بلوار کشاورز؛ حدفاصل میدان ولی‌عصر (عج) و پارک لاله، جنب برج شیشه‌ای قوه قضائیه) البته بهتر بود مراسم در پنجشنبه (شب میلاد حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها) برگزار شود که متاسفانه جور نشد. هم بنده نتوانستم وعده سخنرانی از قبل اعلام شده خود در تهرانسر را لغو کنم و هم مسجد برج سامان در غروب پنجشنبه مراسم جشن داشت و با توجه به پذیرایی ذی‌ربط (با چلوخورشت فسنجان به حضار! 😋) امکان آمایش مسجد برای مراسم را به ما نمی‌داد. ساعات قبل از غروب هم که ظاهراً چندان مطلوب اهالی نبود! علی‌أیّ‌حالٍ، مدیریت جلسه بر عهده آقایان؛ سیدسعیدموسوی و سیدمحمودحسینی است. بنده هم بعد از مراسم مرسوم جمعه‌های خود در مرقد امام، خدمت خواهم رسید که بعید است قبل از ۱۹ برسم! اولین و مهمترین دستور جلسه؛ هم‌اندیشی و بررسی راهکارهای عملی در امر هماهنگی پیرامون نحوه پیشبرد نهضت مدافعه در برابر سیاست‌های غلط و ضدوقفی سازمان اوقاف بویژه نانکلی است ولیکن اگر مجالی شد به سایر مسائل روستا هم خواهیم پرداخت ان‌شاءالله. ضمن تشکر از زحمات عزیزانی که در تلاش برگزاری این مراسم هستند، از آحاد اهالی هم استدعا می‌شود در امتداد هماهنگی‌های آ.سیدمحمود و آ.سیدسعید نقشی بفراخور ظرفیت‌های خود ایفاء نمایند. و اما بعد؛ با توجه به پیام‌های مسلسل بنده، دهها سؤال و ابهام در خصوص عملکرد اعضای شورا و امین موقوفه(موهومه)!، مطرح شده که قریب باتفاق آن‌ها بی‌جواب (و بدجواب!) مانده است! مخاطبین پرسش‌های مذکور بجای جواب منطقی و مستدل، نه تنها اقدام به هتاکی و فحاشی مستقیم و غیرمستقیم کردند بلکه با شگرد پیش‌دستانه و فرار به جلو القاء کردند که بنده باید جوابگوی افشاگری‌های خود باشم!!! و حتی جلسه پیشنهادی بنده برای پاسخگوئی آن‌ها به اهالی را با تعویق و تغییر مسئله و زمان و مکان، تلویحاً تبدیل کردند به جلسه‌ای که بنده پاسخگوی اینها باشم!! (که بعلت گرفتاری ناخواسته‌ای که پیش آمد، متأسفانه بیش و پیش از آن که نخواهم، نتوانستم در آن حضور یابم) در هر حال؛ روال عادی و منطقی و زمانی قصه چنین است که؛ ۱) آنها مرتکب اقداماتی شده‌اند که موجب حساسیت دیگران از جمله بنده شده است. (مثلاً نانکلی را در فضاهای واقعی و مجازی مورد استقبال پیدا و پنهان خود قرار داده‌اند!) ۲) بنده ارتکابات این‌ها را مطرح کرده‌ام و ضرورت یافته که جواب بدهند. (چه در فضای مجازی و چه در جلسات حضوری) ۳) گفتگوها و طرح اتهامات در فضای مجازی، رخ داده است و می‌طلبید که در همان فضا هم پاسخگویی صورت بگیرد ولیکن در اقدامی مذبوحانه، گروه مجازی «اطلاع‌رسانی امامزاده» را منحل کرده و سپس طی رفت و برگشت به تلگرام با عنوان «هیئت جوانان امامزاده» مجدداً گروه خود را تشکیل دادند ولیکن اینبار بدون عضویت بنده! (در واقع آن‌ها بطرز ناشیانه‌ای بجای حل مسئله، طبق معمول رفتارهای غلط خود، صورت مسئله را پاک کردند! که واقعاً و کاملاً شرم‌آور است.) ده‌ها سؤال و ابهامی که متوجه آنهاست و بنده در پیامهای قبلی خود، ردیف کرده بودم، کماکان به قوت خود باقیست و طی پیامهای بعدی خود، آن‌ها را یک‌جا تجمیع خواهم کرد و آنها ناگزیر هستند که به اهالی پاسخگو باشند. در غیر اینصورت آسیب حیثیتی‌شان، تشدید خواهد شد. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۶): بنده در پیام ۲۷ خود، حدود ۱۵ سؤال منطقی از امین اوقاف/موقوفه که عضو شورای روستا و مدیر گروه اطلاع‌رسانی روستای امامزاده علاءالدین هم است، مطرح کردم. اگر ایشان پاسخگو بودند، قاعدتاً در فضای مجازی باید به این سؤالات جواب می‌دادند. حتی با این احتمال که اگر توان گزارش‌نویسی مکتوب را ندارند، پیشنهاد دادم که می‌توانم جلسه‌ای را (در مسجدی در مرکز تهران؛ بلوار کشاورز) هماهنگ کنم تا بیایند و حضوری و شفاهی جواب بدهند ولیکن هیچگونه ترتیب‌اثری ندادند! چرا؟! ایشان حتی می‌توانستند طی پیامهای صوتی، اقدام به ارائه جواب‌های خود نمایند. ولیکن دریغ از جواب حتی یک سؤال و بجای همه این توقعات، بساط فریب‌کاری خود را از ایتا جمع کرده و به تلگرام پناهنده شدند! و در آنجا به این اکتفاء کردند که ادعا کنند تمام پیامهای بنده؛ «جعلی، کذب، دروغ و بی‌ارزش» است! حال جلسه‌ای را که آ.سیدکاظم برای آشنائی با نسل جوان روستا اقامه آنرا پیشنهاد داده بود و آقای محمد داودی (بمنظور اعلام موجودیت «هیئت مذهبی نوجوانان روستا» استقبال کرده و) مجموعه آموزشی ویژه نوجوانان را در اختیار این حرکت مطلوب و ارزشمند، قرار دادند، اعضای شورای معتاد به تخلف و تفرعن روستا رندانه این فرصت را تبدیل کردند به جلسه عمومی با ادعای واهی بررسی شبهات و...!!! و لابد انتظار دارند که کلیه اهالی هم دم بر نیاورند! در پیام ۲۸ خود هم حدود ۵ سؤال اساسی را از ایشان مطرح کردم ولیکن ایشان، از پاسخگوئی به آن‌ها هم طفره رفت و اکتفاء به استنکاف کاملا مضحکی نمود! همچنانکه در آن پیام نوشته بودم: «چنانچه مدارک، قرائن و شواهدی سراغ دارید که استدلالات بنده را ابطال، مخدوش و سست نماید، مستدعی است از ادارات اوقاف بوئین‌زهرا و قزوین و... تهیه و ارائه بدهید.» ایشان بدون ارائه هیچگونه مدرکی در گروه مثلا اطلاع‌رسانی خود، در شاهکار ادبی خود (با ۲۵ غلط املائی و تایپی و...!) بجای جوابگوئی معقول به این سؤالات ۲۰ گانه بنده که می‌تواند سؤال آحاد اهالی هم باشد، اراجیفی را به هم بافت که علاوه بر توهین به بنده، تحقیر شعور مخاطبین خودش هم بود. کافیست آن سؤالات با اهم جوابیه وی یکجا دیده شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. گلچینی از پیام بقول خودش طولانی وی عین نوشته موهن خودش:👇 «مسئله حقوقی باید اهل فن نظر بدن نه امثال من و ایشون ... اطلاعات کافی ندارند و در عمل کاری پیش نبرده‌ اند که سودی برای اهالی داشته باشد ... انسان ... باید با حرکت و عمل اثبات کنه نه با نوشتن(پیام) ... مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده ... خیلی از افراد را مورد خطاب قرار داده‌ اند حتی کسانی را که به رحمت خدا رفته اند منجمله بنده را ... شما حرکتی و راهی که در پیش گرفته ایی غیراز تشویش اذاهان عمومی و ایجاد طایفه‌ بازی وزیز سؤال بردن واهی افراد و حتی تهمت افترا چیزی در پی نخواهد داشت ... خوب با کلمات و ربط دادن موضوع به هم قهاری و استاد همینو در عمل نشون بده حرکت کن از تهران تا قزوین یا بوئین زهرا یک ساعت و نیم راهه تشریف ببر و اداره اوقاف را قانع کن با دلایل و مدارک ... کوبیدن و خراب کردن افراد با عناوین واهی ... به حرمتی ... تشویش اذاهان ... از گزشته چیزی عایدمان نمیشود و نفرمایید فلانی چکار کرد و فلان شخص چکار کرد چه نیک باشه چه شوم ... بحثهای کمدی (خنده دار) مثل توهم زدن به آینده نگری ووو اجتناب کنیم 😂 ... یه دختر بچه با سواد اول ابتدایی هم میتونه بنویسه مهم عمل کردن ... در آخر از همه ی دوستان و اهالی محترم که هتک حرمت شده اند در پیامهای ایشون عذر خواهی میکنم»!!! وی در فرازهای اول پیام خود اعتراف کرد که: «... حدود ۳۰پیام این بزرگوار سلسله وار در شبکه مجازی به اشتراک گزاشتن که بنظر من اطلاعات کافی ندارند و...» بنابراین وی وقتی از ۶۰ پیام ارسالی بنده، حداقل ۳۰ پیام مرا دیده است که شامل پیامهای ۲۷ و ۲۸ هم می‌شود، قاعدتاً سؤالات ۲۰گانه مرا هم خوانده است ولیکن چرا حتی یکی از آن‌ها را هم جواب نداد؟! و‌ حال آنکه تا زمانی که پیام‌رسان واتساپ را منحل کرد، من حدود ۵۰ پیام در گروه اطلاع‌رسانی وی به اشتراک گذاشته بودم و لذا علت تقلیل آن به ۳۰ پیام قابل بررسی است! در پیام شماره ۳۲ نیز اقدام به طرح حدود ۱۵ سؤال از عملکرد اعضای شورا و امین اوقاف نموده‌ام ولیکن دریغ از پاسخگوی به حتی یکی از سؤالات مذکور! عدم جواب‌دهی به هر علتی که باشد، نشانه حداقل ناکارآمدی و حداکثر تداوم رویه خیانت‌ورزی آن‌هاست که قاعدتاً باید هرچه زودتر بدان خاتمه داده شود. در تحلیل بی‌جوابی و پاسخگو نبودن وی، چندین نکته می‌تواند قابل تأمل باشد: ... ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) دی‌ماه ۱۴۰۱ این پیام ☝️ را قبلاً نوشته بودم ولیکن مجال ارسال آن فراهم نشده بود و لذا پیوسته به تعویق افتاد!
گزارش حفاری غیرمجاز در روستای امامزاده علاءالدین به فرمانداری آوج با امضاء حسن‌آبادی‌های شورای وقت و فعلی مضافاً که این گزارش علاوه بر چهار امضاء با دو مهر دهیاری و شورا هم ممهور شده است. مهر شورا در اختیار رئیس شورا بوده که در آن مقطع حسن حسن‌آبادی بود. حال چگونه است که پرداختن به مسئله دفینه را تکذیب و تخطئه می‌کنند؟!!! کانال سیدعلاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۷): چنانکه مستحضرید؛ بدنبال افشاگری‌های بنده علیه نقشه‌های شوم نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) علیه اهالی امامزاده علاءالدین، چنانکه انتظار می‌رفت، اذناب وی هم شدیداً در تکاپوی شکست مبارزه اهالی افتاده‌اند! و لذا دیوانه‌وار به هر کاری دست می‌زنند! تا اگر بنده کمترین شکی هم در باره نانجیبی و ارتکاب آگاهانه جرائم‌شان و بدتر از همه مزدوری آنها برای نانکلی داشتم، تبدیل به یقین گردد. در همین راستا اعضای خائن و خودفروخته شورای روستا در اطلاعیه اخیرشان، وحشت خود را از برگزاری جلسه عمومی پیشنهادی بنده برای امروز، رسما عیان کردند! که البته در تداوم مسیر اثبات نابخردی‌شان است تا شاید در روند مقابله با چنگ‌اندازی‌های اربابشان (نانکلی) و نیز جرائم مرتکبه خود، اختلالی بخرج بدهند! آخرین ترفندشان؛ دستکاری در نشانی کانال بنده است: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 آدرس کامل کانال من اینه ☝️ اما این بی‌شرف‌ها حروف «at» را از آدرس کانال (از انتهای joinchat) حذف کرده‌اند تا لینک «کانال سیدعلاءالدین» به کانالی بنام «سرگرمی‌های کودکانه» تغییر کند! در واقع لینک کانال سیدعلاءالدین را با حذف دو تا حرف آن، جعل کرده‌اند تا بتوانند ادعا کنند که کانال بنده، جعلی است!!! که با این جعل‌شان، آدرس شده این 👇 https://eitaa.com/joinch/3702653133Ccc2fe714b9 که تعقیب‌کننده را به کانال دیگری می‌برد. بعد اسمش را گذاشته‌اند «فریب اهالی»!!! بقیه خزعبلات‌شان هم از همین سنخ است! که متعاقباً به تک تک آن‌ها خواهیم پرداخت. این‌گونه تلاشها، مذبوحانه نامیده می‌شود و بدیهی است که ره به جایی نمی‌برند بجز اثبات نانجیبی و پلیدی بیشتر و بیشتر اینها! و همچنین اعلام کرده‌اند که جلسه از جانب شورای روستا نیست! و اینکه برگزاری آن، غیرقانونی است!! تا بدینوسیله، اهالی را طبق معمول فریب داده و بترسانند! گویا که اهالی بدون اجازه این مجرمین، حق اقامه جلسه و شرکت در هیچ جلسه‌ای را ندارند! مگر ما ادعا کرده بودیم که جلسه ما از جانب شوراست؟! که انتساب آن را تکذیب کنید؟!! همچنین در این نیرنگ جدید خود، با القاء فریبکارانه خود عبارت «روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین» را تحریف کرده‌اند به مفهوم «کانال سید علاءالدین وابسته به فرمانداری»! و بعد تلفن فرمانداری را هم داده‌اند تا اهالی استعلام کرده و مطمئن شوند که این کانال متعلق به فرمانداری آوج نیست فلذا جعلی است!!! در حالی‌که بنده کلیه پیامهای خود را با عنوان «سیدمحمدحسینی منتظر» یا «حسینی منتظر» و یا «حم» امضاء کرده‌ام و حتی یک مورد هم مطالب خود را به فرمانداری و جاهای دیگر نسبت نداده‌ام و قاعدتاً همه هم این‌را می‌دانند. ولیکن این فرقه، یا خودشان کاملا ابله و بی‌سواد تشریف دارند یا مخاطبین خود را خر پنداشته‌اند که به قصد استحمار آنها، لاطائلات و اراجیف می‌بافند! یا برخی از اتهامات مرا بعنوان اراجیف و دروغ قابل پیگرد قانونی قلمداد کرده‌اند! که اولین آنها بحث «دفینه(گنج)» است! گویا نامه‌ای را که با امضاء خودشان به فرمانداری آوج گزارش کرده‌اند یادشان رفته است! و حال آنکه برای یادآوری آنها و نیز اطلاع اهالی، عین نامه را بنده در همین کانال سیدعلاءالدین، به اشتراک گذاشته بودم که جفت حسن‌آبادی‌های شورای فعلی (که در همان سال حفاری هم عضو شورا بودند) نیز آنرا امضاء کرده‌اند. اگر ادعای بنده دروغ باشد، آیا گزارش مکتوب و امضای خودتان هم دروغ است؟! ادعای دروغین بنده، مبتنی بر گزارش مستند خودتان است! ضمنا آیا حفاری غیرقانونی انجام گرفته (در سالی که نگهبان ناشناسی را به اهالی حُقنه کرده‌اید!) اگر برای «دفینه(گنج)» نبوده، پس برای چی بوده؟! آیا آن حفاری و سایر حفاری‌ها برای شخم زدن زمین جهت زراعت بوده یا کاشت درخت؟! و اگر مسئله مهمی نبوده چرا مطلب را به فرمانداری و میراث فرهنگی و نیروی انتظامی و اوقاف گزارش کرده‌اید؟! گویا چنان دست‌پاچه شده‌اید که مشاعرتان کاملاً از کف رفته و لذا بیهوده خود را به هر در و دیواری می‌کوبید! آیه ۲ از سوره حج قرآن وصف حال امثال شماست: (وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُكَارَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ)! آری! این جُهّال خیانت‌پیشه وابسته به «جریان شوم»، ظاهراً اهالی را هم همانند خود، گاگول‌مشنگ فرض کرده‌اند!!! و البته نوبت اهالی است که میزان هوشمندی و فرزانگی خود را عیان سازند. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۸): امروز سال‌روز میلاد مبارک حضرت زهرا سلام‌الله علیها است و صمیمانه‌ترین تبریکات خود را تقدیم اهالی محترم امامزاده بویژه سادات معزز تقدیم می‌کنم و بنا داریم به همین مناسبت گرد هم آئیم و احوال همدیگر را جویا شویم ان‌شاءالله امروز دو سالگرد دیگر هم است: ۱) تنظیم وقفنامه‌های جعلی علیه سادات امامزاده علاءالدین منسوب به ملاعبدالجواد در حدود ۱۴۰ سال پیش! ۲) عقد عهدنامه اهالی با نانکلی. همان پیمانی که «تفاهمنامه استمهال یکساله» نامیده می‌شد! و حال آنکه نانکلی نه تنها ظرف ۴۱ روز آنرا نقض کرد بلکه ظرف کمتر از نیم‌سال اقدام به شکایت علیه اجداد اهالی بمنظور ابطال «جریان ثبتی» (اظهارنامه‌های قدیمی قبل از ۱۳۲۰) آنان نمود. نحوه انجام این شکایت هم کاملاً مکارانه و محرمانه و مخفیانه صورت گرفت و من شک دارم حتی جواسیس و مزدوران او هم از آن خبر داشته‌اند! بنابراین نانکلی بعنوان رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرای قزوین، رذالت اخلاقی خود را علاوه بر ارتکاب سایر اقدامات نامتعارف، نامشروع و غیرقانونی خود، در قالب بدعهدی هم اثبات کرد! و ما بعد از صدور و ابلاغ حکم دادگاه از آن خبردار شدیم و اینکه چه فاجعه‌ای از سر اهالی بی‌خبر ما به خیر گذشت! حال که کشتی توطئه حقوقی اوقاف و امور شرّیّه به گل نشسته است، باید اندیشناک این مسئله هم باشیم که خرپول‌های احمق روستا با هدایت «جریان شوم»، ممکنست رشوه قابل توجهی برای قاضی تجدیدنظر پرونده، فراهم کنند تا تیشه اساسی به ریشه سادات زده باشند! در اینصورت؛ اهالی محترم باید منتظر چه اتفاقی برای آینده خود باشند؟ ۱) قاضی دادگاه تجدیدنظر همچون قاضی دادگاه بدوی، با هوشمندی و فرزانگی، حکم صادره آوج را تأیید کرده و به اعتراضیه نانکلی ترتیب‌اثری ندهد و رشوه مذکور را ضمیمه پرونده کند تا طناب داری برای نانکلی به شمار برود. ۲) نقض حکم دادگاه بدوی و ابطال اظهارنامه‌های ثبتی اجداد اهالی توسط دادگاه تجدیدنظر! (این اتفاق اگر واقع گردد، بمفهوم آن خواهد بود که کلیه شش‌دانگ روستا تاکنون غصبی بوده است. لذا آن ۱۸ سیدی که در سالهای قبل از ۱۳۲۰ اقدام به ثبت اظهارنامه کرده‌اند، متهم به موقوفه‌خواری (حرام‌خواری) شده و بالتبع محکوم به پرداخت جریمه سنگینی خواهند شد. (همچون ملت آلمان که هنوز هم بیش از ارزش کل کشور آلمان، بدهکار آمریکا و اسرائیل هستند!!!) می‌شود تصور کرد که بدهی آن‌ها بالتبع همچون ارثیه‌‌های آن‌ها به فرزندان و نوادگان آن‌ها منتقل شده و در نتیجه کلیه املاک و اموال و حساب‌های آن‌ها نه تنها در روستا بلکه در هر جای دیگر کشور توقیف خواهند شد. (به همین علت احتمالی بود که عرض کردم این پرونده برای ما علاوه بر لحاظ حیثیتی، جنبه حیاتی هم دارد. و مصادره خانه‌های روستائی شما اهالی، حداقل اقدامی است که نانکلی و مزدوران وی انجام خواهند داد.) بنده شخصاً در این روستا نه خانه‌ای دارم و نه باغی ولیکن آن‌هائی که بیشترین سهم را در این روستا دارند باید پیشتاز مقابله با اوقاف باشند که ظاهراً هنوز هم در خواب غفلت تشریف دارند! با توقیف شش‌دانگ روستا توسط نانکلی، بنده شخصاً چیزی از دست نمی‌دهم. حتی در تهران هم ملکی ندارم که مصادره شود و «المفلس فی امان الله!» بنابراین شکست یا پیروزی نانکلی هیچ‌گونه تأثیری بر زندگی من ندارد ولیکن بقیه اهالی بهتره اندکی تأمل کنند که چه چیزهایی را از کف خواهند داد؟! بنده به گمانم در حد اطلاع‌رسانی، دِین اجدادی خود را اداء کردم و نوبت آحاد اهالی هم است که غیرتی از خود نشان بدهند. و الامر الیکم ضمناً از وقتی که واتساپ فیلتر شده، بنده هیچگونه دسترسی به پیامهای گروهائی که در آنجا راه‌اندازی کرده بودم، ندارم و لذا اصلا اطلاعی هم ندارم که در آن‌ها چه پیام‌هایی حذف یا اضافه می‌شوند. لذا هیچگونه مسئولیتی در قبال هیچکدام از آنها ندارم. لطفا مراقب نفوذی‌ها باشید. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۹): حدود ۲۰/۰۰۰ سال قبل هیچ اثری از فرهنگ و تمدن بر روی زمین نبود. نه شهری و نه حتی روستائی که عده‌ای در آن به «همزیستی مسالمت‌آمیز» بپردازند. شاید گفته شود؛ «آب» و «دشمن مشترک» باعث بوجود آمدن روستاهای اولیه بر روی کره خاکی گشته که تدریجاً همان دو عامل اصلی موجب توسعه کمّی و کیفی آن‌ها گشته و نهایتاً شهرها و کلان‌شهرها را شکل داده است ولیکن باید توجه کرد که ایجاد و توسعه «فرهنگ و تمدن» هر ملتی در هر سرزمینی رهین «به اشتراک گذاشتن» انسان‌ها هم بوده و هست و بلکه تابع کمّ و کیف آنست. تا آنجا که میزان آمادگی مردمان در امر به اشتراک گذاشتن «تجربه، دانش و خلاقیت» خود، تعیین‌کننده سطح فرهنگ و تمدن آن‌ها بوده است. نخستین نشانه‌های «به اشتراک عمومی گذاشتن» دانش، تجربه و خلاقیت» انسان‌ها را می‌توان در دیواره‌های غارها و نیز سنگ‌نبشته‌ها و سایر کتیبه‌های بجای مانده از اعماق تاریخ جستجو کرد و آخرین وضعیت این امر (به اشتراک گذاشتن) امروزه در قالب فعالیت در فضای مجازی و پیام‌رسان‌های اجتماعی در قالب انواع شبکه‌های هوشمند است. تا آنجا که بجرأت می‌توان گفت؛ میزان به اشتراک گذاشتن دانش، تجربه و خلاقیت هر کسی نشانگر میزان علاقمندی و هماهنگی او در امر زیستن در سپهری بالنده از فرهنگ و تمدن است. فلذا ارزش فرهنگی و تمدنی هرکسی تابع متغیر حضور و شرکت و فعالیت او در عرصه‌های به اشتراک گذاشتن‌های مثلث طلائی ثروت حقیقی «د.خ.ت.» وی است که البته «ر.» را هم می‌توان بر آن‌ها افزود تا «دختر» یا «درخت» ما کامل شود! و حتی می‌توان با افزودن «ک.» به ساختار اکمل آن دست یافت تا «دخترک» یا «درختک» و یا «دکتر خ» نمایان گردد: د = دانش خ = خلاقیت ت = تجربه ر = ردّ مانع ک = تشر+ک (تشکر) برای تفصیل این مطلب، لطفاً به مقاله «دخترک مسئولان» مراجعه بفرمایید که در سال ۱۳۸۱ (هنگام طی دوره آموزشی «تفکر سیستمی» ویژه مدیران سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران که رتبه اول آنرا بدست آوردم) اقدام به تحریر آن کردم. از آنجایی عنوان «دخترک» را ترجیح دادم که «به اشتراک گذاشتن دانش، خلاقیت، تجربه، ردمانع و کاف تشر» بمثابه به ازدواج درآوردن دخترک معصومی است که به هر کسی نباید سپرد مگر کسی که دارای «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌مدارانه» باشد و لذا همین حساسیت عقلانی و عاطفی بحق را می‌توان از مهمترین «موانع توسعه امر به اشتراک گذاشتن» تلقی کرد! همچنانکه امساک مطلق و ابدی هم دور از عقلانیت، عطوفت، آینده‌نگری، تدبیر و امید است. زیرا «نه خود خورم نه کَس دهم، گَنده کنم به سگ دهم!» نشانه نابخردی و خِسّت و توحش (بیگانگی با فرهنگ و تمدن) است. این مقدمه را آمدم تا برسم به اینکه؛ در طی فقط چند ماه اخیر، بیش از ۸۰ پیام ۸۰۰ کلمه‌ای را به اشتراک گذاشتم و دریغ از نیل به ۹ نفر از جمعیت ۹۰۰ نفره روستا که اشتراک بورزند!!! نمی‌دانم سپهر فرهنگی و تمدنی اهالی محترم را می‌توان به این مسئله گره زد یا خیر؟! ولیکن به امثال نانکلی و اذناب او حق می‌دهم که بر سر ناموس (مال و حیثیت) چنین جمعیتی خیمه بزنند! شاید هم شیوه باشتراک گذاشتن آنان برای بنده غریبه است! امیدوارم برای دشمنان مشترک هم غریبه اما فعال باشد! زیرا اهالی اکنون تحت محاصره هر دو چالش تمدنی و فرهنگی «نبود آب» و «بود دشمن» هستند و وقت «به اشتراک گذاشتن دخترک»شان است! وگرنه که با فوت وقت و رفت فرصت، جیفه‌ای مستحق دریدن سگ‌های وحشی خواهد بود! فتأمل! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
پیام ارسالی اعضای شورای روستا در «کانال امامزاده علاءالدین» خودشان: 👇👇👇 بنام خدا اهالی محترم دقت فرمایند در آی دی کانال جعلی اطلاع رسانی ویژه روستای امامزاده علاالدین به دروغ و کذب جهت القاع دروغ خود و گول زدن اهالی محمد (منتظر) نوشته (واقع در فرمانداری قزوین و آوج) 👇👇 کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین: https://eitaa.com/joinch/3702653133Ccc2fe714b9 آیا این دروغ و گول زدن اهالی نیست شماره تلفن فرمانداری آوج را در همین کانال در دست رس اهالی قرار میدهیم تا جویا باشند واگر در این کانال جعلی بنام روستا پیامی ارسال شود قابل پیگیری قضایی میباشد این نمونه بارز مثال رنگ کردن گنجشک فروختن به جای قناریه اعضا شورا اسلامی به جهت شفاف سازی و اکاذیب درج شد در این کانال جعلی خلاصه وار توضیحاتی خواهد داد واگر هم تاکنون جوابی به این مهملات داده نشده بخاطر این بوده اول موضوعات مطروحه بررسی شود بعد اطلارسانی وجهت اطلاع عموم به صورت خلاصه این موضوعات دفینه(گنج) سنگ باران یک نفر با دختر خوردسالش فروش چهل انشعاب آب به هشتاد واحد مسکونی تعویض سنگ مقبره امامزاده سید علاالدین و بردن دفینه (زیر خاکی) خسارت مالی زدن به چند از اهالی در ساخت ساز توسط خبرچین روستا به اداره بازرسی استان قزوین با ذکر نام اتفاقاتی که در زمان زلزله و مدیر اختلاسگر ساخت ساز انحلال شورای اسلامی روستا ودر آخر موضوع مهم اوقاف وخیلی موارد دیگر که کاملا بررسی شده به اطلاع عموم خواهد رسید... البته اعضا شورا از آغاز این جریان راضی به مقابله نبوده وبه درخواست اهالی که به صورت خودجوش در عصر روز پنجشنبه 22دی ماه جلسه ایی تشکیل داده بودند خواستار مقابله شورا بدون ملاحضه کاری با این جریان شوم شدند شورای روستای امامزاده علاالدین (ع) این پیام ☝️☝️☝️ صادره از جانب شوراست و ربطی به بنده ندارد. (حسینی منتظر) دیماه 1401
هدایت شده از کانال سید علاءالدین
«کانال امامزاده علاءالدین» فرق دارد با «کانال سید علاءالدین»؛ کانال امامزاده متعلق به سیدمحمدحسینی سیدعابدین است و کانال سید متعلق به سیدمحمدحسینی سیدمیربابا است. لطفا دقت کنید تا دچار تحیر و اشتباه نشوید!
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۹۰): این پیام را ماه قبل نوشته بودم اما نمی‌دانم چرا ارسال آن از قلم افتاده بود! نکات قابل تأملی دارد؛ تکملة: ۱) در جواب آن‌ها که (با توجه به ضمائم مستند پیام‌های ۵۵، ۵۶ و ۵۷) می‌گویند؛ گزارش آ.میرشجاع باعث جلب توجه نانکلی به گنج‌های امامزاده شده است، لازمست عزیزان دقت کنند: ۱/۱- گزارش دهیار وقت روستا در مورخه ۱۳۹۴/۹/۳ (در موضوع حفاری غیرمجاز) به «فرمانداری و نیروی انتظامی» و قبل از آن به «میراث فرهنگی» در پائیز همان‌سال چه ربطی به «اوقاف» دارد؟ البته می‌توان تصور کرد که «فرمانداری»، رسیدگی به گزارش مذکور را (بعد از ناامیدی از میراث فرهنگی!) به اوقاف ارجاع داده باشد که در این‌صورت، چه ربطی به «دهیار» دارد؟ در هر حال در طی حدود دو ماه بعد از گزارش دهیار به فرماندار و ناجا، واقعه چکمه سفید رخ می‌دهد. مضافاً که گزارش مذکور به امضاء آحاد اعضای شورا از جمله آقایان حسن‌آبادی‌ها هم رسیده است و آن‌ها هم در جریان حفاری‌ها بوده‌اند. مفاد نامه شورا و دهیار وقت به فرمانداری، علت قابل قبولی برای گزارش مذکور در بر دارد که نمی‌توان نادیده گرفت. ۱/۲- اشاره ضمنی به قضیه حفاری غیرمجاز در انتهای نامه ۵ صفحه‌ای به اداره اوقاف توسط دهیار وقت (با امضاء بزرگان سادات) در تاریخ ۱۳۹۵/۷/۵ صورت گرفته است که واکنشی به آغاز توطئه اوقاف علیه سادات بوده است. توطئه رسمی اوقاف از سال ۱۳۹۵ شروع شده است و حال آنکه نانکلی در زمستان ۹۴ مشغول تکاپوی مخفیانه خود (احتمالاً برای گنج‌یابی در خانه‌های اهالی!) بوده است! بنابراین دقت در تاریخ گزارشات و وقایع نشان می‌دهد که باز شدن پای نانکلی به این روستا، چندان ربطی به آقای سید میرشجاع‌الدین نداشته است. مضافاً که باید دید «میزبانی مخفیانه» از نانکلی را چه کسی انجام داده است؟! ۲) در جواب آن‌هایی که ایراد گرفتند به اینکه؛ فاقد ارزش اقتصادی جلوه دادن روستا (در پیام ۵۶) باعث مهاجرت اهالی از آن و عدم بازگشت جوانان به روستا می‌گردد! باید عرض کنم؛ واقعیت‌های موجود را که نمی‌شود انکار کرد و چنانچه بنده هم نگویم، عملاً هم متاسفانه «فعالیت اقتصادی قابل توجیه»ی در این روستا وجود ندارد. نشان به آن نشان که؛ پس از چند ماه از فراخوان طرح اقتصادی (حتی برای سرمایه‌گذاری ۱۱ میلیارد تومانی)، دریغ از ارائه حتی یک طرح کوچک از طرف اهالی! فلذا متقابلاً باید پرسید؛ آیا دعوت اهالی بویژه جوانان روستا به «کوبیدن آب در هاون»، آیا خدمت به اهالی است یا خیانت به آنان؟ ۳) در بند آخر پیام شماره ۰۸ بنده، مبنای اقدامات اوقاف را «متوهمانه» قلمداد کرده بودم و اینکه؛ لازمست «هم سازمان اوقاف و هم اهالی محترم را با شفاف‌سازی همه‌جانبه همه قضایا از توهمات ذی‌ربط، خارج سازیم تا ...»! و حال آنکه اداره اوقاف بوئین‌زهرا در توهمات نبوده است که لازم باشد ما آن‌ها را از آن‌ها خارج سازیم. زیرا «احتمال وجود دفینه‌ها و عتیقه‌های زیرخاکی» با توجه به قضیه «چکمه سفید» و بخشنامه‌های متعاقب آن، نشانگر آنست که آن‌ها نه تنها در توهمات نبوده بلکه در عمق واقعیت‌ها سیر می‌کرده و می‌کنند. فلذا از بابت این خطای تحلیلی خود، از کلیه اهالی محترم، عذرخواهی می‌کنم. علت این اشتباه، «در دام اطلاعات هدایت‌شده افتادن» بود که در زمان تحریر پیام مذکور، گریبانگیر بنده بوده است! و اما شبهاتی که بنظرم لازم است پاسخ داده شود: ۱) مسئله روابط بسیار صمیمانه و غیرعادی اعضای شورا با آقای نانکلی تا آنجا که او را مخفیانه به عضویت گروه اطلاع‌رسانی روستا درآورده‌اند!؟ ۲) علت عدم نصب دوربین‌های مداربسته در نقاط حساس روستا؟! و علت مخالفت شدید برخی از معلوم‌الحال‌ها با نصب دوربین‌های خریداری شده!؟! ۳) علت تأنی در گزارش ۵۰ میلیون تومان مساعدت مالی فرمانداری تهران؟ ۴) علت کارشکنی در تأمین آب شُرب بخش جنوب‌غربی روستا (سطیل‌آباد!!)؟ ۵) علت عدم توجه به هشدار اهالی در مسئله کانال آب‌رسانی ذیل حمام قدیمی روستا بعلت تعریض پل و عدم توجه به استحکام فنی آن؟ ۶) علت عدم تعدیل انشعابات غیرمعمول آب به منازل برخی از اهالی؟ ۷) علت عدم تلاش برای استخدام وکیل حقوقی در مواجهه با تجاوزات حقوقی اداره اوقاف به منافع اهالی؟ ۸) علت کندی و بلکه عدم فعالیتهای عمرانی مناسب در روستا؟! ۹) علت جمع‌آوری وجوهات شارژ سالیانه از طریق حساب شخصی؟! ۱۰) از آنجا که دو تن از اعضای فعلی شورا در سال ۹۴ هم عضو شورا بودند و با توجه به اینکه در انتخاب اولین نگهبان روستا نقش مؤثری داشتند و از آنجا که حفاری مشهود در حاشیه بقعه در همان سال، رخ داده است، بنظرم ضرورت دارد در این‌خصوص هم، توضیحاتی بدهند. ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) دی ۱۴۰۱ کانال سیدعلاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا): https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۹۱): اول) از تک تک اهالی محترمی که جلسه دیشب خود را با حضور گرم و صمیمی خود، مزین و مفرح ساختند، بنوبه خود تشکر می‌کنم. آبروی روستا را به جان خریدید و مطمئناً همه بی‌آبروها مدیون شما خواهند بود. دوم) چنانچه باز هم سؤال و ابهامی برایتان باقی مانده باشد، مستدعی است به پیامهای مندرج بنده در «کانال سیدعلاءالدین» مراجعه کنید و در خواندن آن‌ها قدری حوصله بخرج بدهید. سوم) رفتن بنده و دوستان به قزوین، متاسفانه بعلت تعطیلی دو روزه ادارات آن، تا دوشنبه هفته جاری به تعویق افتاد. چهارم) کسانی که موفق به امضاء شکوائیه گروهی نشدند، تا دوشنبه فرصت دارند با مراجعه به آقایان؛ آ.سیدمحمود و آ.سیدسعید غیرت‌ورزی خود را به یادگار بگذارند. پنجم) شورای فرّراارر از پاسخگوئی به اهالی، پس از یک بازی بچه‌گانه (کوچیدن به تگرام و بازگشت مجدد به ایتا!) اقدام به راه‌اندازی «کانال امامزاده علاءالدین» نموده است. ولیکن لازمست اهالی محترم دقت نمایند که آنرا با «کانال سید علاءالدین» بنده اشتباه نگیرند. ششم) بالاخره اعضای شورای متخلف روستا ظاهراً مصمم شده (که ضمن کاهش دهها سؤال و ابهام ما به فقط ۸ مسئله منتخب خودشان!!!) جواب بدهند که البته آن را هم موکول کرده‌اند به بررسی‌های بعدی خود!!! آن‌ها طبق عین نوشته خودشان عبارتند از: ۱) دفینه(گنج) ۲) سنگ باران یک نفر با دختر خوردسالش ۳) فروش چهل انشعاب آب به هشتاد واحد مسکونی ۴) تعویض سنگ مقبره امامزاده سید علاالدین و بردن دفینه (زیر خاکی) ۵) خسارت مالی زدن به چند از اهالی در ساخت ساز توسط خبرچین روستا به اداره بازرسی استان قزوین با ذکر نام ۶) اتفاقاتی که در زمان زلزله و مدیر اختلاسگر ساخت ساز ۷) انحلال شورای اسلامی روستا ۸) ودر آخر موضوع مهم اوقاف که بگمانم؛ ۶/۱) ردیف ۳ به آ.سیدمیرشجاع حسینی مربوط است که باید پاسخگو باشد و شفاف‌سازی نماید و بلحاظ تهمت مندرج در آن البته قابل پیگرد قانونی قرار دادن اعضای شورا هم است. ۶/۲) ردیف ۵ به آ.سیدسعیدموسوی مربوط است که باید پاسخگو باشد و شفاف‌سازی نماید و بلحاظ تهمت مندرج در آن البته قابل پیگرد قانونی قرار دادن اعضای شورا هم است. ۶/۳) ردیف ۶ به آ.سیدمحمودحسینی مربوط است که باید پاسخگو باشد و شفاف‌سازی نماید و بلحاظ تهمت مندرج در آن البته قابل پیگرد قانونی قرار دادن اعضای شورا هم است. ۶/۴) ورود به بقیه موارد هم عمدتا به بنده مربوط است که در شفاف‌سازی آن‌ها قبلاً مطالبی را در کانال اطلاع‌رسانی خود درج کرده و باز هم با شفافیت بیشتر خواهم کرد تا نهضت سربسته حرف زدن خود را صریح‌تر دنبال نمایم. فقط یادتان باشد که خودشان ما را به چنین مسیری کشانیدند تا روز به روز بی‌پرده‌تر صحبت کنیم! هفتم) بسیار بعید می‌دانم که این خلاف‌کارها در صدد شفاف‌سازی نمونه‌ای از قضایای منتخب خود از میان انبوه مسائل مطروحه باشند و نباید بجز ماله‌کشی و فرافکنی، توقع دیگری از آن‌ها داشت! زیرا اینها اگر اهل پاسخگوئی به «سؤالات» بودند، اولاً آن‌ها را «شبهات» نمی‌نامیدند که نوعی طفره رفتن از پذیرش واقعیت است. ثانیاً در همان گروه اطلاع‌رسانی مجازی، یکی یکی سؤالات و ابهامات (و بقول خودشان شبهات!) را ریپلای کرده و جواب می‌دادند نه آنکه گروه را ریشه‌کن کرده و اساسا بدستور «آقامحسن»! به تلگرام غیرقانونی فرار کنند! اگر هم هیچ ریگی به کفش نداشتند با این واکنش‌ها معلوم شد که از بلند شدن بوی گندهائی که زده‌اند چنان هراسان شده‌اند که دیوانه‌وار به در و دیوار می‌زنند! بنده سعی کردم با ایماء و اشاره راهی برای جبران خبط و خطاهای اینها باز کنم ولیکن نخوت و تکبر بخرج دادند و اگر از ایشان مأیوس نمی‌شدم متوسل به چنین ادبیاتی نمی‌شدم. تکلیف این‌ها را دیگر خودشان مشخص کردند که اصلا مایل به اصلاح نیستند و بر جهالت خود لجاجت دارند که بدترین بدبختی انسان است. بنده در پیامهای خود چقدر مرتکب خطا و اشتباه شدم ولیکن پیوسته عذرخواهی کردم و سعی در اصلاح حرفها و نگاه و قضاوتم کردم. آیا این تواضع چیزی از من کاست؟! چرا از عذرخواهی و جبران خطاهای عدیده خود، وحشت دارند؟! و اما اهالی محترم؛ آیا شما هم احساس نمی‌کنید که بیش از حد دارید مماشات می‌کنید؟! آیا گمان می‌کنید که درگیری بنده با شاخه‌های اژدهای هفت‌سری که آینده حضور شما در این روستا را تهدید و حداقل تحدید می‌کند، یک مسئله شخصی و غیرضروری است؟! البته از آن‌هائی که تشویق و همکاری اطلاعاتی بعمل آوردند تشکر می‌کنم ولیکن از اکثریت، گلایه‌مندم که چرا هیچ واکنشی نشان نمی‌دهید و اگر هم واکنشی دارید چرا آشکار نیست و در خفا و با دلنگرانی انجام می‌دهید؟! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا): https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۹۲): در این روزها نمی‌دانم چرا ذهنم پیاپی به سوره شریفه «تبت یدا ابی‌لهب»، معطوف می‌شود!؟ (شاید بخاطر اینست که مباحث تفسیری غروب جمعه استاد مرقد مطهر امام به این سوره رسیده است.) لابد مخاطبین محترم، توجه دارند که؛ خدای متعال، در قرآن از بین تمام دشمنان اسمی حضرت رسول اعظم(ص)، «ابولهب» را برجسته کرده است! اما چرا؟! و از میان انواع خصومت‌ها و دشمنی‌های ابولهب که علیه پیغمبر اکرم(ص) مرتکب شد و شخصا مباشرت داشت، دست‌های او را مورد هدف قرار داد! چرا؟! چنانکه می‌فرماید: «تبّت یدا ابی لهب و تب»! زیرا او که عموی حضرت محمد بود، پیوسته به دنبال پیامبر اسلام(ص) راه می‌افتاد و با تحرکات خاصی توسط هر دو دست خود، آیات الهی و سخنان آن‌حضرت را تخطئه می‌کرد! آری! «تخطئه حق و حقیقت» با «پانتومیم ابولهب» بسیاری از اهالی مکه را از پیغمبر مکرم اسلام، فراری داد! یعنی هر کسی که اندک توجهی و تأملی در باره سخنان و هشدارهای پیامبر بخرج می‌داد، پشت سر ایشان، ابولهب با حرکات دستهای خود، آن‌ها را با جنگ روانی خود، مضمحل می‌ساخت! لذا خدای قهار هم دست‌های او را مورد آماج حمله قرار داده است؛ «تبت یدا ابی لهب و تب»! علت «تباب ابی‌لهب» تأثیرگذاری دست‌های وی در گریزاندن و رم دادن مردم از پیامبر بود! بویژه در مقطعی که آن‌حضرت دو حامی سیاسی و اقتصادی خود (ابوطالب و خدیجه کبری) را در شِعب ابی‌طالب از دست داده‌اند و نیازمند یاوری احدی از مردمان مکه هستند. هدف ابولهب، «تنها شدن پیامبر در انجام رسالت الهی» خود بود که صد البته در مکه مؤثر بود و لذا پیامبر نهایتاً از اهالی آن شهر ناامید گردید و روانه طائف شد ولیکن در آنجا هم بجز جفای اهالی آن‌ها و مجروح شدن پاهای مبارکشان، چیزی بدست نیاورد! او حتی برای یافتن یک نفر حامی جهت در امان ماندن از تعرضات کفار قریش در هنگام انجام مناسک حج، به زحمت افتادند! تا اینکه قصه هجرت به یثرب (مدینة‌النبی) پیش آمد و با بازگشت مسلمانان از حبشه، قوت گرفتند. شنیدم؛ یکی از ریش‌سفیدهای روستا اظهار کرده که امین اوقاف از امین موقوفه بودن در امامزاده، استعفاء داده است! اثبات این ادعا رهین به اشتراک گذاشتن ۳ مدرک است؛ تصاویر: ۱) استعفاءنامه ۲) رسید ثبت نامه در دبیرخانه اوقاف ۳) موافقت‌نامه اوقاف با استعفاء در غیراینصورت، ادعای دروغینی بیش نخواهد بود که معمولاً برای فریب اهالی می‌سازند! و اما بعد؛ جناب آقای حسن حسن‌آبادی، رئیس شورای روستا و منتخب افتخارآمیز اهالی روستا! در افاضات جدید خود، دوباره گل کاشت! وی طبق وظیفه شورائی خود، ظاهراً موفق شده شغل مرا کشف کند و اطلاع‌رسانی آنرا رسماً به اشتراک بگذارد و چنانکه ملاحظه کردید در گروه خود، خطاب به بنده، صریحاً نوشته است: «شما کوچکتر از این حرفها هستید تشویش راه نندازید بین اهالی و به کار شخصی.. تلقین دادن به میت هادر آرامگاه بهشت زهرا.. خود بپردازید تا امورادتان بگذرد و ... شورای اسلامی روستای امامزاده علاالدین»! آری! همین‌قدر سخیف و دریده و توهین‌آمیز و تحقیرکننده و...! البته «تلقین دادن به میّت‌ها در بهشت زهرا»، امر ثواب و صواب و حسنه‌ای است که متأسفانه بنده (بجز دو مورد برای مادرم و خواهرم) هرگز چنین توفیقی نداشتم! ولیکن باید دید منظور و انگیزه/هدف رئیس شورای منتخب اهالی از اشاره به چنین دروغ آشکار و یاوه‌گوئی گستاخانه چیست؟! آن‌هم با امضاء آن به اسم «شورای اسلامی روستای امامزاده علاءالدین»!! قبل از آنکه به بررسی این هذیان‌گوئی وی بپردازم، جا داشت اشاره‌ای به قصه ابولهب بکنم و اینکه اگر ابولهب به مقصدی رسید، شما هم به همان مقصد و مقصود خواهید رسید! شما می‌خواهید با طرح این‌گونه اراجیف، مرا در مبارزه با اربابتان نانکلی و اذناب وی، تنهاتر سازید و حال آنکه بنظرم اهالی محترم امامزاده علاءالدین را با کفار و مشرکین قریش اشتباه گرفته‌اید و دیر یا زود پشیمان خواهید شد. گیریم که اهالی محترم، یکبار خطا کردند و شماها را بدون دقت لازم برای عضویت شورا انتخاب کردند که البته جزئیات آن قابل بررسی است که مورد استقبال چند درصد از اهالی بوده‌اید و هستید؟! در این‌خصوص بنده اخوی خود را هم مقصر می‌دانم که وقتی اهالی از ایشان می‌پرسیدند «به کیا رأی بدیم؟!» ایشان از آنجا که صرفاً می‌خواست مشارکت حداکثری رخ بدهد، به همه می‌گفت: «فرقی نمی‌کنه! همان سه نفر اول لیست را بنویسید»! بدیهی است که این توصیه غیرمسئولانه بود که حکایت از خوشبینی ایشان به شما هم بود. زیرا بر اساس حروف الفباء شما در صدر لیست بودید. فلذا اخوی در قیامت گرفتار این قضیه خواهد شد مگر آنکه توبه و جبران کند. اگرچه هر سه نفر شما خیلی زود با ناسپاسی تمام حقش را کف دستش گذاشتید!! ...ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
تعدادی از اعضای کانال سید علاءالدین از جمله s.h.hosseini
هدایت شده از حسن حسن آبادی
نام خدا جهت اطلاع چون در جلسه ۲۲دی ماه اهالی و شرکت کنندگان از اعضا شورا در خواست جوابگویی شدند به استحضار میرسانیم بارها ودر پیامهای متعدد اعلام کردن... منتظر... که شورای خائن. بی لیاقت وووو این آقا در این مورد هم ناآگاه تشریف دارند از شیوه گردش مالی و مقداردر آمد سرانه از ارزش افزوده و سلسه مراتب و شیوه هزینه تاییدیه کمیته تطبیق و نظر مهندس ناظر ونظرمهندس ناظر پس از درخواست دهیار و اعضا شورا نماینده ی قانونی اهالی میباشد این توهینها به شعور اهالی است در انتخابات که منتخبین خودرا تایین کرده اند دوم اعلام شده با تجمع وشعار دادن در شهرستان آوج و درب فرمانداری پلاکارت و جمع آوری امضا شورا را منحل میکنن واما جواب.. موقع نام نویسی عده ایی معلوم الحال اقدام به ثبت نام کردند چون مقبولیت نداشتند در آخرین روز انصراف دادن تا روستا به حد نصاب کاندید نرسد و انتخابات انجام نشود خدا شکر هشت نفرنام نویسی کردند و بخیر گذشت حالا که سخن از انحلال شورا است بفرمایید عمل کنید با کدام دلائل با کدام سند با نوشتن پیام که اهانت کردید اول به شعور اهالی و دوم به منتخبین اهالی و باید جوابگو باشید شما کوچکتر از این حرفها هستید فقط تشویش راه نندازید بین اهالی و به کار شخصی.. تلقین دادن به میت هادر آرامگاه بهشت زهرا.. خود بپردازید تا امورادتان بگذرد وهر آنچه که در دروغ دغل خود بیان داشتی عمل کن در ادامه راجع به حفاری جنب امامزاده مورد بحث خواهد بود شورای اسلامی روستای امامزاده علاالدین
اگه یک ماه دیگه میگذشت منتظر میگفت از سازمان ملل پیام دریافت کردم برای سخنرانی در این سازمان و انتخاب بنده به عنوان ریس سازمان ملل طرف تو آرامگاه ها میت تلقین میده