eitaa logo
کانال سید علاءالدین
68 دنبال‌کننده
78 عکس
11 ویدیو
15 فایل
اطلاع‌رسانی در امور روستای امام‌زاده علاءالدین و انجام هماهنگی‌های محلی برای پیشبرد اهداف متعالی اهالی محترم و معزز و...
مشاهده در ایتا
دانلود
فرستنده این شجره‌نامه، جناب آقای «سیدحمید پسندیده» (از نوادگان مرحوم سید کاظم فرزند مرحوم سید اشرف حسینی) هستند. ضمناً عطف به فراز پایانی پیام شماره ۴۲ بنده؛ تذکر داده شد: مرحومین مغفورین؛ سیدزین‌العابدین، سیدباقر، سیداوسط و سیدعلی بطریقه مرحوم «سیدنقی» و همچنین دائی‌های بنده (سیدابوالقاسم، سیدجعفر، سیدحمداله و سیدمحمد و بالطبع؛ والده و خاله بنده) بطریقه مرحوم «سیدمحمود» از نوادگان «سید احمد» بوده‌اند نه مرحوم «سید اشرف»! از بابت این اشتباه عذرخواهی می‌کنم، اگرچه نوشته بودم که «شنیده‌ام»! که البته آن شنیده، اشتباه بود و لازمست اصلاح شود. 🙏
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۳): تعدادی از اهالی که در خصوص حفاری‌های غیرقانونی در بقعه مبارکه امامزاده و حواشی آن، اطلاعاتی داشتند و بعضاً هم با اسم و رسم به بنده منتقل کردند، طی تماس‌هائی اظهار می‌کنند که چرا بنده از این قضیه به سادگی عبور کرده و آنرا نادیده گرفتم!؟ در جواب این عزیزان باید عرض کنم که؛ اولا) بنده در پیام شماره ۱۲ از گزارشات مسلسل خود (ارسال به گروههای مجازی روستا در مورخه دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱) به «حفاری بقعه مبارکه» بعنوان یک «واقعه شوم» اشاره کردم و به طرح سؤالات و ابهاماتی پرداختم که بعد از گذشت دو ماه، هنوز هیچکس هیچگونه جوابی نداده است! ثانیاً) حفاری‌های مذکور، حداقل سه مورد بوده است که عاملین آنها هم کاملا مشخصه که چه کسانی بوده‌اند ولیکن پیگیری آنها در اولویت بنده نبوده و نیست ولو اینکه یکی از آن‌ها این گزارشات مسلسل مرا با بی‌پروائی تمام، «مزخرفات» نامید! بله! متاسفانه تعدادی از اهالی عامل اصلی حفاری در بقعه و نیز برخی خانه‌های پیرامونی بقعه بوده‌اند و تعدادی از اهالی هم ظاهراً از آن‌ها باج‌گیری کرده‌اند و لذا از آنها حمایت کرده و می‌کنند! و خصومت آن‌ها با بنده هم، غیرقابل انتظار نبود و نیست. خود اهالی هم کم و بیش اطلاع دارند که چه کسانی از کارگری کف بازار ناگهان جهش مالی پیدا کرده و بقول معروف یک‌شبه پولدار شدند؟! بنده در صورت لزوم، همه آن‌ها را می‌توانم به استنطاق بکشانم ولیکن واقعیت قضیه آنست که احساس می‌کنم، چندان ربطی به بنده ندارد! حتی به بعضی‌ها هم گفتم؛ نوش جانشان! زیرا اگر آن‌ها به این عتیقه‌ها دست نمی‌یافتند معلوم نیست در آینده چه کسان دیگری سراغ آن‌ها می‌رفتند! و ای‌بسا هیچکسی بدنبال آن‌ها نمی‌رفت و کماکان زیر خاک می‌ماند حال چند نفری به خود جرأت داده و چند جا را حفاری کرده‌اند و پیامد آن پولدار شده‌اند و پیگیری این قضایا بر عهده سازمان میراث فرهنگی است که بنده به آن‌ها هم (همچون اداره اوقاف) چندان خوش‌بین نیستم! یعنی اگر قرار باشد این گنج‌ها نصیب جمعی از اهالی روستای ما گردد یا نصیب مدیران دولتی، قاعدتاً بنده ترجیح می‌دهم که اهالی روستا اولویت دارند. لذا بنده آن‌ها را تحت تعقیب قرار نخواهم داد و هیچگونه باج‌گیری هم از آن‌ها نخواهم داشت. مگر آنکه باندبازی راه انداخته و منافع اهالی را به خطر بیاندازند و روشنگری‌های من و دیگران را «مزخرفات» قلمداد کنند که آنگاه باید خود را آماده زندگی در پشت میله‌ها بکنند. علت دیگر مسامحه بنده با اینها اینست که آن‌ها لاقل بخشی از آن ثروت بادآورده را در این روستا سرمایه‌گذاری می‌کنند که بنظرم برای اهالی روستا نیز مغتنم است. یعنی در یک کفه ترازو فرض می‌کنیم که هیچکسی هیچگونه حفاری نکرده و به هیچ گنجی دست نیافته و بالتبع در این روستا هم هیچگونه سرمایه‌گذاری نکرده است و لذا اهالی هم به زندگی سخت خود ادامه می‌دهند و در کفه دیگر آن، عده‌ای گنج‌ها را بیرون کشیده و بخشی از آنرا در همین روستا هزینه کرده‌اند و بعضی از تنگناهای مالی برخی از اهالی را رفع و رجوع کرده‌اند. بنظر شما ما باید به کدام کفه این ترازو نگاه کنیم؟! بنده الحمدلله نه حسودم و نه بخیل و نه باج‌گیر و حتی اگر آن‌ها یک ریال از آن پول را در این روستا هزینه نمی‌کردند، باز هم کاری به کارشان نداشتم و ندارم مگر آنکه بخواهند پایشان را از گلیم‌شان درازتر کنند. تصور من اینست که حتی اگر آن‌ها را گرفتار قانون بکنم، چه چیزی بجز «آبروریزی برای روستای ما» نصیب من و سایر اهالی می‌گردد؟! هیچ. کسی گمان نکند که بنده هم (مثل برخی دیگر) لابد باجی گرفته‌ام که می‌خواهم بر این مسئله، سرپوش بگذارم! هرگز! ولیکن حفظ آبروی روستا و اهالی محترم آنرا مهمتر از سرقت زیرخاکی‌های آن می‌دانم و به همه کسانی هم که در این‌خصوص اطلاعاتی به بنده داده و اصرار دارند که این قبیحه را تحت پیگرد قرار بدهم، توصیه می‌کنم؛ همانطور که مرحوم حاج‌یوسف‌آقا این قضیه را مورد اغماض قرار داد، شما هم بی‌خیال آن بشوید! قصدم تشویق حرام‌خواری هم نیست. زیرا در حرام بودن آن تا حدودی شک دارم!! لذا اجازه می‌دهم در این دنیا بگریزند ولو اینکه نسبت به شخص بنده مرتکب توهین و جسارت هم شدند که البته کاملا بیهوده بود و احتمالا از ترس آنکه مبادا در این سلسله پیامها به آنها هم گیر بدهم سعی کردند مرا تحقیر کنند! آقاجان! گنج‌ها را یافتید و پولدار و خوشبخت شدید؟! نوش‌جان شما و اولاد شما ولیکن اگر بخاطر توهمات خود بخواهید در برابر روشنگری‌ها و تلاشهای خادمین روستا جوسازی بکنید و... معادله عوض خواهد شد و آنگاه رابطه فامیلی ما هم به درد شما نخواهد خورد. آنگاه خواهید دید که بنده خوش‌اخلاقی‌های اخوی خود را ندارم که پرونده ۱۵ میلیاردی را بخاطر وساطت این و‌ آن، فدای ۱۵ میلیون بکنم! ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی (منتظر) آذر ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۴): ... مضافاً که دهیار وقت طی فراز پایانی نامه ۵ صفحه‌ای مورخه ۱۳۹۵/۷/۵ خود (که به تأیید چهار تن از سادات موسوی و حسینی هم رسانیده است و قبلا هر ۵ صفحه آنرا به اشتراک گذاشتم) به اداره اوقاف، مسئله حفاری جنوب‌شرقی بقعه را رسماً گزارش کرده است و احتمالا از بقیه حفاری‌ها (از جمله خانه حاج‌یوسف‌ٱقا) بی‌خبر بوده است! آیا اداره اوقاف بوئین‌زهرا، هیچ ترتیب‌اثری به آن گزارش داد؟! من چیزی نشنیده‌ام! در همان بند ۱۰ نامه مذکور، دهیار وقت اشاره کرده است که؛ حفاری مذکور را به مسئولین محلی (بخشداری آوج و نیز میراث فرهنگی) گزارش داده است. پیامد گزارش ایشان، از طرف آن ادارات دولتی، بازرسی که برای تحقیق به روستا آمد و کشف کرد که «کار افراد آشنای محلی بوده» آیا اداره آگاهی را در جریان قرار دادند و خواستند که مجرمین را تحت تعقیب و شناسائی قرار بدهند؟! هرگز! حداقل بنده تاکنون چیزی نشنیده‌ام! اگر کسی اطلاعات دقیق‌تری دارد، ارائه بدهد. بنابراین قرار نیست ما کاسه داغ‌تر از آش باشیم! البته بنده اگر بخواهم دنبال این پرونده بیافتم، مسئولین وقت هر سه اداره مذکور (بخشداری، میراث فرهنگی و اوقاف) را بعلت «ترک فعل» به استنطاق خواهم کشید ولیکن این کار واقعا در اولویت بنده نیست. در هر حال اگر این قضیه برای شما مهم است، پیشنهاد می‌کنم آنرا از طریق «امین اوقاف» دنبال کنید و بیش از این مرا درگیر اهالی خیلی متفکر این روستا نکنید! البته امین موقوفه مکلف است این پرونده را تا حصول به اطلاعات کامل قضیه، رها نکند و کلیه مراحل تحقیقاتی خود را به اهالی روستا نیز اطلاع‌رسانی نماید (که البته بسیار بعید است، از چنین اراده‌ای برخوردار باشد. زیرا در حالی که ریاست قانونی شورای روستا را از چنگ او ربوده‌اند، او چگونه قادر است حقوق امامزاده را استیفاء نماید؟!) بنظر بنده تنها کاری که لازمست انجام شود، مطالبه نصب دوربین‌های مداربسته‌ای است که با بودجه شورا خریداری شده و معلوم نیست در کجا خاک می‌خورند؟! این دوربین‌ها باید در اطراف بقعه مبارکه، نصب شوند تا کسی جرأت نکند با حفاری‌های بعدی، به عمارت امامزاده، آسیب جدی وارد کرده و باعث تخریب آن شود. در عین‌حال به گمانم ۲۰۰/۰۰۰ متر زمین موقوفه امامزاده باید آنقدر درآمد داشته باشد که با آن بتوان، کل بقعه را بگونه‌ای سنسورینگ و مانیتورینگ کرد که ۲۴ ساعته توسط کلیه اهالی در هر جای کشور که باشند، قابل رصد باشد و متاسفانه ادارات اوقاف و میراث فرهنگی و... و نیز نمایندگان آنها در این روستا از چنین اراده‌ای برخوردار نیستند! ضمناً بیش از این هم به باج‌گیرهای خود باج ندهید! زیرا اگر می‌ترسید که آن‌ها شما را لو بدهند، بنده ناچار خواهم شد خود آن‌ها را هم رسوا بکنم که پلیدتر هستند! زیرا باج دادن بیش از حد شما بعضا به زیان کل اهالی است! و مشکل اصلی من هم همین باج دادن بی‌حساب شماست که اوضاع بدی را برای روستا رقم زده است و ادامه دارد! وگرنه بجای ۸ کامیون اگر ۸۰ دستگاه کامیون هم می‌خریدید، برای بنده پشیزی اهمیت نداشت و ندارد! (البته ۸ کامیون فقط از محل درآمد حفاری خانه جنبی امامزاده بوده نه از بقیه حفاری‌ها!) سربسته گفتم اما اگر بعضی‌ها به خود نیایند، ناچاراً بگونه دیگری، نوازش خواهند شد. با حفاری‌ها، غلطی کرده‌اید بجای خود، حالا چرا برای باج دادن، مرتکب غلط دیگری شده و اهالی روستا را دچار زیان و خسارت می‌کنید؟! و بهترین کار آنست که خود را کنار بکشید وگرنه به سختی منکوب خواهید شد. «العاقل تکفیه الاشارة، الجاهل تخفیه المناره» ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ برای بررسی «مسائل روز ملت ایران و امت اسلام»، لطفا به «کرسی آزاداندیشی» ما بپیوندید: در کانال سیاسی سیدمحمدحسینی(منتظر) با عنوان «معارف و احکام حم»: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff در گروه گفتگوی عمومی با عنوان «چلچراغ معارف و احکام»؛ https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe و‌ برای اطلاع از مسائل ویژه روستای امامزاده علاءالدین به کانال «سید علاءالدین»: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
سلام به شبکه اجتماعی پیام‌رسان ایتا خوش آمدید. کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین واقع در حوزه فرمانداری آوج قزوین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 ارادتمند: سیدمحمدحسینی(منتظر)
ایران فینالیست کشتی جام‌جهانی ۲۰۲۲ آمریکا شد 🔹تیم ملی کشتی آزاد ایران در رقابت‌های جام جهانی ۲۰۲۲ در آمریکا، مقابل تیم منتخب جهان با نتیجه ۶ بر ۴ به پیروزی رسید و  حریف آمریکا در فینال شد. @jaarchi
سلام بر اهالی محترم امامزاده علاءالدین طبق اعلامیه امین اوقاف و عضو شورای روستا؛ بنا به دستور فردی بنام «آقامحسن» (و حسن‌آبادی‌های عضو شورا)، «گروه اطلاع‌رسانی امامزاده علاءالدین، در ایتا» منحل شد! آیا کسی می‌داند که این آقا محسن در روستا کیست؟ و چه سمتی دارد که نظرش برای اعضای شورای روستا واجب‌الاطاعه است؟! مدیران گروه مذکور، کلیه پیامهای اطلاع‌رسانی بنده را حذف کردند تا بهتر بتوانند اهالی را رنگ کنند و لکه ننگ دیگری برای خود رقم زدند و گویا تصور می‌کنند که ننگ با رنگ پاک می‌شود! من آخرش نفهمیدم؛ اعضای این شورا، نمایندگان اهالی روستای ما هستند یا نوچه‌های نانکلی اوقاف و یا نوچه‌های آقامحسنی که ظاهرا سلطان روستاست؟! البته در این روستا «آقامحسن» زیاد داریم ولیکن آیا وی، همانی نیست که پیامهای مرا «مزخرفات» قلمداد کرد؟! لطفا از ایشان بپرسید؛ اگر ریگی به کفش ندارد، چرا از پیامهای بنده به وحشت افتاد؟! آیا وحشت وی بخاطر اشاره بنده به مسئله «حفاری امامزاده» نبود؟! آیا نسبت به حفاری امامزاده، حساسیت نشان دادن، مزخرفات است؟! چرا؟! من که گفتم دنبال این پرونده نیستم! چرا وحشت؟! چرا فرار؟! کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۵): گفتگوهای انحلالیه؛ (بخش اول): چنانکه مستحضرید؛ مدیر گروه «اطلاع‌رسانی امامزاده علاءالدین» ۲۴ ساعت قبل از انحلال گروه نوشته بود: «بنام خدا ضمن عذرخواهی از همگروهیهای گرامی که حضور پر ثمر داشتند و به علت ازدیاد گروه اطلاع رسانی در شبکه های مجازی مثل تلگرام،، واتساب.. وایتا.. و به درخواست مدیران گروه آقایان علی حسن آبادی و حسن حسن آبادی وآقا محسن این گروه تا عصر امروز شنبه ۱۹ آذرمنحل میشود و اطلاع رسانی در کانال رسمی روستا،،تلگرام،،، اعلام خواهد شد شورای اسلامی روستا امامزاده» وی (سیدمحمدحسینی فرزند سیدعابدین) که عنوان «امین اوقاف» بودن را هم از طرف نانکلی (رئیس اوقاف بوئین‌زهرا) یدک می‌کشد، بعنوان عضو شورا و مدیر گروه مجازی روستا، انحلال گروه را معلل به؛ «ازدیاد گروه اطلاع رسانی در شبکه‌های مجازی ... و به درخواست اعضای شورا+آقامحسن» نموده است! (آیا براستی «ازدیاد گروه اطلاع‌رسانی» - که البته دروغ شاخداری برای فریب روستائی‌ها بیش نیست! - می‌تواند علت انحلال یک گروه باشد؟! این بهانه مسخره، توهین به شعور اهالی بدون واکنش روستا است!) و اما واکنش‌های بنده؛ ۱) قبل از انحلال گروه مذکور: ۱/۱- «ارتجاع به تلگرام؛ یعنی تشویق به فیلترشکنی و دهن‌کجی به مقررات رسمی نظام آنهم در جایگاه رسمی شورا!!! ولیکن مشکل شما این نیست. مشکل فراری بودن از پاسخگویی به اعمال و رفتار خود، با این جابجائی‌ها قابل حل نیست. همچنانکه حذف کلیه پیام‌ها و مدارک ارسالی بنده به این گروه هم درد شما را دوا نخواهد کرد. ظاهراً در روستا برف آمده و کبک‌هایی که سرشان را زیر برف می‌کنند و... هر جا که بروید، آسمان همین رنگ است!» ۱/۲- «سلام. آیا بهتر نیست جناب آقای علی حسن‌آبادی قبل از تقاضای انحلال هرچه زودتر این گروه مثلا اطلاع‌رسانی، در باره خیلی چیزها که به ایشان معطوف است، توضیحاتی به اهالی بدهند؟!» ۲) بعد از انحلال گروه: (البته داشتم این متن را آماده ارسال می‌کردم که گروه مذکور از دسترس خارج شد. فلذا بعد از انحلال با قدری تغییرات، صرفا در کانال و گروه خودم به اشتراک گذاشتم): «سلام بر اهالی محترم امامزاده علاءالدین طبق اعلامیه امین اوقاف و عضو شورای روستا؛ بنا به دستور فردی بنام «آقامحسن» (و حسن‌آبادی‌های عضو شورا)، «گروه اطلاع‌رسانی امامزاده علاءالدین، در ایتا» منحل شد! آیا کسی می‌داند که این آقا محسن در روستا کیست؟ و چه سمتی دارد که نظرش برای اعضای شورای روستا واجب‌الاطاعة است؟! مدیران گروه مذکور، کلیه پیامهای اطلاع‌رسانی بنده را حذف کردند تا بهتر بتوانند اهالی را رنگ کنند و لکه ننگ دیگری برای خود رقم زدند و گویا تصور می‌کنند که ننگ با رنگ پاک می‌شود! من آخرش نفهمیدم؛ اعضای این شورا، نمایندگان اهالی روستای ما هستند یا نوچه‌های نانکلی اوقاف و یا نوچه‌های آقامحسنی که ظاهرا سلطان روستاست؟! البته در این روستا «آقامحسن» زیاد داریم ولیکن آیا وی، همانی نیست که پیامهای مرا «مزخرفات» قلمداد کرد؟! لطفا از ایشان بپرسید؛ اگر ریگی به کفش ندارد، چرا از پیامهای بنده به وحشت افتاد؟! آیا وحشت وی بخاطر اشاره بنده به مسئله «حفاری امامزاده» نبود؟! آیا نسبت به حفاری امامزاده، حساسیت نشان دادن، «مزخرفات» است؟! چرا؟! من که گفتم دنبال این پرونده نیستم! چرا وحشت؟! چرا فرار؟!» شورای متخلف روستا گروه مثلا اطلاع‌رسانی خود را در شبکه پیام‌رسان ایتا منحل و مجددا به شبکه غیرقانونی تلگرام منتقل کردند و شنیده‌ام در آنجا تعلیل کرده‌اند که: «به خاطر حواشی که داشت و پیامهای که از طرف برخیها ارسال میشد مضر اتحاد و هم اندیشی بود»!! منظورشان از «حواشی» و «پیامهای برخیها»، پیامهای روشنگرانه نزدیک ۵۰ موردی بود که بنده در آن گروه به اشتراک گذاشته بودم و اهالی را تا حدودی بیدار و هشیار کرد. البته ایشان کلیه پیامهای مرا بعد از ۴۸ ساعت حذف می‌کرد و علت عدم حذف خود من آن بود که؛ با حذف بنده، نفاق‌شان خیلی تابلو می‌شد! لذا «ترک ایتا» را راه‌حل مثلا آبرومندانه‌ای دیدند!!! البته قبل از تصمیم به انحلال گروهی که بنده هم عضو آن بودم، در حرکتی مذبوحانه به اشتراک گذاشتن متونی از «گام دوم انقلاب اسلامی» را بحث «جناحی و سیاسی» ممنوعه قلمداد کردند!!! تا بزعم خود، پیش آمدن یک دعوای سیاسی را زمینه‌ساز انحلال گروه، جلوه دهند تا شاید بتوانند کماکان در فریب اهالی، مکر و حیله‌های همیشگی خود را دنبال نمایند! ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۶): بهانه‌های انحلال؛ (بخش دوم): ... در واقع ایشان با ریپلای به یکی از فرازهای «بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری» به اشتراک گذاشتن مفاد آنرا جناحی تلقی و تخطئه کرد فلذا گفتگوئی هم در این خصوص بترتیب ذیل رخ داد: حسینی(عابدین): «سلام. وقتتون بخیر پیام سیاسی جناحی در گروه ممنوعه🙏🙏» حسینی(میربابا): «(متاسفانه این قسمت از نوشته بنده ذخیره نشده است. پاسخی مبنی بر این مطلب بود که بیانیه رسمی ولی‌فقیه، حرف «جناحی» نیست و نمی‌توان آنرا که یک «چشم‌انداز ملی» به شمار می‌رود، حرف «سیاسی غلط» تلقی کرد. وگرنه ابلاغیه‌های کلیه ادارات دولتی و نهادهای حاکمیتی و شوراهای رسمی از مجلس شورای اسلامی گرفته تا شوراهای روستایی هم، جناحی و سیاسی تلقی شده و لذا اعلامیه‌های ادارات آوج و شورای روستا هم نباید در گروه بارگذاری شوند.) حسینی(عابدین): «ارادت دارم خدمتتون بله بیانیه شورا،،، آوج،، مربوط به اطلاع رسانی روستامون میباشد و ابلاغیه مجلس شورا در رابطه روستاها باشه موردی نیست سیاسی و جناحی از هر طرفی باشه ممنوعه لطفا مراعات فرمایید🙏🙏🌹🌹» حسینی(میربابا): «با این حساب؛ چنانچه عبارت خود را تصحیح کنید به اینکه فرضاً؛ «هر مطلبی که به روستای امامزاده علاءالدین و اهالی آن، ربط مستقیمی نداشته باشد، ممنوع ولو اینکه بیانیه رسمی مقام معظم رهبری باشد»، حرفتان منطقی خواهد بود (و ما هم می‌گوئیم؛ سمعاً و طاعة) ولیکن «جناحی» و «سیاسی غلط» تلقی کردن بیانیه ولی‌فقیه و مقام رهبری، خبط آشکاری است که بر اهل نظر پوشیده نیست.» (البته عبارت «از هر طرفی باشه» در نوشته وی اگر ناشی از «جهالت سیاسی» او نباشد، مفهوم ضدانقلابانه‌ای دارد که در جای خود قابل طرح و پیگیری است) داودی(حمداله): «سلام بر همه بزرگواران و دوستان بله گام دوم انقلاب مطلب مهمیست وباید چراغ راه ما باشد خصوصا برای ایجاد اتحاد وهمدلی ورشد و پیشرفت مشخصا برای ما یعنی تلاش جهت رشد روستای عزیزمان ونباید برای کوبیدن واتهام زنی به همدیگر مورد استفاده قرار گیرد . دعوت به همدلی ومشارکت همگانی شعار ماست.با تمامی سلایق و نگاه ها یا حق🌸🌸🌸🌸🙏» خرمگس معرکه: «سلام و ارادت آقا سید بزرگوار متآسف شدم😥 ولی میدونم که عده ایی معلوم الحال اذیتت کردن😢 منم موافقم با انحلال گروه چون دوستانی هستن که نمیخوان اخوت و برادری باشه همون کانال واسه همه چی کافیه 🙏🙏❤️❤️» حسینی(میربابا): «معلوم‌الحال کسی است که خود را پشت شعار «معصیت نکنیم» پنهان کرده و جرأت نمی‌کند خود را به اهالی روستا معرفی کند! و هر دفعه عناوین خود را تغییر می‌دهد و...» حسینی(میربابا): «سلام «پیشرفت و تعالی» و «رشد و بالندگی همه‌جانبه» تک تک اهالی روستای امامزاده علاءالدین (که زادگاه بنده است و نامش در مدارک هویتی بنده حک شده) مایه افتخار حقیر خواهد بود ولیکن گفتارهای بدون تأمل و رفتارهای بدون توجه، بجز سرافکندگی چه چیزی دارد؟! عدم تفکیک فرضا بیانیه رسمی مقام اول مملکت (که اتفاقا «سید حسینی» هم است) از حرفهای سخیف جناحی باندبازهای چپ و راست، چنانچه توسط چوپان روستا صورت می‌گرفت، شاید چندان جای ایراد نبود ولیکن توسط منتخب اول اهالی در جایگاه ریاست شورای رسمی آن (خصوصا اگر سید حسینی هم باشد!) بُهت‌آور است! و اگر توسط اعضای گروه مجازی روستا (که قشر فرهیخته و باسواد روستا به شمار می‌روند) نه تنها مورد اشکال قرار نگیرد بلکه تأیید بشود، واقعاً یأس‌آور است! تا آنجا که آدم اگر «عطایش به لقایش» بخشد، حق دارد!» الغرض؛ با مراجعه به آخرین گفتگوهای گروه مذکور (معروف به گروه ممدشورا)، انحلال گروه دو علت داشته: ۱) درج مفاد مسلسل بیانیه رسمی مقام معظم رهبری ۲) درج گزارشات مسلسل بنده در جهت روشنگری اهالی به مسائل راهبردی روستا که در هر دو حال، باید برای اهالی امامزاده علاءالدین، تأسف خورد که چنین افرادی را نماینده خود قرار داده‌اند و هیچکدام جرأت کلمه‌ای مخالفت و حتی سؤال از آن‌ها و یا کلمه‌ای (حتی در حد یک شکلک مجازی) بعنوان تأیید صحبت‌های بنده را ندارند! فلذا اگر بپذیریم که «سکوت علامت رضایت است» قاعدتاً بنده دیگر حجتی ندارم که بخواهم دنبال روشنگری و احقاق حق و حقوق اهالی آن باشم. (حرفهای خصوصی آنهم با تأکید بر اینکه مبادا از آن‌ها اسمی ببرم! آیا مفهومی بجز این دارد که من در این مبارزه، تنها هستم و ترسوهائی که حتی جرأت ترک گروه آنها را ندارند؟!!!) ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4
سلام در گزارشات قبلی خود، کلمه «مزخرفات» را به کار برده بودم ولیکن در مراجعه به متن نوشته آقا محسن! دیدم که عبارت وی «متن‌های مزخرف» بوده است. اگرچه معنا و مفهوم آن‌ها یکی‌ست ولیکن از باب لزوم امانت‌داری در نوشته‌ها و نقل‌قول‌ها، لازم دیدم، اصلاح کنم و تذکر بدهم. در باره سایر مزخرفات وی، متعاقباً توضیح خواهم داد. ان‌شاءالله کانال اطلاع‌رسانی ویژه روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 ارادتمند: سیدمحمدحسینی(منتظر)
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۷): سلسله مباحثی که (اینک به شماره ۴۷ آنها رسیدیم) همراه با ضمائم و مستندات ذی‌ربط، به منظور روشن‌گری و استعلام صحت و سقم مباحث و «شایعات لازم به شفاف‌سازی»، تحریر و تقدیم شد، بدیهی است که به مذاق بعضی‌ها شیرین و گوارا آمد و برای ذائقه برخی هم تلخ و ناگوار بود و این حالت‌ها کاملا طبیعی بود! این مباحث را حداقل پنجاه نفری که عضو گروه‌ها بودند، دیدند و برای حداقل پنجاه نفر دیگری هم که در گروه‌ها نبودند، بازنشر دادند. ملاحظه حداقل ۱۰۰ نفر از قشر فرهیخته اهالی حداکثر ۱۰۰۰ نفره روستای ما به گمانم کفایت از اطلاع‌رسانی نموده باشد. البته اگر با دقت و حوصله کلیه متون ارسالی را خوانده باشند. (البته منظورم اصلا این نیست که هر کسی گوشی هوشمند ندارد یا از شبکه‌های پیام‌رسان اجتماعی، استفاده نمی‌کند، لابداً فرهیخته نیست!) اما واکنش‌ها (اعم از مثبت و منفی) در هردو گروه مجازی روستا کمتر از حد انتظار بنده بود! برخی واکنش‌ها (مثبت یا منفی) منصفانه، ارزشمند، پندآموز، اخلاقی، روشن‌گر و مفید بودند (و ای‌کاش بجای ارسال خصوصی برای حقیر، نظرات خود را در گروه‌ها به اشتراک می‌گذاشتند) و بعضی واکنش‌ها هم غیرمنصفانه، بی‌ارزش، بی‌فایده، جاهلانه، مرض‌آلود و منافقانه بودند! در مجال مناسبی اگر رخ دهد و ضرورت یابد به واکاوی آن‌ها هم خواهم پرداخت و در اینجا بد نیست به موردی اشاره‌ای بکنم که پیامهای اخیر را به خود اختصاص داد و تشریح آن بماند برای فرصتی دیگر: ۱) فردی که در این روستا نه جزو مالکین چهاردانگ سادات است و نه جزو مستأجرین دو دانگ موقوفه (و من نمی‌دانم بجز همسایگی، چه محلی از اعراب دارد؟! و شاید ناشی از بدمستی پول‌دار شدن ناگهانی و...!) خود را محق به ارزیابی قضایا و قضاوت مطالب دیده و پیام‌های تحریری بنده را «متن‌های مزخرف» قلمداد کرد! و بصورت غلوآمیز گُدال‌خوری کرد که اگر این نوشتن‌ها صرف سازمان آب می‌شد ما الآن مشغول صادرات آب بودیم! و همچنین ادعا کرد که بنده وعده حل مشکل اوقافی روستا ظرف سه ماه داده‌ام! و اما پاسخ این همسایه (که زمانی با پدرانشان فامیل بودیم!): ۱) بنده از وعده مذکور بی‌خبرم. اگر ایشان مدرک و شاهد عادلی برای این گفته خود دارد لطفا ارائه دهد وگرنه که مشمول حکم «جوسازی مغرضانه» خواهد بود. تنها چیزی که بنده (مکرراً) گفته‌ام این بوده که این قضیه اگر صد سال هم طول بکشد، ما باید این مسیر را برویم و در جلسه حسینیه ۱۳ آبان تهران هم گفتم: استمهال یکساله اشتباه بوده و مقابله با اوقاف را از همین فردا باید شروع کنید ولو اینکه این مبارزه چند سال طول بکشد؛ یعنی همان استمرار نهفته در عنوان «راه طی شده و باقیمانده»! اگر دیگرانی در آن جلسه وعده حل چند ماهه مشکلات را داده‌اند، به بنده چه ربطی دارد؟! ۲) در خصوص مسئله تأمین آب برای گاوداری، دامداری، باغداری، زراعت و حتی شرب اهالی و سایر نیازمندی‌های روستا بنده نه ذی‌نفع هستم و نه مسئولیت رسمی دارم و نه مجال پیگیری. و فضول محله در اموری هم که به دست خود اهالی قابل انجام است، نیستم. حتی در مسائلی هم که احتمال می‌دهم شاید نتوانند به راحتی از عهده آن برآیند (مثل دعوای اوقافی) وظیفه‌ای بیش از آگاهی و مشاوره دادن برای خود قائل نیستم. اصلا نه قرار بوده و نه مایلم و نه می‌توانم، پیگیر اجرائی این مسائل و مطالب باشم. حتی در خصوص «مسئله اوقاف» در دیداری که با امام جمعه آوج داشتم و ایشان برای فراخوان مسئولین اوقاف به «نشستی مشترک» ضمن اعلام آمادگی، اشاره کردند که در آن جلسه، حتی‌الامکان دو سه نفر از «نمایندگان سادات» شرکت نمایند نه بیشتر، علیرغم آنکه منعی برای شرکتم نبود، به خودم اجازه حضور ندادم! زیرا که از اهالی روستا نمایندگی نداشتم. در مسئله حل آب‌رسانی بخش جنوب‌غربی روستا اگر با جایی تماسی گرفتم، اشتباه بود. آن هم متأثر از قضیه تلخی بود که دوست عزیزی را دعوت کردم که چند روزی در زادگاه من مهمانم شود (که البته مزاحم همشیره خود شدیم) ولیکن وقتی برای آب شرب و وضو هم باید راهی چشمه می‌شدیم! در همان روز اول ناچار به ترک روستا و بازگشت به تهران شدیم. شرمندگی آن روز مرا برافروخت که صرفا یک تماس تلفنی با اداره آب آوج بگیرم و... فلذا لطفاً قضیه مشتبه نشود که بنده می‌خواهم یا می‌توانم مشکلات اهالی را حل کنم و سرم برای این امور درد می‌کند! مضافا که عبرت از سنگ و چوب و چماق و چاقو کشیدن در قبال کسانی که خدمت و خدمات شایانی کردند، هم در محضر همگان است! ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ کانال اطلاع‌رسانی امامزاده علاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۸): «سکوت و خمودی و بی‌غیرتی و مماشات و بی‌تفاوتی و بی‌فکری اهالی»، خیلی بدتر و‌ دردناک‌تر از «سنگ و چوب و چماق و چاقو کشیدن و تولید و پخش چرندیات اراذل» روستا است و لذا در همین‌جا لازمست به کسانی هم که حقیر را مرتباً تشویق و تهییج می‌کنند: «حالا که شروع کردی به این نوشته‌ها پس تا آخرش هم برو!» به صراحت عرض می‌کنم: این نوشته‌ها تنها کاری بود که از بنده بر می‌آمد. «تا آخرش» را باید خودتان بروید و اگر بخواهید که بروید، مسیرتان را شفاف کردم و راه و چاه را نشانتان دادم و اگر نوشته‌های بنده را به دقت مطالعه کرده باشید، آحاد خودتان می‌توانید حریف «مخالفین و رقبای البته مکار» خود گردید. زیرا العیاذبالله نه شما قوم بنی‌اسرائیل هستید و نه بنده حضرت موسی(ع) که می‌گفتند: یا موسی خودت و خدای خودت تا آخرش بروید و ما اینجا هستیم!! منظور قرآن اینست که تا آخرش را خود امت باید بروند. حقیر هم اگر نیازی به مشاوره حقوقی، فقهی، سیاسی و مدیریتی داشتید آمادگی ارائه طریق دارم تا مرتکب خبط و خطای کمتری شوید. اگرچه شاید این دلواپسی بنده هم اشتباه باشد زیرا تا حدود زیادی (با توجه به برخی قرائن) خودتان همه‌فن حریف تشریف دارید، ای‌بسا بسیار پیشرفته‌تر و عملیاتی‌تر از بنده! نمایندگان رسمی و قانونی شما در «شورای اسلامی روستا» (که متاسفانه یک دستشان در دست ادارات محلی متخلف و دست دیگرشان در دست شیاطین محلی است!) بجای ارائه متواضعانه و منطقی «جواب سؤالات و ابهامات»، عجالتا به دستور اربابشان؛ «آقامحسن» (و البته از ترس روشنگری‌های بنده) اساسا از شبکه پیام‌رسان ایتا به شبکه غیرقانونی تلگرام فرار کرده و در آنجا گروه و کانال مرا «جعلی، کذب، دروغ و فاقد ارزش» قلمداد می‌کنند!!! و لذا «قضاوت اکثریت اهالی» می‌تواند تعیین‌کننده نحو‌ه ادامه «راه باقی‌مانده» ما باشد (که متأسفانه گرفتار «مارپیچ سکوت» هستند!) در واقع آن‌ها نصب پیام‌رسان اجنبی تلگرام و فیلترشکن‌ها را بر اهالی تحمیل کردند تا مبادا در پیام‌رسان داخلی ایتا کسی احیاناً گذرش به کانال و گروه «سیدعلاءالدین» بیافتد که قاعدتاً رسواگر غلط‌های اضافی آن‌هاست! بنده با تقدیم این سلسله نوشته‌ها (تکمیل و اصلاح بسته احتجاجات حقوقی، فقهی و سیاسی)، سهم و کار خود را تقریبا پایان‌یافته می‌دانم و دیگر بقیه‌اش با خودتان است و اگر قرار است معجزه‌ای هم رخ دهد باید به دست خودتان انجام گردد. البته نکات ظریفی هم در موضوع وقفنامه‌ها باقی مانده است که متعاقبا تهیه و تقدیم خواهم کرد. ان‌شاءالله. النهایة: ۱) روشنگری و شفاف‌سازی راهی که باید طی شود. ۲) مقابله با شرارت متخلفین دولتی و شیاطین محلی. وظیفه بنده، انجام اولی بود و انجام دومی، تکلیف یکایک اهالی است. موفق باشید. ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ کانال اطلاع‌رسانی امامزاده علاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 گروه «سید علاءالدین» (ویژه گفتگوها و هم‌اندیشی پیرامون مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین): https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۴۹): برخی از سادات می‌پرسند (البته متأثر از مزخرفات افراد معلوم‌الحالی که دستی در «روابط پنهانی با رؤسای متخلف اوقاف» و دستی در «شیاطین لوطی‌خور موقوفه» و ردی از پاهای کثیف خود در «حفاری‌های غیرقانونی» دارند): چند روز دیگر بیشتر به پایان مهلت یکساله، باقی نمانده است! با اوقاف چه کردید؟! آن‌ها اگر پیامهای مسلسل بنده را «متن‌های مزخرف» تلقی نکرده و با دقتی هوشمندانه مطالعه می‌کردند، هرگز چنین سؤالی را مطرح نمی‌کردند. زیرا بنده در طی پیامهای متعدد خود، پنبه استمهال مذکور را زدم. اما ظاهراً ناچارم بصورت تکراری تأکید و تصریح کنم که: ۱) عقد قرارداد مذکور (اگر قرار باشد که کار به دادگاه بکشد) اساسا ضرورتی نداشته و لذا ترتیب‌اثری بدان دادن هم چندان ضرورتی ندارد. ۲) قرارداد مذکور توسط اداره اوقاف، زیرپا گذاشته شده و از لحاظ حقوقی، فاقد ارزش تبعیت است. در بخشنامه ۱۴۰۰/۱۲/۴ (۴۰ روز پس از ۱۴۰۰/۱۰/۲۳) نانکلی، دستورات خود را طبق مقدمه آن به صورتجلسه منسوخ (۱۲۹۷ قمری مشهور به وقفنامه جعلی) مستند نموده و حال آنکه در بند اول قرارداد استمهال، پذیرفته بود که صورتجلسه ناسخ (۱۲۹۹ قمری موسوم به وقفنامه اصلی) را ملاک عمل و تفاهم قرار دهد. بنابراین قراردادی که از طرف اوقاف، ظرف ۴۱ روز مورد ضدیت قرار گرفته، لزومی ندارد که توسط اهالی هم جدی گرفته شود. فلذا «صورتجلسه فضولی استمهال» عملا مسئله‌ای خاتمه یافته است و مهلتی در میان و موجب دلواپسی نیست. ۳) چنانچه اوقاف بخواهد علیرغم نقض قرارداد (پاره کردن برجام امامزاده) مجددا بر آن استناد نماید، مگر چه کاری می‌تواند انجام دهد که تاکنون انجام نداده است؟! تنها فایده ظاهری استمهال مذکور، «تخفیفات ویژه اوقاف» مندرج در آنست که آنهم چیزی بجز هدیه کردن گربه مرده‌ای در ازاء گرفتن اسب چابک سادات نیست! ۴) امین اوقاف، صورتجلسه مذکور را قبول نداشته (به هر علت و انگیزه‌ای که داشته، امضاء نکرده است) و لذا در این‌خصوص در پاسخگوئی مقدم است. لابد برای عدم امضاء آن توجیهات منطقی داشته است که باید آن‌ها را با سادات به اشتراک بگذارد وگرنه که متهم به کم‌کاری و بلکه خیانت به سادات خواهد بود. بنابراین اگر قرار باشد قرارداد مذکور، شمشیری برافراشته علیه سادات باشد، قاعدتاً با دخالت امین موقوفه باید فرود آید و حال آنکه آنرا غلط می‌دانسته و در طی یکسال اخیر هم امضاء کنندگان آنرا همچون بنده، تخطئه کرده است. بنابراین شمشیر پایان استمهال یکساله؛ ۴/۱- در قبضه امین موقوفه نبوده و نیست. ۴/۲- در قبضه شورای روستا هم نمی‌تواند باشد که تبدیل به «رانت‌خواری» می‌شود که البته شده است! شورای متخلف نه لیاقت ورود به این مسئله را دارد و نه قابلیت آنرا مگر آنکه بخواهد اهالی را سرکیسه کند که بعضی‌ها را هم کرده است! ۴/۳- در قبضه اداره اوقاف هم نیست. زیرا که اولا آنرا ۴۱ روز پس از عقد، نقض کرده است و ثانیا دست از «تحریم روستا» برنداشته است و برداشتن آن منوط به شکایت اهالی علیه ادارات متخلف است که نیازمند مشارکت اهالی بویژه سادات در این امر رسمی است (نه بر عهده بنده و امثال بنده) که قاعدتاً با اعطای نمایندگی رسمی به وکیلی معتبر امکان‌پذیر است که آنهم قواعد منطقی خود را دارد. ۵) تعدادی از سادات حسینی به بنده وکالت دادند که در مقابل اداره اوقاف برآیم ولیکن اولا تشریفات رسمی آن طی نشده و ثانیا قواعد آن مراعات نشده است. و حال آنکه این کار نیازمند تعاون و همراهی کلیه سادات و بلکه قاطبه اهالی روستاست. بنابراین هرگاه پیش‌نیازهای اصولی کار را فراهم ساختید (و بنده هم قرار نیست کاسه داغ‌تر از آش باشم!) آنگاه حق دارید بپرسید که کار با اوقاف چه شد؟! ۶) تا جایی که بنده متوجه شدم، قصد اصلی ساداتی که با همراهی تعدادی از اهالی صورتجلسه استمهال را امضاء کرده‌اند، تحصیل فرصتی برای دست‌‌یابی به «نحوه مقابله» با قلدری اداره اوقاف بوده است که از نظر بنده تفسیر به «روشنگری و بصیرت‌افزایی» شد و بنده به سهم خود در جهاد تبیین، کم نگذاشتم. تا آنجا که بعضی‌ها پیامهای مرا تومار نامیدند و بعضی‌ها توصیه کردند که مختصر و کلی بنویسم زیرا که مطالعه متن‌های طویل، معمولاً در حوصله افراد نیست. البته بنده طبق تجارب خود، مخاطبین را سه دسته می‌دانم؛ ۶/۱- کسانی که یک اشاره کوتاه کفایت می‌کند تا متوجه مسائل بشوند. ۶/۲- کسانی که اشاره اجمالی برایشان کافی نیست و لازمست توضیحات صریح‌تری داده شود تا شاید مطلب را دریابند. ۶/۳- کسانی که علیرغم توضیحات مفصل و تکراری باز هم آخرش می‌پرسند؛ لیلی مرد بود یا زن؟! بنابراین من مجبور بودم همه تنوعات مذکور را در نظر بگیرم و البته مطمئن نیستم که موفق بوده‌ام! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ گروه سید علاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4