eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
8 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام میفرمایند: إنّكُم إلى إجراءِ ما أعطَيتُم أشَدُّ حاجَةً مِن السّائلِ إلى ما أخَذَ مِنكُم . راستى كه شما به دادن [يا : پاداشِ ]آنچه عطا مى كنيد نيازمندتريد تا نياز فقير به آنچه از شما مى گيرد. غرر الحكم : ۳۸۳۳. @Sedaye_Enghelab
سرتیپ پانزده سال بود که طعم غذا را نچشیده بود ، به مهمانی نرفته بود ، حتی نمیتوانست دردش را درست بیان کند ، تنها تفریحش این بود که با همسرش سوار آمبولانس شود و برای ویزیت و معالجه به بیمارستان برود ... در نهایت پس از تحمل درد و رنج بی حساب در اسفند ماه سال نود ، بال شهادت خود را گشود و به لقا الله شتافت .. "جانباز شهید ابراهیم مهران راد" @Sedaye_Enghelab
پرنده ای که مقصدش پرواز است از ویرانی لانه اش نمی هراسد "شهیدمرتضی آوینی" @Sedaye_Enghelab
آقای زورو (zorro) جثه‌ ریزی‌ داشت‌ و مثل‌ همه‌ بسیجی ها خوش‌ سیما بود و خوش‌ مَشرَب‌. فقط‌ یک‌ کمی‌ بیشتر از بقیه‌ شوخی‌ می‌کرد. نه‌ اینکه‌ مایه‌ تمسخر دیگران‌ شود، که‌اصلاً این‌ حرف ها توی‌ جبهه‌ معنا نداشت‌. سعی‌ می‌کرد دل‌ مؤمنان‌ خدا را شادکند. از روزی‌ که‌ آمد، اتفاقات‌ عجیبی‌ در اردوگاه‌ تخریب‌ افتاد. لباس های‌ نیروها که‌ خاکی‌ بود و در کنار ساکهای شان‌ افتاده بود، شبانه‌ شسته‌ می‌شد وصبح‌ روی‌ طناب‌ وسط‌ اردوگاه‌ خشک‌ شده‌ بود. ظرف‌ غذای‌ بچه‌ها هر دو، سه‌ تا دسته‌، نیمه‌های‌ شب‌ خود به‌ خود شسته‌ می‌شد. هر پوتینی‌ که‌ شب‌بیرون‌ از چادر می‌ماند، صبح‌ واکس‌ خورده‌ و برّاق‌ جلوی‌ چادر قرار داشت‌... او که‌ از همه‌ کوچکتر و شوخ تر بود، وقتی‌ این‌ اتفاقات‌ جالب‌ را می‌دید، می‌خندید و می‌گفت‌:" بابا این‌ کیه‌ که‌ شب ها زورو بازی‌ در می‌آره‌ و لباس‌ بچه‌ها و ظرف‌ غذا را می‌شوره‌؟" و گاهی‌ هم می‌گفت‌: "آقای‌ زورو، لطف‌ کنه‌ و امشب‌ لباس های‌ منم‌ بشوره‌ وپوتین هام‌ رو هم‌ واکس‌ بزنه‌." بعد از عملیات‌، وقتی‌ "علی‌ قزلباش‌" شهید شد، یکی‌ از بچه‌ها با گریه‌ گفت‌:" بچه‌ها یادتونه‌ چقدر قزلباش‌ زوروی‌ گردان‌ رو مسخره‌ می‌کرد؟ زورو خودش‌ بود و به‌ من‌ قسم‌ داده‌ بود که‌ به‌ کسی‌ نگم @Sedaye_Enghelab
‏دست‌هایش را دور موشک حلقه کرد و صورتش را چسباند به سردی موشک. خدایا تو شاهدی که ما نمی‌خواهیم مردم عراق رو بکشیم. ما می‌خواهیم شقی‌ترین مردی که روی زمینِ تو می‌شناسیم رو از بین ببریم. خودت این موشک رو توی فرق سر صدام بزن. بخشی از کتاب «خط مقدم» "شهیدحسن تهرانی مقدم" @Sedaye_Enghelab
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ 💔🍃شادی روح شهدای اربعه دفاع از حرم🍃💔 "شهید مسعود عسگری" "شهید محمدرضا دهقان امیری" "شهید سید مصطفی موسوی" "شهید احمد اعطایی " و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم (ص)میفرمایند : المَرأَةُ إذا خَرَجَت مِن بابِ دارِها مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَالزَّوجُ بِذاكَ راضٍ، بُنِيَ لِزَوجِها بِكُلِّ قَدَمٍ بَيتٌ فِي النّارِ. هرگاه زن، آرايش‌كنان و عطرزنان، از خانه اش خارج شود و شوهرش به اين كارِ او راضى باشد، به ازاى هر قدمى كه برمى‌دارد ، براى شوهر او، خانه اى در جهنّم بنا مى‌شود . جامع الأخبار : ص ۴۴۷ ح ۱۲۵۹ @Sedaye_Enghelab
با نیروهایم رسیده بودیم به ابوغریب ، شهرک کوچکی نزدیک بغداد. همان جا پیر زنی را دیدیم که حیران بود و مضطرب. جلو رفتم و پرسیدم : چی شده مادر؟ به زبان خودش مویه کرد و خطاب به داعشی ها گفت : بکشید اما قاسم می‌آید. دستش را بالا آورده بود و مدام تکان می‌داد : بکشید ، پسرم قاسم می‌آید. چند دقیقه‌ای کنارش ماندیم. از حال و روزش پرسیدیم. پیرزن ما را مثل بچه های خودش دانست و از غصه‌هایش گفت. خواستیم از پسرش قاسم هم بپرسیم که لابه لای حرف‌هایش فهمیدیم منظورش از پسرم قاسم ، حاج قاسم سلیمانی بوده !! حاجی سلیمانی از همان وقت‌ها جای خودش را توی قلب خیلی‌ها باز کرده بود. خیلی از عراقی ها مثل پیرزن ابوغریبی سُنّی مذهب!! راوی : جابر رجبی "شهید سردارحاج قاسم سلیمانی" @Sedaye_Enghelab
همسر برادر شهید بخشی شهید در روزهای پایانی خدمتش زمانی که به جبهه اعزام شد، به من گفت این آخرین باری است که من می آیم. وقتی اصرار مرا دید گفت خواب دیده است سوار براسبی سفید میرود . همچنین گفته بود،بازنمیگردم و شما به دنبال جنازه من خواهید گشت و همینطورهم شد. و به دلیل آتش سنگین عراق روی منطقه جنازه اش بازنگشت و پس از مدتی به دنبال جنازه اش در آن منطقه رفتند و تنها قطعاتی از پیکر این شهید گرانقدر بازگشت. زیرا با اصابت گلوله توپ بدن مطهرش متلاشی شده بود و تنها قسمتی از پایش که مشخصاتش در جیبش بود شناسایی شد . @Sedaye_Enghelab
یوزارسیف خدای من ,این چی بود دیگه...یه پیام ...یه پیام از یوزارسیف...اما اما یوزارسیف که اصلا شماره من را نداشت,یعنی چه؟؟ درحالیکه دستام میلرزید صفحه یوزارسیف را باز کردم...وای سمیه کار خودش را کرده بود...پرده از عشق اتشین من به یوزارسیف برداشته بود وتاکید کرده بود باید صبر پیشه کند وبا ناملایمات ومخالفتها کنار بیایدوبرخی اوقات با منطق واستدلال پیش برود وحرف حقش رابزند تا خدا خودش راهی را برایمان باز کند,البته داخل پیام تاکید کرده بود که پیام از,طرف دوست زری,وپنهان از اونوشته شده وزری خانم هم روحش خبر دار نیست از این پیام...... ,خیلی خیلی عصبانی شدم ,اخه اگر من هم بودم ,باورم نمیشد یه دوست اینقدر اعتماد به نفس داشته,باشه که گوشی دوستش را برداره وپنهان پیام بده... یوزارسیف درجواب سمیه فقط وفقط نوشته,بود(ممنون) که خوشبختانه یا متاسفانه ,فرصت اینکه جواب یوزارسیف راببیند ,نداشته...وحتی پیام ارسالی,خودش را پاک نکرده بود تا من بفهمم چه دسته گلی به اب داده است. خدای من باید کاری,میکردم...باید باورش,بشه کار من نبوده... همینطور که دستهام میلرزید ,تایپ کردم.. سلام اقای سبحانی عزیز,به خدا پیام کار من نبود ,کار دوستم بود واز یک لحظه غفلت من سو استفاده کرده وهرچی که میدونسته ونمیدونسته را با تخیلات خودش امیخته وبرای شما ارسال کرده ,فقط دوست دارم از صمیم قلب باورکنید ,این پیام کار من نبوده... پیام را ارسال کردم,یوزارسیف ,انلاین نبود,روی تخت دراز کشیدم وگوشی را گذاشتم روی سینه ام وغرق عالم خیال شدم,به تمام چیزهایی که اتفاق افتاده بود فکر کردم ودراخر از سخن بابام که مثلا میخواسته اب پاکی را بریزد روی دست یوزارسیف وجوابی که شنیده ,لبخند رو لبم امد... ارام از تخت بلند شدم ,کتاب دیوان حافظ را که گاهی میخواندم وغرق لذت میشدم برداشتم وبعداز مدتها به دودستم گرفتم وبه نیت تفال سرم را روی کتاب گذاشتم وحافظ را به جان شاخ نباتش قسم دادم وازاو خواستم تا دلم را ارام کند وخبری از,غیب به من دهد... کتاب راگشودم...چشمم که به بیت اول دست راست افتاد خنده ای پر رنگ روی لبم نشست وگفتم:ای حافظ شیرازی خوب بلدی با دل ما بازی کنی:یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور... همینجور که غرق لذت شیرین معنای فال حافظ بودم صدای پیام گوشی ام نشان از امدن جوابی از,جانب,شاید یوزارسیف داشت....صفحه را روشن کردم....درست حدس,زدم...خودش بود... ادامه دارد... @Sedaye_Enghelab
اگر بنا بود آمریکا را سجده کنیم ، انقلاب نمی کردیم ؛ ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می کنیم ؛ سر حرفمان هم ایستاده ایم ؛ اگر همه ی دنیا ما را محاصره نظامی و تسلیحاتی کنند باکی نیست ؛ سلاح ما ایمان ماست ؛ ایمان بچه هاست که توی خلیج فارس با ناوهای غول پیکر می جنگند ؛ حاضریم که همه ی سختی ها را قبول کنیم ، فقط یک لحظه قلب امام عزیزمان شاد شود ؛ همین ... "شهید حاج علی چیت سازیان" @Sedaye_Enghelab
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ شادی روح "شهدای گمنام" و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. تلاوت سوره برای 🕊 عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه السلام میفرمایند : كانَ أبي علیه السلام أقَلَّ أهلِ بَيتِهِ مالاً وأَعظَمَهُم مَؤونَةً، قالَ: وكانَ يَتَصَدَّقُ كُلَّ جُمُعَةٍ بِدينارٍ، وكانَ يَقولُ: الصَّدَقَةُ يَومَ الجُمُعَةِ تُضاعَفُ؛ لِفَضلِ يَومِ الجُمُعَةِ عَلى غَيرِهِ مِنَ الأيّامِ. پدر من در ميان خاندانش، مالش از همه کمتر و هزینه‏هایش از همه بيشتر بود. او هر جمعه، يک دينار صدقه مى‏داد و مى‏فرمود: "صدقه در روز جمعه، به خاطر فضيلت روز جمعه بر ديگر روزها، چند برابر مى‏شود”. . ثواب الأعمال: ص۲۲۰ ح۱ @Sedaye_Enghelab
حجت الاسلام محمد مطهری: توجه اصلی پدر، درهمه امور به مبدا بود. وهرگز به دنبال تظاهر در مقابل مردم نبود. عنوان همیشگی نویسنده بر روی کتاب هایشان ((مرتضی مطهری)) بود واجازه نمی داد کلمه هایی، مثل استاد و...... قبل از اسمشان آورده شود. خانه مطهرص28 "شهید استاد مرتضی مطهری" @Sedaye_Enghelab
اگر می‌خواهید نذری کنید فقط گناه نکنید مثلا نذر کنید یک روز گناه نمیکنم هدیه به آقاصاحب‌الزمان ﴿عج﴾ از طرف خودم.. "شهیدمجیدسلمانیان" @Sedaye_Enghelab
یوزارسیف پیام را باز کردم ,خط به خطش را با نگاهم خواندم:سلام بانو... نگران نباشید,با ان برخورد داخل مسجد وقصه ی ان پارچه وشفای صاحبش,مطمینم هر کاری از دوست بزرگوارتان بر میایید... واما بعد...بنده برای تکمیل دین وایمانم که به گفته ی معصومین همانا ازدواج با دختری مومنه ومحجبه است,(یاعلی ع)گفتم وبا توسل به عمه جانمان زینب س همه چیز را به ان بزرگوار سپردم ,باشد که بهترین خیرات را نصیب ما کنند.. غم به خود راه ندهید وتوکل برخدا نمایید... ارادتمند شما....یوسف سبحانی... چه زیبا وچه روان نوشته بود,آرامش در حرف به حرف کلامش موج میزد,با خواندن همین کلام ,ارامشی وجودم را گرفت ,از جا بلند شدم ,روز عید است,نباید اجازه دهم خانه به خاطر من در سکوت قرار گیرد... وارد هال شدم درحالیکه کتاب زیست را به دستم گرفته بودم,دوباره سلام کردم وکنار بابا که داشت تلویزیون نگاه میکرد نشستم.... بابا جوابی داد ولبخندی زد وگفت:افرین دخترم به درست بچسپ که بهترین کار درس خواندن است ومادر که حالا متوجه ماشده بود ,باشور وشوقی زیاد سینی چای را اماده میکرد تا برایمان بیاورد ومثل همیشه ,دور هم گل بگوییم وگل بشنویم... مامان چای را روی میز گذاشت وتعارف کرد,درحالیکه خم میشدم استکان چایی برای بابا بردارم,نگاهم به گلدان روبرویم گره خورد,گلدانی پراز,گلهای رز سرخ...انگار به من لبخند میزد,انگار مرا به اینده ای پراز عشق ,عشقی که با خدا عجین شده باشدبشارت میداد.... ادامه دارد ... @Sedaye_Enghelab
باغیبت میانه ای نداشت.هروقت صحبت ازکسی به میان می آمدبا لبخند میگفت:قضاوت عجولانه نکنید گناه کسی رونشوریدواگرمیدیدبحث غیبت همچنان ادامه داره مجلس روترک میکرد "شهید ایمان خزاعی نژاد" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ شادی روح شهید مدافع حرم والا مقام " ایمان خزائی نژاد" و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم (ص)میفرمایند: قَلبٌ لَيسَ فيهِ شَيءٌ مِنَ الحِكمَةِ كَبَيتٍ خَرِبٍ، فتَعَلَّموا و عَلِّموا و تَفَقَّهوا، و لا تَموتوا جُهّالاً؛ فإنَّ اللّهَ لا يَعذِرُ عَلَى الجَهلِ . دلى كه در آن چيزى از حكمت نباشد، مانند خانه‌اى مخروبه است. پس، دانش بياموزيد و بياموزانيد و فهميدگى به دست آوريد و نادان نميريد؛ زيرا خداوند عذرِ نادانى را نمى‌پذيرد. كنز العمّال : ح۲۸۷۵۰ @Sedaye_Enghelab