پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند:
مَن نَصَبَ شَجرَةً و صَبَرَ على حِفظِها و القِيامِ علَيها حتّى تُثمِرَ، كانَ لَهُ في كُلِّ شَيءٍ يُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقةٌ عِندَ اللّهِ .
هر كه درختى بنشاند و در نگهدارى و رسيدگى به آن صبر به خرج دهد تا آن درخت به بار نشيند، در قبال هر ميوهاى از آن كه روزى جويندهاى بخورد، يك صدقه نزد خدا برايش منظور مىشود.
📚كنز العمّال : ٩٠٨١
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 فرمانده ۲۰ ساله
"شهید محمود کاوه"، جوان ریزنقشی که ضد انقلاب آنقدر از او وحشت داشت که وقتی حقوق یک پاسدار ۲ هزار تومن بود برای سرش ۳ میلیون جایزه گذاشته بودند
فرماندهی ۲۰ سالهای که خط بطلانی بر همهی نظریات روانشناسی و انسانشناسی غربی است و مکتب انسانسازی اسلام را به بهترین شکل به نمایش گذاشت.
مکتبی که فرمانده ۲۰ ساله تربیت میکند، نه یک جوان ۲۰ سالهی دنیای مدرن که نه توان امرار معاش دارد و نه توان تشکیل خانواده، چه برسد به فرماندهی و آموزش نیروهای نظامی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
خاطرات سردارشهید ناصرفولادی
یک روز به اتفاق شهید ازجاده ای میگذشتیم، متوجه شدیم یک ماشین به گوسفندی زده وگوسفند تلف شده و بین صاحب گوسفند و راننده ماشین درگیری ایجادشده است.
صاحب گوسفند، دوهزارتومان قیمت گوسفند را میخواست و راننده با گریه و زاری میگفت که راننده ی روز مزدم، با روزی پنجاه تومان و عیال وارم، به خدا ندارم وصاحب گوسفند هم قسم میخورد که ازمال دنیا همین چند دانه گوسفند را دارد.
شهید جریان را متوجه شد وسوارماشین شدیم. به من گفت پانصدتومان داری به من قرض بدهی؟؟ پانصدتومان به او دادم و او گذاشت روی پولهای داخل جیبش و دوهزارتومان را کامل کرد و داد به من تا بدهم به صاحب گوسفند.
گفتم: بگویم اقای بخشدار این پول را از جیب خود داده؟
گفت: نه به هیچ وجه! اگر بخواهید بگویید بیحسنهام میکنید...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#عـاشقانه_شهدا🌹
همسر شهید روح الله قربانی:
وقتی روح الله شهید شد،
چند وقت بعد که
خیلی دلم برای روح الله
تنگ شده بود به خونه خودمون رفتم
وقتی کتابی که روح الله
به من هدیه داده بود را باز کردم
دیدم که روح الله
روی برگ گل رُز برام نوشـته بود:
#عشقمَندلتنگنباش
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
مسعود بسیار خاکی بود. یادم هست که بعد از تحصیلاتش، در مرکز تحقیقات فیزیک نظری مشغول شد.
آن مرکز یک باغبانی داشت به نام علی آقا. یک روز که آقای دکتر به منزل آمد، دیدم تعداد زیادی گردو در ماشینش پخش شده است.
از او پرسیدم، این گردوها از کجا آمده و چرا این طور پخش شده است؟
او گفت که موقع برگشتن از مرکز، علی آقا گفته بود که شیشۀ ماشین را پایین بکشید.
من هم همین کار را کردم و علی آقا این گردوها را میریزد داخل ماشین و میگوید که این گردوها مال شماست. شما برای ما خیلی با بقیه فرق میکنید. مسعود هم گفته بود که نه من هم مثل بقیه هستم.
علی آقا جواب داده بود که آخر شما تنها دکتر اینجا هستید که به من سلام میکنید.
خیلی به بزرگترها احترام میگذاشت و اگر میدید یکی از دکترها برخورد بدی میکند، او هم برخورد میکرد.
"شهید مسعود علیمحمدی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
💐🍃💐🍃💐
خواب مهدی(عج) را ببینید شب بخیر
بوسه از پایش بچینید شب بخیر
خواب زهرا(سلام الله علیها) را ببینید شب بخیر
هدیه از مادر بگیرید شب بخیر
دعایمان کنید
شهید
🌹 محمد بلباسی 🌹
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_می_فرمایند:
اُشرفُ القَتلِ قَتلُ الشُّهداءِ
سرافرازترین قتل وکشتارها،شهادت شهیدان است.
📚 بحار ، ج ۷۷ ، ص ۱۳۳
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#کرامت_شهدا
يه روزی برای خريد از خانه بيرون رفتم . تنها دخترم زينب را ترسيدم توی خانه تنها بگذارم. دختر بچههای هم سن و سالش توی كوچه بودند.گفتم با بچهها بازی كن.
موقع بازی شيشه دست زينب را پاره ميکند.خانم همسايه با صدای گريه زينب به كوچه مياد.زينب را بغل ميكند و به بيمارستان ميبرد.دستش را بخيه ميزند پانسمان ميكند و به خانه می آورد.
همينكه وارد كوچه شد منم سر رسيدم . از اينكه اين طور همسايهای دارم هم خوشحال بودم و هم ناراحت از گريه زینب.
شب شوهر شهيدم ،به خواب زن همسايه مياد. و تشكر ميكند ميگه دست من باز هست، برای تشکر از من چی ميخوايد ؟ زن همسايه ميگه از خدا بخواه هميشه هوای ما رو و بچههام و داشته باشه. همسر شهيدم ميگه اون دنيا هم شفاعتتون را میکنم. خانم همسایه متعجب فردا به خانه ما آمد و خوابش را گفت.
چند ماه بعد خانم همسايه به مسافرت رفت و در كنار يک رود خانه برای استراحت و تفريح چادر ميزنند، يه وقت متوجه ميشه دختر كوچولوش نيست با دلشوره و دلهره به كنار رودخانه میره ، که متوجه میشه دخترش توی رودخانه افتاده.سرعت آب زياد بوده و كسی حتی پدر دختر بچه جرات پريدن داخل آب رو نداره ، ناگهان مادر ياد شهيد می افته و نام شهيد رو فرياد ميكنه. شوهرش فریاد میزنه، اين مسخره بازیها چيه، كيو صدا ميكنی، زن همينطور بی اعتنا به شوهرش شهيد رو صدا ميزنه .
عليرضا خودت گفتی هر وقت گير كردی صدام كن، مرد دوباره فریاد میزنه ، ناگهان دختر به حاشيه رود به يک شاخه گير ميكنه و سالم از رود خانه بيرون مياد . مرد خجالت زده دخترش را بغل ميكنه و خانم میگه شهید عليرضا رو سفيدم كردی. دخترش را ميبوسد و زار زار گريه ميكند.
"شهدا زنده اند"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab