eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ شادی روح شهید والا مقام " جلال شیرازی" و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم (ص)میفرمایند : الطَّعامُ إذا جَمَعَ أربَعَ خِصالٍ فَقَد تَمَّ : إذا كانَ مِن حَلالٍ ، وكَثُرَتِ الأَيدي ، وسُمِّيَ في أوَّلِهِ ، وحُمِدَ اللّهُ عز و جل في آخِرِهِ. غذا هر گاه چهار ويژگى داشته باشد ، كامل است : آن گاه كه از حلال باشد ، دست ها زياد باشند ، در آغازش نام خدا برده شود ، و در پايانش حمد خداوند عز و جل گفته شود . . الكافي : ج ۶ ص ۲۷۳ ح ۲ @Sedaye_Enghelab
ای دوستان و همکلاسیان من ... قلم‌های شما استخوانهای شهدا و مُرکب‌ تـان خون شهدا ، و سنگرتان مسجد و مدرسه است، پس از آنان تا پای جان مراقبت نمایید و پیشرفت علمی کشور را مدّ نظر قرار دهید. "شهید مهدی نیک‌عهد" @Sedaye_Enghelab
 خاطره دوم : پتو هوا خیلی سرد بود. از بلندگو اعلام کردند جمع شوید جلوی تدارکات و پتو بگیرید. فرمانده گردان با صدای بلند گفت: «کی سردشه؟» همه جواب دادند: «دشمن» فرمانده گفت: «احسنت، احسنت. معلوم می‌شود هیچکدام سردتان نیست. بفرمایید بروید دنبال کارهایتان. پتویی نداریم که به شما بدهیم». داد همه رفت به آسمان، البته شوخی بود @Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_پنجاه_یک یوزارسیف پیامک را باز کردم :با سلام...به لطف خانوم حضرت زینب س بعداز مدتها انتظار ر
یوزارسیف کاسه ی سوپی را که مامان برام اورده بود,سر کشیدم واز جا بلند شدم,در اتاق را ارام باز کردم وهمینطور که به سمت اشپزخانه میرفتم ,صدای بابام را شنیدم که به مامان میگفت:اره,فکر کنم امروز اعزامشان بود,بنده خدا دیروز امده بود بازار و از من حلالیت خواست,خیلی بزرگواره,بااون برخورد بد بهرام وجواب ردمان بازم امده حلالیت میطلبد,ان شاالله خدا حفظش کند وریشه ی هر چی داعشی هست از زمین بر بکند,..... دیگه چیزی نمیشنیدم,یوزارسیف یوزارسیف رفته سوریه...اره رفته به سمت شهادت...اخه....پس من.... کاسه از دستم روی سرامیکهای هال افتاد وصدتکیه شد وهمزمان من هم نقش زمین شدم... پدر ومادرم که از,صدای شکستن ظرف غذا به خود امده بودند ومتوجه شدند که من تمام حرفهاشون را شنیدم واز حال بدم فهمیدن اینکه دلم چقدر به مهر یوزارسیف گره خورده,حدس چندان مشکلی نبود... بابا زیر بازوم راگرفت وروی مبل نشاندم ومادرم یه لیوان اب به لبم گذاشت اما هیچ کدام حرفی,نزدند,نه کلامی در دلداری من ونه حرفی از یوسف سفرکرده.....انگار دنیا ایستاده بود,اینجا هرچه بود بهت بود وسکوت....سکوت بود وبهت... چند روزی حالم دست خودم نبود اما دلداریهای,سمیه وراز ونیاز,با پروردگارم قلبم را ارام میکرد..... دیگر توکلم به خدا بود ومدام از حضرت زینب س ,حاجت میخواستم که مهم ترینش سلامتی یوزارسیف بود ,تا اینکه سه هفته از رفتن یوزارسیف گذشته بود که طوفانی سهمگین زندگی ما را در نوردید.... ادامه دارد... @Sedaye_Enghelab
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صاحب مازراتی، فراری، لامبورگینی و باشگاه یوونتوس ترور شد به یاد شهید ادواردو آنیلی، شهیدی که خدایش از دنیای خیلی از مردم دنیا بزرگتر بود @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_پنجاه_دو یوزارسیف کاسه ی سوپی را که مامان برام اورده بود,سر کشیدم واز جا بلند شدم,در اتاق را
یوزارسیف خسته وکوفته از مدرسه اومدم,تو کوچه ماشین بهرام پارک بود واین یعنی بهرام خونه ماست,اصلا حوصله شان را نداشتم ودرضمن بعداز قضیه ی خواستگاری,کل رابطه ی ما به سلام زیر لبی من ختم میشد وجواب بی صدای بهرام,وارد هال شدم همانطور که چادرم را درمیاوردم به بابا ومامان وبهرام که مثل مجسمه ها توهال نشسته بودند وبه هم خیره ,سلام کردم ,اما هیچ کدامشان انگار وجود من را حس نکردند وسلام من را نشنیدند,یاشایدم یه چیزی اتفاق افتاده که اونا اینجور بهت زده اند... سریع لباسام را عوض کرد,برخلاف همیشه که بهرام خانه مان میامد خودم را تو اتاق حبس میکردم,اینبار میخواستم برم بیرون,میخواستم دلیل ناراحتی شان را بدانم.. صدای,حرف زدن ارامشان میامد که ناگهان صدای,بهرام بلند شد:مرتیکه ی نمک به حرام,بد کردم زیر پر وبالش را گرفتم,بد کردم این اس وپاس اسمان جل را آدم کردم؟!اینم شد دستمزدم....وای وای....حالا دستم به هیچ جا بند نیست,کل سرمایه ام به باد فنا رفت کل سرمایه ام میفهمین؟؟ بابا ارام تر گفت:تو چطور یه سند ومدرکی ازش نگرفتی؟چطور وبا چه جراتی حساب بانکی مشترک واکردین؟اصلا این ساسان را از کجا پیدا کردی هااا؟؟ بهرام عصبانی تر داد زد:حالا چه فرقی میکنه؟؟الان تمام اموال من را بالا کشیده ومعلوم نیست کجاست ,اون مهمه.... مامان با صدای,ارزانش گفت:اتومبیل های داخل نمایشگاه چی؟اونا را که نتونسته اب کنه... بهرام زهر خندی زد وگفت:کدوم اتومبیل؟؟همه مال ملت هستند,من کل پولم را گذاشتم برای وارد کردن ماشینهای خارجی وامروز,فهمیدم که اصلا ماشینی درکار نبوده,ساسان مثل یک کلاهبردار حرفه ای,من,بهرام قادری را دور زد وهمچی هرچی داشتم ونداشتم را از دستم دراورد که نفهمیدم چی بود وچی شد.... ارام در اتاق رابستم,دیگه نیاز نبود برم داخل جمعشان ,چون همه چی را فهمیدم....انگار بهرام به خاک سیاه نشسته...از,این اتفاق ناراحت بودم ,درسته بهرام در حق من بد کرد اما راضی به اینهمه اذیت شدنش نبودم,بهرام تمام افتخارش اموال ومادیاتی که داشت بود وحالا الان ,بااین اتفاق ,بهرام یعنی هیچ...البته از,نظر خودش وگرنه بقیه ی ادمها را نه به دارایی بلکه باایمان واعتقادشان به خدا قیاس میکنند ... ادامه دارد.... @Sedaye_Enghelab
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آیت الله ای خطاب به مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای : «من هر شب شما را به اسم دعا میکنم، ابومهدی...» امروز سالروز تولد مجاهد بی ادعا هست. تولدتون مبارک سردار دلها :) @Sedaye_Enghelab
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ 🌹🕊شادی روح 370 شهید والا مقام عملیات محرم🌹🕊 و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا