eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
36 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یکم مرداد سال ۱۳۷۱ در خانواده ای مذهبی در روستای جائین از توابع شهرستان حاجی آباد  متولد شد. دوران تحصیلی  خود در مقطع ابتدایی را در دبستان شهید مطهری ،دوران راهنمایی در مدرسه فردوسی و دوران متوسطه در دبیرستان امام علی (ع)  روستای زادگاهش {جائین} گذراند. 🌹بعد از اتمام تحصیل جهت  گذراندن دوره خدمت سربازی  عازم شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان  شد. در همین دوران  دوران خدمت مقدس  سربازی اش در هنگ مرزی شهر میرجاوه در ۲۶ خردادماه ۱۳۹۱ در حین مبارزه و درگیری با اشرار با  اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمدند "شهیدحمید سالاری جائینی" @Sedaye_Enghelab
با ذکر «یازهرا» به میدان رفته ماییم ما پاسدار حرمت آل عباییم می لرزد از نام بلند فاطمیون هر روز و شب پیوسته بر خود کوه صهیون ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید لشکر فاطمیون مصطفی جعفری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام حسن علیه السلام: إذا سَمِعتَ أحَدا يَتَناوَلُ أعراضَ الناسِ فاجتَهِدْ أن لا يَعرِفَكَ ؛ فإنَّ أشقَى الأعراضِ بهِ مَعارِفُهُ . 🌷هرگاه ديدى كسى با آبروى مردم بازى مى كند، سعى كن كه تو را نشناسد؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد 📚ميزان الحكمه ج۶/ ص۲۰۰ @Sedaye_Enghelab
🌹 از عشایر بودیم، محمدرضا در حال کوچ به دنیا آمد. یکی از سال ها بارندگی زیاد بود و گاهی سیاه چادرهای ما در مسیر سیل قرار می گرفت 🌹آن روز باران به شدت می بارید و سیلی در راه بود. مردان عشیره به هر طرف می‌دویدند و تلاش می کردند شاید بتوانند سدی در مقابل هجوم آب ایجاد کنند زن‌ها وحشت زده به هر طرف می دویدند و بچه های پراکنده در دشت را سر جمع می کردند. 🌹محمدرضا که هراس و نگرانی را در چهره‌ی یکایک افراد عشیره میدید، قرآن را برداشت و رفت روی تپه ای و شروع کرد به تلاوت آن. 🌹باور می کنید؟؟ سیل خروشان نرسیده به سیاه چادرها راهش را کج کرد و در مسیر دیگری به جریان افتاد. "شهید محمدرضا جعفری بروانلو" ✍راوی: مادر شهید @Sedaye_Enghelab
به درخواست جوانان انقلابی تشکیل شد که شوق خدمت به مناطق محروم، آن‌ها را به دیدار با امام کشانده بود و با درخواستی که آن‌ها مطرح کردند، حضرت امام دستور تشکیل جهادسازندگی را در ۲۷ خردادماه ۱۳۵۸ صادر کردند. شوق این جوانان که اغلب دانشجو و از قشر‌های تحصیل‌کرده بودند، با شعور همراه بود و این شور و شعور باعث شد جهاد سازندگی به سرعت تبدیل به یکی از بازوان پرتوان انقلاب شود. اندکی بعد وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد، جهاد سازندگی هم در بُعد عمرانی و سازندگی در مناطق محروم وهم در بُعد کمک به جبهه‌های جنگ فعالیت بسیاری انجام داد. آن روز‌ها یک پای عموم جهادگران درروستا‌های محروم بود وهرزمان که احساس نیازمی‌شد،به جبهه‌های جنگ می‌رفتند و می‌شدند. روحیه جهادی که بین بچه‌های جهادسازندگی وجود داشت،آن‌ها را ازبعضی صفات مثل عافیت‌طلبی،پشت میزنشینی،تنبلی یاصفاتی ازاین دست جدا کرده بود.این بچه‌ها هرجا احساس نیازمی‌شد وارد عمل می‌شدند.گذشته ازآنکه حضور دردل یک منطقه محروم، سختی‌هایش ازحضور درجبهه‌ها کمتر نبود، بچه‌های جهاد هر زمان فرصتی به دست می‌آوردند درجبهه حضور پیدا می‌کردند. آن زمان نه تنها یک جهادگر که رزمنده‌ها و خیلی ازبچه‌های انقلابی به سودوزیان مادی فکر نمی‌کردند. هدف،خدمت بود و هرکس هم زمینه‌ای را برای خدمت انتخاب می‌کرد. درخود جهادازفنی‌کار گرفته تامهندس راه، پزشک، متخصص،تکنسین،دانشجو و...هر کس هر توانایی داشت به صورت داوطلبانه آمده بود تا درقالب جهادسازندگی خدمتی انجام دهد وباری ازدوش انقلاب ومردم بردارد.  @Sedaye_Enghelab
شهید علی برکتین مرد بزرگی بود و دل بزرگی هم داشت. ایشان مردانه برای رفع محرومیت از مناطق روستایی کمر همت بسته بود و جهادگونه عمل می‌کرد. خستگی نمی‌شناخت. متأسفانه علی آقا به رغم خدمات فراوانی که داشت اصلاً شناخته شده نیست. من عکس این شهید بزرگوار را هیچ جا جز در مزارش ندیدم. نحوه شهادتش هم در فعالیت‌های جهادی بود. ایشان همراه مهندس شهید غلامرضا وفایی و شهید محمدرضا هراتیان برای بازدید از یک روستای محروم سیستان و بلوچستان رفته بودند که دچار سیل شدند و هر سه را آب برد. شهید وفایی هم ماجرای جالبی دارد. ایشان فوق لیسانس مکانیک داشت و ساکن آمریکا بود. همسرش هم آمریکایی بود که به واسطه اخلاق حسنه شهید وفایی مسلمان و حافظ کل نهج‌البلاغه و بخشی از قرآن شده بود. وفایی به دلیل خدمت به کشور و فعالیت در جهاد به ایران برگشته بود. دو سه ماهی هم از حضورش در جهاد می‌گذشت که همراه شهیدان برکتین و هراتیان آسمانی شد. اتفاقاً همسر ایشان بعد از شهادتش در میدان امام سخنرانی کرد. به نظرم بعد‌ها به آمریکا برگشت و الان آنجا حضور دارد. متأسفانه شهدای جهاد خصوصاً آن‌ها که غیر از جبهه‌های جنگ به شهادت رسیدند، خیلی شناخته شده نیستند. باید به این بُعد جهاد بیشتر پرداخته و هم خدمات جهاد در بخش غیر نظامی دیده شود و هم به شهدایش توجه بیشتری صورت گیرد.   ✍راوی: سیدمصطفی حسینی از پیشکسوتان @Sedaye_Enghelab
🌹بارالها، ای محبوب من و ای معشوق من! عاجز و ناتوانم از شکر همه نعمت‌هایی که با رحمت واسعه خود عطایم کردی که بزرگ‌ترین آنها معرفت خودت و پس از آن معرفت و محبت محمد(ص) و آل محمد(ص) و همچون نور ولایت ائمه اطهار(ع) و پس از آن، شناخت و محبت ولایت فقیه و تسلیم و مطیع بودن در برابر آنها می‌باشد. 🌹خداوندا! تو را شکرگذارم که در هر شرایط حساس و دشوار و خطراتی که برای نظام اسلامی پیش آمد، با لطف و عنایت خودت، در حد توان و بضاعت سعی در یاری این نظام الهی و رهبری عزیز آن نموده و تلاش نمودم همه وجود خود و همه داشته‌هایم را صرف حفظ نظام اسلامی و رهبری آن کنم "شهید اسداله ابراهیمی" @Sedaye_Enghelab
🌹در قاموس ما ذلت معنی ندارد . ما صلح با کسی که به ناموس ما تجاوز نمودرا یک خیانت بزرگ می دانیم و هرگز تن به خیانت نخواهیم داد که عذاب خدا ازخائنان دور نیست . 🌹– خواهرانم ! از شما می خواهم که حجاب را رعایت فرمایید ٬ چون دشمن را منکوب و ذلیل نمودید و تقاضا دارم برای همیشه چادر به سرتان کنید و با استهزاء استهزاکنندگان ٬ از صحنه بیرون نروید . "شهید مهروان نوذری میرارکلایی" @Sedaye_Enghelab
🌹برای رسیدن به پله ای که شهید بر آن ایستاده است، باید گامی به بلندای گذشتن از همه چیز برداشت، حتی گذشتن از آبرو. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "روحانی شهید محمد امین کریمیان" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام علی علیه السلام: هناك صلابة وصياغة يصبح الحب الحقيقي واضحًا در تنگی و سختی هست که محبت راستین آشکار می‌شود 📚ميزان الحكمه، ج ۲ /ص ۴۱۹ @Sedaye_Enghelab
🌹ارادت خاصی به مولا ثامن الحجج - علی بن موسی الرضا (ع) - داشت در زندان که بود بیشتر از شکنجه های ساواک دوری از حرم امام رضا ا(ع)رنجش میداد. بالاخره به ترفندی متوسل شد. _اگه منو بیرین زیارت امام رضا (ع) اعتراف می کنم. 🌹مأموران ساواک که نتوانسته بودند تحت شدیدترین شکنجه ها او را به اعتراف وادارند، متعجب و خوشحال مقدمات زیارت او را تحت اقدامات شدید امنیتی فراهم کردند و او بعد از مدت ها توانست مولایش را سیر زیارت کند. 🌹وقتی او را به سلولش برگرداندند و از او اطلاعات خواستند، گفت: شرمنده! تو حرم استخاره کردم که بهتون اطلاعات بدم یا نه، استخاره ام بد اومد». و باز هم شکنجه بود و شکنجه. "شهید سید عباس موسوی قوچانی" ✍روای: رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) @Sedaye_Enghelab
🌹من اصلا بخاطر امام زمان(عج) بچه دار شدم. من هم نباشم، مطمئنم آقا حواسشان به بچه های من هست. تکلیف الان من جنگیدن با دشمن است. 🌹خدایا شکر می گویم تو را که محبت و ولایت رهبر عزیزمان امام خامنه ای را به دل و روح و جان من هدیه کردی تا در شعاع این محبت و ولایت الهی راه حقیقی تو را شناخته و از گمراهی در امان باشم "شهید اسدالله ابراهیمی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹خدايا! كاش هزار جان مي دادي تا در راه تو و بندگان صالح و اوليای معظم تو فدا مي كرديم. آري، ما هيچ گاه مثل كوفيان، عهد و پيمانمان را نمي شكنيم؛ ما با امام امت پيمان و عهد راسخ بسته ايم كه تا زنده ايم، نمي گذاريم روباه صفتان به سرزمين ما نظر بد داشته باشند. به قول امام عزيز: «دهان استعمار را با كمك خداوند خرد مي كنيم.» ان شاء الله. "شهید ناصر حنیفه ای" @Sedaye_Enghelab
🌹در عملیات خیبر از ناحیه پا مجروح شده بود. به او دو ماه استراحت پزشکی دادند. طی این مدت مسئولیت اداره ی پادگان شهید هاشمی نژاد به وی سپرده شد. 🌹چند روز بعد او را دیدم. ناراحت و پژمرده به نظر می رسید. علت را پرسیدم. 🌹- این جور کارها با ذائقه ی من جور درنمیاد. دوست دارم برگردم منطقه. روز بعد نزد مسئول مافوق خود رفت و با اصرار خواست که او را راهی جبهه کند و از انجام کارهای درون شهری باز دارد. ... و پس از آن او بود و جبهه و جبهه و... "شهید کریم اندرابی" ✍راوی: برادر شهيد @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 🌹کوله پشتی اش پر از گلوله آتیش گرفت نتونستند کوله رو ازش جدا کنند  از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه دهند و با  دهان خودش رو بست تا عملیات لو نرود... تنها کف پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند ... بسیجی۱۶ساله لشکر ۴۱ ثارالله "شهید علی عرب" @Sedaye_Enghelab
🌹شهادت یک لباس تک‌سایز است. هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا که باشی با شهادت از دنیا می‌روی. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید مدافع حرم حمید قناد‌پور" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امیرالمؤمنین عليه السلام: 🌹الغَفلَةُ ضَلالُ النُّفوسِ، و عُنوانُ النُّحوسِ غفلت، گمراهى جانها و سر لوحه انواع شومى هاست. @Sedaye_Enghelab
🌹تابستان سال ۵۷ با على عازم مشهد شدیم. صدای انقلاب گهگاه سکوت مرگبار حاکم بر فضای خفقان آور آن ایام را می شکست سوار بر ترک موتور علی در کوچه های باریک و پیچ در پیچ اطراف چهارراه نادری بودم، 🌹در کوچه ای نزدیک منزل آیت الله شیرازی موتور را متوقف کرده و با هم به راه افتادیم. جمعیت زیادی در اطراف ایستاده بودند. یک نفربر زرهی و تعدادی کامیون های ارتشی منزل آیت الله را محاصره کرده بودند. سربازان زیادی رفت و آمد مردم را کنترل می کردند. به همراه علی، جمعیت را شکافتیم و داخل منزل آیت الله شديم. 🌹طلاب و دانشجویان زیادی آنجا جمع شده بودند. یکی از دست اندرکاران حاضر در محل، على را شناخت و ما را به درون اتاقی برد و تعدادی اعلامیه وتصاویر امام خمینی (ره) را به ما داد. آنها را زیر لباس خود پنهان کرده و از منزل خارج شدیم، هنوز چند قدمی نرفته بودیم که با ایست سرهنگی که همان نزدیک بود، متوقف شدیم و لحظاتی بعد ما را کشان کشان به داخل زیل ارتشی بردند که مقابل منزل آیت الله متوقف بود. 🌹با سرنیزه لباس ما را پاره کردند و عکسها و اعلامیه ها را بیرون آوردند. بعد هم ما را کف ماشین خوابانده و وحشیانه ترین شکنجه ها را در مورد ما اعمال کردند. آنها از ما می خواستند به شاه درود بفرستیم و از امام خمینی اعلام برائت کنیم. 🌹علی در تمام این مدت مرا دعوت به صبوری و تحمل مصائب می کرد. پس از مدتی ما را از کامیون ارتشی خارج کردند. آنها قصد داشتند با یک اتومبیل سواری ما را از محل دور کنند. با اشاره ی علی فهمیدم که باید از فرصت استفاده کرده، فرار کنیم. او با یک «یا علی» گفتن چست و چالاک از مهلکه گریخت. من هم پشت سر او می دویدم. 🌹مردم خوب و صمیمی برای ما راه باز می کردند و بعد از عبور ما جلوی پیش روی و تعقیب کماندوهای شاه را سد می کردند. در حال فرار کسبه ای که در مسیر بودند، به ما لباس دادند و ما توانستیم با تعویض لباس، خودمان را به موتورسیکلت برسانیم و فرار کنیم. "شهید علی صمدیان" ✍روای : دوست شهید @Sedaye_Enghelab
هدایت شده از توییتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه دعوتید به مراسم همخوانی در مسجد مقدس جمکران زمان: سه شنبه ۳۱ خرداد، ساعت ۱۹ @twiita
🌹گاهی که به عکس هايشان نگاه می کنم و اشک می ريزم، کمی آرام می شوم. اسم دو نوه پسری ام را هم به نام عموهای شهيدشان، علی اکبر و علی اصغر گذاشته ايم. آن ها يک سال با هم فاصله سنی دارند و مرا ياد پسرانم می اندازند. اما باز هم جای خالی آن ها را احساس می کنم. می دانم که حال و روز آن ها خوب است اما ديگر طاقت دوری شان را ندارم. آخر قول داده بودند مرا تنها نگذارند. 🌹يک روز بهاری که گوشه حياط ايستاده بودم و اشک می ريختم از راه رسيدند، مرا در آغوش گرفتند و گفتند: گريه نکن مادر، پدرمان از دنيا رفت اما ما در کنار تو هستيم و تا زنده باشيم نوکری ات را می کنيم. آن روز خيلی دلگرم شدم اما نمی دانستم که يک روز هر دو با هم می روند و داغ شان را بر دلم می گذارند... "شهيدان علی اکبر وعلی اصغر صارم " ✍راوی مادر شهیدان @Sedaye_Enghelab
🌹«ای کسانی که امروز صـدای من را می‌شنوید: مـبادا، مـبادا، مـبادا پـدر و مـادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید به تنها فرزند پسر شما در این شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! 🌹 اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم، مگر نمی‌دانید و نشنیده‌اید که امام حسـین (ع) نیز تنها یک عـلی‌اکـبر (ع) داشت، مگر نمی‌دانید که مولایـم حسـین (ع) فرزند شش‌ماهـه خود را فدای اسـلام کرد. من خود این راه را از روی ایـمان و اعتقاد قلبی انتخاب نموده‌ام. 🌹خـداونـدا: تـو خـود می‌دانی که بهترین لـحظه زندگی‌ام زمانی خواهد بود که خون بدنم به محاسنم خضاب گردد و جـانم را در راه اعتلای دیـن تـو تقدیم کنـم.» "شـهید حسـن عشوری" @Sedaye_Enghelab