eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
33 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست. ⭐️🌙 شادی روح شهدا والا مقام " شهید اسدالله نظاری سده" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم حضرت فاطمه علیهاالسلام: از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد: تلاوت قرآن، نگاه به چهره پیامبر خدا و انفاق در راه خدا 📚نهج الحياة، ح ۱۶۴ @Sedaye_Enghelab
🌹تقریبا ده ساله بود. کنار پنجره نشسته بود و آسمان را تماشا می کرد. ناگهان فریاد بلندی کشید. از جا جستم و به طرفش دویدم. رنگش پریده بود و نفس نفس می زد و با انگشت مسیر عبور یک هواپیما را نشان می داد. 🌹پرسیدم: «چی شده؟» بریده بریده گفت: هواپیما سقوط کرد». دوباره امتداد انگشت او را به طرف آسمان نگاه کردم. هواپیما آرام ابرها را می شکافت و پیش می رفت. 🌹عصبانی از شوکی که به من وارد کرده بود، سیلی محکمی به صورتش زدم و غرغرکنان از پنجره فاصله گرفتم. ولی یک جایی از دلم می لرزید. آخر سابقه ی پیشگویی های او را داشتم. 🌹خدا خدا می کردم این بار حرفش درست درنیاید. دو سه ساعت بعد، رادیو خبر سقوط هواپیمایی را داد که از مشهد عازم تهران بود. 🌹روزی که می خواست برود جبهه با همان حالتی که گاه و بیگاه در او می دیدم، تاریخ برگشتش را دقیق گفت. باز دلم لرزید. 🌹بالاخره آن روزی که گفته بود، رسید. زنگ در حیاط را زدند. در را که باز کردم، با دو نفر مواجه شدم. آنها خبر شهادت محمود را آورده بودند. "شهید محمود سلیمی شهری" ✍راوی : مادر شهید @Sedaye_Enghelab
‏تیمسار ارتشی که به معنای واقعی، بسیجی بود [۵ مرداد سالروز عملیات مرصاد] ✍حاج حیدر @Sedaye_Enghelab
در عملیات مرصاد شهید رضا نادری اولین کسی بود که تنگه مرصاد را بست و منافقین کوردل را غافلگیر کرد و از همان نقطه نیز به سوی آسمان پرواز نمود. ‏این عملیات سرنوشت ساز در بامداد سومین روز از مرداد ماه ۱۳۶۷ به تاریخ هشت سال دفاع مقدس پیوند خورده است که رشادت سربازان لشکر ۳۱ عاشورا و دلاور مردان بسیجی ودوطلب آذربایجانی به عنوان برگی زرین به این عملیات بزرگ گره خورد که در نهایت منجر به پیروزی رزمندگان اسلام شد ✍حاج پیچکاک @Sedaye_Enghelab
🌹لحظه‌ای غفلت نكنید كه دشمنان اسلام در كمینند. به تبعیت از فرمان امام در صحنه بوده و همیشه تابع و مطیع فرمان ولایت‌فقیه باشید تا از لغزش‌ها و ضربات و لطمات مصون بمانید. 🌹وای بر ما! اگر این نعمت الهی (جمهوری اسلامی) را شكرگزار نبوده و لیاقت استقرار حكومت جهانی اسلام را نیابیم. شما در برابر خون پرجوش و خروش شهیدان مدیون و مسئولید. وای بر ما! چگونه می‌خواهیم فردای قیامت در جلو رسول خدا حاضر شویم. 🌹بكوشید قلم و قدم و تلاش و كلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحكام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد "شهید سیدباقر طباطبایی‌نژاد " @Sedaye_Enghelab
🌹کارهای اعزامش جور نمی‌شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می‌کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمی‌زنم. آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم‌هایش برق خاصی داشت. 🌹وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می‌رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم‌ها می‌دیدمش که زار می‌زد و می‌گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت‌نما شدم. 🌹طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک زیارتنامه از طرف خودم خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می‌شوم، شک نکن. محکم شده بود. 🌹گفت: امام رضا (ع) پارتی‌ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود. "شهید حسین محرابی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شب وقتی همه می خوابیدند، آهسته چادر را ترک می کرد و بی سر و صدا به شستن لباس ها و واکس زدن کفش رزمنده ها می پرداخت. 🌹هیچ کس نمی دانست کار کیست؟ بچه ها به شوخی می گفتند: «کار کار زوروست!» علیرضا می خندید و داد می زد: «زوروا امشب بیا لباسای منو بشور. کفشامم واکس بزن. 🌹وقتی شهید شد، فهمیدیم «زورو» خودش بوده: علیرضا ده یار. "شهید علیرضا ده یار" ✍راوی : همرزم شهید @Sedaye_Enghelab
🌹خدایا! امروز ورق ­هاى تاریخ اسلام، با جوهرى خون رنگ و قلمى به قامت عزیزانى چون سرو به صفحه سفید کفن ­هاى گلگون نگاشته مى شود و شهادت فصل سرخى است از کتاب سبز قرآن که معلمش حسین(ع) و کلاسش کربلاست و شاگرد آن همه انسان­هاى بیدار هستند. 🌹 از کربلاى حسین تا نینواى ایران که فرمود: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» و این سندى است گواه بر مدعایمان که در صفحه صفحه نوشته تاریخ روزمان خون است، رنج است و درد. و آنچه آسان مى کند ایمان به توست و عشق به شهادت، چون این درس دیگرى است از مکتب حسین(ع) آن سرور و سید شهیدان زنده مان. "شهیدسیدحمیدرضا فراشباشی" @Sedaye_Enghelab
🌹سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود اینک به یمن یاد شما جان گرفته است ⭐️🌙 شادی روح شهدا والا مقام " شهید علی جوان" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام حسن علیه السلام: آنچه را از دنیا طلبیده ای و بدان نرسیده ای، و به منزله آن پندارکه به اندیشه ات خطور نکرده است میزان الحکمه ج۳ ص ۶۸ با_شهدا_گم_نمی_شویم @Sedaye_Enghelab
🌹تازه کلاس دوم را شروع کرده بودم که پدرم شهید شد. آن روزها این شعار را زیاد می شنیدم که «شهیدان زنده اند، الله اکبر» 🌹روزی که کارنامه ی ثلث اول را دادند، گفتند: «پدراتون ببینن و امضا کنن». 🌹مسیر مدرسه به خانه یادم آمد از آن شعار. به سرعت کارنامه ام را گذاشتم روی سرم تا پدرم از آن بالا بالاها نمره های بیستم را ببیند و امضا کند. "شهید حسین بازمانده" ✍راوی: فرزند شهید @Sedaye_Enghelab
‏دیده‌بان بود. روی ارتفاع شیاکوه گیلانغرب زخمی شد. بعثی‌ها که نزدیکش شدند، گرای نقطه خودش را فرستاد تا آتش بریزند. در آخرین پیامش پشت بی‌سیم گفته بود: به امام و به مادرم بگویید شیاکوه لرزید اما انشایی نلرزید. شهید ‎ ✍جواد تاجیک @Sedaye_Enghelab
🌹سید یعقوب موسوی کارگاه نجاری داشت . انقلاب که پیروز شد شب ها می رفت کمک نیروهای کمیته و نگهبانی می داد . پدرش به او گفت : - آخه باباجون از صبح تا شب میری کار می کنی . خب بعدش بیا خونه استراحت کن - نه بابا . من دارم برای اسلام نگهبانی میدم *** 🌹عصر بود.سید یعقوب داشت ساک اش را می بست که برود جبهه . مقداری کشمش و نخودچی برایش کنار گذاشته بودم . آن را آوردم و مقابلش نشستم : - مادر جون اینو هم با خودت داشته باش گرفت و تشکر کرد . معلوم بود که می خواهد حرفی بزند . بعد از مقداری سکوت گفت : - من نه به کسی بدهکارم ... نه از کسی طلب دارم ! جا خوردم . حداقل سه خانواده فقیر را می شناخت 🌹که یعقوب برایشان کار نجاری انجام داده بود و پول نگرفته بود . زن های همسایه این ها را برایم گفته بودند . نگاه متعجب ام را که دید ادامه داد : - تو رو به جدم قسمت می دم به بابا نگو از کی طلبکارم من هم هیچ وقت این موضوع را برای پدرش نگفتم . حتی بعد از شهادت یعقوب "شهید سید یعقوب موسوی" @Sedaye_Enghelab
🌹معلم روستای داغیان از توابع شهرستان قوچان بودم. آخرین تابستانی بود که به روستا آمد. 🌹عصر زیبایی بود. با هم قدم میزدیم و از زیبایی های دست نخورده‌ی طبیعت لذت می بردیم و گفتگو می کردیم. 🌹در تمام مدتی که با هم بودیم، همیشه یک قدم عقب تر از من گام برمی داشت و این به خاطر مقام آموزگاری ام بود. حتی در عکس یادگاری که با هم گرفتیم، باز هم یک قدم عقب تر از من ایستاده بود. "شهید رجب صانع داغیان" ✍راوی: معلم شهید @Sedaye_Enghelab
🌹من خودرادرحدی نمیدانم که بخواهم نصیحت یاپندی داشته باشم. نمیدانم. فقط درچند جمله میگویم که اولا برای غربت ودلخونی حضرت بقیه الله آقا امام زمان(عج) و تعجیل در فرجش زیاد دعا کنید. ثانیا پشتیبان ولایت فقیه باشید ثالثا حجاب وعفت رارعایت کنید پناه می برم به خداوند مهربان وازاو می خوام شهادت باعزت رانصیبم کند. خدایا دراین عمر نام عبدالحسین دانشگاه امام حسین لشکر 14 امام حسین گردان 104 امام حسین. خدایا خودت من را در راه امام حسین قراردادی پس قربانی امام حسین کن! "شهید مدافع حرم عبدالحسین یوسفیان" @Sedaye_Enghelab
🌹سلام بر تربت پاک شهدا. سلام بر انسانهای پاکی که از خون پاک شهدا حمایت و حفاظت می کنند. سلام بر شما! ⭐️🌙 شادی روح شهدا والا مقام " شهید محمد اقتداری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام حسین علیه السلام 🌹مَن عَبَدَ اللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوقَ أمانيهِ و كِفايَتِهِ . هر كه خدا را چنان كه حق عبادت اوست عبادت كند، خداوند برتر از آرزوها و بيشتر از حدّ كفايتش به او عطا فرمايد . 📚ميزان الحكمه ج۷، ص۲۹ @Sedaye_Enghelab
🌹۲۱ روز بعد از خبر شهادتش، پیکرش را آوردند. وقتی رفتیم معراج، از دیدن بدن تر و تازه اش حیرت کردیم. باور می کنید؟! حتی سرخی گونه هایش باقی بود. انگار به خواب عمیقی فرو رفته بود. 🌹خواهرش به محض دیدن او، فریادکشان و مویه کنان گفت: داداش! تو رو خدا چشماتو وا کن. تو رو به حسین... به همه ی شهدا قسمات میدم چشماتو وا کن... ببین چقدر مهمون برات اومدها چشماتو وا کن و به اونا خوش آمد بگو! 🌹همه ی آنها که گرداگرد تابوت حلقه زده بودند، دیدند که علی اصغر لحظه ای چشم گشود و دوباره پلک بر هم نهاد. عکاس آن لحظه را جاودانه کرد. "شهید علی نامی دشت بیاض" ✍راوی: همسر شهید @Sedaye_Enghelab
‏خیلی گشته بودیم، هیچی همراهش‌ نبود جز یک نگین عقیق... دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم… روی عقیق نوشته بود : به یاد شهدای گمنام صلوات @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹فرزندانم دلم میخواهد که هرگز اجازه ندهی کسی غرورت را بشکند ولی صبور باش چون صبر از عقل میباشد. شجاع باش وبا دشمنان که به تو و ناموست تجاوز را روا میدارند مبارزه کن. مومن باش چون شجاعت نمیتواند بدون ایمان باشد. اگر ثروتی به دست اوردی به فقرا کمک کن چون هر چه کمک کنی خدا به تو عوض آن را میدهد. در عزای امام حسین (ع)هر چه میتوانی گریه کن چون خداوند هر قطره آن را در روز قیامت هزاران پاداش میدهد "شهید محمدحسن نظرنژاد" @Sedaye_Enghelab