eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
36 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹اسم تیم محله حصیر آباد، شهباز بود و علی کاپیتانش. فوتبالش حرف نداشت؛ اما فوتبال هدف اول زندگی اش نبود. 🌹هر وقت موقع بازی به لحظات اذان برخورد می کرد، بازی را تعطیل می کرد و خودش کنار زمین فوتبال اذان می گفت. "شهید علی هاشمی" ✍کتاب هوری @Sedaye_Enghelab
طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود، لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت معلوم بود که شهيدی که درازکشیده است مجروح بوده، پلاک ها را که دیدیم فهمیدیم بصورت پشت سر هم است! 555 و 556 فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند، معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است پدری سر پسر را به دامن گرفته است شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر @Sedaye_Enghelab
🌹بارها اتفاق افتاد بود که می رفتیم کوه. همین که وقت نماز می شد شروع می کرد به نماز خواندن. آن هم چه نمازی. تا ایشان نمازشان را شروع کنند ما نمازمان را تمام کرده بودیم. 🌹یادم هست اردوی خانوادگی بود. رفته بودیم منطقه سرسبز الموت قزوین. ما همه سرگرم زیبایی های طبیعت بودیم و دکتر منتظر وقت اذان تا نمازش را بخواند. "شهید دکتر مجید شهریاری" @Sedaye_Enghelab
🌹توی پادگان منتظر یکی از مسئولین بودیم برای سخنرانی، همین که مسئول رسید راننده پیاده شد و در خودرو را به روی ایشان باز کرد ناگهان محمود گفت: حاج آقا ببخشید میشه برگردید توی ماشین و در را ببندید!! وقتی آن مسئول نشست محمود به آرامی به او گفت: ما انقلاب کردیم تا برای کسی در ماشین را باز نکنیم لطفاً خودتان در را باز کنید و پیاده شید. "شهید محمود اخلاقی"🌹 @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحمیلی، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمین تبدیل کردند، و همسران در دوران انقلاب و دوران جنگ تحمیلی، شوهران خود را به انسان‌های مقاوم و مستحکم مبدل ساختند. این است نقش و تأثیر زن بر روی فرزند و شوهر. "امام خامنه ای" @Sedaye_Enghelab
🌹 به حیرت است و سر انگشت می‌گزد مجرم ز. هیبت تو به سوراخ می‌خزد مجرم شما که مایه آرامشی و نظم و نظام نموده اید به راه خدا قعود و قیام ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید عارف کاید خورده" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
 بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه السلام: هیچ جامه ای زیبنده تر از ادب نیست 📚میزان الحکمه، ج۱،ص ۱۰۳ @Sedaye_Enghelab
🌹شهیدی که نائب قهرمان دومیدانی کشوری بود. علی عباس در ورزش مستعد بود و خوش می درخشید. در رشته دومیدانی جوانان نائب قهرمان کشوری بود. 🌹می گفت: من هم از نظر روحی باید پرورش پیدا کنم و هم از نظر جسمی تا ان شاءالله بتوانم روی آن عقاید و نظریاتی که دارم به نتیجه برسم. در زمان عملیات به جبهه اعزام می شد. وقتی بر می گشت نرمش و تمرین را فراموش نمی کرد. اتفاقا دو بار آن هم از ناحیه  پاهایش مجروح شد. اما با وجود مجروحیت، در تمرین های مسابقه دو با مانع شرکت می کرد. به شوخی بهش می گفتم: اون پاهات که باهاش مانع ها رو رد می کردی چیکارشون کردی؟ تو دیگه باید تو مسابقات معلولان شرکت کنی. اگر شبی را در پایگاه بسیج می گذراند، صبح اولین کسی بود که برای نماز بلند می شد و بعد از نماز صبح ورزش می کرد و دیگران را هم به ورزش تشویق می کرد. می گفت: کمتر استراحت کنید و کمتر بخوابید و بیشتر به امورات معنوی بپردازید. 🌹در اردوها و مسابقات وقتی که اذان می شد، مقید به نماز اول وقت بود. می گفت: اگر برای نماز به مسجد نمی توانیم برویم؛همین جا توی استادیوم نماز می خوانیم. "شهید علی عباس حسین پور" ✍کتاب دلم تنگه براتون @Sedaye_Enghelab
🌹پیرزنی بیمار را نزد سید رضا آورده بودند که وضع بسیار نامطلوبی داشت. مهره کمرش شکسته بود. بر اثر رسیدگی نکردن اطرافیان تمام بدن و لباسش آلوده به نجاست شده بود و در مدت چندین روز وضع بیمار را مشمئز کننده کرده بود و اطرافیان هم رغبتی برای رسیدگی به وی را نداشتند. شهید پاک نژاد با دیدن وضعیت بیمار قرآنی را از اطرافیان طلب کرد و از آنان قسم گرفت که تا زمانی که زنده است از بیان اتفاقی که رخ خواهد داد برای کسی حرفی نزنند. 🌹شهید پاک نژاد برای حلیت دست زدنش به بدن پیر زن، عقد موقتی بین خود و بیمار جاری کرد. بدون درخواست کمک از اطرافیان پیر زن را به حمام برد و تمام آلودگی های بدنش را تطهیر کرد . سپس او را در رختخواب خواباند و محل شکستگی را پماد مالی کرد و پس از دادن دستورات لازم خداحافظی کرد. این برنامه تا چهار هفته توسط دکتر اجرا شد. کم کم اطرافیان حاضر شدند که خودشان به پیر زن رسیدگی کنند. با این اقدامات کم کم حال زن رو به بهبودی رفت و از بستر بیماری بلند شد. "شهید دکتر سیدرضا پاک نژاد" ✍کتاب رساله ناتمام @Sedaye_Enghelab
🌹در عملیات خیبر مسئولیت حفظ جاده خندق با لشکر ما بود. یکی از سخت ترین کارها رساندن تدارکات به پدها بود. از آنجایی که تدارکات باید در شب تاریک و با سرعت پایین انجام می گرفت و راننده‌ها این اصل را رعایت نمی کردند. تلفات ما بالا می رفت. حسین تصمیم گرفت به کمک معاونانش این کار را انجام دهد. در یکی از سرویس ها همراه حسین بودم که وسایل پیش ساخته بهداشتی و توالت صحرایی را به پد می‌بردیم. 🌹بین راه انواع قوطی های کمپوت و کنسرو و ساندیس به چشم می‌خورد که پس از استفاده کنارجاده ریخته شده بود.  حسین با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و به مسئولان گفت: اینجا خاک است و خاک هم پاک. نباید هر چیزی دستمان رسید بریزیم اینجا. شما داخل خانه خودت هم این قدر آشغال می ریزی. دستور داد چند نفر را به خط کند تا تمام زباله ها را جمع کنند و تا زباله ها جمع نشدند آنجا را ترک نکرد. "شهید حسین خرازی" ✍کتاب زندگی با فرمانده @Sedaye_Enghelab
📌تصفیه آموزش و پرورش از نیروی انسانی ناکارآمد 🌹شهید رجایی وقتی وزیر آموزش و پرورش بود شب ها پرونده های گزینشی معلمان را به خانه می آورد. یک شب که توجه کردم دیدم برای برخی پرونده ها پنج یا شش سال ارفاق می زد و پیش از موعد دستور بازنشستگی شان را صادر می کرد. گفتم: آقای رجایی! این همه ارفاق؟ 🌹می گفت: بعضی از نیروها را باید تخلیه کنیم. باید بهشان پول بدهیم؛ حتی ازشان خواهش و تمنا کنیم که در آموزش و پرورش نباشند. "شهید محمدعلی رجایی" ✍کتاب سه شهید @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تا از شهر هویزه به سمت سوسنگرد بیرون می‌زدیم، بچه ها از نفس می افتادند. حسین می گفت: هنوز که راهی نیامده ایم، زود شکایت را شروع کرده‌اید. گفتم: تو تمرین داشته ای حسین. اهل کوهنوردی بوده ای. ایام دانشجویی اش در مشهد را می گفتم که هر هفته به کوه  می رفت. بیشتر این روزها را روزه هم می گرفتی؛ ولی ما تازه شروع کرده ایم. 🌹با همان لبخند همیشگی اش می گفت: با این حرف ها نمی توانی کاری کنی که کوتاه بیایم. وقتی دیگر همه داشتیم از پا می افتادیم، می گفت: تا اینجایش مقاومت بود. از اینجا به بعدش را استقامت می‌گویند. باید ببینیم چقدر اهل استقامت هستیم. "شهید سیدحسین علم الهدی" ✍کتاب سه روایت از یک مرد @Sedaye_Enghelab
🌹 هرچند به دنبال مقام و نامیم بالی نگشوده و کنار بامیم ما در پی جستن شماییم ولی پیداشده‌ها شما و ما گمنامیم ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید رمضانعلی نوری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه السلام: در توکل کردنت همین بس که هیچ کس جز خدا را جریان بخش روزی خود ندانی 📚غررالحکم، ح ۴۸۹۵ @Sedaye_Enghelab
🌹از سربازهای تبعیدی بود. همه نوع خلافی توی پرونده اش داشت. معتاد بود. چند سال هم اضافه خدمت خورده بود. همه با بودنش مخالف بودیم. علی گفت: ایشان رفیق من است. ولی ما راضی نشدیم. هرکداممان یک جوری اذیتش می کردیم . علی دعوای مان می کرد. پسرک مرتب بهانه جور می کرد. می رفت دو کوهه خودش را بسازد. علی به روی خودش نمی آورد. به او مسئولیت می داد. همه جا با خودش می بردش. شده بود عزیزدردانه. خودش می گفت: اگر این پسر عوض شود، همین یک کار برای این چند سالی که لباس سپاه تنم بوده بس است. 🌹کم کم رفتارهای علی رویش اثر گذاشت. بالاخره ترک کرد. صحیح و سالم برگشت سر زندگیش. علی کلی زحمت کشید تا کارت پایان خدمتش را برایش بگیرد . چند وقت بعد دوباره برگشت منطقه. ایستاد پای کار، به عنوان بسیجی دواطلب. "شهید علی محمودوند" ✍کتاب یادگاران @Sedaye_Enghelab
🌹 ‏بانوی شجاع خوزستانی "مجيده نگراوى" كه در زمانِ جنگ با وجودِ همسرِ نابینا ۶ سرباز و افسرِ عراقی را در عملیاتِ آزادسازیِ سوسنگرد (۲۶ آبان ۱۳۵۹) با زیرکی و به تنهایی خلعِ سلاح كرده و به اسارت درآورده بود ♦️بانو مجیده این خاطره رو اینطور روایت کرده: «وقتی ارتش عراق در حمیدیه شکست خورد، سربازان دشمن با اضطراب و سراسیمه پا به فرار گذاشتند در مسیر خود با تیراندازی به سوی مردم، سعی داشتند از دست آن‌ها فرار کنند، ولی راه رسیدن به مرز رو نمی‌دونستند منم مثل بقیه منتظر فرصتی برای دستگیری نیروی دشمن بودم زمانی که شش نفر از افراد متجاوز، نزدیک منزل ما رسیدند، به آنها گفتم اگر جلوتر بروید، در محاصره مردم و نیروهای سپاه قرار می‌گیرین و کشته می‌شین، گفتند پس چه کار کنیم؟ گفتم: فورا داخل خانه بروید و در اتاق پذیرایی بنشینید و اسلحه خود رو درآورید تا پنهان کنم، آنها به گفته من عمل کردن و وقتی خلع سلاح شدند، از پشت، در اتاق رو قفل کردم و مردم رو صدا زدم و با اسلحه غنیمتی آن شش نفر عراقی رو به سوی مسجد بردم.» @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبرى: هدیه شهادت را خدا به چه کسی میدهد؟ خدا این هدیه را ارزان نمیدهد؛ به کسانی میدهد که در راه او مجاهدت کنند ✍خانم ديناروندى @Sedaye_Enghelab
‏عقربه ی نفس هایت را کوک کردی روی جان فدا کردن... تا همین دو روز پیش که خدا خرید خونت را و مهر و موم قلبت شد شهادت ... تمام وصله ها ، طعنه ها و دشمنی ها را به جان خریدی تا سیمت وصل شود به دستان خدا ... مبارکت این عاشقانه خدا برایت... فاتحه ای بدرقشون بفرمائید . ✍م. قنواتی @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. می‌گفت: من توی کشور خودم خم نمی‌شم، دشمن باید خم بشه.. 🌹روایت جالب امیر دریادار سیاری از غرور و شهامت سرلشکر شهید ولی الله فلاحی @Sedaye_Enghelab
🌹نزدیک ظهر بود. تریلی های مهمات از راه رسیدند. هر چه گشتم، کسی را برای تخلیه آنها نیافتم. 🌹به ناچار در کلاس عقیدتی جلال رفته و موضوع را مطرح کردم. جلال مسئله را با شاگردانش مطرح کرد. کلاس تعطیل شد و همه آمدند و خودش پیشاپیش آنان، برای تخلیه مهمات ها با آستین های بالا زده حرکت کرد. "شهید جلال افشار" ✍کتاب جلوه جلال @Sedaye_Enghelab
🌹 هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان شهید است ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید حمید رضا ضیایی" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه السلام: قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ، فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْه دل هاى مردم گريزان است، به كسى روى آورند كه خوشرويى كند 📚نهج البلاغه، حکمت ۵۰ @Sedaye_Enghelab
🌹یک بار از عماد پرسیدم: با این اوضاع که خیلی ها دنبال سرت هستند از مرگ نمی ترسی؟ 🌹با همان  آرامش همیشگی جواب داد:  به نظرم، این که از بچه‌ها بخواهم در عملیات ها با مرگ بازی کنند و خودم از مرگ بترسم، خیانت است. "شهید عماد مغنیه" ✍کتاب ابو جهاد @Sedaye_Enghelab
🌹قبل از عملیات الی بیت المقدس برای دیدن رضا به اردوگاه انرژی اتمی در جاده اهواز-آبادان رفتم. 🌹رضا با وجودی که فرمانده گردان بود، یک لحظه آرامش نداشت. می رفت به نیروها در زدن چادر و دیگر کارها کمک می کرد. تعجب می کردم این چگونه فرمانده گردانی است که نمی شود بین او و نیروهایش فرقی قائل شد. "شهید رضا چراغی" ✍کتاب راز آن ستاره @Sedaye_Enghelab