خبرشهادتت را بعد از نماز صبح روزجمعه شنیدیم و آسمان برسرمان آوار شد...
چهلمین هفته شهادتتان هم با چهلمین روز شهادت امام حسین یکی شد و چه یکی شدن های زیبایی...
از نبودنت فقط به ما سختی رسید...
شما که بودی سردار؟! انگار زمین با بودنت آرام بود که بانبودنت ناآرام شده...😭
شما که بودی که با رفتنت نظم دنیا به هم ریخت؟!
در جوار سیدالشهدا و دوستان شهیدت ماراهم دعا کن...😔
#حاج_قاسم
#ما_ملت_امام_حسینیم
به امید حق تعالی
امروز میخوایم در مورد جانباز شهیدی صحبت کنیم که ۳۰سال با خاطرات و اثرات جنگ زندگی کرد...
عجب حکایتی دارد،
حکایت انقلاب
و حکایت شهدا و جانبازان.🌹
با هیچ قلمی نمیشود #رشادت، #شجاعت و #تقوایشهدا و #جانبازان را روی کاغذ آورد، چون قلم قاصر از آن است که
رشادت عارفان الی الله را به تصویر بکشد...🍃
3⃣
قهرمان قصه ما ✨
یک «نانوای بسیجی» است که ۴ فرزند دارد، اما به ندای امامش لبیک میگوید و در سال ۱۳۶۴ عازم جبهه میشود.🌼
دفاع از مرز و بوم ادامه دارد
تا اینکه سال ۱۳۶۶ فرا میرسد، قهرمان قصه ما همراه ۳ همرزم در سنگری بودند که ناگهان خمپارهای نزدیکی آنها منفجر شد، 🍂
دو همرزم به فیض شهادت نائل میشود🕊
و دو نفر هم مجروح میشوند
که یکی از این دو نفر
«بابارجب» قصه ماست، ❤️
همو که وقتی ترکش به صورتش برخورد میکند،
دیگر چیزی متوجه نمیشود و او را به بیمارستان منتقل میکنند و وقتی همسرش خبر جانبازیاش را میشنود،
بر بالین همسرش حاضر میشود، او را نمیشناسد، 😭
بله همسر فداکاری که صورتش را از دست داده بود، ابتدا پزشکان قطع امید کرده بودند، اما پزشک فداکار دیگری به سراغش میآید و به مداوای بابارجب مشغول میشود...🌺🍃
4⃣
همســر بزرگوار بابارجب✨
من وقتی همسرم را دیدم،
بیهوش شدم...🍂
چراکه کاملاً صورت خود را از دست داده بودند و حتی صحبت هم نمیکردند🌾
، ایشان ۲۶ بار جراحی شدند و ۱۸ ماه در بیمارستان فاطمه زهرا(س) تهران بستری بودند.🍁
۲۹ سال با ایشان زندگی کردم
و گلهای هم ندارم، چون عاشق همسرم بودم❤️
و اگر زمان به عقب برمیگشت باز هم او را انتخاب میکردم و مخالفتی با رفتن به جبهه نداشتم....🌹🍃
5⃣
♦️چرا با وجود وضعیت خاصی که بابا رجب داشتند، حاضر شدید به زندگی با ایشان ادامه دهید؟✨
من ۲۹ سال با ایشان زندگی کردم
و هیچگاه هم به خدا گلهای نکردم، 🍃
چراکه زمانی که ایشان زیبا بود و مشکلی نداشتند، من ایشان را قبول کرده بودم
و حال که برای حفظ میهن و دفاع از دین و ناموس، از جانش گذشته بود
و زیبایی خود را از دست داده بود، حاضر نبودم ترکش کنم و وجدانم به من اجازه ترک همسر و فرزندانم را نمیداد.🌹
در زندگی اگر کسی را دوست نداشته باشی، مجبور نیستی با او زندگی کنی،
من ایشان ر ا دوست داشتم ❤️
و البته ایشان جدا از شرایط خاص چهره ایشان، #قلبیمهربان و #اخلاقیپسندیده داشتند🌺
#عشقی که نسبت به ایشان داشتم سبب این تصمیم شده بود و هیچگاه از سر دلسوزی یا اجبار فردی، نماندم...🌈
6⃣
نهایت 21 تیر ماه1395
حاج رجب محمدزاده، ✨
بر اثر عفونت ریه در بیمارستان امام حسین(ع) مشهد بستری شد🍂
و سرانجام در تاریخ 14 مرداد 1395 با پر کشیدن به آسمان به جمع یاران شهیدش پیوست....🕊🥀
8⃣