آنچه روشن بکند صبــح مرا ،
خندهی تــوست ..
در غیابت دل من ،
بی نفست میگیرد ..
🌷شهید محمدآرش احمدی🌷
لشکر سرافراز فاطمیون
ولادت: ۷۵/۳/۶ ،مصادف با ۱۳ محرم
شهادت: ۹۵/۷/۲۷ ،مصادف با ۱۷ محرم
شهدا شرمنده ایم
🌹🍃@Sediigh_ard
🔖#معرفی_شهدا
نام : حمیدرضــــا
نام خانوادگی : ضیایــــی
نام پدر : علیاعظم
تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۳/۱۷ - تهران🇮🇷
دین و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
ملّیـت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۹ - البوکمال🇸🇾
مزار : تهران - بهشتزهــــرا سلاماللهعلیها ، قطعه ۲۴
#شهید #حمیدرضا_ضیایی
🍃🌹@Sediigh_ard
✅بسيج يعني نيروي كارآمد كشور براي همه ميدانها. مقام معظم رهبري 77/9/2
🔹-🔸🌹🔹-🔸
💢#عکس_نوشت
🌀بسیج، پیشرو خدمت و امید آفرین
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
🍃🌹@Sediigh_ard
.در زمستان اصفهان که وسیله گرمکننده درست و حسابی نداشتیم و همگی در یک اتاق که با یک تکه موکت فرش شده بود میخوابیدیم. یک شب که هوا خیلی سرد بود بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده. آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول خواندن نماز شب است. بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد. دلش نمیخواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم. در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از نمازخواندن آن قدر لذت ببرد.
زینب شبی که دعای نور حضرت زهرا (س)را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاهپوش در کنارش مینشیند و دعای نور را برای او تفسیر میکند. آن قدر زیبا تفسیر را میگوید که زینب در خواب گریه میکند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد میگیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد میدهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند. زینب دعا را میخواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه میکردند.» زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنههایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری میداد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف میکند سفارش میکند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند. یک شب سر نماز، سجدهاش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. بلندش کردم. گفتم «مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟» با چشمهای مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای امام خمینی گریه میکنم، امام تنهاست. به امام خیلی فشار میآید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه میخورد.»
زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمیگشت اول به مسجد المهدی میرفت، نماز میخواند و بعد به خانه میآمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید. منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. زینب چهارد و اولین دبیرستانی همراه با شهدای عملیات فتحالمبین (160 شهید) در اصفهان تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. بعد از دفن زینب با تعجب دیدم که قبر زینب زیر یک درخت کاج قرار دارد و تازه رمز جمعآوری درخت میوه کاج را توسط زینب فهمیدم. زینب قبل از شهادت توسط منافقین تهدید شده بود. زینب دو تا وصیتنامه داشت. من سواد کمی داشتم و آرزو داشتم که به راحتی و روانی، آنها را بخوانم. یک شب زینب به خوابم آمد و گفت: «مامان، ناراحت نباش.» یک روز وصیتنامه مرا از اول تا آخر بدون غلط میخوانی؛ آن روز نزدیک است.» صبح که از خواب بیدار شدم. سریع به نهضت سوادآموزی رفتم و ثبتنام کردم و خوب درس خواندم تا بالاخره به راحتی وصیتنامه زینب را میخوانم و حتی بعضی جملاتش را حفظ نمودم. وصیتنامه دومش را در13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از شهادتش نوشته بود.
مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت میکند:
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کمخوردن صبحانه، ناهار و شام.
دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت میزد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزههای مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شبهای طولانی و بیصدایش، به یاد گریههای او در سجدههایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.
زینب در عمل، تکتک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد.
فعالیتهای مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود چونکه با آن سن کم کتابهای شهید مطهری را میخوانده و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرده و رسوایشان میساخته .
کوردلان منافق در آخرین نماز مغرب اسفند ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید به خاک سپرده شد
#معرفی_شهید
شهید وحید زمانی نیا در سال ۷۱ در محله اتابک تهران به دنیا آمد و شش سال بعد همراه خانوادهاش به شهر ری آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگی کرد. زمانی نیا در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حادثه تروریستی فرودگاه بغداد و همراه با شهید قاسم سلیمانی به شهادت رسید.
شهید وحید زمانی نیا از محافظان حاج قاسم سلیمانی بود
#صلوات
🍃🌹@Sediigh_ard
🔵نقش #سردارسلیمانی در مبارزه با #داعش در #عراق
⚫دانایی فر، سفیر سابق #ایران در عراق، از روزهای قدرت گرفتن داعش در عراق و نقش #سردار #حاج قاسم سلیمانی در مقابله با این تهدید منطقهای، گفت:
🔴«ساعت 11 قبل از ظهر روز سهشنبه بیستم خرداد موصل سقوط کرد. ما مدام گزارشات را به تهران مخابره میکردیم. حدود ساعت 12 ظهر تلفنی با سردار سلیمانی صحبت کردیم.
🔷مدام گزارشات میآمد و ایشان در جریان
بود. تقریباً ساعت یک بامداد روز چهارشنبه ایشان وارد بغداد شدند و فصل و نگاه جدیدی برای مقابله با داعش شروع شد.
🔶روزهای چهارشنبه و پنجشنبه تا قبل از خطبههای نماز جمعه وضعیت روحی بسیار بدی در عراق حاکم بود.
♦ سردار آمد و شروع به سازماندهی کرد و پل هوایی برای ارتباط بین تهران و بغداد برقرار شد و دولت عراق رسماً از جمهوری #اسلامی ایران تقاضای کمک کرد و با رهبری و هدایت آقای #سلیمانی کارها شروع شد و نیروهای #مقاومت برای دفاع اعلام آمادگی کردند.
🔎 در خطبه #نماز جمعه که مرجعیت #فتوای جهاد داد و زمینه را فراهم کرد که نیروهای مردمی وارد شوند، نیروها سرازیر شدند و ناگهان شرایط روحی کاملاً عوض شد».
🍃🌹@Sediigh_ard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی
┅┅┅❀💠❀┅┅┅
💝 حال خوب 💝
#شعر_عاشقانه
💐🌹💞🌹💐
چشمها – پنجرههای تو – تأمل دارند
فصل پاییز هم آن منظرهها گل دارند ♡
ابر و باد و مه و خورشید و فلک مطمئنم
همه در گردش چشم تو تعادل دارند ♡
تا غمت خار گلو هست ، گلوبند چرا !؟
کشتههایت چه نیازی به تجمل دارند ؟
همهجا مرتع گرگ است ، به امید کهاند !؟
میشهایم که ته چشم تو آغل دارند ...
برگ با ریزش بیوقفه به من میگوید :
در زمین خوردن عشاق تسلسل دارند ♡
هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است ؛
همه تا دامنهی کوه تحمل دارند ...
🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🌹#سلام_بر_حسین_ع 🌹
🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🌹🍃@Sediigh_ard
قرار عاشق ❤️ ب
حسین ❤️ جاان
ازفراٺِ چشم تو، یڪ ذره نَم، مارا بس
ازجهان وڪلُّ مافیها،حرم مارا بس اسٺ
لحظہے پراضطراب و وحشٺ یومالحساب
دستمان گیرد،سلامِ صبحدم مارا بس اسٺ
صلی الله علیک یا اباعبدالله ❤️
🍃🌹
@Sediigh_ard
باصفاست
یک چای آتشی
در میان خاطراتتان ..
اما سـرد می شود این چای
بس که گرم می شود
دلها با یادتان ..
🦋سلام صبـحتون شهـدایـی🦋
🍃🌹@Sediigh_ard
🌹بسم الرب الشهدا🌹
نام شهید والا مقام .شهید مهدی فدایی
نام پدر: قدرت اله
تاریخ تولد:1344/5/16
تاریخ شهادت: 1361/2/20
محل تولد: اردستان
محل شهادت: جبهه خرمشهر
عملیات: بیت المقدس
شغل: دانش آموز
قسمتی از زندگینامه شهید:
شهید در خانواده ای مذهبی در اردستان به دنیا آمد،پس ازدوران کودکی وارد
مدرسه شد و در زمان پیروزی انقلاب در راه به ثمر رسیدن آن از هر کوششی فرو
گذار نمی کرد.
با تشکیل بسیج به فرمان امام وارد بسیج شد و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه
عازم جبهه های نبرد گردید تا اینکه در عملیات بزرگ بیت المقدس به درجه رفیع
شهادت نائل گردید.
پیکر مطهرش مدت 20 روز روی زمین بود و با آزاد شدن منطقه از دست دشمن به
زادگاهش انتقال و به همراه 45 تن دیگر ازشهدای این شهرستان پس از تشییع با
شکوه در گلزار شهدای کبودان وبازار به خاک سپرده شد.
شادی روحش صلوات
#شهدای_محله_بازار_کبودان