eitaa logo
کانال رسمی هواداران سپاهان✅ 💛💛💛💛💛 Sepahan✔️ اخبار ورزش اخباراصفهان خبر ورزشی ورزش سه
11.1هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
10.3هزار ویدیو
58 فایل
بهترین و بزرگترین کانال هواداران سپاهان درایتا 🌷🌷 🔰 جهت رزرو تبلیغ 👇 https://eitaa.com/joinchat/179306566C317ae49091
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️عشق جهانی به امام حسین علیه السلام... 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
✨﷽✨ ♻️تاخیر در نماز = تاخیر در امور زندگی 💠آیت الله بهجت: 📘هرکس عادت به تاخیر در نمازها کرده است،خود را برای تاخیر در همه ی زندگے آماده کند... 📗تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال، تاخیر در تولد اولاد، تاخیر در سلامتی و عافیت و... 📕هر قدر که امور نمازت منظم باشد امور زندگیت منظم خواهد شد. 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
🔴اولین چیزی که خدا در عالم خلق کرد چه بود؟! 🥀این مطلبی که امشب رو میذارم خیلی ها بار اولیه که میشنون از اونجایی که خیلی مطلب قشنگیه و سالها سوال خودمم بود تا بهش رسیدم. اونو باهاتون در میون میذارم. ❤️درسوره بقره اومده که: فرشته ها به خدا گفتن: خدایا آیا میخوای آدمو بیافرینی در حالیکه ما تسبیح و حمدتو میگیم و آدم خونریزی و جنایت میکنه؟ 🌸و خداوند در جواب فرمود: من چیزی میدونم که شما نمیدونید! ✨همیشه دلم میخواست بدونم چی بود تا فرشته ها فهمیدن بی درنگ به سجده افتادند.. 🔆بعد از تحقیقات و مراجعه به اساتید بالاخره در یکی کلاس های مهدویت گره این قضیه برام باز شد: ❤️خداوند وقتی عالم رو آفرید اولین چیزی که در عالم خلق کرد حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود.. 🍃خداوند بود و محمد (صلی الله علیه و اله) و دیگر هیچ... ✨ البته حضرت شکل مادی نداشتن بلکه به صورت نور بودن. و از نور حضرت هم سایر معصومین علیه السلام خلق شدن. ❤️سپس خداوند دست به خلقت فرشتگان و سپس دنیا و آسمان ها و زمین زد. معصومین علیه السلام به شکل نور در عرش الهی بودن و به فرشته ها نحوه تسبیح و حمد الهی را آموزش میدادن. 🌷فرشته ها برای این نورهای مقدس که معلمشان بودن، احترام و تقدس خاصی قائل بودن. 💥روایت شده در شب عاشورا حبیب ابن مظاهر از امام حسین پرسید: یابن رسول الله شما قبل از اینکه به شکل انسان آفریده بشید چی بودید؟ 🌺حضرت فرمود: ما نورهایی بودیم که حول عرش الهی میگشتیم و به فرشتگان تسبیح و تهلیل خدا رو آموزش میدادیم... 💥وقتی خدا خواست آدم رو خلق کنه فرشته ها چون تجربه خوبی از قوم نسناس(قومی که قبل از آدم ها خلق شدن و دست به جنایت و کشتار زدن و در اخر همشون از بین رفتن) نداشتن به خداوند معترض شدن. 🌹اما خداوند در جواب اونها بهشون نشون داد که در قالب این کالبد بدن آدم همون نورهای الهی که 14 معصوم علیه السلام بودن قراره قرار بگیره...(انی جاعل فی الارض خلیفه) ✔️ فرشته ها تا فهمیدن که قضیه از چه قراره...بی درنگ به سجده افتادن و از خداوند معذرت خواهی کردن. 🌻اهل بیت هیچ وقت منحصر به جسم نبوده و نیستن. حتی قبل از آفرینش به شکل انسان، در عالم وجود داشتن و حتی بعد از کشته شدن توسط خبیثهای دوران خودشون،همون میزان اثرگذاری و دستگیری از آدم ها رو همیشه داشته و دارند. 🔰منتهی هدف از خلقت آدم اینه که انسان با چنگ زدن به این انوار مقدس الهی،به جسم و جان بی ارزش خودش قداست بده و تا حد امکان خودش رو بالا بکشه تا به درجات عالی برسه. 🍃در حدیث کسا هم هست که خداوند میفرماید من آسمان ها و زمین و هرچی در اونه نیافریدم مگر به علت وجود ۵ تن آل عبا و محبت ایشان... 🌟یعنی اگر اینها نبودن و امید رسیدن سایر انسانها به درجات بالاتر بخاطر محبتشون به اهل بیت نبود...هیچ کدوم از آسمان ها و زمین و...آفریده نمیشد. 🔆به قول ایت الله بهجت ره: ما آفریده شدیم تا زندگی کنیم و قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.. 🌸الهم اجعل عواقب امورنا خیرا... 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
🌹 #مهـدے_جـان دیده هامان زفراق اسٺ ڪہ بارش دارد قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد چشم پر خون من هرسال زدورے وفراق روزهایے ڪہ نبودید شمارش دارد... 😍سلام صبحت بخیرامام زمانم 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 10) ☑️ بعد از مراسم عزاداری،امام سجاد و اهل بیت ابا عبدالله نزدیک مدینه رسیدند. امام فرمود خیمه ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند. 🌺سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله و آمدن ما باخبر کن. ✳️ بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت. سپس صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود وگفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم، علی ابن حسین یا عمه ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم. 🌾مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند، زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد. همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد....▪️ ◼️وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند، امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشکهایش را پاک میکرد. ☑️مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند. 🌹امام روی صندلی نشست و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند 🌷سپس ضمن ایراد خطبه فرمود: خدا را حمد و سپاس میگویم که ما را با ابتلا به مصیبتهای بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد... 🌺 حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده اش را شهر به شهر گرداندند. 🔴این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد. مردم! ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابانها سرگردان شدیم، بدون انکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم. 🌑چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده ای بود که به مارسید و ما به حساب خدا میگذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده... ⚫️ ورود اهل بیت به مسجد رسول الله ✳️ اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله میروند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند. 💠چه گفتگوهایی بود و چه دردودل هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصرا آورده میشود: 🌸زینب سلام الله علیها دستها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده ام.... 🌹سکینه با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آنچه برماگذشته است پیش تو شکایت آورده ام، بخدا قسم سنگدل تر از یزید 🔥ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم . 🔴با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین میزد و میگفت: حسین چوبها را چگونه میبینی...؟ ✍ادامه دارد... 📕 لهوف ص 197 📗بحار ج 45 ص 147 📘 نفس المهموم ص 469 📓حیات الحسین ج 3 ص 425 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
5c000629a03ee2377da19208_8691079162534585093.mp3
25.23M
🌹باز صبح جمعه ای دیگر و دعای ندبه... 🌹با صدای آسمانی و زیبای استاد فرهمند... 🌹التماس دعای فرج... 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
🔵عاقبت یک لحظه ادب و احترام به امام حسین (علیه السلام)🌺 💠آیت الله اراکی فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. 🔹پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است! گفتم چطور؟ 💠با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. ☑️ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. 🌷آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود: ✨به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم! 🔶 همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود. 🌹السلام علی الحسین...🌹 🔰منبع: کتاب آخرین گفتار 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
🔞حڪایت آهنگــر و زن خوش سیما در کتاب انوار المجالس صفحه سیصدو چهارده نقل مى کند از حسن بصرى که گفت: یک روز در بازار آهنگران بغداد مى گذشتم که ناگهان چشمم افتاد به آهنگرى که دستش را داخل کوره حدادى مى کند و آهن گداخته شده قرمز را مى گرفت بدون آنکه ابدا احساس سوزشى کند روى سن دان مى گذاشت و با پُتک روى آن مى زد و به هر نوع که مى خواست در مى آورد ومى ساخت. چون مشاهده این کار شگفت انگیز بود مرا وادار به پرسش از او کرد رفتم جلو سلام کردم جواب داد بعد پرسیدم آقا مگر آتش کوره و آهن گداخته بشما آسیبى نمى رساند؟ آن مرد گفت: نه. گفتم چطور؟ گفت: یک ایّامى در اینجا خشک سالى و قحطى شد ولى من همه چیز در انبار داشتم. یکروز یک زن وجیه و خوش سیمائى نزد من آمد و گفت اى مرد من کودکانى یتیم و خردسال دارم و احتیاج به آذوقه و مقدارى گندم دارم خواهشمندم براى رضاى خدا کمکى بکن و بچه هاى یتیم مرا از گرسنگى و هلاکت نجات بده منهم چون بهمان یک نظر فریفته جمالش شده بودم، در مقابل خواسته اش گفتم: اگر گندم مى خواهى باید ساعتى با من باشى تا خواسته ات را برآورده کنم. آن زن از این پیشنهاد ناراحت و روترش کرده و رفت. روز دوم باز آن زن نزدم آمد، در حالیکه اشک میریخت، سخن روز قبل را تکرار نمود، من هم حرفهاى روز گذشته را براى او تکرار کردم، دوباره بادست خالى برگشت، دوباره روز سوّم دیدم آمد و خیلى التماس مى کند که بچه هایم دارند مى میرند بیا و آنها را از گرسنگى و مرگ نجات بده من حرفم را تکرار کردم و دیدم آن زن بطرف من مى آید و پیداست که از گرسنگى بى طاقت شده. خلاصه وقتى که نزدیک مى شد به من گفت: اى مرد من و بچه هایم گرسنه هستیم بیا و رحمى کن و گندمى در اختیار ما بگذار؟ من گفتم:اى زن بیخودى وقت من و خودت را نگیر همان که بهت گفتم بیا با من باش تا بتو گندم دهم. در این موقع زن به گریه افتاد و زیاد اشک ریخت و گفت: من هرگز از این کارهاى حرام نکردم و چون دیگر طاقت نمانده و کار از دست رفته و سه روز است که خود و بچه هایم غذائى نخورده ام بآنچه که میگوئى ناچارا حاضرم ولى بیک شرط گفتم به چه شرطى ؟ گفت: بشرط اینکه مرا بجایى ببرى که هیچ کس ما را نبیند. مرد آهنگر گفت: ناراحت نباش من اتاق های زیادی دارم،تو در تو و جایی می رویم که هیچکس نبیند…رفتم و او از دنبالم آمد تا به اتاق اندرونی رفتیم. همینکه خواستم از او بهره اى بردارم. دیدم آن زن دارد مى لرزد و خطاب بمن گفت: اى مرد! چرا دروغ گفتى و خلاف شرطت عمل کردى ؟ گفتم کدام شرط؟ گفت: مگر بنا نبود مرا بجاى خلوت ببرى تا کسى ما را نبیند؟ گفتم: آرى مگر اینجا خلوت نیست ؟ گفت: چطورى اینجا خلوت است با آنکه پنج نفر مواظب ما هستند و ما را دارند مى بینند؟! «ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق 14) آیا نمی دانی که خدا می بیند؟ اول خداوند عالم و غیر از او دو ملکى که بر تو موکلند و دو ملکى که بر من موکلند همه شان حاضراندو ما را مشاهده مى کنند با این حال تو خیال میکنى اینجا کسى نیست که ما را ببیند؟ بعدا گفت: اى مرد بیا و از خدا بترس و آتش شهوت خود را بر من سرد کن تا منهم از خداى خود بخواهم حرارت آتش را از تو بردارد و آتش را بر تو سرد کند. من با شنیدن سخنان زن و آیه قرآن متنبه شدم و با خود گفتم این زن با چنین فشار زندگى و شدت گرسنگى اینطور از خدا مى ترسید ولى تو که این همه مورد نعمتهاى الهى قرار گرفته اى از او (خدا) نمى ترسى ؟ فورا توبه کردم و از آن زن دست کشیدم و گندمى را که میخواست باو دادم و مرخصش کردم. زن چون این گذشت را از من دید و جریان را بر وفق عفت خود دید سرش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت اى خدا همینطور که این مرد حرارت شهوتش را بر خود سرد نمود، تو هم حرارت آتش دنیا و آخرت را بر او سرد کن از همان لحظه که آن زن این دعا را در حقم کرد حرارت آتش بر من بى اثر شد. 📚منبع: قصص التوابین یا داستان توبه کنندگان 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
💥دنیا پرستی و بیم ترس از جان...بلای دینداری! 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
4_5775990002412422718.mp3
10.21M
#غروب_جمعه😔 🌾غروب جمعه اس دوباره 🌾دل تنگم بونه داره💔 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
الهی...از تو می خواهیم : نه مثل "مختار" قبل از واقعه! نه مثل "حُر بن ریاحی" میان واقعه! و نه مثل "توابین" بعد از واقعه! بلکه مثل "عباس (علیه السلام)" در تمام واقعه! و مثل "مسلم" پیشتاز واقعه! در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده‌ایم.. ❤️ أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَرَج ❤️ 🏴امـام زمانےامــ³¹³ http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7