eitaa logo
صراط
137 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
208 فایل
به سوی روشنایی آیدی جهت ارتباط @Raha272
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خانم منصوری که در حمایت از شخص قانون شکنی مثل سپیده رشنو اینطور قلم فرسایی کردید! نظری راجع به تجاوز صهیونیست‌ها به زنان فلسطینی ندارید؟ 🗣 سید علی موسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 | فرا رسیدن سالروز میلاد کریم اهل بیت (ع)، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام را تبریک می گوییم. 🍃🌹🍃 |
خبری که پخش نشد! نوجوون ۱۵ساله‌ای که در رختکن کنسرت مسکو شاغل بود وقتی متوجه عملیات تروریستی میشه، جون خودش رو به خطر میندازه و به‌جای فرار کردن، مردم رو به سمت سالن خروجی راهنمایی میکنه و جون بیش از صدنفر رو نجات میده! نوجوان ۱۵ ساله مسلمان و از نمازگزاران مسجدجامع مسکو! ✍️ مهدی حاجی پور
چرا به امام حسن علیه‌السلام کریم اهل‌بیت می‌گویند؟
نزدیکی‌های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را گرفته بودم. صبح بود، رفتم به آب انبار، تا برای شستن ظروف صبحانه، آب بیاورم. از پلّه‌ها بالا آمدم که صدای خفیف هق هق گریه ی مردانه‌ای را شنیدم. از هر پلّه که بالاتر می‌آمدم، صدا بلندتر و بلندتر می‌شد. صدای پدر بود .مادر هم او را آرام می‌کرد. می‌گفت: آقا خدا بزرگ است ..خدا نمی‌گذارد ما پیش بچه‌ها کوچک شویم .فوقش به بچه‌ها عیدی نمی‌دهیم. اما پدرم گفت: خانوم نوه‌های ما در تهران بزرگ شدند و از ما انتظار دارند. نباید فکر کنند که ما... حالا دیگر ماجرا روشن‌تر از این بود که بخواهم دلیل گریه‌های پدر را از مادر بپرسم. دست کردم توی جیبم ۱۰۰ تومان بود،کلِّ پولی که از مدرسه به عنوان حقوق معلمی، گرفته بودم. روی گیوه‌های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه‌های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه با مادر کار می کرد را بوسیدم. آن سال همه خواهر و برادرهایم از تهران آمدند مشهد. با بچه‌های قد و نیم قدشان. پدر به هر کدام از بچه‌ها و نوه‌ها ۱۰ تومان عیدی داد و ۱۰ تومان هم ماند که آن را به عنوان عیدی به مادر داد. اولین روز بعد از تعطیلات بود. چهاردهم فروردین که رفتم سر کلاس. بعد از کلاس، آقای مدیر با کراوات نوی که به خودش آویزان کرده بود، به نزدم آمد و گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش، رفتم. بسته‌ای از کشوی میز خاکستری رنگِ کهنه ی گوشه ی اتاق درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت باز کنید، می‌فهمید. باز کردم ۹۰۰ تومان پول نقد بود. گفتم: این برای چیست؟ گفت: از مرکز آمده است. در این چند ماه که شما اینجا بودی، بچه‌ها رشد خوبی داشتند. برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند. راستش نمی‌دانستم که این چه معنی می‌تواند داشته باشد. فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید هزار تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان. مدیر گفت: از کجا می‌دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می‌زنم. همین. در هر صورت مدیر گفت: که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می‌دهد. روز بعد همین که رفتم اتاق معلم تا آماده شوم بروم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز بعد از رفتن شما استعلام کردم. درست گفتی، هزار تومان بود. ۱۰۰ تومان آن را کسی که بسته را آورده بود برداشته بود، که خودم رفتم از او گرفتم. اما برای دادنش یک شرط دارم. گفتم: چه شرطی؟ گفت: بگو ببینم از کجا این را می‌دانستی؟ گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ۱۰ برابر کار خیرت را به تو برمی‌گرداند.گمان کردم شاید درست باشد. خاطره ای از:استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی⚘
جهت مشارکت‌ در طرح (حداقل مبلغ، ماهیانه ۵۰ هزار تومان میباشد) ثبت نام بصورت غیر حضوری هم انجام می‌شود. جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی زیر در ایتا پيام دهید. https://eitaa.com/Raha272
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام حسن مجتبی علیه السلام:خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه ای برای آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش برای خشنودی او از یکدیگر پیشی گیرند. 📚 تحف العقول، ص۲۳۶ امروز سه شنبه ۷ فروردین ماه ۱۵ رمضان ۱۴۴۵ ۲۶ مارس ۲۰۲۴