#داستان_کوتاه
🌹تو مبین اندر درختی یا چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه🌹
پیرمرد تهیدستی زندگی را در فقر و تنگدستی میگذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میساخت.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقانی مقداری گندم در دامن لباسش ریخت.
پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و به سوی خانه دوید.
در همان حال با پروردگار از مشکلات خود سخن میگفت و برای گشایش آنها فرج میطلبید و تکرار میکرد:
"ای گشاینده گرههای ناگشوده، عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای."
پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و تمامی گندمها به زمین ریخت.
او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به خدا کرد و گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟!
پیرمرد بسیار ناراحت نشست، تا گندمها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانههای گندم روی ظرفی از "طلا" ریختهاند...
"تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه"
مولانای جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فایل تصویری
📅مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا 1444
📝همه_زندگیم_به_فدات
🎤کربلایی_حسین_ستوده
🗒هیئت شاهزاده علی اکبر استرک
#کاشان
🎙موسسه صدابرداری نیستان
⊰•🦋⛓👀•⊱
.
جزتویار؎نگرفتیمونخواهیمگرفت
برهمـٰانعھدکھبودیمبرآنیمهنوز ..!
.
⊰•🦋•⊱¦⇢#رهـبرونھ
⊰•🦋•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
⊰•🔏⛓🕊•⊱
.
وقتاییڪهمریضمیشی،
قلبتدردمیگیرھ..
یاسردردمیگیری،
برایهردردیڪهمیڪشۍ..
یہگناهتمیریزهومحومیشه!
شایدخدامیخواد...
همیندنیاسختیبڪشیوپاڪشی،
پسسعیڪنخیلیشڪایتنڪنی
ازاینرنجها....!
.
⊰•🔏•⊱¦⇢#ٺلـنگرانـه
⊰•🔏•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
🌸 ⃟ ⃟☁️ #شروعفعالیت🌸 ⃟ ⃟☁️
🍁الهی با نام و یادت
💫روزمان را آغاز میکنیم
🍁خدایا به اندازه مهربانیت
💫در کار همه برکت
🍁در مشکلشان گشایش
💫در وجودشان سلامتی
🍁در زندگَیشان
💫خوشبختی قراربده
🍁الهی به امیـد تو
#اللهمعجللولیک_الفرج
┈┄┅═✾🌸 ⃟ ⃟🌸 ⃟ ⃟ ✾═┅┄
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آقـایمهربانـمیاحـسین
ای بـا غـریبه هـای جهـان آشنا حـسـین
ای عهـده دار مـردم بی دسـت و پـا حـسـین¹²⁸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپو از دست ندید 💔