14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨در واپسین ساعات پایانی سال و نزدیک شدن به سال جدید ✨
🌹حضور در منزل شهید والامقام شهید سید روحالله عجمیان🌹
🌹جمعی از نوجوانان هیئت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام مسجد حسینیه حضرت سید شهدا🌹
🌹کمال تشکر و قدردانی را داریم از خانواده محترم شهید عجمیان عزیز و هیئت امنای مسجد حسینیه حضرت سید شهدای شهرک رضوانیه🌹
#شهید_سید_روح_الله_عجمیان
#گروه_مردمی
کانال شهید سید روح الله عجمیان
@seyed_ruhollah_ajamian
📍نمایشگاه آرامش بهاری امامزاده طاهر علیه السلام
#شهید_سید_روحالله_عجمیان
#ارسالی
کانال شهید سید روح الله عجمیان
@seyed_ruhollah_ajamian
🌱
نام و نام خانوادگی شهید: سید روحالله عجمیان
تولد: ۱۳۷۴/۱۱/۲۰، کوهدشت. لرستان.
شهادت: ۱۴۰۱/۸/۱۲، کمالشهر، کرج.
گلزار شهید: امامزاده محمد (ع)، کرج.
🥀
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_روح_الله_عجمیان
#شهدای_مدافع_امنیت_وطن
#شهدای_اغتشاشات_۱۴۰۱
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌱
بیستمین روز از بهمن سال ۱۳۷۴ بود که کودکی در کوهدشت لرستان در خانوادهی عجمیان به دنیا آمد.
پدر و مادرش به عشق امام خمینی و انقلابش، نام او را «روحالله» گذاشتند.
کارگر ساده روزمزد بود. اغلب گچکاری میکرد. پدرش سابقه جبهه داشت و پای او را به بسیج باز کرد. همین شد که با ورودش به بسیج فعالیتهای اجتماعیاش بیشتر شد. با بچههای پایگاه، اردو میرفت و یا به آنها دفاع شخصی یاد میداد. کار در بسیج برایش اولویت زیادی داشت؛ آنقدر که هروقت به وجودش نیاز بود هرکاری که داشت را رها میکرد و خودش را به پایگاه میرساند.
پای ثابت کارهای جهادی بود و به اقتضای شغلش در ساخت و ساز خانه به جهادگران کمک زیادی میکرد.
رابطه عاطفی زیادی با مادرش داد. روزی نبود که دست یا پای مادرش را نبوسد.
سید روحالله با همه مهربان بود و هوای اطرافیانش را داشت.
یکی از آرزوهایش این بود که روزی بتواند برای معتادان یک کمپ ترک اعتیاد بسازد و از آنها نگهداری کند.
عاشق ایران بود و دفاع از ارزشهای آن را افتخار بزرگی قلمداد میکرد.
آرزوی شهادت داشت و برای رفتن به سوریه ثبتنام کرده بود. اما هیچکس فکرش را هم نمیکرد روزی شهادتش در وطن و به دست هموطنانش، به بدترین شکل ممکن رقم بخورد.🕊
🥀
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_روح_الله_عجمیان
#شهدای_مدافع_امنیت_وطن
#شهدای_اغتشاشات_۱۴۰۱
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌱
کم سن و سال بود که تصمیم گرفتم او را به باشگاه بفرستم. برایش وسایل هم خریده بودم که وقتی به باشگاه میرود همه چیز داشته باشد. چند هفته گذشت و چندین بار آمد و از من درخواست کرد که برایش دوباره خرید کنم؛ گفت وسیلههایش گم شده است. مدتی گذشت و این روند ادامه داشت. یک روز صدایش کردم و گفتم: «روحالله! وسیلههایت را چه میکنی؟!» با همان چشمان محجوب نگاهم کرد و گفت: «بعضی از بچهها اوضاع مالی خوبی ندارند و نمیتوانند وسیله بخرند. من وسیلههایم را به آنها میبخشم.»
به نقل از خواهر شهید🎤
🥀
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_روح_الله_عجمیان
#شهدای_مدافع_امنیت_وطن
#شهدای_اغتشاشات_۱۴۰۱
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid