eitaa logo
شوق پرواز🕊
263 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
115 فایل
❇کانال در راستای ترویج 🔊فرهنگ ایثار وشهادت وسبک زندگی ؛شهدا در فضای مجازی📱📲 وهمچنین هماهنگی جهت اجرای🎤 پرده خوانی(چندرسانه ای)💻شهیدان در فضای حقیقی ایجاد شده است. ایدی :ارسال نظرات.. @A1B2C37 تلفن تماس جهت هماهنگی اجرا برنامه ؛☎️ ۰۹۱۵۸۱۸۱۰۶۴
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر شهیده می گوید:‌ «دخترم در روز عید قربان متولد شد. به همین خاطر اسمش را حاجیه گذاشتیم. او را از کودکی با احکام دینی آشنا کردیم و خودش هم علاقه زیادی به امور  داشت.»
آن موقع در حوالی میدان اعدام (محمدیه فعلی) زندگی می کردیم و بعد از آن به محله تختی و خزانه آمدیم. آن وقت ها انقلاب تازه پیروز شده بود و پاسگاهی وجود نداشت. مردم پای کار آمده بودند  تا از انقلاب‌شان محافظت کنند. حاجیه، دختر بزرگ من هم یکی از همین مردم بود. خودش این راه را انتخاب کرده بود و ما مانع او نبودیم. وقتی که (ره) فرمان جهاد و مبارزه داد، حاجیه جزو اولین نفراتی بود که در گروه جهادی محله مان ثبت نام کرد و برای خدمت به خانواده های محروم و بی بضاعت عازم مناطق دورافتاده شد.»

@shoghparwaz🕊
🌷 امام‌خامنه‌ای(مدظله‌العالی)، شهادت حجت‌الاسلام عباسعلی سلیمانی را تسلیت گفتند؛ 👈 شهید حجت‌الاسلام سلیمانی؛ شخصیتی همواره در خدمت نظام 📝 رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شهادت حجت‌الاسلام‌ عباسعلی سلیمانی را در حادثه سوء قصد به وی تسلیت گفتند. ✏️ متن پیام به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم حادثه‌ی سوء قصد به مرحوم حجت‌الاسلام آقای رحمةالله علیه را که به شهادت ایشان منتهی شد به خانواده‌‌ی گرامی و دوستان و علاقمندان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم. ایشان عضو مجلس خبرگان و سالها امام جمعه‌ی زاهدان و کاشان و همواره در خدمت نظام جمهوری اسلامی بودند. از خداوند متعال علوّ درجات و قبول خدمات آن مرحوم را مسألت میکنم. ۱۴۰۲/۰۲/۰۷ •┈┈••✾••┈┈• @shoghparwaz🕊
باشی، اما گرسنه بمانی؟🤔
قربانعلی هدایتی یکی از اقوام شهید علیرضا گل‌محمدی حدود سال ۱۳۸۵ با علیرضا از میانه راه افتاد و می‌خواست به خرمشهر برود. علیرضا یک پیکان قراضه داشت. به تهران که رسیدند، یک دفعه با یک پراید تصادف کردند. علیرضا، او و یکی از دوستانش را با قطار به اهواز فرستاد و خودش در تهران ماند تا پراید را به تعمیرگاه ببرد و کارش را انجام بدهند. آن‌‌ها بعد از ۲ روز با پیکان به پادگان شهیدمحمودوند آمدند. علیرضا خیلی گرسنه بود و به قربانعلی گفت: یک لقمه نان بیاور بخورم. او کمی نان خشک داشت، برای علیرضا آورد و خورد. گفت: من ۲ روز است چیزی نخورده‌ام. قربانعلی پرسید: بیمار بودی؟ گفت: نه بیمار نبودم. هر چقدر پول داشتم، خرج تعمیر پراید شد و فقط به اندازه پول بنزین نگه داشتم تا بتوانم به خرمشهر بیایم. قربانعلی با تعجب گفت: در جیبت یک بسته دلار داشتی که! علیرضا بسته دلار را درآورد و گفت: اینکه برای من نیست؛ این بیت‌المال است. (در جریان عملیات تفحص برون‌ مرزی شهدا که در خاک عراق صورت می‌گیرد، هزینه‌های ایاب‌ و ذهاب، اسکان و اجاره وسایل برای تفحص، خورد و خوراک و غیره به صورت دینار یا دلار صورت گرفته و می‌گیرد)
ناهید احمدی‌مقدم از شهدای معلم است که همواره روی جلد دفترهایش قبل از اسم و فامیل خود کلمه «شهیده» را می‌نوشت. شهید ناهید احمدی‌مقدم از شهدای معلم لرستان است که در یکم شهریورماه سال ۱۳۴۲ در خرم‌آباد به دنیا آمد. پدرش شیرمحمد و مادرش صدیقه نام داشت، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و همچنین دبیرستان را در شهرستان خرم‌آباد با موفقیت کامل به پایان رسانید و چون آن زمان به علت انقلاب ها بسته بود تنها توانست در آزمون ورودی مراکز تربیت معلم شرکت کند و در مقطع کاردانی رشته تربیت بدنی قبول شد. این بانوی شهید همواره می‌گفت که ای کاش می‌توانستم به جبهه بروم و در راه خدا شهید شوم و همیشه در دفاتر خود با خط زیبایی می‌نوشت: «شهیده ناهید احمدی‌مقدم» @shoghparwaz🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵روایت است که از حضرت رسول صلی الله علیه‌‌وآله سؤال شد که ، بیوت چه کسانی است؟   🔷️فرمودند: بیوت الانبیاء.   ⬛ابوبکر با اشاره به خانه و علیهما السلام پرسید: این خانه از آن خانه‌ها است؟   ✅پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: نعم، من افضله 🏴🏴🏴🏴🏴 @shoghparwaz🕊
شوق پرواز🕊
ناهید احمدی‌مقدم از شهدای معلم #لرستان است که همواره روی جلد دفترهایش قبل از اسم و فامیل خود کلمه «ش
«شهیده ناهید احمدی‌مقدم». او دختری خوش‌قلب، مهربان، از خود گذشته، باایمان و تقوی و فوق‌العاده ساده‌پوش و محجب بود. زمانی که به‌ علت مسائلی امام‌جمعه نداشت ناهید به همراه مادرش برای ادای نماز جمعه به بروجرد می‌رفت و در زمان دانشجویی چه در درس و در مسائل فرهنگی و تربیتی و کمک به جبهه فوق‌العاده کوشا بود. رشته تحصیلی وی بود او همیشه می‌گفت دوست دارم به نحو بهتر و بیشتری به جامعه خدمت کنم و واقعاً حق او هم بیشتر بود و همواره آرزوی شرکت در آزمون دانشگاه‌ها را داشت. دانشجویان تربیت بدنی هیچ‌کدام حق استفاده از طلاجات را نداشتند اما شهید چند النگو داشت که همیشه دستش بود و در مقابل پرسش دیگران می‌گفت آنها برای کمک به جبهه است و در زمان مناسب برای کمک به جبهه‌های حق بر باطل هدیه شد. این بانوی لرستانی سال اول تحصیل را با موفقیت به پایان رسانید سال دوم را به‌عنوان کارورزی در روستای دارایی در حومه شهر خرم‌آباد مشغول به کار شد، وی معتقد بود عیادت مجروحان جنگی و سایر بیماران، شرکت در دعا و نیایش، نماز شب و سایر ادعیه، زیارت اماکن متبرکه ثواب زیادی دارد. همواره مرتب و منظم بود و طوری رفتار می‌کرد که گویا هر لحظه ممکن است سفری دائمی و ابدی برایش پیش بیاید و باید کارهایش ردیف و مرتب باشد که این کار او برای سایر دانشجویان الگو شده بود. @shoghparwaz🕊
مادر : خصلت و منش او در دفاع از ارزش های دینی و غیرت و تعصب در برخورد با موارد این چنینی و کمک به دیگران، از وی شخصیتی ممتاز ساخته بود که در نهایت ثمره ای خِیر جز شهادت برای او نداشت @shoghparwaz🕊
برادر کوچکتر شهید حمید الداغی  در حالی که بغضش را نگه می دارد درباره شجاعت این شهید امر به معروف می گوید: شهید الداغی همیشه از دعوا و نزاع، دوری می کرد اما چیزهایی مثل ظلم و حفظ حرمت مردم، خط قرمزش بود. @shoghparwaz🕊