❣️ شهادت نامه ی عشاق❣️
مادر شهید:
🕊 عباس من برای مردن حیف بود. او باید شهید میشد. این اواخر فوقالعاده شده بود، نماز خواندنش را خیلی دوست داشتم، خیلی زیبا نماز میخواند. با نگاه کردن به او هنگام نماز آرامش میگرفتم. یقین داشتیم عباس شهید میشود. وقتی پسرم رفت از خدا خواستم اگر عاقبت به خیری بچهام در شهادت است، شهید و اگر در ماندن و خدمت کردن است بماند. عباسم از من خواسته بود برای شهادتش دعا کنم. هنگام دفن کردن پیکرش، به او گفتم: «شیرم حلالت مادر! ازت راضیم. سربلندم کردی»
تاریخ شهادت: ۹۵/۳/۲٠
#شهید_عباس_دانشگر🕊
#سالروز_شهادت
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 هنر مردان بزرگ الهی ساده زیستی و غم خواری و همراهی با محرومان است و اگر این هنر همراه با خلوص الهی باشد سلاحی قوی برای فتح دل های مردم و هدایت آنان به راه حق و حقیقت خواهد شد . شهید سعیدی نیز از زمره همان رادمردانی بود که روح خود را با این خصائص صفا داده بود.
فرزند شهید در این مورد می گوید: «یکی از روزها که از مسجد موسی بن جعفر علیه السلام تهران به منزل آمدند، دیدیم عبا روی دوششان نیست. از او پرسیدیم پس عبایتان چه شد؟ فرمودند: سر راه مرد فقیری را دیدم که از سرما می لرزد؛ عبایم را روی دوشش انداختم. من دیدم که حالا قبا دارم و فعلاً به عبا احتیاج زیادی ندارم. پس نباید فرد مسلمانی از سرما بلرزد و من هم عبا داشته باشم و هم قبا. یکی برایم کافی بود».
تاریخ شهادت: ۱۳۴۹/۳/۲٠
#شهید_آیت_الله_سعیدی
#سالروز_شهادت
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ...
▫️رگ خشک احکام الهی جز با خون گرم حضور تو جان تازه نمی گیرد!
سلام بر تو ای گنج ودیعه شده در خزائن الهی.
و سلام بر روزی که به یُمن جاری شدن احکام خدا، درخت شادی انسان شکوفه خواهد زد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 ميگويند داود دريادل بود. هيچ چيز به اندازه جان نيروها تا حد ممکن برايش مهم نبود . چادر فرماندهياش هميشه بين نيروها برپا بود و تابلوي «خدمتگزاران» در جلوي آن به چشم ميخورد.
صفاي خاصي داشت با آن پاي مجروح و لنگ جرات و جسارت يک شير مرد را داشت. پاي بيحسش را جلو ميانداخت وسر ستون حرکت ميکرد.
گاهي اوقات نيروها با او شوخي ميکردند و ميگفتند: حاج داود اگر توي خيابان راه برود همه ترکشهايش صدا ميدهد . کل بدنش آسيب ديده بود . اگر جنگ تمام ميشد و برميگشت بايد به يک بازسازي کامل ميرفت.
غم هايش براي خودش بود وشاديهايش را بين نيروها تقسيم ميکرد.
ميگفت: اگرروزي جنگ تمام شود فقط دربسيج خدمت ميکنم و لا غير.
#شهید_داود_حیدری🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 فقط و فقط به خانوادهام و همسرم میگویم که نماز اول وقت را فراموش نکنند و عفت پیشه کنند.
هرچه که در زندگی دارم از کرامات و بزرگی حضرت زهرا (س) است.
#شهید_حیدر_جلیلوند 🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طَامِسَ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ...
▫️سلام بر تو ای مولایی که تنفس هوای بودنت، آلودگی تمام هواهای نفسانی را از آسمان تاریک دلها پاک می کند.
سلام بر تو و بر روزی که خورشید نگاهت، آثار شب را از پیشانی جهان پاک خواهد کرد!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 در فرازهایی از زندگی این شهید در کتاب «مقیم کوی رضا (ع) به زبان پدرش میخوانیم:
«فردای روزی که امام رضا (ع) در خواب مژده تولد رضا را به من داد در بانک حساب پساندازی باز کردم برای زیارت امام رضا.
🍃 رضا چهاردهماهه بود که به زیارت ثامنالحجج (ع) رفتیم. اولین بار بود که رضا را میبردم نزدیک ضریح مطهر آقا تا رضا به ضریح نزدیک شد دستان کوچکش را در میان شبکههای ضریح کرد و با تمام قدرت آن را گرفت، هر چه او را جدا میکردم باز با تمام وجود خود را به ضریح میچسباند. هر چه کردم او را جدا کنم نشد که نشد. زائران که متوجه رفتار غیرمعمول رضا شده بودند شروع کردند به صلوات. مردم اطراف رضا که عاشقانه ضریح امام را در آغوش گرفته بود حلقهزده و هر کس تکهای از لباس او به عنوان تبرک میکند. یکی از خادمین حرم پیشقدم شد و رضا را با زور از ضریح جدا کرد. آن روز در صحن سقاخانه جشن گرفتند و نقارهخانه حرم شروع کرد به نواختن.
وقتی به مهمانسرا برگشتیم، وقتی لباس پارهپاره رضا را عوض میکردم متوجه جای پنجانگشت سبزرنگ پشت رضا شدم.»
#شهید_رضا_پورخسروانی
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگارا بار گناهانم سنگین و پروندهای سیاه در دستم، بدنم از به دوش کشیدن اعمال و رفتاری که بر خلاف تعالیم الهی معصومین علیهم السلام بوده و است خمیده شده ولی، مولای من وای آقای من بنده گنه کارت هیچ گاه قصد دشمنی با تو را نداشتنه و این هوای نفس و شیطان بوده که مرا از راه مستقیم تو دور میکرده و من به خاطر نداشتن تقوای کافی از مسیر تو دور میشدم، ولی به خاطر مهربانیت و عفو و گذشت تو بود که بارها توبه کردم و توبه را شکستم و دوباره آمدم به درگاهت و مولایم بنده گنه کارش را رد نکرد و پذیرفت. (یحب التوابین)
🕊 جوانان ازدواج را به تاخیر نیاندازند و تولید نسل بیشتر را جدی بگیرید که خلاف آن توطئه دشمن انقلاب و نظام است.
🕊 خطاب به ملت ایران: راه توبه همیشه باز است و نگویید که من گنه کارم و ... لیکن خدای رحمان رحیم منتظر یک قدم شماست و با آمدن یک قدم از سمت شما فی المثل قدمهای زیادی به سمت شما بر میدارد
#شهید_محمد_رضا_شیبانی_مجد🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ...
▫️چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر!
سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 دیدار روح الله با حضرت آقا
حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روحالله محافظ ایشان بودند.
ظهر بود و سفره ناهار پهن شد . آقا روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روحالله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین».
آقا روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روحالله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روحالله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران».
وقتی به خانه برگشت آنقدر که محو جمال
حضرت آقا بود که میگفت: «خدا قسمتت کند یکبار حضرت آقا را ببینی». خیلی دوست دارم یکبار از نزدیک به دیدار آقا بروم و بچههایم او را ببیند.
#شهید_روح_الله_سلطانی🕊
#سالروز_شهادت_۹۴/۳/۲۳
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 شهید تورجیزاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی میداد و قرآن کریم را بسیار تلاوت میکرد؛ همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداخت. صدای گریه هایش بعضا موجب بیدار شدن دیگران میشد. این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت.
🍃 شهید تورجیزاده در جبهه بارها مجروح شد به گونهای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شد و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت میکرد.
سرانجام شهید تورجیزاده 5 اردیبهشت سال 66 در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان حین فرماندهی گردان یا زهرا(س) در سنگر فرماندهی به شهادت رسید.
جراحتی که سبب شهادت وی شد همچون حضرت زهرا(س) بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکشهایی مانند تازیانه بر کمر وی.
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا اِبْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى...
▫️سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین .
سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت در سرداب مقدس، ص610.
🌷@ShahadatNameOshagh
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh