eitaa logo
یٰآددٰآشْـٺ‌‌℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
394 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
698 ویدیو
62 فایل
ـ﷽ - بیـٰادمَردان‌عآشـق‌و‌بی‌اِدعـآ•• - وَ روایَت‌هایی‌به‌قلـم‌دِل‌•• - هِدیه‌به‌پیشگاه‌ِ مولاٰوصـٰاحِبمـآن‌حَضرت‌مَھـدی‌ِفآطِمـہ (عَجل‌الله‌تعالی‌فَرجه‌الشَریٖف)••|❤ . #کپی‌باذکرصلوات‌برای‌ظھورآقاامام‌زمان‌عج‌آزاد ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از |•• شَیٖبُ‌الخَضیٖبْ ••|💔
و جهانی خیره چشمهایت که حس خوب آرامش را فریاد میزد....تولدتان مبارک
هدایت شده از |•• شَیٖبُ‌الخَضیٖبْ ••|💔
به دل نگیر اگر تولد شما را تبریڪ نمی گویند، ذوق ولادت مادرتان غافلگیرشان کرده.💐  تولدت مبارڪ ،بزرگ مرد سرزمینم🌹 هدیه به روح پاڪ امام (ره) ۳ شاخه گل صلواتـــــــ🕊🌹✨ ‎‎
هدایت شده از |•• شَیٖبُ‌الخَضیٖبْ ••|💔
ماه بر روۍ زمین‌ آیینہ‌ گیر آورده است🌙 در تو هرشب‌ میشود محوِ تماشاۍ خودش♥️🌹
اینطوریه که یکبار به دنیا میای ؛ هزار بار می‌میری [روحی] تا بمیری [جسمی] .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شُد شَفآ‌ بَخشتَرین‌ خآڪ‌ِ‌ جَھآن‌ تُربَتِ‌ دۅست عجَب‌ اَز‌ نُسخِھِ‌ۍ‌ دَرمـآنِ‌ اَبـآ‌؏َـبدِاللّھ-♥️
🌹افسر رشید و غیور فراجا در ماموریت مبارزه با قاچاقچیان کالا  درسالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها در محور ساوه استان مرکزی به رسيد. - طی عملیاتی در چند روز گذشته در محور ساوه استان مرکزی به خودرو دارای پلاک سرقتی مشکوک که طی عملیات تعقیب و مراقب با قاچاقچیان کالا درگیر می شوند. در این عملیات قاچاقچیان بر اثر برخورد عمدی به خودرو گشت انتظامی موجب واژگونی خودرو گردیده و افسر موصوف از ناحیه سر دچار مصدومیت می‌شود که جهت سیر مراحل درمانی به بیمارستان منتقل می گردد. - علی رغم تلاش تیم پزشکی و بعلت شدت جراحات وارده ساعاتی قبل به درجه رفیع شهادت نائل گردید.🕊 - لازم به ذکر است طی این عملیات قاچاقچیان توسط عوامل انتظامی استان مرکزی دستگیر شدند. - شهیدکشوری‌نیا اهل استان لرستان متأهل و دارای یک فرزند پسر می‌باشد.
📽 روایتی از زندگی شهید آرمان علی‌وردی 📌 در مستند "آرمان عزیز" 📺 شبکه افق 💠 تنها کانال رسمی طلبه شهید آرمان علی‌وردی 💠 🌹متدین.مومن.متعبد....حزب الهی 🔰@armanazizma 🔷ارسال با ذکر منبع مجاز است.
یٰآددٰآشْـٺ‌‌℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
|🌱••• 🌷 .. - برای تائید استعلام امنیتی‌ام رفتم سپاه.. تا آن لحظه را از نزدیک ندیده بودم و نمیشناختم.. وارد محل کار علی‌آقا که شدم نزدیک اذان‌ظهر بود.. تاآمدم مدارکم را تحویل ایشان بدهم، با یک لبخندی که جدی بودن حرفش را پشت شوخ‌طبعی‌اش پنهان کرده بود گفت: "به نماز نگویید کار دارم بلکه به کار بگویید نماز دارم.." باهم رفتیم نمازخانه.. نماز را که به جماعت خواندیم در راه برگشت به محل کار و تحویل مدارم، لبخندی زد و گفت: " از اولین مرحله گزینش من رد شدی، اونم با یه نمره قبولی خوب.." احساس نمی‌کردم که ایشان مسئول گزینش باشد.. قبلاً فکر میکردم کسی که بسیجی‌ها را گزینش می‌کند یک خشک و بداخلاق و بی‌روح باشد ، اما علی‌آقا تمام هژمونی فکریم را بهم ریخت.. - در همان لحظه‌ی اول دلبسته و و شدم.. دیگر به چشم یک گزینشگر نگاهش نمی‌کردم بلکه به چشم یک دوستی بود که سالها از او دور و بی‌خبر بودم و حالا کنج سپاه‌ناحیه پیدایش کرده‌ام.. گزینشم تمام شد و مسئولیتی در بسیج به عهده من قرار گرفت.. حالا به علی‌آقا نزدیکتر شده بودم. دیگر او را لحظه‌ای رها نکردم.. همیشه و همه جا کنارش بودم و از اخلاق‌خوبش برای خودم مَشق می‌گرفتم.. - در شکل‌گیری تفکراتم بعنوان یک راهنما برای یک بسیجی ساده نقش بسزایی داشت.. او به تمام معنا یک مَرد و پاسدار واقعی بود.. با اخلاقی‌خوشی که داشت روز به روز بیشتر در قلب و جانم جای میگرفت.. - وقتی استخدام شدم دیگر از او خبر نداشتم.. از سال ۹۷ تا زمان شهادتش تنگاتنگ با او در ارتباط بودم هم از لحاظ کاری و هم شخصیتی همیشه خنده از لبهایش محو نمیشد.. کارم مدیریت‌روستایی بود و خبرهای امنیتی که در روستاهای تحت مدیریتم رخ میداد را به میگفتم و همین امر باعث یک صمیمیت و دوستی ناب بین ما شده بود..🌱 - ۲ ماه قبل از شهادتش به نمایندگی از محل کارم برای حضور در یک جلسه بسیج‌سازندگی به ناحیه رفتم.. باید خودم را به می‌رساندم ، دلم سخت هوایش را کرده بود.. جلسه که تموم شد به دفتر محل کارش رفتم تا هم او را به آغوش بکشم هم یکسری اطلاعات و اخباری که در اختیار داشتم به او بدهم.. تا مرا دید خوشحال شد و لبخندش نمایان گشت.. بعد از مدت‌ها همدیگر را می‌دیدیم.. دوباره آن خنده و شوخی‌هایش به من نیرو و جانی تازه بخشید.. قد رعنایش را نگاه کردم جا افتاده‌تر شده بود و چهره‌اش را یک نور خاص احاطه کرده بود.. شبی که ایشان شهید شدن شاهچراغ بودم.. تلفن‌همراهم زنگ خورد.. یکی از دوستان بود که خبری را به آرامی و با بغض در گوشم نجوا کرد.. چشم‌هایم گرم و گونه‌هایم خیس شد.. خبر سنگین و پر از درد بود.. خبر شهادت بهترین دوستم بود.. تمام خاطرات و چهره‌زیبایش یک آن جلوی دیدگانم ظاهر شد.. از کوچکتر بودم.. درست ۱۴سالم بود که ایشان را در اطلاعات عملیات سپاه ناحیه دیدم. بچه‌های بسیجی میگفتند تازه استخدام شده و به ناحیه آمده.. مهربانی‌اش زبان‌زد خاص و عام بود.. نه دیده بودم و نه شنیده بودم که حتی یکبار هم عصبانی شده باشد.. لبخند همیشه بر لبانش جای‌داشت.. - اهل هئیت بود و اصلا او بود که ما را به هیئت میبرد.. همیشه ورد زبانش داستان‌های پهلوان بود و به ما میگفت باید منش پهلوانی را از این شهید یاد بگیریم و از زندگینامه شهیدهادی برایمان تعریف می‌کرد.. - همیشه برای اینکه مخاطبانش را جذب کند ، خنده و شوخی را چاشنی مطالب فرهنگی از جمله حدیث و کتاب‌های فرهنگی و.... می‌کرد.. - حالا او هم به شهیدهادی پیوسته بود و باورم نمیشد.. حالم بد بود و چون ابر بهار گریه میکردم تا صبح نخوابیدم و زود برگشتم ملایر.. و شهری را دیدم که پراز غم است و سیاهی.. شهری که حالا مقتل ‌علی‌ما شده بود.. و جایی که حالا خالی از علی و لبخندهایش شده بود..💔 - او آرزو داشت شهادت نصیبش شود و حالا به آرزویش رسیده بود..💔 🌹 (آقای ع . ع) 🚫 برای‌این‌پست @Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ‌‌℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
- هرنفس‌ درد بیاید نرود حرفی ‌نیست قاب‌عکست ‌بشود داروندارم ‌سخت‌ست #پاسدارشهید #مدافع‌امنیت‌
|🌱•• ✍ از ویژگی‌ها و خصوصیات هر چه بگویم کم است.. اما ایشان دو ویژگی بارز داشت.. اولین آن: بود. - علی‌آقا تنها زمانی حرف می‌زد که حرفش مفید باشد، یعنی هیگاه بیهوده حرف نمیزد برای همین در دوره آموزشی بچه‌ها به شوخی به او میگفتند ولی زمان که گذشت فهمیدم که چقد کنترل زبان به انسان میتواند کمک کند...✨ - دومین ویژگی ایشان: بود. از منظم‌ترین نفرات پادگان بود. همیشه بصورت مرتب و منظم و اولین نفر در صبحگاه و بقیه برنامه‌ها حاضر میشد. و با تمام وجود دل می‌داد.. طوری که همه تعجب میکردند او چقدر منظم است... تولد: ۲۸ آبان ۱۳۶۹ ملایر : ۴ آبان ۱۴۰۱ ملایر💔 ... 🚫 برای‌این‌پست @Shahadat1398🕊
🔴🔴🔴 🌹 .. بزرگوارانی که باشهید بزرگوار ، دوست و یا آشنا بودند و از این شهید والامقام خاطره دارند خواهشمندم برای بهترشناخته شدن سیره این‌شهیدعزیز و به همگان و بیان و دادن آنها از کانال ما (که مختص شهداست و مدتی‌ست خاطرات این شهیدعزیزامنیت شهرمان را جمع آوری و نشر میدهد.) به پیوی بنده مراجعه کنند👇 @Komiel930 . ..🌷 ــــــــــــــــــــــــ پ.ن: کانال 🌱 @Shahadat1398🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• زمانی‌ انقلاب‌ پیروز شد ،که‌ زنان در صَف‌ اوّل‌ آن‌ حضور داشتند.🇮🇷 @Shahadat1398🕊
- بچه‌هـٰا برید دوست‌صـٰادق‌ پیداکنید..! دوستۍهااون‌زمـٰان‌ صـٰادقانه بود. دوستۍ‌هـٰاۍالان‌خـٰاله بازیه. شب‌اول‌قبر اون‌دوست‌خوبہ بدردمون‌میخوره؛ بقیه‌ش‌‌کشکه.. _حاج‌حسین‌‌یکتا
💔 دستانِ رنجورش حاکی از زحمات بی‌چشم‌داشتش بود. فقط از فرزندش یک‌چیز می‌خواست: مهدیِ فاطمه را تنها نگذار… @Shahadat1398🕊
- ما فرزندان مدرسه‌ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی‌کنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس می‌گیریم... _شهیدجهادمغنیه
- عروسی من در جبهه و عروس من است! صدای توپ و تانک عقد مرا می خواند! سفیر گلوله‌ها بر سر من نقل می پاشند و فرزندم "آزادی" است! از همه‌ی مردم ایران می خواهم که از فرزندم (آزادی) خوب مراقبت کنند تا این نهال به دست آمده توسط استعمارگران از بین نرود... فرازی‌از وصیت نوجوان‌شهید "علی‌علیزاده"