بےݪبخند نمےدیدیش
به دیگران هم مےگفت
از صبح ڪه بیدار میشید
به همه لبخند بزنید
دلشون رو شاد ڪنید
براتون حسنه مےنویسند..
#شهید_عبداللهمیثمی..
@ZendegiShohadayii
سال دوم یک استاد داشتیم
که گیر داده بود همه باید
ڪراوات بزنند..
سر امتحان چمران ڪراوات نزد
استاد دو نمره ازش کم کرد
شد هجده
بالاترین نمره..
#شهید_مصطفیچمران..
@ZendegiShohadayii
هربار مادرش تماس میگرفت
کاملا مودبانه رفتار میکرد..
اگر درازکش بود مینشست
اگر نشسته بود میایستاد
میگفت: درسته که مادرم نیست
و نمیبینه ولی خدا که هست..
#شهید_حمیدسیاهکالیمرادی..
@ZendegiShohadayii
🍂🦋🍂
🦋🍂
🍂
° سادهپوشبود
° دوتاپیراهنبیشترنداشت.
° گاهےاوقاتمااعتراضمےڪردیم
° ومےگفتیم: خب!
° یہدستلباسنوبگیر
° ایناخیلےڪهنہشده...
° مےگفت: دلیلےنداره...
° همینڪہتمیزومرتبباشہ،خوبہ
° هنوزقابلاستفادهاست...
#شہید_مجید_پازوڪے ♥️
@ZendegiShohadayii
••|♥️|••
همیـشہ دعا کنید چشمـانے داشته باشید👀
کـه بهتـرین هـا را در آدم ها ببیند✨
قلبـی کـه خـطاکارترین ها را ببخشد...🤍
ذهنے کـہ بدے ها را #فراموش کند...💫
و روحے کـہ هیچگـاه ایمـانش بہ خـدا را از دست نـدهـد!🙃🕊
@ZendegiShohadayii
یکی از شهدای مدافع حرم بود ،،،
داعشی ها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ...
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود ..
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد....
تشنه بود آب جلوش می ریختن روزمین ....
فهمیدن حاج قاسم توی منطقس ...
برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید ..
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت .. اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا .....😭😭😭😭😭
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد ....
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برا حاج قاسم 😓😓
رای درست ما یعنی وفاداری به شهدا.
@ZendegiShohadayii
من تلخـۍِ برخوردِ صـادقانه را ،
به شیرینۍِ برخورد منافقانه
ترجیــح میدهم !
- #شهید_بهشتی 🌱
@ZendegiShohadayii
درمڪتبـــــ شھدآ..
بہش گفتم:
چند وقتیہ بہ خاطر
اعتقاداتم مسخࢪم میڪنند...
✨بہم گفتـــــ:
براے اونایے ڪہ اعتقاداتتون
رو مسخره مے ڪنند،
دعا ڪنید خدا بہ عشق
"حسیــــن" دچارشون ڪنه
#شهیداحمدمشݪبـــــ💞
#شهیدانه☔️
@ZendegiShohadayii
🌿🌾🌷🌾🌿
شہیدمحمودرضابیضایـےقبلازازدواجش
همیشہدوستداشتڪہدرآینده
دخترےداشتہباشہواسمشوبذارهڪوثر
بعدازدواجشهمخدابهشدخترےداد
واسمشوڪوثرگذاشت.
شبیڪےازعملیاتهابهشگفتندڪہ
امڪانتماسباخانوادههست
نمےخواےصداےڪوثرڪوچولوتروبشنوی؟؟
گفت: ازڪوثرمگـذشتم...
#شہید_محمود_رضا_بیضایـے ♥️
@ZendegiShohadayii
🌾🌾🌾🌷🌷🌷🌸🌸
خدایا هدایتم کن،
زیرا میدانم که گمراهی
چه بلای خطرناکی است
خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم
،زیرا میدانم که ظلم چه
گناه نابخشودنی است..:)
#شهید_مصطفیچمران
@ZendegiShohadayii
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
مدتی ڪه در اداره ڪار میڪرد،
برای اینڪه غرور او را زمین نزند
میز ڪارمندی خودرا پشت صندلیاش گذاشت
و صندلی مراجعین را جلوی صندلی خود قرار داد...!
اینگونه میخواست غرور پشت میز نشینی و مدیریت را از خود دور ڪند..
[ڪاشمسولینما
ازابراهیمیـادبگیرند
ودردشانفقطخدمتباشد…!!]
#شهید_ابراهیم_هادی♥️🕊
@ZendegiShohadayii
رفیق
حواستبہمینهاۍجبھہمجازۍ
هست؟!
قربانیاینجنگبشی
دیگهتمومہ...
شھیدجنگسخت،میرسہبهخدا...
ولی!
قربانۍجنگنرم
ازخدادورمیشه...
حواستباشہ☝️🏻
ـــــــ ـــــــ ـــــــ ـــــــ
#جنگسخت✨
#شهدایی🌿
@ZendegiShohadayii