فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا بخاطر داشتن همه چیز ازت ممنونم
همین الان از عمق وجود بگو
الهی شکرت
🆔@ShahidBarzegar65
💫پارت (75)
جلد دوم کتاب ازقفس تاپرواز
خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷
📝امداد غیبــــی(منا در منا)
🌷خاطرۀ پیش رو راخواهرشهید میگوید:
سال۱۳۸۰ همراه همسرم؛عازم سفرحج تمتع شدیم.
چون ضعیف الجثه و بیماربودم، حجم جمعیت مانع آسایشم میشدو بنابراین همراه با مدیرکاروان در ساعات خلوت طواف وفرایض حج را انجام می دادم ازاینکه نمیتوانستم با همسر و برادرم مانندانسانهای عادی درصفوف زائران کعبه باشم اندوهگین بودم.
اماچیزی از احوالم به زبان نمی آوردم،
🌷 تازه ازعرفات برگشته بودیم که مدیر کاروان اعلام کرد:فردا عید قربان است و برای رمی جمرات به«ِسرزمین منا»می رویم.
بادل شکستگی داروهایم راخوردم و خوابم برد
🌷در عالم رؤیا شهیدرادیدم که صدایم میزند:
سلام آبجی زَرّین تاج!زیارت قبول
با خوشحالی او رادرآغوش کشیدم بوسیدم.
گفتم من چون بیمارم نمی توانم همراه جمعیت زائران باشم،وازاین بابت دلخورم.
گفت:اینکه غصه ندارد
توبیا من کمکت می کنم.
🌷گفتم: چه میگی محمد!؟بیام،آن وقت به جای ثواب،دردسرمیسازم
گفت:توبیا، قول شرف میدم تو را سالم به مقصدت برگردانم،همراه با کاروان بیاخودت اعمال را انجام بده
🌷ازخواب بیدار شدم و فورا
با نگرانی خود را مهیا کردم و همراه با سیل زائرا عازم رمی جمرات شدم و باموفّقیت ستون هارا سنگ زدم و با سلامتی برگشتم.
🌷همه حیران مانده بودند ولی من حضور محمد را حس می کردم .پس از قربانی کردن با حجاج همراه شدم و بقیّۀ مناسک راخودم انجام دادم و شیرینی سفر تمتع را به واسطۀ برادر شهیدم چشیدم و آرزویم تحقق یافت.
🔰منبع:کتاب ازقفس تاپرواز
زندگینامه شهیدمحمدعلی برزگر
جلد۲صفحه۱۷۱
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان....
میزبانی که تمام دارایی اش را به مهمان بخشید😳
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تمساح با لمس شکم آهو متوجه بچه درون شکم آهو میشه.
حتی حیوانات وحشی هم به بقیه رحم میکنند و کودک کشی نمیکنند.
📌اما صهیونیست ها از حیوانات هم پست ترند
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان سفارش مولا علی ع به بُراء....
حتما انجام بدهید فکر نمی کنم دو سه دقیقه بیشتر وقت بگیرد
🙏🙏🙏
اللهم عجل لولیک الفرج
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا:
عاقبت همه ما را ختم بخیر بگردان
دعا هایمان را مستجاب فرما
الهی آمین 💌
سلامتی وتعجیل آقا امام زمان عج صلوات
🆔@ShahidBarzegar65
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج...
ازهمراهی وفعالیت ونشر کانال ازشما خوبان همیشه همراه متشکریم.
دوستان جدید:
ضمن عرض خیرمقدم🌷
پُستها؛هر۲۴ساعت شبها بارگزاری میشود.💌
التماس دعا
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫بهارطبیعت وبهار قرآن یک بهار کم دارد وآن هم بهار دولت ظهور.
هدیه به اهلبیت (ع)
تعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۳صلوات محبت کنید...
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان...اسلام باقیمت
در زمان پهلوی میخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس، شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب میشد،
به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار میخریم.
🔹هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود،
هيچكس بهجز مرحوم آیت الله حسینعلی راشد تربتی اعتراض نكرد،
اين جريان خيلى بر مسئولين گران آمد و گفتند:
فقط یک آخوند، اعتراض كرده، بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند.
🔸نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوالپرسى پرسيدند اعتراض شما چيست؟
گفت:
حقيقتش اين است اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خریدهام و در اين مدتزمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کردهاید، زياد است!
🔹من راضى نيستم از بیتالمال مردم قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم.
بهت و تعجّب همه را فرا گرفت.
يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیتهای دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت:
اگر اسلام اين است، من آمادهام براى مسلمان شدن
ز مال خلق اگر سوء استفاده کنم
چگونه روى کنم سوى داور متعال؟
📚با اقتباس و ویراست از کتاب جرعهای از دریا
🆔@ShahidBarzegar65
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهيدابراهيم هادى🌷
🆔@ShahidBarzegar65
رسم منطقه ما این بودکه روز چهاردهم فروردین مردم دربازارچه سَیّاراطراف امامزاده جعفرع گردهم می آمدند.هم زیارت وسیاحت؛هم خرید و کُشتی گیری درگودِباچوخه.
پسرم محمدعلی هم مثل برادرانش کشتی باچوخه رابلدبودوهیچوقت مغلوب کسی نشده بود.
خاطرم هست آن روز نوجوانان وجوانان بسیاری دو به دو باهم کشتی باچوخه میگرفتند.
نوبت به محمدعلی و دوستش محمد؛رسید.
مطمئن بودم محمدعلی اهل شکست خوردن نیست.
اما از همان اول مسابقه خیلی ناشیانه عمل کردوشکست خورد.
از حالاتش پیدابود که ناراحت به نظر نمی رسد.امامن پیش آن همه مردوزن ؛کوچک وبزرگ ازخجالت آب شدم.
دیگرنمیتوانستم آنجابمانم برای همین با عصبانیت به منزل آمدیم.
سفره شام رامی چیدم وغُرمیزدم
توکه بازنده شدی ای کاش مسابقه نمیدادی.آبرویمان رابردی،آخرچرا؟!
محمدعلی وقتی دید باسکوتش قانع نمیشوم؛جلو آمدگفت:
مادرجان:برنده کسی نیست که پشت کسی رابه خاک بمالد؛گفتم:تا حالا که حریفانت راشکست میدادی چرا نمیگفتی؟
گفت:امروزفرق داشت.
باتعجب پرسیدم:چه فرقی؟!
گفت: هرچه فکر کردم؛نتوانستم جلو امامزاده وشهدایی که قهرمان ماهستند قلدری کنم.
ازطرفی من قبل مسابقه به زیارت اهل قبور رفتم؛درست نبود.
زیرا روزی طعمه همین زمین میشوم.پس چه ببرم چه ببازم پشتم ورویم را خاک پرمیکند.
برای همین غرورم را به خاک کشاندم.
تا دیگرهوای نفس مرا نگیرد.
مادرجان:دعاکن.تا قهرمانی شوم که خدا میخواهد.میخواهم شهیدشوم.
👌فرازی ازوصیت شهیدبرزگر:
خدایا :این بار بادلی خونین وقلبی سیاه بسویت آمده ام؛مراباز مگردان.
🕊💌خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر
💐۲۷ماه رمضان سالگردتفحص وخاکسپاری شهیدبرزگرگرامی باد.
🆔@ShahidBarzegar65