khodahafez_rafigh_01.mp3
543.4K
#نوای_ عاشقی 💔
اهنگ بی کلام شهدایی
خداحافظ رفیق ۱
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
#دلتنگی_شهدایی 💔
نمردنم ز فراقت، ز سختجانے نیست
امید وصل در این ماجرا گلوگیر است!
شریف کاشی
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
+ نیمه شعبان ۱۳۹۴
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مصطفای_قلب_ها 💔
مراسم اولین سالگرد شهید
حدادیان
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
حاج مهدی رسولی_شب 8 رمضان 97 - مناجات - بنده نفس شدم سوز و نوایم رفت رفت-1530517502.mp3
12.69M
#مناجات 💔🎧
بنده نفس شدم سوز و نوایم رفت رفت
#امامزمانی
#بہشدتناب ((((:💔
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | روایتی از دیدار راوی و نویسنده کتاب "عصرهای کریسکان" با رهبر انقلاب
🔺 بازنشر به مناسبت درگذشت آقای امیر سعیدزاده، راوی کتاب
💻 @Khamenei_ir
شهید مصطفی صدرزاده
#دلتنگی_شهدایی 💔
«طبیبِ من تویی، ای دوای هر دردی
امیدْ بهرِ چه بندم به دست های دگر؟»
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh
#کتاب_سید_ابراهیم
قسمت دوازدهم
{ تحصیل }
همسر شهید:
یکی دیگر از جنبههای عملی ولایتمداری مصطفی عمل به توصیه آقا در مورد تحصیل بود بعد از این که فاطمه به دنیا آمد و تحصیلات حوزوی را کنار گذاشتم و دیگر ادامه ندادم مصطفی از همان زمان تاکید میکرد که باید در دانشگاه یا حوزه ادامه تحصیل دهم. یک بار گفت دانشگاه آزاد بدون کنکور دانشجو می گیرد از من خواست که ادامه تحصیل بدهند و گفتند برخی از آقایان اجازه نمیدهند که خانم هایشان به دانشگاه بروند ولی تو اصرار می کنی که من را به دانشگاه بفرستید اصلاً از محیط دانشگاه آزاد خبر داری جواب داد از محیط دانشگاه خبر دارم ولی از تو هم خبر دارم و میدانم که میتوانی و باید ادامه تحصیل بدهید همان اوایل که تصمیم گرفتم برای تدریس به مدرسه بروم و کار کنه از مطرح کردن آن با مصطفی کمی استرس داشتم هر چند که نوع نگاهش را می دانستم به او گفت ممکن است کلاس هایم از ساعت ۸ تا ۱۲ باشد یا مثلاً فلان ساعت ها در خانه نباشم فاطمه را چه کار کنیم چون خیلی راحت به من گفت تو برو من هستم کار من آزاد است میتوانم از فاطمه نگهداری کنم و بعدا به کارم برسم خودش هم کم از تحصیلات حوزوی باز مانده بود به دانشگاه روی آورد یک دفتر خاص برای دانشگاه آماده کرده بود و در تمام صفحات آن تصاویر امام خامنه ای مد ظله العالی و شهدا را چسبانده بود به دفترش را که دیدم به او گفتم اگر میخواهی به مدرسه بروی این چه کاری است جواب داد عکس شهداست چه اشکال دارد خیلی هم خوب است گفتم فکرش را کرده ای اگر کسی ببیند چه می گوید گفتم مهم نیست هر کس هر چه می خواهد بگوید من کاری را که دوست دارم انجام میدهم واقعاً عاشق شهدا بود هر بار که تصاویر شهدا و دفاع مقدس از تلویزیون پخش می شد مصطفی ضجه می زد فردا که از دانشگاه برگشت با خوشحالی گفت دیدی بدن شد تا دفتر را باز کردم یکی از دوستان پرسید این عکس شهید هنری اینجا چه می کند و هم ادامه داد لباسی که هنگام شهادت تنش بود منشور عملیات به او دادم مصطفی هم که عاشق دفاع مقدس بود حسابی سوال پیچش کرده و کلی اطلاعات از او گرفته بود مصطفی متوجه شده بود که این شهید و دوستانش بچه های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد صلوات الله علیه تهران هستند همان کسانی که در فکر محاصره شده و قتل عام شدند مصطفی به این گردان و رزمندگان و شهدای علاقهمند شد و در مورد آنها تحقیق زیادی کرد.
➺°.•| @ShahidMostafaSadrzadeh