eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
خانهٔ پدریمان تا سالها نخورد‼️ گذاشته بودیم همان طور بماند؛ گوشهٔ خانه با خط خودش نوشته بود : منزل 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در #سوریه به همرزمش گفته بود: دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی #غیرتم اجازه رفتن به #مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را #جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به #شهادت برسم. و اینگونه شد که حضرت زینب #خستگی زیاد را در چهره غلام عباس دید و او را برای همیشه به مرخصی نزد خودشان فرا خواند. #شهید_محمد_اسدی🌷 #غلام_عباس 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5827858587279426773.mp3
7.12M
🎧🎧 🎵 شور | دفعه آخری یه جور دیگه بود 🎤🎤 سید رضا #نریمانی 👈تقدیم به #همسران صبور #شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
قرار یک زندگی الهی این است: یکی بشود #شهید 🌷 ودیگری #همسر_شهید و همسفر تا بهشت❤️... اما #انتظار همیشه واژه دلتنگ کنندهِ💔 همسفران است... #شهید_صادق_عدالت_اکبری #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ دردهایم غالباً پیش تو #درمان مےشود با #ڪریمان ڪارهاےسخٺ آسان مےشود بےگمان وقتے بیایے ازسرشرمندگے پشٺ #ماهِ روے تو، خورشید پنهان مےشود #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍁خزان است و هوایے بس دل انگیز بزن #صبحانه‌ای با چای لبریز ... #سلام_صبحتون_شهدایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
‌‌حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در لباس اهالی سیستان و بلوچستان انتشار به مناسبت #هفته_وحدت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله #خامنه_ای از زبان دشمنان 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
روزهایی که بی‌تو می‌گذرد ... گرچه با #یادتوست ثانیه هاش... ولی #آرزو باز می‌کشد فریاد: در کنار تو می‌گذشت #ای_کاش ... خلوت عاشقانه همسر #شهیدحججی با عکس محسن در معراج شهدای تهران 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
5⃣9⃣7⃣ 🌷 📚برشی از کتاب 📝عادت نداشت کفشش👞 را بگذارد توی پلاستیک و . فقط کفش‌داری. 💥حتی در زمان های شلوغی که باید توی صف می‌ایستاد. می‌گفت:اگه جایی بری با‌ کفشات می‌ری تو خونه⁉️ ادب حکم می‌کنه بذاری دم در🚪. 📝یکی دو دفعه به مادرش گوشه آمدم برای رفتن و . حرف هایم را به شوخی می‌گرفت و می‌گفت:بره ولی شهید نشه❌ دسته جمعی داشتیم کنار حوض وسط صحن آزادی زیارت‌نامه📖 می‌خواندیم. صدای بلند بگو "لا اله الا الله"به گوشمان خورد. تابوتی⚰ ترمه‌پوش از حرم🕌 بیرون آوردند. 📝وقتی از کنارمان رد شدند از یکی پرسید:کی بوده؟طرف گفت:جوان بوده و از خودش یک بچه 👶به‌جا گذاشته.اشک دوید توی چشمان😢 مادرش. سریع از آب گل‌آلود ماهی‌اش را گرفت:می‌بینی مامان دنیا همینه! ! 📝اگه جوونت شهید بشه🌷 دیگه خیالت راحته که عاقبت‌به‌خیر شده؛ اگه کرد و مرد می‌خوای چه‌کار کنی❓شب قبل از نمازمغرب رفتیم حرم. افطاری🍱 را بردیم داخل صحن توی راه به مادرش پیام داده بود که امشب برای دعاکن❤️. 📝توی جامع‌رضوی زد به پهلویم: به مادرم بگو دعا کنه.خودش را با گل‌های فرش🌸 (ع) سرگرم نشان داد. به مادرشوهرم گفتم:مامان! این من رو دیوونه کرد! می‌شه الان دعاش کنی؟ 📝وسط اذان مغرب بود که دل مادرش شکست💔. با اشک چشم😭 برایش . ذوق کرد. توی آن ده‌روز یک دور را ختم کرده بود. شب آخر تا سحر توی حرم 🕌ماندیم. باهم نماز خواندیم دعا خواندیم قرآن خواندیم📖 حدیث‌کساء خواندیم. آخر سر هم یک . 📝آن شب ورد زبانش شده بود:خدایا من رو گناهام چشمام... این زیارت بهش چسبیده بود👌.شب بیست‌وسوم را توی قطار🚞 گذراندیم. وقتی پدر و مادرش خواب رفتند یواشکی گوشی‌اش📱 را روشن کرد. او تخت بالا بود و من پایین روبه‌رویش👥. آرام مناجات می‌خواند و اشک می‌ریخت😭. اشک من هم می‌چکید روی بالشت😔. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کرانه های چه بیکران ووسیع امید ماست در این سرای رفیع چه غم ز غربت دنیا و حسرت عقبا نگاه روشنتان تا برای ماست 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
YEKNET.IR مناجات و روضه.mp3
3.62M
احساسی 🍂از در این خونه بوده این همه بها گرفتم 🍂من تموم زندگیمو از امام رضا گرفتم 🎤 👌فوق زیبا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سلام برتو ابراهیم در عالمِ اسیری قدم زنان در باغچه ای از نرگس و یاس و شب بو، #گلی دیدم به رنگ سرخ جنس میخک، عطر محمدی اورا چنین صدا می زدند #گمنام... #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
اینجوری ایستاده اند... گم شد! هم پلاکت... هم استخوانت... هم #آرمانت... و اتوبان رد شد از کوچہ ای ڪہ بہ #نامت بود...😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#اےشهـید🌹 جاده زندگـےام بدجور بہ پیچ وخم افتاده، دلـــم #محتاج نیم نگاهے از توست، اجابت ڪن دل #خستہ ام را.....♥️ #شهید_حسین_عشوری🌷 #شهید_امنیت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣7⃣ 🌷 🔰عشق و محبت❤️ نزدیک‌ترین راه رسیدن به . انسان عاشق همیشه و همه جا به یاد معشوقش💞 نَفَس میزنه دائماً در تلاشه که فاصله‌ش با محبوبش بشه و به هر طریقی که شده زودتر روزها و ساعات⌚️ فراق رو سپری و به برسه. 🔰از جمله شهدایی🌷 که حسن جان علاقه‌ی بی مانندی بهشون داشت، سردارخیبر بود.البته جنس علاقه‌ی حسنِ عزیز به با ما خیلی فرق داشت؛ هرچند که همیشه 📸عکس شهدا رو به همراه داشت و زینت بخش اتاق و... بود، لکن به عکس بسنده نمی‌کرد❌، بلکه خودش رو کرده بود. 🔰 رو برای خودش انتخاب کرده بود و همه‌ی تلاشش این بود که خودش رو بیشتر شبیه شهدا👥 کنه. ✓اعمال، ✓رفتار، ✓اعتقادات، ✓حرکات، ✓واکنش‌ها، ✓دغدغه‌ها و... 🔰از اونجایی که خیلی وقت ها تلاش میکرد از دیگران استفاده کنه، این موضوع رو خوب میدونست👌 که برای رسیدن به دیرینه‌ش هم باید از اونایی که راه رو رفتن و تجربه کردن بگیره تا به هدف 🎯برسه و آسمونی بشه🕊میدونست که باید زندگی کنه تا به فیض شهادت برسه🌷. 🔰عاشق مطالعه📖 در مورد شهدا بود. مدام در صدد این بود که چیز جدید یاد بگیره. هر مطلبی(سیره، اعتقادی، رفتاری و...) که از مطالعه یا شرکت در یادواره های شهدا و... روزیش میشد رو بلافاصله در خودش میکرد☺️. ✔ یادگاری از حاج همت: 🔰برای اینکه لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه .باید داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم می خواد که از همه چیزمون بگذریم و برای اینکه از همه چیزمون بگذریم باید شبانه روز دلمون❤️، وجودمون و همه چیزمون باشه... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سخت اسـت امّــا ... گذشتنــد از هر آنچہ ڪہ #قلبــشان را وصل زمیــن میڪـرد ! #این_قانــون_پـــرواز_است گذشتـــن براے رهــا شـدن ... #شهید_جهاد_مغنیه🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
↶‌○•° ای شـهیـد °•○ ↷ مےشود نـگاهے بردل من ڪنے زنــگار #گناه، وجودم را احاطہ ڪرده بہ نگاهتـ محتاجم دستم را بگیـر #مرا_دریاب #خادم_شهداء❤️ #شهید_حجت_اللّه_رحیمے 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے4⃣0⃣1⃣ 💠حضرت علی (ع) در یکی از سخنرانی ها فرمودند: ✳️ به زودی پس از من زمانی خواهد رسید که در آن زمان چیزی پوشیده تر و آشکارتر از و رایج تر از بر خدا وپیامبرش نباشد. ✳️ نزد مردم آن زمان کالایی کم بهاتر از نیست،وقتی که بخواهد به درستی خوانده شود. و کالایی رایج تر و فراوانتر از آن نیست،آنگاه که بخواهند به صورت وارونه و به دنیا طلبان معنایش کنند. ✳️ در آن ایام، در شهرها، چیزی ناشناخته تر از امر و شناخته شده تر از و نیست. ✳️ آن مردم در با یکدیگر و پراکندگی واز و رویگردانند. ✳️ گویا آنان خود را قرآن میدانند نه قرآن را راهنمای خود،از قرآن در میان آنان جزء نامی باقی نمانده و جزء خط و نوشته ای چیزی از آن نمیدانند... 📚نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ی 147 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_310226054725763588.mp3
5.93M
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی 32 کینه يه دستگیره بزرگ برای شیطان توی قلب ماست تازمانی که دلمون پر از کینه است شيطون روی قلبمون چمبره ميزنه😔 با کینه ها چکارکنیم؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
گفته بودی که چرا محو تماشای #منی؟! و آنچنان مات، که یکدم مژه برهم نزنی🚫 مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود، ناز #چشم_تو به قدر، مژه بر هم زدنی😔...! دلتنگی مادر شهید💔 #شهید_سجاد_زبرجدی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷حرف دل با امام زمان (عج) آقا! خیلی دوست دارم برای نزدیک شدن #فرج و ظهورت کاری کنم و باری از روی دوش شما بردارم نه اینکه ... 🌷آقا ! احساس می کنم چند وقتی است که #سرگرم دنیا و از شما غافل شده ام و امیدوارم این حضورم در #سوریه و خدمت در اینجا مرا به شما نزدیک کند تا جایی که وقتی به یاد من هستی لبخند #رضایت بر لب داشته باشی نه اینکه ... آقا ! شما #امامِ_زمان من هستی، شما صاحب اختیار من هستی، شما صاحب اصلی دل من هستی پس عنایت کن و نگاهی از روی لطف و رحمت به این بیچاره کن، از همان نگاه هایی که دل را #منقلب می کند. 🌷از خداوند سلامتی و تعجیل  در فرج شما را مسئلت دارم وشما هم دعا کنید خداوند توفیق ونعمت #شهادت در رکابت را بعد از خدمات زیاد نصیبم کند. #شهید_رسول_پورمراد🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دستم نمیرسد به بلندای آسمان #شهادت🌷 اما دست به دامان تو میشوم #ای_شهید تا شاید ضمانتم را بکنی... #شهید_محمدحسین_محمدخانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣9⃣7⃣ 🌷 🔰 پیش آمد.ماندگار شد. من هم خسته شده بودم😪 .هم روحی ، هم جسمی .دو سه ماه🗓 بود توی منطقه بودم. گفتم : پس من یه هفته میرم و برمیگردم . 🔰نگاهی کرد و گفت : اسماعیل! میری ، برمیگردی میبینی ها ! با خنده رو به جمع گفت : من مینویسم📝 اگه بمونه میشه !!خندیدم و گفتم😄 : تا مارو با پرچم🇮🇷 نفرستی ، دست از سرمون بر نمیداری ! 🔰دوباره گفت : ، دست ما رو توی حنا نگذاری ها ، زود برگرد.دم غروب 🌥بود. همدیگر را بغل👥 کردیم .رفت روی پله نشست. دستش را گذاشت زیر چانه اش،خیره شد به آسمان . حالتش گرفته بود . کردم👋. 🔰آمدم سمت ،سر سفره ناهار 🍲بودیم . یکی از بچه ها گفت : شنیدید دو نفر از بچه ها شدن⁉️ گفتم :کیا ؟! گفت : ... برشـے از کتـ📚ـاب عمار حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh