eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
6.3هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ❣🌸 🌸❣ 1⃣3⃣ یه لحظه جا خوردم،... با بهت نگاهش کردم، 😧مستقیم به چشمام نگاه کرد👀 اما با کمی حالت خشم با همون ولوم بالاش که تا حالا نشنیده بودم ازش ادامه داد: _چرا اینکارو کردین؟؟ من از شما اینو خواسته بودم؟؟ آخه چرا؟؟🗣 بعدم نگاهشو ازم گرفت و بلند شد ایستاد و در حالی که جلوم راه میرفت سرزنش وار جملاتش رو بر سرم می کوبید: _آخه من نمی فهمم شما چرا باید همچین کاری کنین، من ازتون خواسته بودم کمکم کنین اما شما چی ... 😠دقیقا کاری رو کردین که خواسته ی مادرم بود .. اینجوری قرار بود کمکم کنین؟؟؟🗣 راه میرفت 🚶و سرزنشم میکرد... من دلم گرفته بود ازش، دیگه نمیتونستم جلوی ریزش اشکامو بگیرم،😢 دونه های اشکم سرازیر شدن... اما عباس انگار حواسش به من نبود که همونطوری که با حرص راه میرفت و نگاهش به کفشاش بود حرفاشو میزد: _من نمی تونستم مخالفت کنم، در برابر مامان بابام خلع سلاح بودم، 😵هیچی نمی تونستم بگم دوتا خاستگاری قبلی رو تونستم بپیچونم این یکی نمیشد .. 😠☝️تمام امیدم به شما بود، اما شما چیکار کردین، زدین همه چیزو خراب کردین .. شما جلوی رفتنمو با این کارتون گرفتین ... از حرکت ایستاد.. منم بلند شدم درحالی که کل صورتم از اشک خیس شده بود 😭 دیگه تحمل سرزنشاشو نداشتم .. دلم نمی خواست کسی که سرزنشم میکنه 🌷عباس🌷 باشه .. با ایستادنم در حالی که سرشو بالا میاورد تا به صورتم نگاه کنه ادامه حرفاشو میزد: _آخه من نمیفهمم شما ... تا نگاهش👀 به چشمام 👀افتاد جملش ناتمام موند، مبهوت به صورت خیس از اشکم نگاه می کرد .. حالا نوبت من بود، دیگه باید یه چیزی میگفتم .. با دست اشکامو از جلوی چشمم پاک کردم و گفتم: _من همه ی این کارا رو فقط ... فقط به خاطر شما کردم ...😣😭 دیگه نتونستم تحمل کنم اشکام باز سرازیر شدن اما عباس همونجا ایستاده بود و تو بهت اشکای من بود، دویدم سمت خونه،،، با وارد شدنم به هال با اون حال آشفته و گریه همه جا خوردن، وای که من حضور همه رو فراموش کرده بودم .. دیگه اتفاقی بود که افتاده بود، دویدم سمت اتاقم و خودمو رو تختم انداختم و تمام بغض هامو رو بالشتم خالی کردم..😫😭 بابا .. باباجون مگه کنارم نیستی پس چرا ناآرومم ... آرومم کن ...😩😭 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 2⃣3⃣ نمیدونم چند دقیقه بود که گریه می کردم ولی چند بار صدای باز و بسته شدن در و شنیده بودم.. آروم از جام بلند شدم که چشمم خورد به مهسا که کنارم نشسته بود و با نگرانی نگاهم میکرد - چیشده آبجی؟!😨 سعی کردم لبخندی رو بزور رو لبام بنشونم آروم گفتم: _هیچی عزیزم🙂 رفتم دستشویی و صورتمو با آب سرد شستم،،، به اتفاقات چند لحظه پیش فکر کردم، وای خدا حالا جواب بقیه رو چی بدم، هنوز یه ساعت از محرمیتمون نمیگذشت که منو با اون حال دیدن، الان فکر می کنن چیشده که من گریه می کردم، خدا کمکم کن .. ✨وضو گرفتم ✨و زیر لب فقط صلوات میفرستادم .. از دستشویی که اومدم بیرون با ملیحه خانم روبرو شدم، منتظر من بود اینجا..😒 سرمو به زیر انداختم😔 که اومد دستامو گرفت و گفت: _معصومه جان عباس چی گفت بهت که ناراحتت کرد؟😐 نگاش کردم، چشماش نگران بود،،، اون مادر بود نباید از پسرش دلگیر میشد، اصلا چرا از عباس، مگه مقصر من نبودم که بدون مشورت با عباس این تصمیم رو گرفتم ..😒 آهی کشیدم و گفتم: _نه ملیحه خانم من باعث ناراحتی عباس شدم تقصیر من بود، من کاری کردم که اون سرزنشم کنه و گریه ام بگیره، تقصیر من بود😔 مهربانه نگاهشو بهم دوخت و گفت: _امان از دست جفتتون .. دوتاتون عین همین سوالی نگاهش کردم که گفت: _عباس هم دقیقا همینو گفت، گفت تقصیر خودشه و تو رو ناراحت کرده، والا آخرشم نفمیدم چیشده و کی کیو ناراحت کرده لبخندی رو لبم نشست،،، 😊 راستش هر چقدر زمان بیشتر می گذشت و عباس رو بیشتر می شناختم تازه می فهمیدم که واقعا مردِ من 🌷عباس🌷 بود! ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5832628917260779560.mp3
4.58M
🎵 #صوت_شهدایی 🍂ای دل وامونده، دل تنهامونده 🍂دلی که از رفیقای شهیدش جامونده 🎤🎤 #حاج_مهدی_سلحشور 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✫رنگ ها🎨 ✫موسیقی ها ✫ترانه ها🎶 ✫عطرها همه #تاثیرشان عمیق است حالا تو فکر کن💭 #یکی_باشد که بهتر از هر رنگی حال نگاهت را خوب کند😍 صدایش بهتر از هر موسیقی ای🎵 در قلبتـ❣ نفوذ کند #حرفهایش همه شبیه غزل باشد و عطرش😌 مستت کند حالا فکر کن آن یکی #تو باشی #من چطور میتوانم بی تفاوت از کنارت👥 بگذرم⁉️ نمیشود #تو_را نبینم... #شهید_رسول_پورمراد 🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🔹از کویر خشک بر دریا #سلام 🔸هر نفس بر زاده ی زهرا😍 سلام 🔹بازمی گویم به تو از #راه_دور💕 🔸یا حجت ابن الحسن #آقاسلام... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
↫فقط نه کوچه #باغ ما ↫فقط نه این که این محل🌇 ⭕️احاطه کرده #شهر را شعاع مهربانی ات😍 #شهید_رسول_خلیلی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5863852191336367921.mp3
4.32M
▫️یا محمد، یا علی، یا فاطمه، یا صاحب الزمان، ادرکنی و لا تهلکنی. #داستان_تشرف ملاقاسم علی رشتی محضر امام عصر علیه السلام. #پیشنــــــــــهاد_دانلود 🙏🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺🍃 ⭐️بعد از #شهادت حسرت به دل موندم که به خوابم بیاد. بالاخره اومد. نزدیکای #صبح بود. خواب دیدم که پشت یه میز وایستادم و شخصی نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی میکنه. ⭐️کارت دانشجوییمو میخواستم که ناگهان صدایی شنیدم که به من گفت برای منم کارت میگیری؟ رومو برگردوندم و #محمدرضا رو دیدم. لباس #سفیدی تنش بود و انگار قدش بلند تر شده بود. ⭐️تو خواب میدونستم #شهید شده. گفتم تو جون بخواه. #بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به #گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم منو #شفاعت میکنی؟ لبخندی زد و گفت این حرفا چیه، معلومه. مطمئن باش. این بار محکم تر بغلش کردم و گریه هام بیشتر شد... 🔺 نقل_از_دوست_شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔰در یکی از مغازه ها مشغول #کار بود یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم😦 دوکارتن بزرگ📦 اجناس روی دوشش بود جلوی یک #مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت 🔰وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم بعد گفتم: #آقا_ابراهیم برای شما زشته، این کار، کارِ بار برهاست نه کار شما🚫 نگاهی به من کرد و گفت: #کار که عیب نیست، بیکاری عیبه😊 🔰 این کاری هم که من انجام میدم برای #خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم😔 جلوی #غرورم رو میگیره. گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست شما #ورزشکاری و خیلی ها می شناسنت... 🔰ابراهیم خندید☺️ و گفت: "ای بابا همیشه کاری کن که اگه #خدا تو رو دید خوشش بیاد #نه_مردم❌ #شهید_ابراهیم_هادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری #سرود_زیبا_امیرالمومنین (سه ضرب) من همان زائری که میدانی #کربلایی_سید_امیر_احمدنیا 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
#رنگ_خدا☝️ این روزهای آخر سال، هر کسی، جایی رو انتخاب می‌کنه 🚕 برای دور شدن از استرس‌ها و دغدغه‌های زندگی ⛅ برای همین، خیلی‌ها کوله‌ی سفر 👜 می‌بندند و و با دل اما قدم قدم، سراغ شهدا میرند🕊 تا آخر سالشون رنگ پاک خدا بگیره ... ☺️💚 💫 امام صادق (ع): «سه گروهند که روز قیامت شفاعت می‌کنند👌 و شفاعت آنها مورد پذیرش خداوند قرار می‌گیرد: انبیاء و علماء و شهدا»😍☝️ 📗 بحارالانوار. ج ۹۷. ص ۱۴ #سلام_خدا_برشهیدان_راه_حق #راهیان_نور 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
📸 #گزارش_تصویری | طرح «پیش به سوی #مشهد_بدون_گرسنه» 🔹آغار عملیات توزیع بیش از ۲۰ هزار بسته غذایی در بین محرومان مشهد و شهرستان های خراسان رضوی توسط معاونت محرومیت زدایی آستان قدس رضوی 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
❣ 🌹🍃به بهشت خوش آمدی! اینجا سرزمین ملائک به معراج است...جاییکه پرندگان قفس خود را شکسته وآزادانه به آسمان پر کشیدند 🌹🍃خاک اینجا آغشته به خون پاکانی است که دل در گرو داشتند و مجنون وار به سوی او دویدند.. اگر همه جا پر شده از دروغ و تزویر و ریا؛ اینجا اما بوی به مشام میرسد 🌹🍃از اینجا تا آسمان راهی نیست...کافیست گوش جان بسپاری به تک تک ذرات...بشنو! در ، شقایق از داغ دل مادری تنها و پدری چشم انتظار میگوید...نسیم علف ها را به رقص می آورد...آنجا، میان علف ها خبریست! انگار جشنی به پاست.. از سنگرهای عشق و ایثار صدای نجوای دعا، عبادت و گریه ی شبانه ی جوانی به گوش میرسد..چه عاشقانه با خدایش راز و نیاز میکند! شرهانی بوی میدهد...بوی (ع) 🌹🍃در گرمای جان فرسای خورشید از عطش کبوتران زخمی و تشنه لب میگوید..در فکه را میبینی که از فتحی بزرگ روایت میکند هرکه در رمل های فکه قدم برداشته و با آنها سخن گفته میداند چه میگویم 🌹🍃از صدای روضه های (س) به گوش میرسد..و ابراهیم تو را میخواند برای هدایتگری.. چه عجیبی دارد اینجا! شبیه کوچه ای است که حرمت مادر را شکستند.. و گمنامان خوابیده در شیارها، اینجا هرشب مادرند! 🌹🍃 دل های سنگ شده را به عالم معنا وصل میکند و که با همتش بت های نفس و تکبر را یکی پس از دیگری میشکند 🌹🍃 و ! غروبش را دیده ای؟ اگر غروب شلمچه را ببینی معنای و دلبستگی را خواهی فهمید‌ پای رفتن نیست..بغضت که شکست دیگر نمیتوانی ناله سر ندهی! دلت که شکست نمیتوانی دل بکنی! اینجا بوی ها را به خود خواهی گرفت. اینجا عجیب بوی میدهد! 🌹🍃 در تو را میخواند به جهاد و ایستادگی کنار که رفتی با آب نجوا کن..با آن نخل های سوخته ای که ایستاده مردند! با پرندگان و ماهیان....تلاطم اروند خاطر را آشفته میسازد 🌹🍃زمان در اینجا محبوس شده. در این رازی نهفته است. با عقل ظاهر بین نمیتوان پی به سر اینجا برد، برای محرم اسرار شدن باید باشی و با پای عشق قدم در راه نهی 🌹🍃از خاکی شدن نترس! با پای برهنه خودت را به آغوش گرم زمین بسپار که صدای می آید! پرتو نوری هستند که تو را به رب الارباب اشراق میرسانند... 💔 کاش میشد همیشه اونجا موند! ❣ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5785292523618436981.mp3
8.92M
°•|🌿🌸 دل میزنم به دریا پامیزارم توجاده راهی میشم دوباره باپاهاےپیاده 🎤🎤 👌👌 °•|🌿🌸 عالیه 😔😭گوش نکنی از دستت رفته 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆👆 دوستان همه استیکرایی که در کانال استفاده میشه متعلق به کانال استیکرمونه( ) لینک کانال↙️ @shahed_sticker 🙏↖️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺🍃 🌷شهید بزرگوار از تک تیراندازهای ماهر بود و همچنین زمینه فعالیتش خیلی بود و در همه میدان هایی که حاضر می شد با و هوش بالایی که داشت می درخشید 🌷کسانی که حتی یکبار این شهید را دیده بودند از او خاطرات خوبی دارند فوق العاده و بود 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🌺🍃 ✨ #معراج_السعادت کتابی که شهید ذوالفقاری با عمل به آن پله های #ترقی را طی کرد و رسم شاگردی را آموخت؛ کتابی که خواندن آن را به خانواده خود و دیگر دوستانش توصیه کرد تا #سرعت رشد و تکامل خود را بالا ببرند. ✨شیخ هادی به عنوان #فیلمبردار، عکاس و مسئول کار های فرهنگی به گروه حشد الشعبی عراق پیوست؛ و این #دوربین عکاسی نشان از نقش وی در سامرا (در کنار دفاع از حرم) دارد. | پ.ن:وسایل به جا مانده از شهید محمد هادی ذوالفقاری | #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدی_‌جانمـ❣ من هر زمان که حال و هوای #تو میکنم پر می دهم کبوترِ دلمـ🕊 را بہ #جمکران از کثرتِ گناه🔞 خودم #توبـه می کنم شاید #دعـای من برود رو به آسمان😔 اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌺 #سه‌شنبه‌های_جمڪرانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5935765745056088152.mp3
6.42M
🎵 #نماهنگ_مهدوی 🍃توی موج ابر و باد 🍃یه روزی #مهدی میاد 🎤🎤 #حامد_جلیلی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
گفتم :محمد این #لباس جدیدت خیلی بهت میاد گفت: #لباس_شهادته ! گفتم:زده به سرت! گفت: می زنه ایشالله ! چند ثانیه بعد از انفجار💥 رسیدم بالای سرش، نا نداشت، فقط آروم گفت: #دیدی_زد!! #شهید_محمد_مهدوی🌷 #شهید_حادثه_بمب_گذاری_حسینیه_شیراز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadehور