🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 خانواده موفق👏 #قسمت_چهلم:تمرین شرافت ✔️🔵💠🔰🔰 استاد پناهیان: 🔰د
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#خانواده موفق 👏
#قسمت_چهل_و_یکم: لبخندت برای چیه؟!
✔️💖👌
استاد پناهیان:
تلقی ما از ازدواج چیه ؟؟؟💍💍
در جلسه قبل من خدمت شما عرض کردم
✌روابط اجباری داریم و روابط اختیاری داریم
✳️همه ی کمال انسان در «روابط اجباری» هست
در روابط اختیاری اصلش اینه که نمیشه رو این زیاد حساب باز کرد!
❌❗️
آقا چقدر لبخند میزنه به غریبه ها!!!؟
😏
بله معلومه :
لبخند میزنی میخوای دل ببری! ❌
لبخند میزنی میخوای کلاس بزاری برا خودت! ❌
میخوای بگی من آدم حسابی هستم! ❌
❌همش نفاقه
به کسی لبخند میزنه ، باید نیت لبخندش برا اون باشه ،نه برای خودش
✅💠👆
نه اینکه لبخند بزنه که بگه من خوش اخلاقم ....من آدم حسابیم
😐👈آقا تو داری به خودت میپردازی !❌
یکمی به ما نگاه کن 👀
تو داری به ما لبخند میزنی مثلا دلت برای ما بتپه....
💓
آدم پیش غریبه ها لبخند بزنه ...معلوم نیست برای خودش میتپه که خودشو عزیزکنه یا دیگران براش مهم هستند که داره لبخند میزنه !
😊💓
اما برای همسرت ،اهل بیتت لبخند بزنی دیگه پیش اینا نمیخوای عزیز بشی که....
(خیلی خیلی مهم!)
👌نفاق و تظاهر نیست .. دیگه واقعا داری محبت میکنی.
😍
لبخند تو خونه اجرش خیلی بالاتره از بیرونه.
😊👆
💠طبع ازدواج اینه ،اثر وضعیش اینه
هرکی که ازدواج مهربانش نکرد «آدم درستی نیست »
🔴
🔵باید بره خودشو اصلاح کنه
بعضی ها دو قورت و نیم که نمیدونم تو بازاره چجوری وچند کیلو میشه ....
دو قورت ونیم باقیه بعد ازدواجش ؛
👈تازه طلبکار میشن !
معلومه یه عقده هایی رو جمع کرده اینجا
👆
زورش به هیچکی نرسیده 👇
حالا میخواد توقعی برخورد کنه واز اطرافیانش این توقع رو داره !!!
آدم ازدواج میکنه
برای پرداخت
برای مهربانی کردن
برای کوتاه اومدن
ازدواج میکنه برای اینکه به کسی محبت کنه .
💥
هر کدوم از آقایون و خانم ها در مورد این مفاهیم رابطه خاصی دارن که باید بهش پرداخت
️ولی شیرینی ازدواج اینه که آدم به یه کسی محبت کنه...
❌نه اینکه ازدواج کنه که محبت ببینه
مگه تو عقده ی محبت داری ❓
مگه کمبود محبت داری ❓
مامانت بهت محبت نکرده؟؟؟؟ بابات تو سرت زده؟؟؟؟
مدرسه آدم حقیری بودی و معلمت ضایعت کرده که دق دلیاتو تو خونه دربیاری ؟؟؟
😒
سرشار از محبت باش ؛ لبریز باش
👌بگو محبت تو سینه ی من مونده میخوام مهربانی کنم
من چه کسی رو ببخشم ...☺️
مگه باید کسی خطایی کنه که من ببخشم ...
میخوام مروت داشته باشم ...
بزرگواری کنم....
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمانی.mp3
5.53M
#فایل_صوتي_امام_زمان 62
✍شبیه آدم آهنی هایی شُدَم
که نفس می کشـند و راه می روند!
قلبم کمی نور میخواهد
تا دوباره مهربان شود،
✨تا دوباره بلند بلند بخندد!
بیایی...من سبــز می شوم👆👆
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـ 🌼
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸محمد حسین سال ۱۳۷۲📆 در خانوادهای مذهبی از اهالی #کراچی_پاکستان و در شب ولادت حضرت زهرا(س)🎊 به دنیا
💢مادر شهید: در #وصیتنامهاش تاکید داشت که از امر به "معروف و نهی از منکر" غافل نشویم❌
🔰ما همیشه یک زندگی #ساده و بیآلایش داشتیم و سعی کردیم حداقل اصلیترین👌 مسائل و #واجبات دین را رعایت کنیم. سعی کردم به فرزندانم👥 همین مسائل را آموزش دهم، که امیدوارم موفق بوده باشم😊
🔰محمدحسین علاقه خاصی به #شهید_زین_الدین داشت. شهادت🌷 محمد برای من بسیار سنگین بود، روزها و شبهای🌙 اول شهادت بیقراری و گریههای من پایان نداشت😭
🔰یک شب که #محمدحسین به خوابم آمد، گفت: #مادر میدانی با اشکهایی که میریزی من چقدر عذاب میکشم⁉️ میدانی چقدر ناراحتم۷ که اینقدر بیقراری😔؟ اگرچه دلتنگیهای💔 من پایانی نخواهد داشت، ولی به خاطر #محمدم بر شهادت و دوری💕 از او #صبوری میکنم.
#شهید_محمدحسین_مومنی
#شهید_مدافع_حرم (پاکستانی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰محمودرضا #شکسته بود خودش را و به راحتی خودش را می شکست. در این خصوصیت اخلاقی در #اوج بود !! 🔰بدون
❣ #بابا_محمودرضا❣
🍄من بزرگ می شوم
و #تو همان جوان رعنا می مانی😍
🍄چقدر ذوق می کنم که تو مثل #باباهای دیگر پیر نمی شوی🚫
🍄یک روز با #امام_زمان می آیی❤️
و من غرق در مستیِ آمدنت #باحجاب زینبی ام💖 آبرو می شوم برایت 😊
#کوثر_خانم نازدانه ی شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖 #قسمت_سی0⃣3⃣ 🍂ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ
📚 #از_داستانهای_نازخاتون
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_سی_و_یکم1⃣3⃣
🍂ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺁﺷﭙﺮﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ . ﺷﻤﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ : ﻣﺎﺩﺭ، ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ : ﻣﺮﺗﻀﯽ ﭘﺎﺷﻮ ﺍﻭﻣﺪﻥ !
ﻭ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺳﺮﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ .
🍁ﭘﺪﺭ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺶ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ . ﺍﻭﻝ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ - ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺧﺎﻧﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻣﺶ - ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ . ﺑﺎﺯﻫﻢ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺖ ﻧﭙﻮﺷﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ .
🍂ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ ﮔﺬﺷﺖ . ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺧﻮﺏ ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﭼﮑﺎﺭﻥ؟
ﭘﺪﺭ ﺳﯿﺪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺗﻮﯼ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﺗﻮﯼ ﺣﻮﺯﻩ ﻫﻢ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ .
ﭼﻬﺮﻩ ﭘﺪﺭ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ . ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻓﯿﺮﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺍﺵ ﺫﮐﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ . ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﻋﺎﺩﯼ ﺷﺪ : ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ …
🍁ﻣﺎﺩﺭ ﺳﯿﺪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ : ﺑﺠﺰ ﯾﻪ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻭ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﻦ .
ﻣﺎﺩﺭ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﺯﺩ : ﺩﺧﺘﺮﻡ … ﻃﯿﺒﻪ …
ﺳﯿﻨﯽ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ . ﺁﺭﺍﻡ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﺎﯾﯽ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺩﺭ . ﺳﯿﺪ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ : ﯾﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺖ ﺁﻗﺎﯼ ﺻﺒﻮﺭﯼ !
🍂ﻗﻠﺒﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺳﯿﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ : ﺑﻨﺪﻩ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺑﺸﻢ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺣﺮﻡ .…
ﭼﻬﺮﻩ ﭘﺪﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺭﻓﺖ : ﺗﮑﻠﯿﻒ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟
ﺳﯿﺪ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ : ﻫﺮﭼﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﯿﺪ …!
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_سی_و_دوم2⃣3⃣
🍂ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . ﺩﺭﺑﺎﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ .
ﭘﺪﺭ ﯾﮑﻪ ﺧﻮﺭﺩ: ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺶ ﻭﺍﯾﺴﯽ . ﻣﻄﻤﺌﻨﯽ؟
– ﺁﺭﻩ . ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ .
– ﭘﺲ ﺑﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺣﺮﻓﺎﺗﻮﻧﻮ ﺑﺰﻧﯿﺪ !
🍁ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ . ﻫﺮﺩﻭ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ، ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﮔﺬﺷﺖ . ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻄﻤﺌﻨﯿﺪ؟
– ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﯿﻔﺘﻪ . ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ .
– ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﺎﺩﯼ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
– ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﻣﻨﻢ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺷﺮﻁ ﺩﺍﺭﻡ .
🍂– ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ !
– ﺑﺪﺍﯼ ﻋﻘﺪ ﺑﺮﯾﻢ ﺷﻠﻤﭽﻪ !
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﯾﺰﯼ ﺯﺩ : ﭘﺲ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﻫﻤﺴﻨﮕﺮ ﺑﺎﺷﯿﻦ !
– ﺍﻥ ﺷﺎﺀﺍﻟﻠﻪ .
#ﮔﺮﻩ_ﺯلف_ﺧﻢ_ﺍﻧﺪﺭ_ﺧﻢ_ﺩﻟﺒﺮ_ﻭﺍ_ﺷﺪ
#ﺯﺍﻫﺪ_ﭘﯿﺮ_ﭼﻮﻋﺸﺎﻕ_ﺟﻮﺍﻥ_ﺭﺳﻮﺍ_ﺷﺪ
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5886315578964049995.mp3
6.96M
🍂ای دل وامونده ای دل تنهامونده
🍂دلی که از #رفیقای_شهیدش جامونده
🎤 بانوای: #حسین_سیب_سرخی
#صوت_شهدایی
#جامانده_منمـ😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
می گویند:
سرِ دوراهی 🔀گناه و ثواب
به حُبّ #شهادت فكر كن
به نگاه امام زمانت فكر كن😌
ببين می توانی از #گناه بگذری⁉️
از گناه🔞 كه گذشتی
از #جانت هم می گذری...
#رفیق_شهیدم !
ادعای شهادت🌷 دارم ولی
دست دلمـ💓 می لرزد
سر #دو_راهی گناه و ثواب
حلال و #حرام😔
سنگینی #نگاه_تو را لازمم
به وقت ماندن سر دو راهــ↭ـی
که یادآورم باشد
#شاهد بودن #شهید را.....
#شهید_عارف_کایدخورده
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
بيا ای بهترين درمان قلبـ💔ـم
مداوا كن غم پنهان قلبـ💔ـم
قسم بر خالق دلـ💚ــهای عاشق
تو هستی آخرين سلطان قلبـ💔ـم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh