eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🍁دوباره #جمعه_گذشت وقنوت گریان ماند😭 🍁دوباره گیسوی نجوای من #پریشان ماند 🍁شبیه #شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام... 🍁و کوچه کوچه ےشهرم🏙 دوباره #زندان ماند #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نه پرواز🕊 بلدم، نه #بال و پرش را دارم دامهای #دنیایی اسیرم کرده اند.. 💥ولی من‌ میخواهم.... اسیر #نگاه_شما شوم و بس.. ای شهــ🌷ــدا........ #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5785029778994103906.mp3
2.05M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا #هاشمی_نژاد 🔖 طلبکار خدا نباش 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#خیرخواه 💢توی #عذرخواهی کردن پیش قدم بود. میگفت: نذاریم❌ چیز های کوچیک باعث بشه از هم #فاصله بگیریم. 💢باید سال ها کنار هم👥 رزمنده باشیم. نذاریم کدورت ایجاد بشه. میگفت: برای هم دیگه #خوب بخوایم👌 #شهید_محسن_حججی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهیدانه🕊🌷 اولین حقوقی کہ از #سپاه گرفت ۲۵۰هزار تومان💰 بود. رفت باهمہ آن کتیبه خرید برای #هیئت. ازپرده فروشی ریش ریش هاے پایین پرده راخرید🎊 وبہ کتیبه‌ها دوخٺ وهمہ را #وقف هیئت کرد #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 🔻 #استاد_پناهیان 🕋 #لذت_آغوش_خدا 67 ⭕️ مبارزه با نفس چه زمانی بی فایده میشه؟ این از حیله های
❣﷽❣ 🔻 🕋 68 "گمشده بشریت" 💞 حلاوت ایمان، گمشدۀ بزرگ زندگی بشریت هست... فدات بشم؛ تا بهش نرسیدی دست از تلاش بر ندار...🌺💖 ❣️ آیت الله بهجت می فرمودن: مگه امکان داره کسی در مسیر خدا حرکت کنه و خدا لذّت عبادت رو بهش نچشونه؟ 💢 اگه ما میبینیم این همه عبادت کردیم اما مزۀ ایمان رو نچشیدیم «معلومه که در مسیر درستی عبادت نکردیم...» 🔺 عیب کار اینه که در خونۀ خدا نرفتیم. جاهای دیگه رفتیم... 🔷 عباداتمون تکبرمون رو بیشتر کرده... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مهندسی فکر_32.mp3
9.23M
#مهندسی_فکر 32 راههای فعال کردن تفکر 👇 - ایجاد خلوت - استفاده از ابزاری که تفکر را فعال میکنند؛ مانند خواندن، شنیدن، دیدن .... ـ تلقینِ تفکرات مثبت، و پرهیز از تفکرات منفی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢برای اینکه از #وجودمون بگذریم شبانه روز باید همه کارهامون #برای_خدا باشه✅ #هفته_دفاع_مقدس #شهید_مح
🔰خواب شهیدحاج همت که تعبیرشد 🔹حاج ابراهیم همت، محسن را خواست و به او گفت: محسن، تو به #شهادت می‌رسی، محسن كه كمی جا خورده بود😟 گفت: چطور مگه حاجی⁉️ حاج همت ادامه داد: من #خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسی، شهادتت🌷 هم طوری است كه اول اسيرت می‌كنن و بعد از اينكه #آزار و شكنجه‌ات دادن و تو خواسته‌های اونها رو برآورده نكردی، تو رو تيرباران💥 می‌كنند و به شهادت می‌رسی 🔸سه روز بعد خواب #حاج_همت تعبير شد، در عمليات والفجر ۳ در مرداد ۶۲📆 و در آزاد سازی #مهران، ماشين تويوتايی كه سرنشينان آن نورانی، برقی، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر ۲۷ بودند در منطقه #قلاجه به كمين منافقين😈 خورد، پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار💥 بستند همه سرنشينان جزء #يك_نفر جلوی چشم يكديگر در حاليكه زخمهای عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به #شهادت رسيدند🌴 #شهید_محسن_نورانی #شهید_محمدابراهیم_همت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_هجدهم 8⃣1⃣ 🍂_نه پدر من اونجا نیست! ما چند گروه👥 شدیم و هر کدوم یک قطعه از #شهدا
❣﷽❣ ♥️ 9⃣1⃣ 🍂ساعت قرار فرا رسید. از دور میدیدمش با آنکه یک ربع زودتر رسیدم اما محمد قبل از من آمده بود. نزدیک تر رفتم و بعد از سلام گفتم: _کی اومدی؟ هنوز یک ربع مونده +ما اینیم دیگه میخوای برم یه ربع دیگه بیام؟😅 🌿خندیدم و گفتم: _نه ساعتمو یه ربع میکشم جلو. فکر می کنم سر موقع رسیدی😅 سرماخوردگی بهتر شده؟؟ +الحمدلله خوبم. همانطور که قدم زنان می رفتیم، پرسیدم: _میشه بگی چرا اون روز زنگ زدی گفتی بیام بهشت زهرا؟؟ پس از چند ثانیه سکوت گفت: +جواب این سوال تو بعدا میدم. بقیه رو بپرس. _باشه هرجور صلاح میدونی. قبل از همه حرف ها بگم که من نمیخوام چیزی رو زیر سوال ببرم❌ هر چی می پرسم فقط فقط برای اینکه دنبال جوابم امیدوارم حرفام ناراحتت نکنه. راستش اون روز که رفتم قطعه ۲۴ قبر یک هم سن خودم رو دیدم خیلی فکر کردم ولی نفهمیدم چرا باید یه جوان ۲۰ ساله زندگیش رو بزاره بره جنگ و شهید شه. جلوتر که رفتم دیدم همه سن و سالی اونجا هستن. پیر و جوون نداره. یاد پدر تو افتادم. پدرت حتماً خانواده شو دوست داشت. حتما با شما زندگی خوبی داشت. پس چی باعث شد شما رو ول کنه و بره؟؟!! 🍂همانطور که با دقت به حرف هایم گوش میداد به نیمکت خالی اشاره کرد و نشستیم. محمد که به زمین خیره شده بود بعد از کمی سکوت گفت: +چقدر از روزهای جنگ یادته؟ کمی فکر کردم بیشترین چیزی که یادم می‌آمد استرس شنیدن آژیر قرمز🚨 و پناه بردن به انباری زیر زمین بود. یادم آمد روزی که جنگ تمام شد برای تعطیلات تابستانی شمال بودیم و از رادیوی ویلای خاله مهناز خبر را شنیدیم. و گاهی هم در محله همسایه ها می آمد و مادرم برای تسلیت میرفت. گفتم: _خانواده ام سعی می کردند و از فضای جنگ دور نگه دارند. چیزی زیادی توی خاطراتم نیست بیشتر همون استرس آژیر قرمز ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh