🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 7⃣6⃣ 😊 #شوخی_حاج_همت 🔸 بچـــههـــا #كسل شده بــودن و حوصله نداشتن .🙁 حـــاجي درِ #گـ
🌷 #طنز_جبهه 8⃣6⃣
💠رسم خاص
🔸وقتی #شهید پیدا نمیشد یه رسم خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و #بزور می خوابوندیم تا با #بیل_مکانیکی رویش خاک بریزن اونم #التماس کنه تا شهدا خودشون رو نشون بدهند تا ولش کنیم ...
🔹اون روز هر چه گشتیم شهیدی پیدا نشد، #کلافه شده بودیم،😟 دویدیم و #عباس_صابری رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس #خاک بریزه ، #استخوانی پیدا شد.😳 دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی عباس بریزیم ...
🔸بچه ها در حالیکه از #شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره شهید! تا دید می خوایم تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه #فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😂
🔹چون تو می خواستی کنارش #خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!😂😂
و کلی #خندیدیم ...😁
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
👈شادی روح #شهید_عباس_صابری از شهدای تفحص #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
گمـــ♡ـــنام
مثل شهـــ🕊ــید
براے مایے ڪ آرزویمان #مستشهدین بین یدیــه است...
سر دو راهے↔️ گنــاه و ثـــواب...
به حُبِّ شهـــــادت فڪر ڪن😌...
به نگاه #امام_زمانت "عج" فڪر ڪن...
🔸ببین میتوانے از گناه بگذرے؟
🔸از گنـــاه ڪ گذشتے،
👈از جانـــــت هم میگذرے🙂...
#درست_شبیهه_رفیق_شهیدت😍
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
2⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠هم نشینی با مردگان
🌷در سرپل ذهاب #قبرستانی بر روی تپه ای بود که شده بود مقر ما. مقرها هم چادر⛺️ بود. جهت استقرار چادر، مجبور شدیم دو تا #قبر را نصف کنیم تا فضا صاف شود و بتوانیم چادر را برپا کنیم😟!
🌷شب ها 🌙که می خوابیدیم یا سرمان #توی_قبر بود یا پاهایمان یا دستانمان. درختی🏕 هم در کنار چادر بود که جغدی شب ها در کنار آن آواز می خواند. اوایل بسیار می ترسیدیم😰، ولی بعداً عادی شد. #سرگروهبانی داشتیم که خیلی می ترسید و شب ها می رفت در مقرهای دیگر می خوابید😅. حق هم داشت. چون ما حدود نیم متر زمین را گود کرده بودیم تا صاف شود.
🌷وقتی می خوابیدیم 😴عملاً در کنار #میت خوابیده بودیم. من بهترین خواب ها و نگهبانی ها را در همین #سرپل_ذهاب داشتم. شب ها در آن #قبرستان حال معنوی خوبی داشتم👌.
راوى: #احمد_مرادی_عسکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬👆 #روایت_آســـمانے 1⃣
مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور
این قسمت: سرپل ذهاب
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از #عشق تو جز #شعر نشد هیچ نصیبم بی آنکه بفهمم، شده یک #شهر رقیبم... #شهید_ابراهیم_همت🌷 شادی روحش
3⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠عاشقانه شهــدا 😍
🔰 سختیهایے کہ #همسر_شهید_همت کشید، فکر نڪنم در زمان ما کسے کشیده باشد😔
🔰خودش مےگفت:
🔹 خدایا من چه کنم با این همه تنهایی
(روزها، ماهها)
🔸 و دزد😰
(چند بار در نبود همت)
🔹و عقرب
(یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب
#کودکم)
🔸 و موشکـــــ 🚀
(خانہ شان در معرض موشک باران و او تنهـا
در شهر دزفول #غریب بود.)
🔰 امّا مےگفت: در اوج تمام آن سختیـها محرومیتها*ترسـها 😰*و حتی ناامیدے ها☹️
خودم را #خوشبخت_ترین_زن_دنیا مےدانستم.😍☺️
✍بہ نقل از
#مادر_شهید_همت🌸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5983283390613291339.mp3
4.94M
ای خوش آن ڪه جانش به تو شده هدیه
خورده بر مزارش شھید #زینبیه
#اللهم_الرزقنا...
#سیدرضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران2⃣6⃣ 💠 بچه ها شام چی داشتن؟!! 📌خاطره ای از #شهید_محمد_ابراهیـــم_همـــت🌷 👆عکس باز شود
🌷 #یاد_یاران3⃣6⃣
💠 چند دختر جوان
📌خاطره ای از
#شهید_احمدعلی_نیری🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فیلمی که هزاران بار باید دیده شود.
🔹سخنانی از #شهید_محمد_کیهانی در آخرین لحظات زندگی که با تیر وهابیان به شهادت رسید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌹بسمـ الرب الشهــدا🌹
#خواهرم_برادرم_به_گوشے؟
میدانے در مملکتمان چه میگذرد؟🍂
میدانے چه وضعی شده؟
به گوشے؟
خواهرم به گوشی ‼️
که دشمن حیله از به سر انداختن چادرت را دارد؟
برادرم به گوشی‼️
که دشمن میخواهد حیاے تورا بدزد؟
خواهرم به گوشی‼️
که دنیا دنیای جنگ شده است ...
و جنگ ها بر سر حجاب تو شده❓
آری بر سر حجاب تک تک بانوان محجبه ...
برادرم به گوشے‼️
که باحیا بودن و سر به زیر بودن تو زیباتر و دلنشین تر از چشم چرانی توست؟
به گوشی که دشمنان این انقلاب تنها نابودے تو برایشان بس است...
آری تنها نابودی جوانان ما بس میشود برای نقشه های سالیانه و حیلگرانه شان...✴️
خواهرم به گوشے‼️
دشمنی که به بیماران ما رحم نمیکند و نمیگذارد دارو وارد کشورمان شود
چگونه میتواند رایگان فیلم و عکس و برنامه های آرایشی و مو و لباس و فشن و رقص برای تو بگذارد ...
آن وقت تو به حرف آن بشقاب های توخالے گوش میدهی؟📡
آري در این موقعیت باید #بگوش و #بهوش بود...
بگوش امر رهبرے
بهوش از حیله ها
بیدار باش
که جنگ است
اینبار مرز و کشور نمیخواهند ...😳
اینبار ویرانی خانه وخانواده میخواهند ....😨
اینبار بی عفتی میخواهند❌
اینبار نارضایتی خدا میخواهند از تو😧😓
به چه میفروشی عفتت را بانو؟
به آتش جهنم ؟
به دیده شدن در چشمان هزاران گرگ ؟
به چه میفروشی غیرتت را مرد میدان؟
به لایک مردم در پیج ات برای زیبایی دروغین و آرایشے همسرت؟😱
به آتش جهنم؟
به نارضایتی خدا؟😱😨
می ارزد؟؟❌♨️
آهای
ایها داعش و آمریکا و اسراییل بدانید
شیر زاده ای هستم از نسل حیای مادرم فاطمه و غیرت پدرم حیدر
تا جان در بدن دارم و #الله یاور من باشد
روبرویت چون کوه ایستاده ام❌
از پا نمی افتم
و نمیگذارم قدم از قدم برداری
.....
🖊پس می نویسم ...
توهم بنویس ...
بنویس که چادرت رنگ شهادت دارد
بنویس که تو خواستار آزادی ات با چادر و حجابی ..
نه خواستار بی حیایی بدون حجاب🚫
مینویسم و بنویس
این نوشتنمان مشت شده👊 بر دهان آن آمریکا و اسراییلے که چشمـ دیدن پیشرفت و استقلال ایرانیان را ندارند...
مینویسم تا کور شود چشمان کسانی که آزادی کشورم رانمی بینند
من آتش بی اختیارم♨️
من پیرو عمار کشورم
#سید_علی _ام
هر کار میتوانی بکن ...
من تا مرز جانم پیرو راه شهیدانم✌️
هیهات منه الذله✌️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 کاش می شد به #همان حال و هوا برگردیم بـه زمــیــن و بــه زمـــان #شهـــدا بـرگـردیــم دور بـ
4⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰به سفارش آقا #مهدی_باکری...
قرار شد یه خونه تو قم بگیریم وبا همسر شهیدان حمید باکری و همت ،با هم باشیم...
🔰خانوم #همتو از قبل میشناختم...
ولی ژیلایی که میدیدم با اون دختر پر شر و شور #سابق خیلی فرق داشت🌾شکسته شده بود...
🔰با خانوم #باکری هم کم کم آشنا شدم☺️سعی میکردم جلوشون طوری رفتار کنم،که انگار منم شوهرم شهید شده...
🔰فکر میکردم زندگیشون،بعد رفتن آدمایی که دوستشون داشتن،چقده سخته...💔
🔰پیش خودم میگفتم خُب...
اگه واسه ی منم پیش بیاد چی...؟😔
اگه دیگه مهدی رو نبینم…❤️
🔰یه شب گفتن:"حالا ببینیم قمی ها چطور غذا درست میکنن😉..."
داشتم غذا🍲 درست میکردم که،یه خانومی اومد در زد و یه چیزی به بهشون گفت...
🔰به خودم گفتم:"خب...به من چه...؟"
شام که آماده شد،هیچ کدوم لب به غذا نزدن...!
گفتن:"اشتها نداریم...!"😕
🔰سیم تلوزیونو 📺هم در آورن،فرداش #خواهرم اومد دنبالم و گفت:"لباس بپوش بریم جایی..."
🔰شکی که از دیشب به دلـ❤️ـم افتاده بود؛خوابای پریشونی که دیده بودم؛همه داشت درست از آب در میومد...
🔰عکس #مهدی و #مجیدو دیدم که زده بودن سر خیابونشون...😢
آقا مهدی راه میفته از بانه بره پیرانشهر،که تو جلسه ای شرکت کنه،طبق معمول با راننده بوده...
🔰ولی همون لحظه که #میخواسته راه بیفته.،مجید میرسه و آقا مهدی به راننده میگه:"دیگه نیازی به اومدن شما نیست...
با برادرم میرم..."
🔰بین راه هوا بارونی بوده🌧 و دیدشون محدود😑،مجبور بودن یواش یواش برن،💥که میخورن به کمین ضدّ انقلاب...😔
🔰ماشینشون🚙 مورد اصابت⚡️ آر پی جی قرار میگیره ومجید همونجا پشت فرمون #شهید میشه آقا مهدی از ماشین میپره بیرون،تا از خودش دفاع کنه،ولی تیر میخوره...💔
🔰صبح روز بعد #پیکراشونو پیدا کرده بودن،که با فاصله از هم افتاده بودن...😔
#شهید_مهدے_زین_الدین 🌺
#شهید_مجید_زین_الدین🌺
شادی روحشان #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh