فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹جلال اسدی، ناجی ١۵٠ زائر اربعین حسینی به شهادت رسید
♦️جلال اسدی بجنوردی که در ماجرای آتش سوزی هتلی در کربلای معلی با رشادت خود ناجی ۱۵۰ تن از زائرین اربعین حسینی شده بود، بر اثر جراحت ناشی از سوختگی شدیدبه لقاءالله پیوست.
♦️ناجی زائران پس از سوختگی ۵۲ درصدی: جونم رو پیشکش امام حسین(ع) میکنم.
#یا_حسین_بن_علی_ادرکنی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
˹ ✨📿˼
هرجوریهستی،هرگناهیکردی،
اولازنمازتشروعکن..
شکنکنکهدرستمیشی..!
نمازتتورودرستمیکنه؛همونطورکهشیطان،
ماروکمکموآهستهآهسته
بهسمتگناهمیبره!
همونطورهمنماز،
ماروکمکمبهسمتعاقبتبخیریمیبره!
خداهیچوقتبندهشو رهانمیکنه!!
حتیاگهمرتکببدترینگناههاشدهباشه..
بهخدااعتمادکن!!
⇄ #تلنگرانه🦋🫧 ꞋꞌꞋꞌ.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✅ #رهروان_راه_ابراهیم
سید ابراهیم کیست؟
🌷به ابراهیم هادی بسیار علاقه داشت. خاطراتش را برای دوستان تعریف میکرد.
🌷بارها کتاب سلام بر ابراهیم را خریده و به دیگران هدیه میداد.
🌷در صفحه اول می نوشت: وقف در گردش. پس از مطالعه در اختیار دیگران قرار دهید.
🌷شهید سید مصطفی صدر زاده فرمانده گردان عمار لشکرفاطمیون، ابراهیم هادی را الگوی خودش قرار داد و حتی نام جهادیش را سید ابراهیم نهاد.
#قهرمان_من
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نظر عنایت شهید
#قسمت_دویست_و_سی_و_هشت_
خندید و آرام گفت:«نه، فرار نمی کنم.»
از خواب پریدم نزدیک اذان صبح بود زود بچه ها را از خواب بیدار کردم و به شان گفتم:«بابا رو خواب دیدم.»
نفهمیدم چطور دور و برم را گرفتند سر از پا نشناخته می گفتند:«خوش به حالت بگو چی دیدی؟»
جریان ورقه و امضای آن را براشان تعریف کردم با خوشحالی گفتند:«پس این وصلت سر می گیره دیگه نمی خوادغصه بخوری.»
به شوخی گفتم:«مهدی غصه می خورد که حالا از همه خوشحال تر شده.»
واقعاً هم
غصه مان تمام شد.بعد از آن هم نفهمیدم مشکلات چطور حل شد وقتی به خودم آمدم که تو محضر
بودیم و آقای عاقد داشت خطبه ی عقدمهدی و عروس تازه را می خواند.
همسر شهید
آن سال حسین و دختر بزرگم پشت کنکور ماندند و قبول نشدند.تو دوست و دشمن تک و توکی می گفتند:«اینا فرزند شهید هستن و سهمیه هم که دارن عجیبه که تو کنکور قبول نشدن!»
بعضی از آن هایی که فضولی شان بیشتر است طعنه های دیگری هم می زدند و با زبانشان نیش می زدند.حسابی ناراحت بودم و گرفته،بیشتر از من بچه ها زجرمی کشیدندهمه تلاششان را کرده بودند که به جایی نرسید.گویی دیگر امیدی به کنکور سال بعد نداشتند.
همان روزها،شب جمعه ای بود که رفتم سر مزار شهید برونسی، فاتحه ای خواندم و مدتی پای قبرنشستم. همین طور با روحش درد و دل می کردم و به زمزمه حرف می زدم وقتی می خواستم بیایم، از قبول
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نظر عنایت شهید
#قسمت_دویست_و_سی_و_نه_
نشدن بچه ها تو
کنکور شکایت کردم و به اش گفتم:«شما می دانی و جان زینب! " 1 ".
شما که جات خوبه از خدا بخواه از حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) بخواه که بچه هات امسال دیگه قبول
بشن.
بنا به تجربه های قبلی یقین داشتم دعام بی اثر نمی ماند و مدتی بعد عجیب بود که امید بچه ها به قبولی انگار خیلی بیشتر شده بود با علاقه و پشتکار زیادتری درس می خواندند کنکور سال بعد هر دوشان آن هم با رتبه ی خوب قبول شدند. دوتایی هم تو دانشگاه مشهد افتادند.
این را چیزی نمی دانستم، جز نظر عنایت شهید.
پاورقی
۱ - دختر کوچکم و فرزند آخر خانواده که مرحوم برونسی علاقه ی زیادی به او داشت.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فرازهایی از وصیتنامه ی سردار رشید اسلام حاج عبدالحسین برونسی
#قسمت_دویست_و_چهل_(قسمت پایانی)
من با چشم باز این راه را پیموده ام و ثابت قدم مانده ام؛ امیدوارم این قدم هایی که در راه خدا برداشته ام، خداوند آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات دهد.
فرزندانم، خوب به قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشید.
همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
ای مردم نادان، ای مردمی که شهادت برای شما جا نیفتاده است در اجتماع پیش رو باید درباره ی شهیدان کلمه ی اموات از زبان ها و از اندیشه ها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید؛ بل احیاء عند ربهم يرزقون».
فرماندهی برای من لطف نیست، گفتند این یک تکلیف شرعی
است، باید قبول بکنید؛ و من بر اساس «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» قبول کردم.
مسلماً در این راه امر به معروف و نهی از منکر،از مردم نادان زیان خواهید دید؛ تحمل کنید و بر عزم راسختان
پایدار باشید.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🕊🌹🕊
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
وجودم سرشار از امید مےشود.
و زندگے،شروع بہ لبخند زدن مےڪند...
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
روزم پر از برڪت مےشود،
پر از روزے...
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
جانم لبریز از بوے نسیم و بهار
و شادمانے مےشود...
❤️سلام آرام جانم مهدے صاحب
💕سلامتی امام زمان صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 262 - راه شناخت اهل حق و باطل
وَ قِيلَ إِنَّ اَلْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ فَقَالَ أَ تُرَانِي أَظُنُّ أَصْحَابَ اَلْجَمَلِ كَانُوا عَلَى ضَلاَلَةٍ فَقَالَ عليهالسلام❤️🌹
و درود خدا بر او، فرمود: (حارث بن حوت نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پندارى كه من اصحاب جمل را گمراه مىدانم؟ چنين نيست، امام فرمود)
يَا حَارِثُ إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ❤️🌹
اى حارث! تو زير پاى خود را ديدى، امّا به پيرامونت نگاه نكردى، پس سرگردان شدى
إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ اَلْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ وَ لَمْ تَعْرِفِ اَلْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ فَقَالَ اَلْحَارِثُ فَإِنِّي أَعْتَزِلُ مَعَ سَعِيدِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عُمَرَ فَقَالَ عليهالسلام❤️🌹
تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى مىباشند؟ و باطل را نيز نشناختى تا باطل گرايان را بدانى. (حارث گفت: من و سعد بن مالك، و عبد اللّه بن عمر، از جنگ كنار مىرويم، امام فرمود)
إِنَّ سَعِيداً وَ عَبْدَ اَللَّهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا اَلْحَقَّ وَ لَمْ يَخْذُلاَ اَلْبَاطِلَ❤️🌹
همانا سعد و عبد اللّه بن عمر، نه حق را يارى كردند، و نه باطل را خوار ساختند
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دیوار نوشتههایی از عالم غیب/ شهیدی که صحنه شهادتش را نقاشی کرد
🔹علیاصغر در سن ۱۳ سالگی شناسنامهاش را دستکاری کرد و سنش را بالاتر برد؛ طوری با مهارت این کار را کرد که اصلا مشخص نبود و به این ترتیب به جبهه رفت. چون جثه، شیوه بیان و کردارش بزرگتر از سنش بود، کسی شک نمیکرد.
🔹شهید سمواتی چند روز قبل از شهادتش، حوالی اسفند ۶۹ روی دیوار پادگان ابوذر در منطقه عملیاتی غرب، یک نقاشی میکشد و در آن، از محل و نحوه شهادت خود و دوستش شهید علی محمدی زیرک که خیلی با هم صمیمی بودند، خبر میدهد. بدون اینکه آن محل را دیده باشد. در این نقاشی، دو نخل کنار هم کشیده بود که با یک زنجیر به تابوت متصل هستند. و جمله «شهید قلب تاریخ است» را روی آن نوشته بود. بعدها با موافقت فرمانده پادگان، این تکه از دیوار جدا شد و هم اکنون در باغ موزه همدان نگهداری میشود.
#شهید_ترور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همسر شهید از او میگوید: خرداد سال 82 با محرم بر سر سفره عقد نشستیم و سال به پایان نرسیده بود در بهمن همان سال به زیر سقف مشترکمان رفتیم. خانواده ما و خانواده محرم هر دو در یک هیات می رفتیم و مادر محرم من را در هیات دید و پسندید. همیشه دوست داشتم همسر آینده ام با ایمان و صادق باشد. مسائل مالی و یا دیگر مسائل همیشه در حاشیه برای من بود. وقتی با محرم برای اولین مرتبه هم صحبت شدم از بسم الله که اول حرفهایش گفت تا آخر حرفهایش که تمام شد فهمیدم محرم همان کسی است که من در ذهنم دنبالش هستم. در بین صحبتهایمان اصلاً از مباحث مالی صحبت نکردیم. حجاب، ایمان و توکل به خدا و احترام به پدر و مادرشان در صدر صحبتهای محرم بود. محرم یک پاسدار و عاشق شغلش، آن شب هم از سیر تا پیاز سختی های شغلش را برایم گفت. یک نظامی که دوست داشتند همسر آیندهشان شرایط سخت شغلی اش را درک کند. شاید مجبور بود روزها و یا ماهها به دور از خانواده باشد و باید یک همسفری داشته باشد تا این شرایط و موقعیتها را درک کند.
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 دخالت های غلط والدین
که به ازدواج های غلط فرزندان منجر میشود!
#استوری | #استاد_شجاعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️#هرروز_بایاد_شهداء
💚اولین شهید مدافع حرم ،
✨شهید محرم ترک✨
در تهران اول دی سال ۵۷فرزندی از خانواده ترک به دنیا آمدکه سالها بعد به قول رهبر معظم انقلاب یکی از اولیای الهی شد. نامش را محرم گذاشتند. زیبا زیست و زیبا از این دنیا رفت. محرم از همان بچگیاش در بسیج محل فعالیت مستمری داشت و علاقه بسیاری برای رفتن به مناطق جنگی داشت. محرم بزرگترین آرزویش بود که رخت نظام بپوشد و یک پاسدار باشد. و به آرزویش هم رسید. در فتنه 88 نه به عنوان پاسدار بلکه یک بسیجی رو در روی فتنه گران با دوستانش ایستاده بودند. شب تا صبح منزل نبودند یا اینکه نیمههای شب تا صبح به بیرون از منزل می رفتند. محرم در یگان آموزش تخریب سپاه قدس مشغول به خدمت شد و در همین راه هم عاشقانه به هدف والایش رسید. محرم از فرماندهان توانمند بود که از اوایل جنگ سوریه مسئولیت آموزش رزمندگان مدافع سوری را بر عهده داشت. و در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تکفیری داعشی نقش پر رنگی داشت و در سال 90 بر اثر انفجار به شهادت رسید. جزو اولین کسانی قرار می گیرد که برای دفاع از حرم بانوی کربلا جانفشانی کرد تا به خیل شهدای کربلا بپیوندد.
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 مردم سردشت امروز به استقبال پیکر ۳۲ شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس میروند
🔹سردار رستگاه پناه از پیشکسوتان دفاع مقدس و از فرماندهان سپاه کردستان که از نخستین روزهای شروع آشوبها در این مناطق در دهه ۶۰ در مهار بحران و برقراری امنیت در این نقطه از کشورمان نقشآفرینی کرد ماجرای شهادت این شهدا و غربت آنها را توضیح میدهد.
🔹۸ شهید از این شهدا در مناطق عملیاتی شمال غرب کشور و کردستان عراق تفحص شدهاند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
34.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پیکر شهید پارسا سوزنی در شیروان تشییع شد
🔹۳ روز پیش بود که چند فرد مسلح در یکی از پمپبنزینهای شهرستان میرجاوه بهسمت نیروهای مرزبانی که در حال بنزینزدن بودند، تیراندازی کردند که شهید سوزنی و ۲ نفر از پرسنل مرزبانی به شهادت رسیدند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 خوشا آنکه در دنیا به هیچ سنگی نمی چسبد
✍ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؟!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ! ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ .ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ. ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪی ﻣﻦ و...من و.....
آﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽچسبد
🌷حاج اسماعیل دولابی
🌿#در_محضر_بزرگان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh