و باز هم شـــب
و غوّاصان . . .
آه از این آب و ماجراهایش ،
حتی سوزناکتر از قصه ی
شن های داغ عملیات رمضان
قلبم را آتش می زند ،
نمی دانم چرا . ...!!
#شبتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی
#صابر_خراسانی برای ماه
#مبارک_رمضان
#خیلی_زیبا
🌷🌺🌻🌹🌷🌺🌻🌹
کانال شهیدنظرزاده
@ShahidNazarzadeh
🌸🍃 #شهید_حسن_باقری :
☝️جبهه
گردان
خاکریز بهانه است.
ما با هم رفیق شده ایم تا همدیگر را بسازیم.
#سلام_بر_شهدا
#صبحتون_شهدایی
🌷🌺🌻🌹
کانال شهید نظرزاده
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#طـنـز_جبهه 6⃣1⃣ 💠 نـماز شـب💫💞 - محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟ -چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..😑😩
#طنز_جبهه 7⃣1⃣
💠قاطر و بیسکویت خیس شده😂
🌷☘🌷☘
🔸سه چهار ساعتی به رفتنمان به خط مقدم برای شروع عملیات مانده بود
نیروها وصیتنامه می نوشتند یا حلالیت می طلبیدند.
🔹یک موقع دیدم از یکی از چادرها سرو صدا بلند شد و بعد يك نفر پرید بیرون و بقیه با لنگه پوتین و فانسقه و بند و سنگ و کلوخ دنبالش
🔸فراری، اسماعیل بود از بچه های شر و شلوغ گردان
اسماعیل خورد زمین و بقیه رسیدند بهش و گرفتندش زیر ضربات کتک
با هزار مکافات اسماعیل را زیر مشت و لگد نجات دادم
🔹اسماعیل در حالی که کمر و دستانش را می مالید شروع کرد به نفرین کردن
الهی کاتیوشا تو فرق سرتان بخورد و پلاکتان هم نماند که شناسایی شوید. 😂
🌷☘🌷☘
🔸فریاد زدم: «مسخره بازی بسه! واسه چی این بنده خدا را به این روز انداختید؟» گفتم: «چی شده اسماعیل؟ تعریف کن!» اسماعیل گفت: «بابا اینها دیونه اند حاجی,بهتره اینها را بفرستی تیمارستان. خدا بدور با من اینکار را کردند با عراقیها چه می کنند؟»
🔹خب بلبل زبانی نکن. چه دسته گلی به آب دادی؟😐
🌷☘🌷☘
هیچی نشسته بودیم و از هم حلالیت میخواستیم که یک هو چیزی یادم افتاد.
🔹قضیه مال سه چهار ماه پیش است
آن موقع که کردستان و بالای ارتفاعات بودیم یک بار قرار شد من قاطرمان را ببرم پایین و جیره غذا و آب بیاورم
موقع برگشتن از شانس من قاطر خاک تو سر، سرش را سبک كرد و بسته های بیسکویت که زیر شکمش سرخورده بود خیس شد.»😅
🔸یکی از بچه ها نعره زد: «می کشمت نامرد. حالم بهم خورد»
😁😖😖😷 و دوید پشت یکی از نخلها.
🌷☘🌷☘
اسماعیل با شیطنت گفت: «دیگر برای برگشتن به پایین دیر بود ثانیاً بچه ها گشنه بودند😵🔹بسته های بیسکویت را روی تخته سنگی گذاشتم تا خشک شدند و بعد بردم دادم بچه ها،همین نامردها لمباندند و چقدر تعریف کردند که این بیسکویت ها خوشمزه است و ملس است و ...» 😋😉
🔸بچه هایی که دورم جمع بودند از خنده ریسه رفتند.
خودم هم به زور جلوی خنده ام را گرفته بودم😂
🌷☘🌷☘
🔹راه افتادم که بروم سر کار خودم. اسماعیل ولم نمی کرد. گفتم: «دیگر چی شده؟»
حاجی جون می کشنم
نترس اینها به دشمنشان رحم می کنند. چه برسد به تو ماست فروش!
🔸تا اسماعیل ازمن جدا شد، بیسکویت ملس خورها دنبالش کردند و صدای زد و خورد و خنده و ناله های اسماعیل بلند شد😂😊
🌷☘🌷☘
#لبخند_بزن_بسیجی 😄
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #معرفی_کتاب 7⃣ 📗 ملاقات در ملکوت 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖زندگینامه و خاطرات #شهید_احمد_مشلب به روایت مادرش
💠 #معرفی_کتاب 8⃣
📗 تو شهید نمیشوی
🌷☘🌷☘
🔰محتوا:
📖روایت های برادر شهید از حیات جاودانه شهید مدافع حرم #محمودرضا_بیضائی در این کتاب به نگارش در آمده است.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🍃🌷🍃
قلب من
گواه بر تو دارد
دشوار است
فراموشی لبخند تو ...
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#یادش_باصلوات
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣1⃣به یاد #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهید_مدافع_حرمی که مزارش در مسیر زوار اربعین است
💠 پیکر او طبق وصیت خودش در وادی السلام نجف، واقع در عمود۳۹۴ نزدیک مزار هود و صالح به خاک سپرده شده است.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری ?
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷 فقط دم زدن از #شهدا افتخار نیست، باید زندگیمان، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان بوی #شهدا رابدهد.
🌹شهیدانه زندگی کنیم🌹
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_وحید_فرهنگی_والا
🌹🍃🌹🍃🌹
کانال شهید نظرزاده
@shahidNazarzadeh
↞شهـــــادت
شهد شیرین
وصاݪ است
ڪه جز واصلان حقیقی
بداݩ دست نمی یابند
و واصلاݩ حقیقی
مگر ڪسی غیر از شهـــــدا هستند❣
.
شھـــ🌹ـــــید شدن اتفاقی نیست... اینطور نیست ڪه بگویی:
گلوله ایی خورد و مُرد... شھید...
↞📃 رضایت نامه دارد...
و رضایت نامه اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا مےڪنند...
💫بعد مھر
حضرت زهرا(س) مےخورد... شھــــ🌹ــید
🍁قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده...
او زیر نگاه مستقیم خدا زندگی ڪرده... ↞شھادت اتفاقی نیست...
💫 سعادتےست ڪه نصیب هر ڪسی نمےشود.. باید شهیدانه زندگی ڪنی
تا شهیدانه بمیرۍ...
اللهم ارزقنی توفیق شهادت
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده↙️
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #این_ده_مرد
#انیمیشن
🌷این قسمت #شهید_عباس_بابایی
قسمت #اول
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده↙️
@shahidNazarzadeh
🔻در این ماه مبارک #رمضان
تلاوت کن #قرآن را
🔹به نیابت
از #رفیق_شهیدت🌹
🔸به نیت تعجیل در
#فرج حضرت مولا
#التماس_دعا
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5999308145522901549.ogg
162.6K
🌹صوتی شنیدنی ازصبحگاه جبهه مقاومت سوریه
به یادشهید سیدابراهیم🌹
🔻باید گذشت ازاین دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
🔻سوی حسین رفتن باچهره خونی
زیبابود اینسان معراج انسانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹صوتی شنیدنی ازصبحگاه جبهه مقاومت سوریه به یادشهید سیدابراهیم🌹 🔻باید گذشت ازاین دنیا به آسانی باید
با نرم افزار پخش فیلم باز شود.
جوانی ، وقت عاشقی!_1396-11-14-17-16.mp3
1.62M
شور و شعورِ عشق را
در دل های
عاشقِ شهادت
می توان یافت
#عاشق_شوید #عاشق_خدا
#حاج_حسین_یکتا
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
♨️ تشنه وجود امام زمان (عج) باشید
👌خیلی زیباست
🎤 حجت الاسلام ماندگاری
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده↙️
@shahidNazarzadeh
5⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
♻️خاطره ای از سه شهید🌹🕊🌹
1⃣ #شهید_محمدابراهیم_همت
⏪در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص '
#بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت
#پیشـــانی شهـــدا❤️ را ببـــوســد !😘
#وقـتــی خــودش شهیــد شــد ❤️بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ
آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه😘 کننـــد .
#پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان
را آتـــش زد .
2⃣ #شهید_مهدی_زین_الدین
⏪ خیلی وقت ها که گیر میکنم ، نمی دانم چه کار کنم .
#می روم جلوی عکسش
می نشینم و باهاش حرف میزنم انگار زنده باشد 💗، بعد جوابم را میگیرم .
#گاهی به خوابم می آید و یا به خواب کس دیگر ،
#بعضی وقت ها هم راه حلی به سرم می زند که قبلا اصلا به فکرم نمی رسید ، به نظرم می آید انگار مهدی❤️ جوابم را داده ..
3⃣ #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
⏪ کار همیشگی ش بود. هر وقت دلش تنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم #بهشت زهرا "سلام الله علیها "
#اول می رفتیم قطعه اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می رفتیم؛ بعد می رفتیم سر مزار شهدا.❤️
#می گفت : " این جا رو نیگا کن ، اصلا احساس می کنی که این شهدا مرده ان ؟ #این جا همون حسی رو داری که تو قطعه ی اموات داری ؟ "
#بالا سر مزار بعضی از شهدا می ایستاد و سنشون رو حساب می کرد.
#می گفت : " اینایی که می بینی ، همه نوزده ، بیست ساله بودن.
#ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده ؛ اصلا تو کتم نمی ره که بخوان ما رو قطعه مرده ها دفن کنن ".
#از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست حسرت شهادت ❤️رو به دل داره
#کاش_آسمانی_شویم
✨الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهمْ✨
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده↙️
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣4⃣به یاد #شهید_مرتضی_عطایی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهید_مرتضی_عطایی 🌹
#شهید_مدافع_حرم
#ابوعلی
#جانشین_تیپ_عمار_لشکر_فاطمیون
#شهادت_روز_عرفه😍
✍ به روایت همسر شهید
6⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔹تابوت را گذاشتند جلویم. من بودم و علی و نفیسه. گفتم: «بازش کنید.» گفتند نمیشود. اصرار کردم. به التماس افتادم. داشتم برای مرتضی لَهله میزدم. 🔸میخواستم ببینمش. مرتضای خستۀ از سفر برگشتهام را باید میدیدم تا دلم آرام میشد.
🔹دیدم زیر بار نمیروند. چنگ انداختم و پلاستیک روی تابوت را پاره کردم. افتادم به جان میخهای تابوت که دلشان راضی شد و درِ آن را برایم باز کردند.
🔸صورتش را که دیدم زبانم باز شد: «سلام مرتضیجان! خوبی آقا؟ دلم برایت تنگ شده بود.» حس میکردم مقابلم ایستاده. نگاه کردم به صورتش. حس کردم حالت صورتش کمی تغییر کرد. به روی خودم نیاوردم.
🌷☘🌷☘
🔹شروع کردم به صحبت کردن، مثل همان وقتها که خسته از راه میرسید و مینشست پای حرفهایم. زبان گرفته بودم و برایش از ندیدنش میگفتم، از نبودنش، از دلتنگیهای شبانهروزی علی و نفیسه.
🔸دوباره نگاهش کردم. مثل همان وقتها که خیره نگاهش میکردم و منتظر جوابش میماندم. مرتضی مثل همیشه جوابم را داد. اینبار قطره اشکی بود که آرامآرام از گوشه چشمش پایین چکید.
🔹سه بار برایش زیارت عاشورا خواندیم. نفیسه گفت: «مامان! یعنی الان بابا اینجاست؟» گفتم: «آره مامان. مگه میشه ما اینجا باشیم و بابا کنار ما نباشه؟!» نفیسه گفت: «بابا! اگه الان پیش مایی به ما نشون بده.» یک قطره اشک از آن یکی چشم مرتضی غلتید!
🔸زنده بودنش را حس کردم. باور کردم مرتضی فقط حضور دنیاییاش از ما دریغ شده، روح او کنار ما بود. زندۀ زنده، درست مثل همان وقتها که با من و علی و نفیسه صحبت میکرد، شوخی میکرد و قربان صدقهمان میرفت. مثل همان وقتها که هوایمان را داشت.
🌷☘🌷☘
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh