eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
﴾﷽﴿ 📚 #داستان_واقعی #راز_کانال_کمیل ✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭 3⃣1⃣ #قسمت_سیزدهم 🔻زیرکی فرما
﴾﷽﴿ 📚 ✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭 4⃣1⃣ 🔻کانال سوم ✨بچه ها زیر آتش سنگین دشمن پل دیگری را روی کانال دوم انداختند. نیروها توانستند از کانال دوم هم عبور کنند. بچه ها حرکت خودشان را از کانال به سمت پاسگاه الرشید عراق از میان میدان مین و معبر ساخته شده توسط بعثی ها ادامه دادند. فاصله کانال دوم و سوم زیاد نبود. حدود دویست الی سیصد متر. خیلی سریع مسیر را طی کردیم. نزدیک کانال سوم هشت ردیف سیم خاردار حلقوی بود و با نبشی فلزی محکم کرده بودند. دیگه فکرمون به جایی نمی رسید. ابراهیم هادی به همراه دو نفر دیگر به کانال دوم برگشتند و پل را آوردند. آن پل را روی سیم خاردارها انداختند، ولی اندازه آن کافی نبود. در ادامه آن هم دو عدد برانکارد قرار دادند. بچه ها با کمک ابراهیم از این سیم خاردارها عبور کردند. هر چند، چند نفر در اثر ترکش انفجارها مجروح و شهید شدند. ✨حالا دیگر به کانال تی شکل سوم رسیده بودیم. تعداد کانال های تی شکل زیاد بود. و ارتفاع کانال زیاد نبود و حداکثر به سینه انسان می رسید. داخل کانال هم باریک بود و دو نفر به سختی از کنار هم رد می شدند. مابین این کانال ها به طول چند متر صاف و مسطح بود تا تانک ها و خودروهای دشمن بتوانند از میان کانال ها عبور کرده و کانال دوم و سوم را زیر آتش سنگین خود قرار دهند. اما پشت کانال سوم خاکریز های ب شکل قرار داشت که بسیار دقیق و هدفمند ساخته شده بود. نیروهای کماندو و زبده دشمن، در برخی از مواقع، از خاکریز ب شکل خارج می شدند و به درون کانال تی شکل می آمدند. آنها بچه ها را هدف تیراندازی خود قرار داده و به سرعت باز می گشتند. ✨با درایت فرمانده گردان برادر ثابت نیا یک گروهان از گردان کمیل به کانال سوم رسید. نیروهای ما یکباره حمله کردند. بعثی ها که از داخل کانال تیراندازی می کردند شوکه شدند. آنها فکر نمی کردند ما به کانال سوم رسیده باشیم. تعدادی از آنها کشته و تعدادی هم زخمی شدند و تعدادی هم فرار کردند. در این میان آتش دشمن یه لحظه امان نمی داد، هر لحظه بر تعداد شهدا افزوده می شد. ما به ورود به کانال سوم، کار خودمان را به پایان رساندیم. پشت کانال سوم، جاده آسفالته ای بود که به مرحله دوم عملیات مربوط می شد. حالا دیگر نوبت گردان مالک بود که جلو بیاید و کار را ادامه دهد. من با خوشحالی سمت فرمانده رفتم. بی سیم در دستش بود و با نگرانی حرف می زد. اتفاق بدی افتاده بود. هر چی برادر ثابت نیا تماس می گرفت از گردان مالک خبری نبود! 👈 ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 5⃣1⃣ 🔻خاکریزهای ب شکل ✨خاکریزهای ب شکل که پشت کانال تی شکل بود و این خاکریزها از کانال سوم حدود هشتاد متر فاصله داشت. پشت این خاکریزها جاده آسفالته ی مزری بود و بعد از آن دیگر هیچ مانعی تا هورالنساف وجود نداشت! یعنی با تصرف این خاکریزها عملا کار دشمن تمام بود. اما این خاکریزها ب شکل، ماموریت قتل عام نیروهای دلاوری را بر عهده داشتند که موفق به عبور از موانع و میادین مین به هر شکل ممکن می شدند. ✨این خاکریزها به طرز عجیبی مسلح شده بودند. چهار لوله های ضد هوایی در دو طرف لبه خاکریز بود که از این چهار لول ها زمانی استفاده می شود که پای جنگنده های هوایی در میان باشد. اما شهوت قتل عام رزمندگان اسلام در فرماندهان ارتش بعث به حدی بود که می خواستند با هنرنمایی این چهار لول ها، بدن پاک بسیجی ها را تکه تکه کنند به طوری که حتی نشود آن ها را شناسایی کرد. قدرت چهار لول ها به حدی بود که حتی تیر از تپه های رملی رد می شد و رزمندگانی را که پشت آنها پناه گرفته بودند نیز مورد هدف قرار می داد. سنگرهای انفرادی و تیربارهای PK و دوشکاها و تانک و نفربارها مستقر شده بودند تا کانال ها را در هنگام هجوم، تحت پوشش آتش سنگین خود قرار دهند. اگه رزمنده ای می ایستاد و یا می دوید و یا حتی سینه خیز می رفت، مورد هدف قرار می گرفت. ✨اوضاع عجیبی بود. اما وجود همه ی موانع مصنوعی و موانع طبیعی و حضور نیروهای کارکشته، در مقابل اراده ی آهنین رزمندگان گردان کمیل سر تعظیم فرود آورده بود. به طوری که این گردان توانست حتی از کانال سوم هم عبور کند! نیروهای ما توانستند به سمت دشمن پیش روی کنند و می رفت تا کار دشمن در این محور یکسره شود. همه می دانستند در پشت کانال سوم دیگر هیچ مانعی برای رزمندگان وجود ندارد. یک الله اکبر دیگر لازم بود تا.... اما آن شب زمانی که می رفت آخرین دژ محکم دشمن فرو بریزد، اتفاقی افتاد که باور کردنی نبود... ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_6008140002737783636.mp3
7.59M
🎧 هرکی #فاطمیه هیئت میاد سوا شده دست فاطمه اس #تک 🎤 #سید_رضا_نریمانی ⚫️ #اهمیت_فاطمیه💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دعوا سَرِ سربند بود😭 با بستن سربند تو آرامـ😌 شدند درجادۀ عشقـ❤️ شدند از داغ غمت، خوشا که با تیر خورده گمنام شدند😔 (س) 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ ای گلشن زیبای #گل_یاس بیا آرامش سینه های حساس #بیا این نامه💌 جدا زنامه های کوفی است آقا تو را به #پهلوی بشکسته زهرا بیا😭 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
پلک بگشا صنما #صبــح مرا روحــ😇 ببخش #قصه‌ای تازه در این صبــح دل انگیز💖 بساز #شهید_عبدالله_باقری #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این #آشــوبِ شهـر دلتنگی💔 برای شما یک #نعمت است #پنجشنبه_های_دلتنگی💔 📎هدیه به روح پاک و مطهر شهـــدا صلوات🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_16361916.mp3
5.84M
#پنجشنبه است یادی کنیم از زندگانِ عشق، #شهدا 🎤 #سید_رضا_نریمانی ❣تا دلم یاد #شهیدا میکنه ⚜اشک چشمامـ😢 منو رسوا میکنه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
صبح #امروز؛ حضور #رهبر_انقلاب بر سر مزار شهدای🌷 عملیات جنایت‌بار منافقین در سال ۱۳۶۰ موسوم به ⇜«عملی
نمونه ای از جنایت #منافقین را در ماجرای شهادت #شهید_طالب_طاهری #بخوانید👇👇 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نمونه ای از جنایت #منافقین را در ماجرای شهادت #شهید_طالب_طاهری #بخوانید👇👇 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣9⃣9⃣ 🌷 💠هنوز خیلی ها طالب را نمیشناسند 🔰مشخص نبود کدام يک پيکر⚰ طالب است. از دکمه متفاوت شلوار👖 طالب که خودش به مامان داده بود تا آن را بدوزد✂️، پيکرش را كرد. البته جاي تركش پشت كمرش هم كه با سوزانده شده بود در شناسايي طالب كمك كرد. از وقتي فهميد با اتو طالب را شکنجه كرده‌اند، بعد از 30سال هنوز دست به اتو نمي‌زند🚫 و با ديدن اتو حالش بد مي‌شود😔 🔰منافقین که قصد داشتند از طالب و دوستش بگیرند تنها با فریاد الله‌اکبر او و دوستش👥 مواجه می‌شوند. عصبانی می‌شوند😤 و اقدام به انجام وحشتناک می‌کنند. 🔰یکی از منافقین به نام گفت: من با عصبانیت چاقو🔪 را بالای گوش طالب گذاشتم و گوشش را بریدم💔 بعد را بریدم و خون تمام سر و صورتش را گرفت و طالب شد. بعد با میله آهنی⚔ به جانش می‌افتند. مسعود قربانی، یکی دیگر از منافقین در اعترافاتش گفت: آب جوش♨️ آوردیم روی پایشان که پر از تاول بود ریختیم. در ادامه اعترافات منافق دیگری به نام جواد محمدی با چاقو طالب را از حدقه درمی‌آورد😭 پوست بدنش را با چاقو🔪 می‌کند و بعد با شیشه شکسته طالب را جدا می‌کنند. 🔰خود منافقین از آن همه طالب تعجب کرده بودند و می‌گفتند چطور این جوان #۱۷ساله این شکنجه‌های وحشتناک🔞 را تحمل می‌کند. آنقدر آب جوش روی بدن بچه‌ها ریخته بودند که مو و پوست آن‌ها به راحتی از بدنشان . حتی وقتی فهمیده بودند که در بدن طالب ترکش💥 وجود دارد با اتو جای ترکش را بودند. 🔰منافقین قبل از تخلیه خانه🏡 تیمی به بدن آن سه نفر تزریق می‌کنند💉 تا کارشان را تمام کنند. بعد بدنشان را با طناب و زنجیر⛓ می‌بندند و لای چند پتو می‌پیچند و داخل کیسه‌های بزرگ می‌گذارند، سپس با ماشین🚘 توسط یکی از اعضای سازمان به نام خسرو زندی به منتقل می‌کنند. خسرو زندی در اعترافاتش از لحظات آخر حیات و دو همراهش اینطور می گوید: 🔰چاله‌ای🕳 در باغ کندم و هر سه‌شان را که هنوز بودند و نفس می‌کشیدند داخل چاله انداختم و کردم😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh