💚سلام امام زمانم💚
پشت کوچه پس کوچه های انتظار
همان جا
که فاصله ها
کمی بیشتر است،
با شما،
به امید نگاه مهربانی
از سر لطف هستم...🥀
برای آمدن و رسیدن!
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَيْرَ مَكْذُوبٍ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🌷🕊شهید علیرضا صفرپور
✨شادی روح مطهرش صلواتی ختم کنیم.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🌷همسر شهید بزرگوار :
خاطرم است یک هفته بعد از مراسم 💍عقدمان شهید به جبهه رفت و به جرات می توانم بگویم که زمان بدنیا امدن و رشد فرزندانم اغلب همسرم در جبهه بود و بندرت بچه ها را می دید.بطوریکه وقتی بازنشسته بود و از دخترم صاحب نوه شدیم شهید گفت تازه طعم وجودنوزاد و کودک و شیرینی ان در خانواده را می چشم.🥰
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*در مجموع 🌷شهید علیرضا چندین بار در جبهه ها🩹 زخمی شد و یکبار هم 🩸مجروح شیمیایی شد و ۷۲ ماه در هشت سال دفاع مقدس جنگید.💪
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🕊در صحبتهایشان همیشه افسوس و حسرت 🌷🥺شهادت را داشت و می گفت دوست ندارم در رختخواب بمیرم و دوست دارم با شهادت دعوت حق را لبیک بگویم.*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*زمانی که حرف از دفاع از ✨حرم و مدافعین حرم در کشور بود بارها و بارها وقتی سوریه را نشان می داد گریه 😭همسرم را می دیدم و اخبار سوریه را بشدت دنبال می کرد.💍👌🏻*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*هرزمان که به من😭💔 التماس و گریه می کرد می گفتم علیرضا تو دین خودت را ادا کردی و بزرگ شدن فرزندانت را ندیدی حالا در زمان بازنشستگی بزرگ شدن نوه ت را ببین و به وی می گفتم علیرضا من دیگه مانند دوران جوانی توان و تحمل دوری تو را ندارم🥺.تو با توجه به دردهایی که از جانباز شدن داری شبها نمی توانی بخوابی چطور می خواهی سوریه بروی و انجا با دشمنان بجنگی.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🌷همسرم می گفت: مطمئن هستم که ✨حضرت زینب(س) مرا شفا می دهد و می توانم با قدرت در مقابل دشمنان بایستم و مبارزه کنم.❤️*
*این نکته را هم بگویم که 🕊شهید علیرضا با وجود اینکه جانباز بود ولی ورزش را رها نکرده و همیشه ورزش می کرد.🏃*
*از اینجا ی داستان، داستان اینه که شهید با چه ترفندی همسرش رو راضی به رفتن میکنه....
دنبال کنید🥰👇🏻👇🏻*