❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
قسمت شصت ونه
#ناحله✨🌱
مثل یه تولد دوباره بودبرام.
حالا وقتش رسیده بود به قول هام عمل کنم و واسه همیشه چادری شم و سر بقیه قرارام بمونم!
محمد:
تو رخت خوابم دراز کشیده بودم.
ریحانه هم کنارم نشسته بود و حرف میزدیم.
داشت راجع به پرنیان میگفت که بی اراده گفتم:
_عه راستی جریان این دوستت چیه ریحانه؟
+فاطمه رو میگی؟
_اها!
چجوری چادری شد؟
+نمیدونم. نمیتونم بپرسم ازش
شاید دلیل شخصی داشته باشه .
_ازدواج کرده؟
+نه بابا. ازدواج چیه ؟
اتفاقا از مخالفای سرسخت ازدواجه.
_عه؟پس چیشده یهو؟
+نمیدونم والا !
_آخه رفتارشم تغییر کرده.
این جای تعجب داره.
با تعجب گفت:
+چطور؟تو از کجا میدونی رفتارش تغییر کرده؟
_اخه چ میدونم.
مثلا دفعه های قبل زل میزد صاف تو صورتم.
واسه یه سلام کردن یک دقیقه مکث میکرد خیلی عجیبه !
حس میکنم خبراییه!
+چه خبرایی؟
_نمیدونم.
آرایش نمیکرد قبلا؟
+چرا اتفاقا آرایش میکرد ولی الان حتی دریغ از یه کرم پودر.
_من از همون اول هم بهت گفتم عجیبه. تو نشنیده گرفتی
+اره عجیبه. خودم هم نمیدونم چیشد که اینجوری شد ولی حالا واسه هر چی ک هست امیدوارم پایدار بمونه و همیشه چادر رو سرش کنه.
_کاش بهش میگفتی چادر حرمت داره یاکاش حداقل میگفتی تا مطمئن نشده از خودش چادر نزاره
با تشر گفت:
+وا داداش!حرفا میزنیا.
من ازش خجالت میکشم بعد تازه این چیزا رو هم بگم بهش؟عمرا!
راستی!!!
_جانم
+امروز که رفته بودم ساق و گیره بخرم واسه خودم فاطمه هم میخواست بخره
_خب؟
+من بش گفتم چون اولین ساق دست و گیره ایه ک میخواد بخره من بهش هدیه میدم
_آفرین کار خوبی کردی اجی.
ولی من بازم میگم دوستت خیلی عجیبه .
اصلا اون پسره کی بود اون روز تو بیمارستان انقدر نزدیک بهش؟
+وا من چ میدونم.
_دفعه ی قبلم با دوستت دیده بودمش!
+کجا؟
_دم هیئت.
+اها.
_حالا بیخیالش.
ریحانه جان من گرسنمه.
میخوای بری چیزی درست کنی بریزیم تو این شکم وامونده؟
+عه.باشه باشه. صبر کن الان برات یه چیزی درست میکنم.
از اتاق رفتم بیرون پیش بابا نشستم و گفتم:
_حاج آقا خوبن؟
بابا سخت برگشت سمت من
با یه صدای خیلی ضعیف گفت
+نه محمدجان!
قلبم درد میکنه بابا !
رو پیشونیشو بوسیدم و
_بازم درد دارین؟
+اره بابا جان.
_شما ک سه ماهه عمل کردین که!
+نمیدونم.
دو سه روزی هست که حالم بده.
با نگرانی گفتم:
_پس چرا ب من نگفتین آقاجون؟
+الکی بگم نگرانت کنم که چی؟
_خب میبردمت تهران دوباره
+نمیخاد پسر.
از جام پاشدم و رفتم آشپزخونه.
رو ب ریحانه ک مشغول آشپزی بود گفتم
_قرصای بابا رو دادی؟
+اره چطور؟
_میگه چند روزه حالم بده.
تو خبر داشتی ؟
+نه.چیزی به من نگفته.
_امروز تنهاش گذاشتی رفتی بیرون؟
+خب تو که پیشش بودی .
فکر کنم فقط یک ربع تنها موند.
قرصای قلب بابا رو گرفتم و از توش آرام بخشش رو در اوردم و بردم براش.
صداش زدم:
_اقاجون!بفرما قرصاتو بخور .
فردا نیستما. دارم میرم تهران
+بری تهران؟
_اره
قرصشو گذاشت دهنش.
کمک کردم از جاش پاشه .
بردمش حموم.
سعی کردم یه جوری آب و تنظیم کنم که بخار تو حموم نپیچه که حال بابا بدتر بشه.
در و پنجره ی حموم رو هم باز گذاشتم.
کارم که تموم شد کمک کردم موهاشو خشک کنه و لباساشو بپوشه.
مثل ی بچه مظلوم شده بود.
حس میکردم این بابا دیگه بابای قبلی نیس.
از حموم بردمش بیرون و موهاشو با سشوار خشک و بعدشم شونه کردم .
که ریحانه داد زد
+بیاین غذا حاضره .
دست بابا رو گرفتمو آروم نشوندمش تو رخت خوابش.
_اقاجون حالتون بهتره؟
با بی حالی گفت:
+نه پسر .
نمیدونم چرا ولی دلم شور میزد.
غذاشو بهش دادمو بدون اینکه خودم چیزی بخورم با ریحانه بردیمش بیمارستان.
بابا کل راه گردنش کج بود سمت پنجره.
هر چی میگفتم مث همیشه صاف بشین میگفت نمیتونم.
خودمم از استرس دیگه قلبم درد گرفته بود.
با کمک ریحانه بابا رو بردیم اورژانس.
زنگ زدم به علی و گفتم خودشو برسونه.
خودمم رفتم و کارای پذیرشش رو انجام بدم تا بستریش کنن.
❣#سلام_امام_زمانم❣
اَلسَّلاَمُ عَلَي بَقِيَّهِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَي عِبَادِهِ الْمُنْتَهِي إلَيْهِ مَوَارِيثُ الأَْنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الأَْصْفِيَاءِ، اَلْمُؤْتَمَنِ عَلَي السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ
💎سلام بر باقي مانده خدا در كشورهايش و حجّت او بر بندگانش، آنكه ميراث پيامبران به او رسيده، و آثار برگزيدگان نزد او سپرده است. آن امين بر راز، و ولي امر.
📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
#سلام✋
#امام_زمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 93 - فلسفه آزمايش الهی
وَ قَالَ عليهالسلام لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلاَّ وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ اِسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاَّتِ اَلْفِتَنِ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ اِعْلَمُوا أَنَّمٰا أَمْوٰالُكُمْ وَ أَوْلاٰدُكُمْ فِتْنَةٌ🌹🍃
و درود خدا بر او، فرمود: فردى از شما نگويد: خدايا از فتنه به تو پناه مىبرم، زيرا كسى نيست كه در فتنهاى نباشد، لكن آن كه مىخواهد به خدا پناه برد، از آزمايشهاى گمراه كننده پناه ببرد، همانا خداى سبحان مىفرمايد: «بدانيد كه اموال و فرزندان شما فتنه شمايند
وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ يَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ اَلْأَوْلاَدِ لِيَتَبَيَّنَ اَلسَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ اَلرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ اَلْأَفْعَالُ اَلَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ اَلثَّوَابُ وَ اَلْعِقَابُ🌹🍃
معنى اين آيه آن است كه خدا انسانها را با اموال و فرزندانشان مىآزمايد، تا آن كس كه از روزى خود ناخشنود، و آن كه خرسند است، شناخته شوند، گر چه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاهتر است، تا كردارى كه استحقاق پاداش يا كيفر دارد آشكار نمايد
لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ اَلذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ اَلْإِنَاثَ وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ اَلْمَالِ وَ يَكْرَهُ اِنْثِلاَمَ اَلْحَالِ قال الرضي و هذا من غريب ما سمع منه في التفسير🌹🍃🍃
چه آن كه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمىپسندند، و بعضى ديگر فراوانى اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#دعای_روز_بیست_دوم_ماه_رمضان
🔹اللّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک وَ أَنْزِلْ عَلَی فِیهِ بَرَکاتِک وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک وَ أَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ
🔸خدایا در این ماه درهاى فضلت را به رویم بگشا
🔸و برایم در این ماه بركاتت را فرود آر
🔸و براى موجبات خوشنودیت توفیقم ده
🔸 و مرا در وسط بهشت مسكنم ده
🔸اى اجابت كننده خواسته ها و دعاهاى بیچارگان
#دعای_هر_روز_ماه_رمضان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
202030_1896625643.mp3
8.72M
🔹فایل صوتی تحدیر (تندخوانی قرآن کریم)
💢 استاد معتز آقایی 💢
✅ جزء ۲۲ قرآن کریم
.
ماه رمضون باشه،
شب قدر هم درک کرده باشی،
روزه باشی،
پیش حضرت زینب باشی،
بدترین موجودات زمین هم زده باشند،
روز شهادت امیرالمومنین هم باشه
شهادت هم روزیت بشه...
قَشَنْگـــ نیستـــ...؟!
#هنیئا_لک
#شهادتون_مبارک
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💔
آرمان از ابتدا، آخر صف بود❗️
شب قدر سال گذشته، توی هیئت اعلام کردن به یک نفر نیاز هست که بچههای کوچیک رو، از دم ورودی مراسم ببره تا مهدکودک هیئت.
همه گفتیم: ما میخوایم قرآن سر بگیریم و قبول نکردیم.
اما آرمان تا شنید قبول کرد و کل شب احیا، فقط دم در وایساده بود و بچههارو تا مهدکودک میبرد.
🙂❌ راههای عاقبتبخیری
فقط اونایی نیست که ما فکر میکنیم!
شهید اگر میخوای بشی، ✌️ باید شهیدانه زندگی کنی.
ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
راوی: رفیق شهید آرمان علی وردی
#ماه_رمضان
#امام_زمان
#شب_قدر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ 🤲🏽
شادی روحشان صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های شهید سیدمهدی جلادتی از شهدای جنایت اخیر رژیم صهیونیستی لحظاتی قبل از شهادت
#شهادت
#مرگ_بر_اسرائیل
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴
فوق العاده مهم
پیشنهاد ویژه و مهم استاد پناهیان برای سومین شب قدر 👆
هشدار عجیب و جدی آیت الله بهجت (ره)👆
لطفا تا جایی که توان دارید این 👆 کلیپ را قبل از امشب به دست همه برسونید...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴شهادتت مبارک فرمانده....
سردار حاجی رحیمی معاون سردار زاهدی نیز از شهدای امروز حمله رژیم صهیونیستی به دمشق است.
براساس شنیدهها این سردار عالیقدر در ماه اخیر با درخواست خود در این جایگاه منصوب و به سوریه اعزام شده بود. سردار حاج رحیمی گفته بود من برای شهادت به سوریه میروم.
#شهیدحاج_رحیمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امـروزڪہوضـعـیـٺ
فـرهنـگےرامےبـینـیممےفـھـمـم
چـرارهبـرےباعـلامـت
"چفیہروےدوش"بہمـاٺـذڪر
مےدهـݩدایـنچـفیـہ"عَلَــــم"اسـٺ...
#حاج_قاسم💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ای ملت مبارز و مسلمان!
دعای فرج را زیاد بخوانید
زیرا که امام زمان(عج) خودش فرموده این دعا را بسیار دوست دارم
#شهیدمجتبیعالمکار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نماهنگ نان خونین.mp3
2.98M
کاش این بغض گلو یه امون بده
یا گریه بهم راهو نشون بده
افطار و سحرم شد غصه و غم
ذره ذره دارم دق میکنم
#مهدی_رسولی
#مولاےمنعلے💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸 تصویری از انگشتر شهید زاهدی که شب گذشته از حرم امام رضا (ع) هدیه گرفته بود...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh