eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 81 #استاد_پناهیان #مبارزه_با_راحت_طلبی 9 مثل یک چریک باش! 💢 بعضی از جوانان مذ
❣﷽❣ 82 10 🔷 در زمان دفاع مقدس، رزمندگانی که گاهی به مرخصی می اومدن، شب ها نمیتونستن روی تشک بخوابند؛ نه اینکه بخوان صرفاً یاد سنگرهای نورانی جبهه رو زنده کرده باشن بلکه حرفشون بیشتر این بود که: وقتی راحت تر هستم دلم میگیره!😢 🔹مادرش میگفت بذار برات تشک پهن کنم؛ میگفت نه نمیخوام. همینجوری راحت ترم... 💢 رزمندگان میفهمیدن که بیکاری و راحت طلبی یه کار زشت هست و ازش متنفر بودن ⭕️ و برای همین با وجود این که تمرینات صبحگاهی داشتن اما وقتای آزاد خودشون رو به بهترین شکل استفاده میکردن و تمرینات سخت تری برای خودشون فراهم میکردن. 💢 اونوقت گاهی بعضی از جوان ها میگن که آیا غذا خوردن توی سینی مستحب نیست؟ بهش میگی چطور؟😒 🔷 میگه خب سینی راحت تره.😌 وقتی غذا تموم شد با پامون میزنیم کنار و استراحت میکنیم!😏 سفره رو باید کلی زحمت بکشیم و جمعش کنیم. برامون سختی داره!!! 🔷 عزیزم حالا که اینطور شد « اتفاقا مستحبه که توی سفره غذا بخوری چون یه ذره هوای نفست رو زدی!».✌️ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_64803550.mp3
6.43M
🎧پادكست هاي صوتی0⃣1⃣ 🌼امام مهدي عج در قرآن🌼 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ما را نگاهی از #تو تمام است، اگر کنی😍 ای آنکه بر #بساط "عِندَ ربّهِم یُرزَقون" نشسته‌ای! دستی برار
🔹شهید خلیلی از همان دوران کودکی‌اش، به مسجد و #هیئت‌های مذهبی علاقه💞 نشان می‌داد. ما هم #تشویقش می‌کردیم. 🔸یادم هست حتی شب‌هایی🌙 که زیر باد و باران⛈ شدید، #رسول و برادرش روح‌الله را سوار موتور🏍 می‌کردیم و به #هیئت می‌بردیم 🔹به #نمازاول_وقت علاقه فراوانی داشت. قرآن 📖می‌خواند، در هیئت‌ها مداحی🎤 می‌کرد. 🔸#شهدا را برای خودش الگو کرده بود👌. هروقت در تلویزیون🖥 از دفاع مقدس می‌گفتند یا #وصیتنامه شهدا🌷 را می‌خواندند، با دقت گوش🎧 می‌کرد. ♨️خلاصه خیلی در این زمینه‌ها "خدا را شکر" فعال بود.  #شهید_رسول_خلیلی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان #مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_چهل_وهشتم 🍂_من میدونم پدر مشکل پسندم از کسی تعریف بیهوده نمی کنه اگر واق
❣﷽❣ ♥️ 9⃣4⃣ 🍂شش ماه از روز خواستگاری می گذشت کاسه صبرم لبریز شده بود. اولین روز ترم جدید به محض تمام شدن کلاس از محمد خواست هم درباره صحبت کنیم از دانشگاه خارج شدیم گفتم: _میدونم خواهرت همه حرف‌هایی که روز خواستگاری بین ما رد و بدل شده بهت گفته🙊 پس حتما میدونی دلیل سکوتم توی این مدت چی بود اگر حرفی نزدم یا سراغشو نگرفتم به خاطر این بود که خودش ازم خواست صبر کنم. ولی "۶ ماه" گذشته من یک جواب مشخص می خوام😢 🌿+من احساساتت رو درک می کنم ولی اگر فاطمه♥️ ازت خواسته صبر کنی حتما دلیلی داره الانم جوابی به من نداده تا بخوام از جانبش حرفی بزنم _من به هر زحمتی بود تمام سعی خودم رو کردم توی این مدت دندون رو جیگر بذارم. ولی صبر من دیگه تموم شده باید باهاش حرف بزنم اجازه بده یه بار دیگه بیام و جوابمو بگیرم🙁 با لبخند گفت: +آقا رضای گل من خواهرم رو میشناسم اگه گفته صبر کنی بیخودی نگفته. تو که اینهمه موندی. بازم تحمل کن تا خودش جوابشو بهت بده نگران نباش بالاخره تکلیفت معلوم میشه. دیرو زود داره ولی سوخت و سوز نداره😄 🍂با ناامیدی😔 نگاش کردم و چیزی نگفتم شاید هم برای این همه مدت سکوت کردن دلیلی داشت اما انتظار کشیدن هم کار سختی بود چند روزی سعی کردم خودم را با حرفهای محمد متقاعد کنم اما نتوانستم. روز جمعه با خودم گفتم سرزده به خانه شان می روم و جوابم را از فاطمه میگیرم😃 عصر لباس پوشیدن و راهی شدم. ماشین را پارک کردم🚗 قفل ماشین خراب شده بود چند دقیقه‌ای معطل شدم بالاخره بعد از کلی کلنجار رفتن در را قفل کردم شاخه گلی🌹 که خریده بودم را از روی کاپوت برداشتم. 🌿هنوز وارد کوچه نشده بودم که دیدم یک پسر جوان با گل💐 و شیرینی همراه پدر و مادرش پشت در خانه منتظرند دلم نمی خواست باور کنم است اما از کت و شلوار و موهای آب و جارو کرده است نمی توانستم برداشت دیگری داشته باشم😢 دنیا روی سرم خراب شده بود😓 سر کوچه خشکم زد از دور دیدم که محمد در را باز کرد و بعد از استقبال وارد خانه شدند 🍂احساس می کردم در حقم نامردی شده. حس بدی بود نمیخواستم باور کنم که فاطمه به خاطر مرد دیگری سرکارم گذاشته که اهل این کارها نبود بغصی گلویم را می فشرد😢 سراغ ماشین رفتم و به زحمت در را باز کردم. اعصابم بهم ریخته بود خودم را به خانه رساندم. بدون اینکه لباس‌هایم را عوض کنم سرم را روی بالش فرو بردم دلم به درد آمده بود💔 با یادآوری آنچه که دیده بودم بغضم شکست و یک دل سیر اشک ریختم😭 🌿از فردای آن روز با محمد سرسنگین شدم و رابطه ام را کم کردم احساس می کردم از جانب کسی که این همه مدت مورد اعتماد نبود خورده ام نسبت به او دلسرد شده بودم اواخر آبان ماه موعد آزمون ورودی دانشگاه مورد نظر بود اما تا سه هفته مانده به امتحان بی خبر بودم. نمی‌دانستم تمام این مدت پدرم پیگیر بوده تا نیما کار بورسیم راه درست کند. اندیشه هایم را از دست داده بودم ماندن و رفتن برایم فرقی نمی‌کرد مدارکم را ارسال کردم📤 در آزمون ورودی شرکت کردم حتی یک درصد هم احتمال قبولی نمیدادم اما در کمال ناباوری قبول شدم. مادرم نزدیک بود بعد از شنیدن خبر قبولیم از شدت خوشحالی غش کند. 🍂حدود ۲ ماه مهلت داشتم تا کارها را انجام بدهم و پرونده ام را بفرستم. دانشگاه جدید هم از بهار آغاز می‌شد و من حداقل چند هفته زودتر باید میرفتم در طول این مدت مادر حسابی به تکاپو افتاده بود تا قبل از رفتنم دختر قد بلند و چشم و ابرو مشکی مناسبی برایم پیدا کند ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_479221683404669632.MP3
5.97M
#شهید_گمنام🌷 ✨ میرم #شلمچه ❣به عشق دیدن #تو🇮🇷 🔊مداحی #مجتبی_رمضانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شـهیـــــ🌷ـــــد #شهيد_گمنام يعنى: 👈شهيدى🌷 كه مى توانست عقب بيايد 💥اما #ماند... #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidnazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🌼باور دارم 🍃یکی از همین #صبح ها 🌼که بی هوا و خسته چشم باز کنم 🍃بوی نرگس🌸 در همه #عالم دمیده است...😍 آمدن برازنده ی #توست! #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❁﷽❁ #صبـــ🌞 که مےشود باز ڪبـوتر دلمـان پـر مےڪشد🕊 به بام یـاد #تـو اے #شـــ‌هید🌷 به یـادمان باش گرداب #دنیـا دارد غـرقماڹ مےڪند😔 #شهید_مجید_بقائی🌷 #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
247805493.mp3
2.24M
🎧 #کلیپ_صوتی ⭕️ #طمع 🔹 ادم متدین #ربا نمیخوره و ربا نمیده 🔺نون خالی بخور اما حلال باشه 🎤 #شهید_شیخ_احمد_کافی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🚨#خبر_فوری ورود پیکرهای مطهر ۷۰ #شهید🌷تازه تفحص شده #دوران_دفاع_مقدس در آستانه سالروز #شهادت_امام_رضا (ع) #دوشنبه_۶_آبان #مرز_شلمچه #خبر_آمد_خبری_در_راه_است باز هم وطنم میهمان دارد🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - شهید گمنام - مجتبی رمضانی.mp3
1.73M
⏯ #صوت_شهدایی 🍃دلم گرفته بازم چشام بارونیه 🍃خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه 🎤 #مجتبی_رمضانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹رضا قصد ازدواج💍 داشت. من تا قبل از #اعزامش هم خیلی تلاش کردم مورد مناسبش را پیدا کنم و خودش هم می‌خ
🔹رضا پس از بازگشت به #سوریه هم به دلیل استعداد و توانایی خارق‌العاده‌اش👌 در #اطلاعات و شناسایی و تجزیه و تحلیل و بعنوان #مشاور_عملیاتی فرماندهی انتخاب شد✅ 🔸و پس از دوسال سختی و تحمل درد💔 و رنج فراوان، پس از دوسال رشادت سرانجام در27مهرماه سال94 مصادف با پنجم #محرم توسط عناصر اسرائیلی در عملیات آزادسازی #حلب بشهادت🌷 رسید. 🔹خودروی🚙 شهید مورد اصابت دو موشک کورنت💥 اسراییلی قرار گرفت و همانطوری که می‌خواست به دیدار معبود شتافت .پیکری که چون #اباعبدالله سر در بدن نداشت😔 و چون علمدارش #دست_وپا در بدن نداشت و پیکرش در آتش سوخت😭 و چون مادرش زهرا در گمنامی رفت و به اندازه همان قنداق کودکی‌اش از این دنیا رفت. ♥️امام زمان ! ما افتخار می‌کنیم که #اسراییل از یک سرباز ساده و دست خالی شما آنقدر #می‌ترسد😰 که دو موشک به آن گرانی زرهی را صرف یک آدم می کند هرچند برای وجود گرانبهای این بچه #همه_دنیا هم کم است  #شهید_محمدرضا_خاوری #شهید_مدافع_حرم(افغانستانی) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۸۴ استاد پرهیزگار .MP3
972.1K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نساء✨ #قرائت_صفحه_هشتاد_وچهارم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید 💢من صدای "هَل مِْن ناصِر یَنصُرنٖی " امام حسین (ع) را شنیده ام و خواستار اعزام به #جهاد
کاری کن ای شهید‌🌷 بعضے وقتـ ها نمیـدانم در گـرد و غبار #گنـاه این دنیـا چه ڪنم😔 مـرا جدا کن از زمیـ🌎ـن #دستم را بگیـر میخواهم در دنیاے تو #آرام بگیرم♥️ #شهید_وحید_نومی_گلزار🌷 #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کاری کن ای شهید‌🌷 بعضے وقتـ ها نمیـدانم در گـرد و غبار #گنـاه این دنیـا چه ڪنم😔 مـرا جدا کن از زمی
3⃣9⃣1⃣1⃣ 🌷 💠خوابی که رویای صادقه بود 🔰تازه بادنیای آشناشده بودم. اوایل اصلا باور نمیکردم که بخوادازهمه نعمتهای دنیوی دست بکشه📛 و در دیار غریب بادشمنان بجنگه👊 🔰تا اینکه، یکی از های ماه بعداز عاشورای سال۹۴خواب عجیبی دیدم🗯 توعالم رویا دیدم در یه مصلای بزرگ با دیوار های سفیدرنگ ساخته اند. معماری این مصلی خیلی زیبا بود😍 🔰همه رزمندگان باحالتی کاملا محزون😔 ومتضرعانه اقتدا به سردار حاج قاسم کرده بودن حاج آقا باحالتی کاملا معنوی👌 ودرحال قنوتش اشک ریزان😭 دعای «ربنا امنا سمعنا منادی ینادی» رومیخوندن 🔰وهمه هم صدایی میکردن یک دفعه تابوتی⚰ آوردن که پیکر یه شهید🌷بود حاج اقا وسایر رزمندگان احترام ویژه ای به این کردن. متعجبانه 😟پرسیدم این شهیدکیه⁉️ 🔰آقاسردارگفتن ، که بیدار شدم. فکرم تاوقت مشغول بود. بعدازادای نماز جمعه📿 و عصر در مصلی٬مکبر گفتن امروز شهیدی داریم ازدیار عشقـ❤️ که ظهر عاشور است. 🔰منم که شرکت درتشییع شهدا رو رفتم. وقتی بنراین شهید🌷رودیدم کاملامنقلب شدم😭مخصوصا وقتی تابوتشو دیدم و اسم شهید رو خوندم خوابم تعبیرشد وتامسیر خونه 🏘فقط گریه کردم😭 🔰اولین #۵شنبه این شهید در 🌷 با مادروخواهرش آشنا شدم درمراسم اومدبه خوابم وبه مراسمش دعوتم کرد😍مسجدی که نمیشناختم توکدوم مسیره تو عالم معنا راهشو نشونم داد الانم با مادر وخواهرش ارتباط💞 دارم. 🔰حسن ختام این ام ازت ازته دل❤️ممنونم که دستموگرفتی؛ شفاعتم کن🙏. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وقتی میخواین دانش آموز های مملکت رو تحلیل کنین، فقط ⁧ #ساسی_مانکن ⁩و ⁧ #آقامون_جنتلمنه ⁩رو نبینید. 💢این همه دانش‌آموز عاشقی که رفتن ⁧ #اربعین، این سرودهای جمعی، اینا رو هم ببینید، اینا خیلی بیشتر از دسته اولن، هرچند #مسیح_علینژاد و #شاخ های مجازی ندارن که پوشش‌شون بده😊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#حجاب چادرست دیگر😉 نیاز به قافیه و ردیف نیست❌ شعر ناب #بندگیست #چادرم مرا #کافی است😍💖 🌹🍃🌹🍃 @shahidnazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ_تصویری 🍂 موضوع : حیا و حجاب 🎤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی 🔶 عالی حتما ببینید 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنج شنبه است... همان روزی که دل می گیرد در چشمان جارے... روزی که دل، دلتنگ ميشود براے که کنارم نیست 💔 هدیه به ارواح مــطهر شـــهدا 🌼🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
🌾وقتی دلم از زمونه خسته میشه میام تو #گلزار🌷میشینم 🍂یکی یکی رد میشم از #کنارتون عکس شما رو میبینم 🌾از درد دوری شما💕 یه گوشه ای، میشینم و زار میزنم😭 🍂خسته شدم #آی_شهدا😭 از این دور و زمونه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh