صفحہ ۱۱۲ استاد پرهیزگار .MP3
934.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه مائده✨
#قرائت_صفحه_صد_ودوازدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 فیلمی از #شهید_عباس_دانشگر 🔴ریتم #زندگی در نگاه همه چه کوچک و چه نوع جریان دارد 🔻و ما آدم ها #
✍ خاطره ای از رفیق شهیدم #عباس_دانشگر🌷
🍃 یکبار صحبت از شهید و شهادت شد. عباس میگفت ما کجا و شهدای جنگ کجا.
آنها از لحظه شهادتشان خبر داشتند.
🍃بعد حرف جالبی زد و گفت این همه شبکههای ماهوارهای و اینترنت و شبکههای اجتماعی فضای شهر را پر کردهاند،
اما خودمان باید #دیندار باشیم.
🍃اگر توانستیم دیندار بمانیم یعنی به مرز شهادت رسیدیم و شهیدیم.
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔹اولين بار که ايشان را ديدم همراه ما با يک خودرو🚗 به سمت #نجف بر مي گشتيم. موقع #اذان صبح بود که به ورودي نجف و کنار #وادي_السلام رسيديم.
🔸هادي به راننده گفت: نگه دار⛔️تعجب کرديم. گفتم: #شيخ_هادي اينجا چه کار داري؟ گفت: مي خواهم بروم وادي السلام♥️
🔹گفتم: نمي ترسي⁉️ اينجا پر از سگ و حيوانات است. صبر کن وسط روز برو توي #قبرستان. هادي برگشت و گفت: مرد ميدان نبرد✊ از اين چيزها نبايد بترسد. بعد هم پياده شد و رفت.
🔸بعدها فهميدم که مدت ها در ساعات #سحر به وادي السلام مي رفته و بر سر مزاري که براي #خودش مشخص کرده بود مشغول عبادت📿 مي شده.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 124 #ملاقات_با_خدا 14 #استاد_پناهیان 🔻 ➖➖➖💞 🔷 برای مبارزه با هوای نفس یه "انگیز
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 125
#ملاقات_با_خدا 15
#استاد_پناهیان 🔻
🔹چرا باید با هوای نفسمون مبارزه کنیم؟
✔️ برای اینکه اثری از انانیّت و خودخواهی و "مَن" باقی نمونه تا لذّت خدا رو بچشیم....
🌷 این که اثری از من نباشه، عارفان بهش میگن عشق... 💘❤️
همون که خیلی لذّت داره....💞
⭕️ خیلی ها سر و صداش رو میکنن اما فقط عارفانِ الهی طعمش رو میچشن..."👌
🎴خیلی ها ترانه هاش رو سر میدن برای کاسبی های خودشون! 🎶❌😒
💖✅ عشقِ واقعی اون زمانی هست که تو خودت رو فدا کنی...... 😌❣
چجوری میشه فداش شد؟
👈 اینطور که "یه نفر دیگه بیاد تو رو اداره کنه و تو بگی چشم...."
دیگه "مَن" نداشته باشی در مقابلش...
🌹 و بعد اینجا خداست که "با دستورات و تقدیراتش" علیه دوست داشتنی های تو اقدام میکنه....👌
✅ البته این وسط، خدا لذّت های زیادی هم بهت میچشونه....💖
🏓مثلاً وسطِ بازی تنیس، بهت یه لیوان آب هم میده. میگه عزیزم یه کمی استراحت کن.
🚫 آدم جو گیر میشه میگه :خدایا نه !حالا یکم دیگه بازی کنیم، بعداً استراحت میکنیم❌
🌺 خدا میفرماید : نه دیگه ؛ وقتی بهت " امر " میکنم که این لذّت رو ببری، بگو چشم!
عزیزم تو الان ضعیف شدی، نیاز به استراحت داری.💕
💢 گاهی آدم این وسط برای خودش دستور صادر میکنه!
⭕️👈 میگه خدایا ببین "مَن به نظرم" اینجوری بهتره!
🌷 ای بابا تو که دوباره حرف زدی! تو که دوباره "دلبخواهی های خودت" رو کشیدی وسط؟!
-- خدایا ببخشید غلط کردم!😓
🌹باشه بخشیدمت . حالا بگو کی تنظیم میکنه که چه دستوری انجام بشه؟
-- خدایا معلومه شما ! خدایا من میخوام زودتر بیام پیشت!🔺
🌺 چرا دوباره حرف زدی؟؟
🔷 آخ ببخشید! خدایا اشتباه کردم دوباره !
اصلاً "هر چی #دستور بدی چشم"👌
✅ اونوقت این عبد تمام وجودش "اطاعت از دستور" میشه. "دستوراتِ آشکار و پنهان...."
❤️ "روح عبد میشه رعایت دستورات الهی"
حالا اسمِ قرآنی این دستورات چی میشه؟ "تقوا"
🔸تقوا یعنی چی دقیقاً ؟
👈"یعنی مراقبِ خدای خودت باش. مراقب باش که حتی یه دونه دستور هم از دستت در نره...."
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️ماجرای خواندنی شهیدی که امام زمان(عج) او را کفن کرد💔👇
🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود:
یابن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا💔
یا بیا یک نگاهی به من کن😔
یا به دستت مرا در کفن کن😭
از بس این شهید به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️
🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃:
اگر من شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️
آن روحانی می گوید:
من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊
🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانی کنم؟🎤
رفتم منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔
یا بن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن💔
🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:
من غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی)
🍃وقتی که میخواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔
بروید بیرون، من خودم باید این شهید را کفن کنم🍂.
من رفتم بیرون و وقتی برگشتم بوی عطر در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔
📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100
به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_17231484.mp3
2.83M
🎼 #مداحی_شهدایی
🔸 آی شهدا دلای ما تنگہ براتون
#هستی_ما_ولایته_آرزومون_شهادته
🎤🎤مجتبی رمضانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هر_روز صبح
دریچه دلمـ♥️ گشوده میشود
سمتِ روشنایِ نگاهِ #تو 😍
انگار خورشیــ☀️ــد قسم خورده است
هر روز مرا با #یادِ_تو بیدار کند ...
#خدایا
ما چشم انتظار آن
⇜ #حجت چشم به راهان
⇜و آن محبوب💖 آمدنی
⇜و آن #عدالت محقق شدنی هستیم
او را در پناه خود💞
#محافظت_فرما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - تا حالا خدا رو شکر کردیم؟ - حجت الاسلام دارستانی.mp3
1.98M
♨️تا حالا خدارو شکر کردیم؟
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌👌
🎙حجت الاسلام #دارستانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰خاطرات شهید عطایی در مورد #سوغاتی گرفتن
🔸اربعین هفت یا هشت سال پیش بود.
آقا مرتضی به همراه جمعی👥 از فامیل و دوستان برای زیارت #اباعبدالله به عتبات رفته بودن."تلفنی☎️ درباره ی تاریخ برگشت که صحبت کردیم ایشون گفتن من یک روز #دیرتر از بقیه بر میگردم.
🔹تعجب کردم و گفتم چرا⁉️
فقط گفت: فرقی نمیکنه بقیه فردا میان و من پس فردا. خلاصه همه آمدن و #آقامرتضی فردای آن روز اومد. یک انگشتر طلا💍 برای من گرفته بود.
🔸گفت: همه ی همسفران برای برگشت بلیط هواپیما✈️ گرفتن و من به خودم گفتم این چه کاریه خوب با #ماشین میرم و یک روز دیرتر میرسم ولی در عوض همان هزینه را برای #خانمم یک انگشتر میگیرم😍
#شهید_مرتضی_عطایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۱۳ استاد پرهیزگار .MP3
806.1K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه مائده✨
#قرائت_صفحه_صد_وسیزدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#نحوه_شهادت_شهید_بلباسی
🔻راوی: محسن بهاری
🔸شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به #شهادت رسید. شهید بلباسی🌷 که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به #بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد.
🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین گذاشتند، با# قناسه هر دو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون❣ جاری شد. اینها واقعا #مردانه ایستادند. من خط به خط عقب میآمدم و #شاهد این قضایا بودم.
🔰محبوبه بلباسی #همسر_شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در سوریه میگوید: "اگر باز هم به #فروردین ماه ۹۵📆 برگردیم باز هم خودم کیف سفرش را میبندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور میدهم تا به این راه برود، زیرا #راهی که رفت فقط برای خدا♥️ بود.
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 125 #ملاقات_با_خدا 15 #استاد_پناهیان 🔻 🔹چرا باید با هوای نفسمون مبارزه کنیم؟ ✔️
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 126
#ملاقات_با_خدا 16
#استاد_پناهیان 🔻
🔷 یکی از واژه هایی که ما زیاد شنیدیم
امّا معمولاً تعریف دقیقی از اون نداریم ، واژه "تقوا" هست.
🌺 قرآن کریم "ملاکِ برتری انسان ها" رو تقوا میدونه ؛
👌بنابراین خیلی مهمه که ما تعریفِ دقیقی از تقوا داشته باشیم تا بتونیم خودمون رو باهاش رشد بدیم🕊
✅ "مبارزه با هوای نفس همون رعایتِ دستورات الهی هست که نامِ قرآنی اون میشه تقوا
-- تقوا رو که بلد بودیم! شما چرا از همون اول نگفتی تقوا ؟
🔶 آخه عزیزم پایه تقوا ، مبارزه با هوای نفس هست. تا اون برات جا نیفته، تقوا رو نمیتونی درک کنی....
🌷 پایه تقوا مبارزه با هوای نفس هست اونم "با رعایت دستورات خدا" ، نه با میل خود انسان
👈 به محض اینکه بخوای طبقِ دستورات خدا، مبارزه با نفس کنی اسمش میشه تقوا ؛
❤️ تقوا یعنی "خدایا خیلی مراقب دستوراتت هستم...."
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢در طول مدتی كه من با عباس در #آمریكا هم اتاق بودم، همه تفریح #عباس در آمریكا در سه چیز خلاصه می شد:
عاشقانه های شهدا♥️
🔸بچه اولمون #قزوين به دنيا اومد. ماه های آخر بارداری رفته بودم قزوين، تا پدر، مادرم مواظبم باشن. در مورد #اسم بچه قبلاً با هم حرفامونو زده بوديم. #عباس دلش میخواست بچه اولش دختر باشه.
🔹ميگفت: "دختر دولت و #رحمت واسه خونه آدم مياره..." قبل به دنیا اومدن بچه، بهم گفته بود: "دنبال يه اسم واسه بچه مون گرد که# مذهبي باشه و تک👌 از کتابی که همون وقتا ميخوندم پيدا کردم: #سلما
🔸تو کتاب📗 نوشته بود، سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختری زيبا😍 که يزيد (لعنة الله عليه) #عاشقش ميشه. اونم زهر ميريزه تو جامش.
🔹بهش گفتم که چه اسمی روانتخاب کردم. دليلشم براش گفتم. خوشش اومد. گفت: "پس اسم دخترمون ميشه، سلما😍 گفتم: اگه پسر بود...؟
🔸گفت: نه❌ #دختره. گفتم: حالا اگه پسر بوووود؟؟؟ گفت: حسين…اگه پسر بود اسمشو میذاریم حسین. بچه که دنيا اومد. #دزفول بود.
🔹بابام تلفنی☎️ خبرش کرد. اولش نگفته بود که بچه# دختره گمون میکرد ناراحت میشه. وقته بهش گفت، همونجا پای تلفن #سجده_شکر کرده بود. واسه ديدن من و بچه اومد قزوين.
🔸از خوشحالی اينکه بچه دار👶 شده بود. از همون دم در #بيمارستان به پرستارا و خدمتکارا پول💰 داده بود. يه سبد بزرگ گلايل💐 و يه #گردنبند قيمتی هم واسه خریده بود. دخترم سلما دختر زيبايی بود. پوست لطيف و چشای خوشگلی داشت. عباس يه کاغذ درآورد و روش نوشت:
✍"لطفاً مرا نبوسيد..."❌
خودشم اونقده ديوونه ش بود که دلش نميومد #بوسش کنه😄
راوی: همسر شهید
#شهید_عباس_بابایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh