1_20349939.mp3
3.46M
🎤سخنران: حجتالاسلام #مؤمنی
بکارگیری نیروی جوانی در راه خدا ...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰سید مجتبی خیلی #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) رو دوست داشت💞 یه شب دیدم صدای #ناله از اتاقش بلند شد با
🌟🍃🌟🍃🌟
🌷 #کرامات_شهدا
🔹همیشه «یا زهرا» میگفت و البته عنایاتی هم نصیب ما میشد.
مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول میشدیم؛ چون پسر بزرگ خانواده بود، همه از او انتظار داشتند، به همین خاطر به نزدیکانش هم کمک میکرد.
🔸از طرفی هم خودمان مستأجر بودیم و من هم دانشجو بودم. آنچنان توان مالی نداشتیم. یکبار گریهام گرفته بود. میخواستم دانشگاه بروم، اما کرایه نداشتم. مانده بودم ۵ تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود.
🔹وقتی به اطاق دیگر رفتم، دیدم اسکناس های هزاری زیر طاقچهمان است. تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک ۵ تومانی هم نداشتیم، این هزاری ها از کجا آمد. گفت:
این لطف آقا امام زمان 💚 است. تا من زنده هستم به کسی نگو.
📌راوی: همسر شهید
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#ذاکر_اهل_بیت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Mahdi[a]9_1395-6-2-2-47.mp3
3.65M
نجوای زیبای
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌹
در فراق حضرت صاحب الزمان(عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺
یا مهدی 🌷 بیا آقا جان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۲۲ استاد پرهیزگار .MP3
1.03M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه مائده✨
#قرائت_صفحه_صدوبیست_ودوم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸هر وقت پیش محمود حرف #زن را میزدیم، میگفت: دست از سر من بردارید! ازدواج💍 برای کسی است که #مرد این
🍃🍂🍃🍂🍃
🌷تلفن زد آقا، این مبلّغی که فرستادید، احتیاج بهش نیست. بگیدبرگرده.
پرسیدم چرا؟ کسی دیگه پیدا شده ؟
گفت: نه. لازم نیست اصلا.
🌷گفتم: یعنی چی ؟
گفت: این قراره بیاد اون جا، توی پادگان، تبلیغ خدا و پیغمبر و امام حسین رو بکنه. هنوز از راه نرسیده رفته منبر، منبر اولش، داره تبلیغ منِ محمود کاوه رو می کنه. به چه درد می خوره این؟
#سردار_شهید
#شهید_محمود_کاوه🌷
📚یادگاران، ج۶، ص ۶۳
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🍂🍃🍂🍃 🌷تلفن زد آقا، این مبلّغی که فرستادید، احتیاج بهش نیست. بگیدبرگرده. پرسیدم چرا؟ کسی دیگه پیدا
6⃣0⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠محمود کاوه معجزه انقلاب
🌷با پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه جزو اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست. پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت.
🌷پس از آن، به منظور #حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی، طی مأموریتی شش ماهه به تهران عزیمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهههای جنوب اعزام شد و لیکن مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آمادهسازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.
⭐️ کاوه در کردستان
🌷با وجود این که برای آموزش نیروها اهمیت زیادی قایل بود و مسؤول مستقیم او، تمایل نداشت وی را، که از مربیان دلسوز و قوی محسوب میشد، به جبهه اعزام نماید، اما روح پرتلاطم محمود به دنبال فرصتی بود تا رودرروی دشمن قرار گیرد و در صحنههای کارزار، از انقلاب و ارزشهای آن به صورت عملی دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت رضایت فرماندة پادگان را جلب نمود و با شور و شوقی وافر، به دیار کردستان که در آن زمان، با توطئه گروهکها و عناصر ضد انقلاب، دستخوش درگیری و آشوب شده بود عزیمت کرد.
🌷محمود که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان #فرمانده گروهی دوازده نفره انتخاب شد.
🌷 تواناییها و#پشتکار محمود موجب شد تا پس از مدتی به عنوان #فرمانده سپاه #سقز منصوب شود.
🌷شهید کاوه که همیشه عملیاتها و اقداماتش موجب تحیر فرماندهان بود توانست با کمترین نیروی عملیاتی منطقه اشغال شده #بسطام را در مدت 24 ساعت از دست عناصر ضد انقلاب آزاد کند.
این اقدام شهید کاوه و تیم عملیاتی اش موجب شد تا گروهکهای ضد انقلاب مستقر در مرزهای ایران برای زنده و یا مرده محمود #جایزه بزرگی تعیین کنند. ولی کاوه آرام ننشست و به عنوان فرمانده عملیات تیپ شهدا به فرماندهی شهید ناصر کاظمی به قلب دشمن یورش برد.
⭐️ نقش کاوه در تیپ ویژه شهدا
🌷به دنبال عملیات سرنوشت ساز نیروهای سپاه در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا که فرماندهی آن برعهده شهید ناصر کاظمی بود، کاوه به عنوان #فرمانده عملیات #تیپ انتخاب شد. هنوز مدت کوتاهی از فعالیت محمود در این مسؤولیت که با آزادسازی بسیاری از مناطق کردستان همراه بود، نگذشته بود که آوازة تیپ ویژه شهدا آنچنان ضد انقلاب را متحیر ساخت که بکلی روحیة خود را از دست داد تا آنجا که در مقابل هر یورش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح میداد و میدانست که مقاومت در مقابل این یگان، جز خسارت و نابودی، ثمری نخواهد داشت.
🌷 آوازه حضور محمود کاوه در نوک پیکان #تیپ_شهدا وحشت در دل منافقان به وجود آورد تا جائیکه این تیپ توانست سد بوکان، صائین دژ کیله، آشنوزنگ و محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت را آزاد کنند.
در این عملیاتها #فرمانده تیپ به شهادت رسید و در خردادماه سال 62 محمود کاوه به عنوان #فرمانده_تیپ_شهدا منصوب شد.
🌷اولین ماموریت تیپ پس از فرماندهی شهید کاوه انجام عملیات برون مرزی والفجر 2 در منطقه#حاج_عمران بود که همزمانی آن با #عملیات_والفجر4 موجب شد تا بخش زیادی از مناطق کردستان و سردشت از وجود ضد انقلاب پاکسازی شود.
⭐️ #شهادت
یازدهم شهریورماه1365 روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای2 بر بلندای قله 2519 #حاج_عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعتهای بینظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد #جهاد را دریافت کرد و به بارگاه عز الهی فرا خوانده شد.
#سردار_شهید
#شهید_محمود_کاوه🌷
#معجزه_انقلاب
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍روایتی از مادر شهید: 🕊| وقتی که شهید شد، قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبا
🌼🍃🌺🍃🌸
✨ خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود...مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر #روضه نزدیک اذان ظهر بود که صدای ترمز شدیدی از خیابان آمد.....
✨بلافاصله یکی از همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات مرد!
✨از ترس خشکم زده بود و نمیتوانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم، درست روبه روی کتیبه #یا_اباالفضل_العباس بودم
✨همین که چشمم به کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر #نذر شما، سرباز و فدایی شما...
بعد هم به آقا #متوسل شدم که بلایی سرش نیامده باشد.....
✨و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت.سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم
✨فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود.
📌راوی: مادر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_روز_تاسوعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 134 #عبد_بودن 1 #استاد_پناهیان🔻 🔰رابطه تقوا و "عبد بودن" 🔶 بعد از اینکه پذیرفتی
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 135
#عبد_بودن 2
#استاد_پناهیان🔻
🌷✅ خدا میفرماید حالا که قرار شد من دستور بدم و تو گوش بدی تا در جهنمِ حسرتِ خودت نسوزی ، "باید عبدِ ذلیلِ من بشی".
— خدایا کوتاه بیا ! یعنی برده بشم؟ برده که هیچی نداره برای خودش!❗️🙄
🌹بله دیگه ؛ قرار شد تو علاقه هات رو بزنی "تا دلت هیچی غیر از من رو نخواد" .هیچ منیّتی برات باقی نمونه دیگه....👌
* من همین اول اسمش رو میذاریم روت
— چی؟
👥🌏 ای اهل عالم! ایشون میخواد "برده من" بشه💖
— خدایا نمیشه حالا با هم تقسیم وظایف کنیم!! یه کمی "مَن" بگم یه کمی شما؟😢
🔶 نه دیگه عزیز دلم! همچین چیزی نداریم....
— خدایا ممکنه نتونم گاهی دستورت رو گوش بدم؟!
🌷 اشکالی نداره. هر موقع نتونستی بگو غلط کردم . من میبخشم... 💖
✔️ "نگو نتونستم، بلکه بگو غلط کردم!"
#توبه کن.
"من سخت نمیگیرم"
و تا آخرین لحظات عمرت بهت فرصت میدم.❤️
✅ "ولی وقتی که دیگه عبدِ من شدی ، هر جا به حرف من نه گفتی باید بگی غلط کردم".
— باشه چشم 😌💖
🌺 بعد خدا میفرماید : زیاد استغفار کن....
➖ دین یعنی "هر لحظه من باید یکی از دوست داشتنی هام رو کنار بذارم با مدیریتِ پروردگار عالم" ؟؟
💞 بله #دین یعنی همین....👆
📔 وقتی از آیت الله بهجت می پرسیدن که آقا ما یه کتابی برای سیر و سلوک میخوایم، میفرمودن همین "رساله های عملیه...."
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_22247993.mp3
3.89M
⏯پادكست
🎧با موضوع #وظایف_منتظران 2⃣
🎤استاد #جعفری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻 همسر شهید 🌷آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بودند، به نحویکه طی 10 سال زندگی مشترک، هیچگاه
🔻همسر شهید
🍃🌺 آقا محمد در مسیر حرکت خود در منطقهای که خالی از سکنه بود، زیر آتش شدید دشمن، خانوادهای را میبیند که برای نجات فرزند مریض خود تقاضای کمک میکند. وی ابتدا مسلح وارد خانه شده تا یقین حاصل کند، تله نمیباشد؛ سپس با تمام وجود برای نجات جان کودک تلاش میکند و دکتر میآورند.
🌺🍃آن خانواده نیز برای وی دعا میکند.
ساعاتی بعد در همان عملیات آقا محمد به #شهادت میرسند......
🇮🇷🍁🇮🇷🍁🇮🇷🍁🇮🇷
🌺🍃گاهی که فرصتی پیش میآمد، ما به رفتارهای یکدیگر نمره میدادیم. به یاد دارم روزی پرسیدم: دوست دارید دیگران از کدام خصوصیات اخلاقی شما یاد کنند؟ آقا محمد گفتند: #شجاعت؛ من گفتم: #صبوری.
🍃🌺با #شهادت محمد هر دو به خواسته خود رسیدیم. وی معنای شجاعت، دلیری و غیرت را به کمال خود رساند و با #شهادت خود نیز درس صبر را به من آموخت.
#شهید_مرتضی_عبداللهی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_1141739312438576050.mp3
6.39M
🎵 #صوت_شهدایی
✨به خدا نمی ارزه به هیچ قیمتی
✨بابات بره دیگه برنگرده
🎤🎤 سیدرضا #نریمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣دلنوشته همسـرشهید🌷
🌾وقتی به بچههای هم سن دخترت نگاه میکنم، میبینم مثل #حلمای_ما نیستند❌، آخر آنها که #بابایی مثل تو ندارند☺️، الحق که #دخترت کاملا به تو کشیده.
🌾و ای کاش تمام آنهایی که برای این لحظهها #قیمت گذاشتهاند بگویند قیمت چند⁉️
🌾خدا را شکر که تمام این لحظهها لحظههایی که میشد #با_میثم، بهترینها👌 باشد فدایی حضرت زینب(س) شد و باعث شد کودکان وهمه مظلومان #حلب آزاد شوند و باعث شد مردم عزیز ما❤️، باز هم #باآرامش نفس بکشند و ای کاش قدر این آرامششان را بدانند😊.
#شهید_میثم_نجفی🌷
#سـالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
48791454f3c9c956354c8a8e9e6837c4f7130fcb.mp3
1.93M
♨️چگونه #امام_زمان (عج) از احوال ما خبردار هستند
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔴جشن میلادامام حسن عسکری
(علیه السلام)🔴
💺سخنران:
حجت الاسلام نظری
📚موضوع سخنرانی:
مهدویت ووظایف منتظران
🎤مداح:
کربلایی حسین شیرمحمدی
کربلایی احسان حکمتی فر
📆زمان:
پنجشنبه(۱۴آذر)-ساعت۱۹
🚪مکان:
مشهد-حجاب۲۱ #بیت_شهید_نظرزاده
(علامت پرچم)
خواهران برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه
(علیه السلام)
🍃🌷🍃🌷
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷|جمعه به جمعه با دوستاش می رفت #کوهنوردی یه بار نشد که دست خالی برگرده.همیشه برام #گلهای وحشی زیبا
🍃🌼🍂🌻🍂🌼🍃
🔻همسر #شهید_حسن_آبشناسان:
❤️✨آستان ملکوتی #امام_هشتم، او را شیفته خود کرده بود و به همین علت، برای انجام هر کاری، #توسل به آقا پیدا می کرد و می گفت:
باید بروم و از #مولایم اجازه بگیرم....
❤️✨از پذیرفتن فرماندهی لشگر نوهد، خودداری ورزید و اعلام کرد:
تا اجازه نگیرم، چیزی نمی گویم....
❤️✨زمانیکه به #مشهد مشرف می شدیم، حاجی حال و هوای عجیبی داشت. ساعتهای طولانی را در #حرم به مناجات و عبادت می گذراند و مثل اینکه، آلام درونی خویش را با توجهات خاصه ثامن الائمه التیام می بخشید....
❤️✨در آخرين سفری که با هم بوديم شبي، در عالم رؤیا دیدم #شهید_مطهری، پرونده ای را به محضر #امام راحل آورند و با اشاره به #حسن، چنین گفتند: این پرونده متعلق به ایشان است.....
❤️✨امام نگاهی به پرونده انداخته و با تبسم پاسخ دادند: پرونده این بنده خدا در دنیا بسته شده و ادامه کارهای ایشان برای آن دنیا می ماند....
❤️✨ماجرای خوابم را برای #حاج_حسن، تعریف کردم. او که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، گفت:
جواب من، همین است و شاید، با قبول این مسئولیت به آرزوی خود برسم، انشاء الله....
#امیر_سرلشگر
#شهید_حسن_آبشناسان🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh